دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۶

دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۶

عشق را دوباره با نام تو می نویسم!
بر من ببار، ای نازنین، تا این مرداب، دل خشکیده، دو باره شکوفا شود. ... هنوز دوستت دارم، ایران. زندگی با نام تو، باغ قشنگی است عزیز.
۱۸ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان
هم‌میهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شیوه برای به انجام رساندن...
۱۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پروین همتی، سخن‌گوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: پروین همتی، سخن‌گوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
یر اساس پيش‌بينی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد
همان طورکه انتظار می رفت, که کیر استارمر رهبر حزب کارگر انگلستان بعد از ظهر امروز جمعه ۵ ژوئن , پس از استعفای سوناک نخست وزیر سابق, مورد استقبال چارلز...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
مسعود پزشکیان " اصلاح طلب" در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.
شورای نگهبان، یک نهاد قدرتمند تحت کنترل و وابسته به رهبر جمهوری اسلامی، همیشه نامزدها را از نظر مناسب بودن ایدئولوژیک بررسی می کند. بسیاری از ایرانیان پس از تلاش...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است. سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از ديگر نیروهای سیاسی...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی

همایش دو روزه ناموس و خشونت علیه زنان در مریوان

اما از طرف دیگر در همین شهر مریوان، شاید بیش از هرچیز در واکنش به این وضعیت، فعالیت‌های مدنی و داوطلبانه در حوزه‌ی زنان بسیار پررونق و پیشروتر از سایر مناطق پیگیری می‌شود و زنان این شهر، مطالبات آگاهانه و به حقی در این زمینه دارند. شاید یکی از علت‌های آن، روحیه‌ی مبارزه‌جویانه و حق‌طلبانه‌ی زنان مریوانی است، که اغلب همچون یک سنت از احزابی که سابقاَ در کردستان فعال بوده‌اند به آنها به ارث رسیده است و حتا قربانیان خشونت‌های ناموسی نیز میراث‌خوار همین تاریخ‌اند.

مدرسه فمینیستی: گسترش قتل‌های ناموسی در سال‌های اخیر به دفعات از سوی فعالان زن و حتا در مواردی از سوی مسئولان قضایی و انتظامی گوشزد شده و در رسانه‌ها نیز بیش از پیش پوشش خبری داشته است. همچنان که پژوهش‌ها نشان می‌دهند به خاطر دشواری دسترسی به خانواده‌هایی‌ که چنین قتل‌هایی در آنها اتفاق افتاده و هم‌چنین عدم گزارش این قتل‌ها از سوی خانواده‌ها،  آمار دقیقی در خصوص قتل‌های ناموسی وجود ندارد اما هشدار و انتقادهای فعالان حوزه‌ی زنان، رسانه‌ها و گزارش‌های مردمی، از فراوانی و شیوع خشونت‌هایی از این دست، و قتل‌های مرتبط با آن در مناطقی از کشور حکایت دارد. کردستان  و شهر مرزی «مریوان» از جمله‌ی این مناطق است. در سال‌های اخیر اطلاعات زیادی از قتل‌های ناموسی در این شهر گزارش شده است: بر اساس اطلاعاتی که از «زنان هم‌اندیش مریوان» دریافت کردم، شیدا زن ۱۶ ساله‌ی مریوانی در مهرماه سال۱۳۸۷ با ضربات چاقوی برادرش در خیابان به قتل رسیده است. چند نفر از جمله «دلبر» و «لاولاو» و «ثویبه» در روستاهای اطراف مریوان توسط یکی از مردان خانواده‌ی خود (اغلب برادر یا پدر) به قتل رسیده‌اند. پدر فرشته نجاتی نیز بر اثر فشارهای زیاد مردم و اطرافیان، دخترش را به اتهام ناموسی می‌کُشد. نامادری فرشته به او اتهام رابطه‌ی نامشروع داده بود در حالی که بعد از مرگ او، گزارش پزشکی قانونی عنوان می‌کند که او باکره از دنیا رفته است. به همین دلیل زنان فعال مریوانی اقدام به جمع‌آوری امضاء در اعتراض به این واقعه کرده‌اند. زعفران محمدی نیز شاید تازه ترین قربانی خشونت ناموسی محسوب می شود که در اسفند ماه ۱۳۹۱ توسط پدرش به قتل رسیده است. و این فهرست همچنان ادامه دارد.  قتل شهین نصرالهی در روستای «دزلی» شاید یکی از جنجال‌برانگیزترین این موارد به شمار می رود که در سال ۱۳۸۷ توسط برادرش به قتل رسید. به دنبال این جنایت فجیع، تعدادی از فعالان زن مریوان در کنار زنان دیگر و با همراهی نهادهای مدنی و حقوق بشری این شهر، در اعتراض به این جنایت غم انگیز تظاهرات کردند.

 

شهر مریوان از جمله قطب‌های فرهنگی و روشنفکری کردستان ایران است که در حوزۀ مسایل زنان با یک وضعیت دوگانه مواجه است؛ از یک طرف این شهر محمل و محل بسیاری از خشونت‌های جنسی از جمله قتل های ناموسی است، پدیده‌ای چون چندهمسری در آن زیاد است و اخیراَ خودکشی زنان (اغلب خودسوزی) نیز به شکل یک مسأله‌ی اجتماعی بروز و ظهور پیدا کرده است. بسیاری از این خشونت‌ها و جنایت‌های متعاقب آن، در چهارچوب «نظام ناموس» و قواعد مرتبط با آن اتفاق می افتد. «نظام ناموس» شکلی از سلطه‌ی مردانه است که در آن هرگونه تعدی و طفره‌روی زنان از تبعیت و فرمانبرداری مطیعانه از این قواعد جمعی ناموس (که بخش عمده‌ای از آن، پسمانده‌های جامعه‌ی قبیله‌ای و سنتی گذشته است) با مجازات‌های خشونت‌آمیز و بی رحمانه روبه‌رو می شود. شدیدترین شکل این وضعیت، پدیده ای با عنوان «قتل ناموسی» را موجب شده که در آن زنی که آبروی خانواده را به دلیل هرنوع کنش غیرعرفی، اغلب در زمینه‌ی رابطه با غیرهمجنس و یا در نسبت با همسر خود، به خطر انداخته است با مجازات جمعی و غیرقانونی خانواده مواجه می‌شود. قاتلان آنها معتقدند تنها خون می‌تواند بی‌آبرویی‌ای از این دست را بشوید و به بیان خود آنها این لکه‌ی ننگ را که رفتار آن زن بر پیشانی خانواده نهاده است، پاک کند. زیرا در جوامعی چون ایران زنان آبروی خانواده‌اند و میزان پایداری آنها بر عفت و پاکدامنی شان است که عزت، شرف و مردانگیِ مردان خانواده را تعیین می‌کند.

 

اما از طرف دیگر در همین شهر مریوان، شاید بیش از هرچیز در واکنش به این وضعیت، فعالیت‌های مدنی و داوطلبانه در حوزه‌ی زنان بسیار پررونق و پیشروتر از سایر مناطق پیگیری می‌شود و زنان این شهر، مطالبات آگاهانه و به حقی در این زمینه دارند. شاید یکی از علت‌های آن، روحیه‌ی مبارزه‌جویانه و حق‌طلبانه‌ی زنان مریوانی است، که اغلب همچون یک سنت از احزابی که سابقاَ در کردستان فعال بوده‌اند به آنها به ارث رسیده است و حتا قربانیان خشونت‌های ناموسی نیز میراث‌خوار همین تاریخ‌اند: غالب این زنان از یک طرف حاضر نیستند موقعیت تحت سلطه‌ای را که در آن هستند بپذیرند، و  از طرف دیگر جامعه‌ به کمک ساختارهای مردانه و هژمونی غیرعقلانی سنت، اجازه‌ی سرکشی و تمرد را به آنها نمی‌دهد، پس برای رهایی از سلطه مردانه به مسیرهای خشونت‌آمیز کشیده می‌شوند. انجمن‌های رسمی و غیررسمی زیادی مرتبط با موضوع زنان در این شهر شکل گرفته‌اند که هم به لحاظ کمی و هم به جهت کیفی فراتر از انتظار بوده و برای شهری چنین کوچک و کم جمعیت، پدیده‌ای فرهنگی به شمار می‌رود. از جمله‌ی آنها می‌توان به اجتماعاتی همچون «انجمن زنان هم‌اندیش»، «انجمن زنان مریوان» و «انجمن زنان پیشرو» اشاره کرد که از آنجا که نتوانسته‌اند برای ثبت رسمی خود مجوز دریافت کنند سالهاست به شکل غیررسمی به فعالیت های مدنی و فرهنگی خود ادامه می دهند. مراکزی رسمی و قانونی همچون «کمیته‌ی زنان کانون علمی_فرهنگی رونان» نیز وجود دارد که هم‌اکنون نیز فعال هستند و جلسات هم‌اندیشی برگزار می‌کنند. به تازگی انجمن‌هایی با کارکردهای بزرگتر از جمله کارکرد اقتصادی در کنار فعالیت فرهنگی نیز، به این مراکز اضافه شده‌اند. نمونه‌ی اخیر آن «صندوق تعاونی زنان مریوان» است که توسط زنان مریوانی به ثبت رسیده و مواردی چون کارگاه‌های توانمندسازی و رفع خشونت، گل‌گشت‌ها، آموزش‌هایی در زمینه‌ی کارآفرینی (همچون دوره‌های کامپیوتر، خیاطی، هلال احمر و تابلوفرش)  و همچنین برنامه‌های مناسبتی از جمله جمع‌آوری پول از خیرین و توزیع آن در میان زنان نیازمند در اعیاد مختلف، در کنار فعالیت اقتصادی، جزء برنامه‌های اجرایی آنهاست بدون آنکه هیچ بودجه‌ای از دولت دریافت کنند.

 

هرچند که اغلب گروه‌هایی که ذکر آنها رفت اعضایی اندک و پراکنده دارند اما توان عملی این گروه‌ها، خصوصاَ در مواقع بحرانی و در بزنگاه‌های فرهنگی مربوط به موضوع زنان، خود را نشان داده است. از جمله همراهی این گروه‌ها در اعتراض جمعی و خیابانی به پوشیدن لباس زنانه بر تن یکی از متهمان و گرداندن او در خیابان‌های شهر بود که فعالان زن آن را عملی توهین و تحقیرآمیز در مورد زنان عنوان کردند. زنان سرخپوش در اعتراض به این عمل نیروی انتظامی، با لباس‌های قرمز و بلاکاردهای انتقادی به خیابان آمده و آن را محکوم کردند. «زنان هم‌اندیش» نیز در سال‌های اخیر فعالیت‌های دیگری از جمله: جلوگیری از چند قتل‌ ناموسی (از طریق کمیته‌ی بحران در سال گذشته)، زمینه‌سازی و تحقق ازدواج یکی از دخترانی که فرزندی نامشروع به دنیا آورده بود با مردی که با او رابطه داشته و بدین طریق صدور شناسنامه برای نوزاد متولد شده؛ همچنین نجات سه نفر از زنانی که از سوی محارم مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و ایجاد شغل برای یکی از آنها را نیز، در کارنامه‌ی خود دارند.

 

بر اساس شواهد فوق و ضروررت پرداختن به موضوع «قتل ناموسی» در مناطقی از این دست، شهر مریوان در تاریخ ۳۰ و ۳۱ مردادماه امسال (۱۳۹۲) با تلاش و پیگیری‌های دلسوزانه‌ی اعضای «کانون علمی_ فرهنگی رونان»، میزبان برنامه‌ای دو روزه بود که با موضوع ناموس و قتل ناموسی برگزار شد. در روز اول، سخنرانی با عنوان “نگاهی جامعه‌شناختی به ناموس” از سوی خانم «سمیه رستم‌پور» ارائه شد و برنامه با میزگردی چهار نفره شامل پرسش و پاسخ و همچنین گفتگو در مورد عوامل و ریشه های بروز قتل ناموسی با حضور سخنران و کنشگران زن مریوانی دنبال شد. در روز دوم نیز، کارگاه «آموزش مقابله با خشونت علیه زنان» با حضور تعدادی از زنان این شهر برگزار شد که در آن مسایل مرتبط با خشونت ناموسی، خشونت خانگی و دیگر انواع خشونت مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.

 

همایش «نگاهی جامعه‌شناختی به مفهوم ناموس: «نظام ناموس» یک نظام منسجم و ساخت یافته»

 

در این بخش، سخنران برنامه، نتایج پژوهش کیفی و میدانی خود درباره‌ی مفهوم ناموس در کردستان را، که موضوع رساله‌ی کارشناسی ارشد او بود ارائه داد و سعی کرد تا نشان دهد که ناموس همچون عاملی فرهنگی در نسبت با سایر اجزای جامعه چگونه خشونت‌هایی را موجب می‌شود، ضمن اینکه وجوه زمینه‌مندی که کردستان را در این بحث از سایر مناطق متمایز کرده، مورد توجه قرار دهد. تعریف ناموس از نگاه زنان، نقش تأثیرگذار مفاهیم مرتبط با ناموس چون: شرم و حیا، آبرو، تعصب، غیرت، پاکدامنی و… در سطح اجتماعی در کنار عمق و گستردگی دامنه‌ی این مفاهیم در نهادها و ساختارهای مختلف جامعه، همچنین ضرورت توجه به مجازات‌های مرتبط به ناموس چون قتل ناموسی مسأله‌ی اصلی این پژوهش بوده است. بر  اساس یافته‌های ارائه شده، “ناموس” بیش از هرچیز یک “نظام” منسجم و ساخت‌یافته است که به زنان در نسبت با مردان خانواده اطلاق می‌شود و همین موجب پیوند فرهنگ ناموس به اجزای دیگر زندگی از جمله نظام مبتنی بر سلطه‌ی مردانه و ساختار جامعه‌ی پاتریمونیال (پدرشاهی)، و نهادهایی چون خانواده، دین، سیاست و اقتصاد می‌شود؛ در نظام ناموس، زن مشروعیت لازم را ندارد و به همین دلیل در موقعیت فرودستی قرار می‌گیرد و به میانجی همین خشونت‌های زیادی بر او اعمال می‌شود.

 

این پژوهشگر در ادامه توضیح داد که چگونه ناموس شکلی از نظام مبادله نیز به شمار می‌رود: زنان مایملک جمعی مردان خانواده و اجتماع و همچنین محتوای مبادله محسوب می‌شوند. در این نظام بدن زنانه و عفت و پاکدامنی آنها به عنوان حافظ و حامل آبرو و افتخار مردانه، بخشی اساسی از موضوع مبادله به شمار می‌رود. این مردانگی همان سرمایه‌ی نمادینی است که مردان جامعه به واسطه‌ی غیرت و مردانگی بر زنان شان کسب می‌کنند و به همین دلیل در ساختاری این چنینی، مردان بر زنان خانواده نظارت و کنترل تامه دارند و در صورت هرگونه سرکشی از سوی زنان با آنان برخورد می کنند، حتا ابایی از ریختن خون آنها ندارند. مسأله‌ی مهمی که در ادامه بحث به آن پرداخته شد همدستی اغلب زنان با مردان در بازتولید سلطه‌ی ناشی از نظام ناموس است اما واضح است که این همدستی، ارادی و خودخواسته نیست؛ باید پذیرفت که  قواعدی هم که برای سرزنش قربانیان بالقوه و بالفعل نظام ناموس به کار می‌بریم خود محصول ساختارهای عینی‌اند و نتیجه‌ی قدرتی است که با دوام در وجود و بدن اشخاص به صورت طرح‌های ادراک و مقررات ثبت شده‌اند به همین دلیل زنان دوست دارند که مردان خانواده بر آنها غیرت داشته باشند غافل از آن که از همین طریق مورد خشونت‌ قرار می‌گیرند. در خاتمه بحث، سخنران به موضوع ناموس در کردستان و در نسبت با فرهنگ کردی و جنبش‌های ملی‌گرایانه پرداخت و به طور مختصر تغییرات رخ داده در زمینه‌ی فرهنگ ناموس را مطرح ساخت. در بخش میزگرد برنامه نیز، مدعوین به پرسش‌های حاضران پاسخ دادند و خود به طور مختصر مباحثی مرتبط با این موضوع را از زوایای مختلف ارائه کردند.

 

کارگاه مبارزه با خشونت علیه زنان: قتل ناموسی ۴ زن در چندماه

 

در روز دوم همایش در «کانون فرهنگی رونان»، کارگاهی با عنوان “مقابله با خشونت علیه زنان” با حضور تعدادی از زنان مریوانی اعم از کنشگران، زنان تحصیلکرده، زنان خانه‌دار و آنهایی که هنوز تابوهایی زیادی در این باره داشتند، با مدیریت تسهیلگر کارگاه، خانم سمیه رستم‌پور، برگزار شد. هدف از برگزاری این کارگاه، آشنایی زنان با تعریف خشونت و انواع آن، آشنایی با خواستگاه‌های کلیشه‌ای رایج و نحوه‌ی بازتولید آنها و همچنین طرح راهکارهای فردی و جمعی برای مقابله با خشونت بود. ضمن این که با توجه به مصادیق خشونت در مریوان و قتل‌های ناموسی که در چند سال اخیر روی داده است زنان حاضر در جلسه تجربیات خود در زمینه‌ی خشونت‌های ناموسی (چه در سطح جسمی چه در سطح جنسی، روانی و حتا خشونت‌های سمبلیک) را مورد بحث قرار داده و کنشگران این حوزه نیز اقدامات جمعی انجام شده تا به امروز را در جلسه مطرح کردند و به این ترتیب به جزییات مسأله چه در سطح تعریفی و انتزاعی و چه در سطوح عینی و کابردی پرداخته شد. استراتژی و راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت آن نیز، هم در زمینه‌ی آگاهی و کنش فردی، هم در نسبت با نهاد خانواده و اجتماع بزرگتر، از نظر گذرانده شد.

 

نکته حائز اهمیت اینکه در این کارگاه مشخص شد که خشونت‌های ناموسی هنوز بخش مهمی از تجربه‌ی زیسته‌ی زنان و رنج و آزاری است که بر آنها تحمیل می‌شود. بر اساس گفته‌های شاهدان حاضر در کارگاه، به تازگی (در کمتر از چند ماه)، چهار نفر در این شهر به خاطر مسایل ناموسی توسط یکی از اعضای خانواده یا بستگان آنها به قتل رسیده‌اند. تداوم این اپیدمی چه بسا تراژدی‌های بیشتری را در پی داشته باشد اما شاید تأسف بار تر از تکرار این فجایع، عادی‌سازیِ این مسأله در افکار عمومی باشد. به همین دلیل، عزم و همتی جمعی و مدنی (در کنار تلاش فردی) برای آگاهی بخشی و هشدار در این زمینه و طرح آن همچون مسأله‌ای اجتماعی که قابلیت تغییر و رویارویی دارد، می‌تواند تا حدی راهگشا باشد. این کارگاه توانسته قدمی رو به جلو بردارد: کسب آگاهی گام اول سوژگی برای زنان و افزایش توان مقاومتی آنهاست.

 

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۶ شهریور, ۱۳۹۲ ۱۱:۵۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان

هم‌میهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شیوه برای به انجام رساندن این مهم بهره می‌برید و امکانات هرچند محدودِ آن را به چالش می‌کشید.
آقای پزشکیان، نوشتید می‌خواهید «صدای بی‌صدایان و طردشدگان» باشید، گفتید با مردم شفاف سخن خواهید گفت و پای وعده‌های‌تان و پشت مردم ایستاده‌اید و اگر نتوانستید به آن‌ها عمل کنید، کنار خواهید رفت.

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

عشق را دوباره با نام تو می نویسم!

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان

یر اساس پیش‌بینی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد

مسعود پزشکیان ” اصلاح طلب” در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.

کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟