مردم میهن ما، افزون بر مشکلات و مصائبی، که حاکمان بیکفایت و فاسد برای مردم آفریدهاند، قهر طبیعت نیز با مردم، محنتزده ما سر ناسازگاری دارد، و هرچند وقت یکبار، آسیبهای جانی و مالی را به مردم میهن ما تحمیل میکند، و بر فلاکت و رنجهای، مردم میافزاید. هنوز مردم سرپل ذهاب داغدار عزیزانشان هستند و همچنان برای امکانات ازدسترفته، در حسرت بسر میبرند و پس از یک سال ونیم هنوز سروسامان نگرفتهاند، که بار دیگر قهر طبیعت، بخشی از نقاط کشور را به ویرانی کشاند، و سیل عظیمی، ده استان کشور را درنوردید و خسارات مالی زیادی را برجای نهاد، و عدهای از هموطنان را به کام مرگ کشاند، و روزهای نوروز بزرگترین روزهای شادی مردم را به عزا و بی خانمانی تبدیل کرد. صحنههای دلخراش و تکاندهنده از جاری شدن سیل، بهویژه در ترکمنصحرا و شیراز کشور را در مانم فروبرد و نوروز را به کام مردم تلخ کرد. در کردستان تمام آتشافروزیها و پایکوبیهای مرسوم هر ساله در روزهای نوروز به خاطر همدردی با مردم سیل زده در تمام شهرها و روستاها انجام نخواهد شد.
وقوع حوادث و قهر طبیعت دو دیدگاه متفاوت را در برخورد با مشکلات و آسیبهای ناگهانی آشکار میسازد:
اول- رویکرد همبستگی و همدردی مردم در یاری به هموطنان آسیبدیده؛
دوم- بیکفایتی و تظاهر رهبران نسبت به مشکلات آسیب دیدگان، چنانکه رهبران حتی اقدمانت مردم را در یاریرساندن به سیلزدگان، بهمثابه یک اقدام امنیتی تلقی میکنند.
وزیر اطلاعات به جای تشویق مردم به یاریرسانی، اعلام میکند که هرگونه شایعهسازی درباره سیل و سیلزدگان با تعقیب مراجع قضایی روبرو خواهد شد؛ و سازمان مدیریت بحران اعلام کرد که هرگونه حساب بانکی برای کمک به سیلزدگان و یا اقدام به جمعآوری کمکها، از جانب شخصیتهای معروف و سرشناس ممنوع است و جمعآوری کمکها فقط باید زیر نظر دولت باشد. این نوع برخوردها نشانگر نگاه امنیتی و بی مسئولیتی حاکمیت نسبت به مشکلات مردم آسیبدیده است. چنانکه در مقایسه بودجه ۸۰ برابری حوزههای بهاصطلاح علمیه که بازدهی غیر از جهل و خرافه ندارند نسبت به بودجه سازمان مدیریت بحران میتواند نشانگر این تقسیم ناعادلانه باشد. سازمان مدیریت بحران بجای استفاده از دادهها و تدابیر علمی و تجربیات دیگر کشورها، در جهت پیشگیری و مقابله با حوادث طبیعی، با حوزه علمیه توافقنامه امضا کرده است که هدف این توافقنامه “بهکارگیری نقش معنویت در کاهش بلایای طبیعی” است. این توافقنامه نشانگر خرافهپرستی رهبران نظام است. چنانکه رهبر جمهوری اسلامی نیز چند سال پیش ادعا کرد که به هنگام سیل در سیستان و بلوچستان یکذره از خاک تربت را به درون سیلاب ریخته است که سیل آرام میشود. اما مردم در یاریرسانی به مردم آسیبدیده نه تظاهر میکنند و نه به خرافات پناه میبرند؛ بلکه در یاری به هموطنان سیلزده خود به پا خاستند و همبستگی و نوعدوستی خود را به اثبات رساندند. احساس همدردی مردم نشانگر این واقعیت است که احساسات نوعدوستانه ریشه در اعتقادات مردم میهنمان دارد و مردم با تمام مشکلات بهویژه در امور اقتصادی همبستگی و انساندوستی خود را حفظ کردهاند. در شهر شیراز مکانیکها و کلیه تعمیرکاران خودرو، آمادگی خود را برای تعمیر خودروهای آسیبدیده اعلام کردند و دیگر صاحبان پیشهها هرکدام به فراخور موقعیت خود برای کمکرسانی اعلام آمادگی کردند. بسیاری از خانوادههای شیرازی درهای منازل خود را بروی هموطنان خود گشودند و با آغوش باز پذیرای آنان شدند و از تمام نقاط کشور مردم ضمن ابراز همدردی در حد توان خود به یاری سیلزدگان شتافتند.
با توجه به وضعیت نابسامان زلزلهزدگان سرپل ذهاب، که هنوز از امکانات و سرپناه بیبهرهاند، بدیهی است که آسیب دیدگان سیل که بهمراتب از جمعیت بیشتری نیز برخوردارند، نمیتوانند چشم امیدی به یاری دولت در ترمیم ویرانیها و خسارات ناشی از سیل داشته باشند. زیرا تجربه چهل سال اخیر نشانگر این واقعیت است که حاکمیت احساس مسئولیتی در برابر خواستههای مردم در تمام عرصهها ندارد و فقط باید چشم بهراه یاریهای هموطنان خود باشند.