در خبرها آمد که بعد از آنکه آقای همایون شجریان پیشنهاد داد که برای خوش شدن حال مردم در دوران تحریم در پارکهای تهران کنسرت رایگان برگزار کند، و این پیشنهاد نیز با استقبال مردم مواجه شد، پلیس تابلوی «ورود ساز ممنوع» در پارکهای تهران نصب کرده است. روی این تابلو نوشته شده: «از به همراه آوردن آلات موسیقی، قلیان، حیوانات و برپایی چادر در سطح محوطه بوستان جداً خودداری فرمایید.» جمعه ۱۹ مرداد مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد اسلامی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است: «اینگونه برخوردها اصلاً ارزش قانونی ندارند و فقط مایه تأسف است.» علی ترابی در این گفتوگو اما به این موضوع هم اشاره کرده که جز نامهنگاری با «مسئولان مربوطه» کاری از وزارت ارشاد اسلامی برنمیآید. او گفته است: «به لحاظ قانونی این حوزه در اختیار دفتر موسیقی نیست.» رسانههای وابسته به سپاه ادعا کرده بودند که خوانندگانی که میگویند کنسرت رایگان خیابانی برگزار میکنند، قصد دارند مردم را به این بهانه به خیابان بکشانند و با این ترفند به اعتراضات سراسری دامن بزنند.
مجید فراهانی در توئیتر خود با اشاره به نصب تابلوهای ممنوعیت ورود آلات موسیقی به پارکها نوشت: «موسیقی به مثابه زبان احساسات و از اجزای لاینفک هنر و فرهنگ در همه جوامع است و نقش مهمی در شادی آفرینی و آرامش شهروندان ایفا میکند. لذا تبلیغ پلیس پارک مبنی بر ممنوعیت ورود ساز در پاکها قطعا تخلف است و مصوبه شورا وجود ندارد که اگر کسی با ساز وارد پارک شد بگویند تخلف است، ممنوعیت ورود ساز به پارک، مصوبه شورا نیست.” یادآوری می کنم چند سال پیش در پی چنین تصمیم هایی عده ای با برداشتن و شکستن مجسمه های برنزی که از چهره های مفاخر فرهنگی ایران ساخته شده و در پارک ها نسب شده بودند، اقدام کردند و علیرغم شکایات مردم هیچ معلوم نشد که چه کسانی آمر چنین اقدامی بودند.
از همان آغاز انقلاب بهمن، دستگاه عقب افتاده و فناتیک روحانیت که تلاش زیادی در حذف موسیقی، سینما، تاتر کرد و در کل دشمنی با هنر داشت و دارد، سرانجام با نام انقلاب فرهنگی منجر به تعطیلی ۴ ساله دانشگاه ها و مراکز علمی کشورشدند، صدها سینمای کشور را یا به آتش کشیدند و یا به بهانه های مختلف از چنگ صاحبا نشان در آوردند و تبدیل به ویرانه کردند و یا به حسینیه و مراکز تجمع نیروهای امنیتی تبدیل نمودند، و از همان زمان در تمامی مجامع حضور مردم سعی به کارشکنی و ممانعت کردند و در مراکز علمی، دانشگاه ها علیرغم مخالفت های شدید جامعه سعی به حضور دائمی برای نیروهای سرکوب فراهم کردند .و تا امروز به هر ترتیب خودشان را چه عنوان سربازان گمنام امام زمان، چه لباس شخصی ها دست به تعر ض در خصوصی ترین حریم های مردم می زنند و این اعمال قرون وسطایی همچنان ادامه دارند، و اما هر وقت که مورد پرسش قرار می گیرند هیچ نام و نشانی از آنها دیده نمی شود و هیچکس حاضر به پذیرش مسولیت این همه جور و تعدی به مردم نمی شود، و اصولا پاسخگویی پیدا نمی شود.