چند سالی ست کە دستمزد و حقوق ناچیز کارگران با ماە ها تاخیر و بە شکل قطرە چکانی دادە می شود و در سال های اخیر این وضع دامن کارمندان و کارکنان بخش های تولیدی، خدماتی، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و حتی کارکنان استادیوم های ورزشی، کارکنان آتش نشانی و شهرداری… را گرفتە و موجب اعتراضات گستردە و فزایندە عموم مزدبگیران گردیدە. در طول همە این سالها حکومت با اخراج و بگیر و ببند عدەای از معترضان بە ندادن بە موقع دستمزد و وعدە پرداخت دستمزدهای معوقە و در موارد زیادی با گسیل نیروهای سرکوبگرشان بە مصاف گرسنگان معترض، سعی کردەاند بە زعم خودشان دهان معترضین را ببندند. در سال گذشتە تعویق در پرداخت دستمزدها بسی گستردەتر شد و اعتراضات نیز پا بە پای آن زیادتر و حادتر شد.و در مقابل برخورد نیروها و دستگاەهای سرکوبگر نیز فزونی یافت و تعداد کسانی نیز کە بە خاطر شرکت در اعتراضات از کارشان اخراج شدند چند برابر شد. اخراج سە تن از کارگران فاز ١٩ عسلویە درست در شب عید تازەترین نمونە از این مجازات هایی ضد قانونی ست.
در سال های نخست انقلاب درودیوار کارخانە ها و ادارات و شهرها مملو بود از شعارهایی کە خمینی، سران نظام و تشکل های حکومتی در دفاع از حقوق کارگر می دادند. دو تا از این شعارها توصیە منتسب بە پیغمبر اسلام بود، کە در آنها از بوسیدن دست کارگر توسط پیغمبر و “پرداخت مزد کارگر قبل از آنکە عرقش خشک شود”سخن بە میان آمدە بود.
در قانون کار نیز برای پرداخت دستمزد و حقوق کارگر شرایطی تعیین شدە و عدم پرداخت بە موقع نیز جرم و برای مجرم مجازات در نظر گرفتە شدە. اما سالهاست کە دیگر نە تنها کسی از بوسیدن دست و دادن حقوق کارگر قبل از آن کە عرقش خشک شود، حرفی بمیان نمی آورد، بلکە بە جای مجازات کارمایان خاطی، کارگر را مجازات می کنند. با این همە اما نتوانستە و نمی توانند جلوی این حق خواهی ها را بگیرند و مانع دامن گرفتن بیشترش شوند.