آقای ولایتی در مصاحبه ای هر گونه سیاست ورزی ای را که قائل به عدم اعتماد به روسیه و طرفدار رابطه مساوی با شرق و غرب هستند را جاهل و غرب زده نامید و سپس با شعار لزوم نگاه به شرق؛ از مردم ایران میخواهد به روسیه اعتماد کرده یا لااقل به آن خوشبین باشند! نتیجه این گونه نگاه و سیاست ورزی یکسویه و محدود کردن مناسبات کشور، منجر به وابستگی چه در سیاست و چه اقتصادی می شود و منافع کشور را در گرو مناقشات و مناسبات کشور های دیگر می گذارد و هم اکنون نیز کشور ما با توجه به همه ذخائر زیرزمینی و نیروی انسانی کار آمد به دلیل همین سیاست محدود کننده، دارد تاوان آن را می پردازد. و یکی از مسولان اصلی آن همین آقای ولایتی می باشد.
از طرفی تحریم های سه لایه کشور ما (تروریستی؛ حقوق بشری؛ هسته ای)، حاصل سیاست ورزی کور و دشمن ساز دوران وزارت فخیمه ایشان است. ولایتی؛ معمار فاسد سیاست خارجی بعد از انقلاب است, سیاست وزارت خارجه در زمان تصدی او، حمایت از تروریسم بود و کشتار معروف “رستوران میکونوس” از دستپخت های آقای ولایتی بود که خود او هم توسط دادستان دادگاه برلین به شرکت در کشتار میکونوس در شهر برلین محکوم گردید و تا به امروز نتوانسته به اروپا سفر کند. در کارنامه ایشان جز تزریق میلیارد ها پول و ثروت مردم ایران به باندهای “جهادی” کشور همسایه ما افغانستان، حسن نصر الله لبنانی و همچنین حمایت از باند های فلسطینی احمد جبرئیل و حماس علیه نماینده دولت خود گردان فلسطینی نبوده است.
همان طور که میراث سیاست خارجی آقای ولایتی چیزی جز ویرانی و تخریب روابط بین الملل کشور ما نبوده، امروز از همان نحله دستگاه سفله پرور نظام قرون وسطایی این به گوش می رسد که چند کلمه انتقاد یک دانشجوی خودی را به عنوان “اوج دموکراسی” می نامند و سعی می کنند آن را با بوق و کرنا توی چشم جامعه فرو کنند. آنهم در مراسمی که اکثریت قریب به اتفاق شرکت کنند گانش خودی و دست چین شده بودند! اما همه می دانند که صدها نویسنده و روزنامه نگار و اهل قلم و هنر و فعالین کارگری و حقوق زنان و وکلای مستقل و حقوق بشری یا در تبعیدند، یا در زندانها یا تحت پیگرد های امنیتی ها هستند. و هزاران جان شیرین فرزندان این سرزمین، بی نام و نشان به گورستانها و “لعنت آباد” ها سپرده شده اند و آقای ولایتی هم یکی از کارگزاران این دستگاه جهنمی بوده و است.