طبق خبری کە در صفحە اینترنتی رادیو فرانسە درج شدە است، پس از حملات تروریستی داعش در روز جمعه سیزده نوامبر در مناطقی از پاریس، رمان “پاریس، جشن بیکران” نوشته ارنست همینگوی، نویسنده آمریکایی، در صدر فهرست کتب پروفروش در فرانسه قرار گرفته است. در همین خبر، ادعا می شود کە پاسخ به وحشیگری به وسیلۀ کتاب پدیدهای کاملاً فرانسوی است. به گفتۀ پییر آسولین، نویسندۀ فرانسوی و عضو آکادمی گُنکور، پناه جستن در سنت ادبی، یکی از ویژگیهای ملت فرانسه است.
البته در خبر، اشارهای به زمان آغاز این سنت، نشده است؛ آیا در جریان و یا متاثر از پیامدهای جنگهای جهانی اول و دوم کە فرانسویها مستقیما خشونت را تجربە کردند و یا در جریان جنگهای استعماری فرانسه علیە شهروندان مستعمرات (یعنی تجربە خشونت بشیوەای غیرمستقیم)؟
البتە جواب این مسئلە زیاد مهم نیست، زیرا کە لااقل مطمئنایم، آنگاە کە ملتی خود عامل وحشیگری علیە دیگران می شود، دیگر لازم نیست بە کتاب پناە ببرد! به هرحال، اکنون چنین سنتی وجود دارد و فروش پرشمار کتاب همینگوی خود دال بر آن است.
با خواندن این خبر بە یاد کشور خودمان می افتم، اینکە مردم در پاسخ بە وحشیگری و آنگاە کە آنرا مستقیما و بشیوەای عریان تجربە می کنند، بە چە و چگونە پناە می برند؛ البتە وحشیگریای کە نە حالتی مقطعی و حادثەای، بلکە قدمتی تاریخی دارد، زیرا کە کشور تاریخا در بستر استبداد خوابیدە است،… و پیداکردن جواب چقدر مشکل است!
شاید بتوان گفت پناە جستن در جنایت، اینکە بە عنوان بخشی از زندگی روزمرە قبولش کنیم، خود شیوەای از مقابلە است با جنایت! شاید بتوان گفت بە مذهب پناە بردن و قبول سرنوشت در یک نگاە فاتالیستی ـ عرفانی. و یا شاید جواب اصلی و واقعی سکوت باشد.
البتە کتابی بە عنوان سکوت وجود ندارد تا با شمارش نسخەهای آن بتوان بە یک آمار تجربی از حس واقعیت دست یافت، ولی گاهی وقتها حقیقت عبارت است از آنچە حس نمی شود، اما درک می شود. و این سکوت در کشور ما چقدر درک شدنی است.