دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۰

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۰

«فتح»ی خُرد در دل باختی درشت!
اصلاً جانمایه‌ی سیاست هدفمند اپوزیسیونالی، اعمال فشار است بر نظام بمنظور عقب نشاندن آن و پشتوانه‌ی چنین سیاستی، مبارزات جاری و برآمدهای جامعه‌ی جنبشی که در خیایان، کارخانه، دانشگاه، تظاهرات...
۵ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
«تابستان نفرینی ۶۷»
از آن دم که خورشید  / در خاوران، مقابل تو، سر فرود آورد،  / در امتداد خطوطِ گم‌شده‌ی زمان،  / هر واژه‌ی دست‌نوشته‌ات  / چون تصویری است  / شکسته در...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
از آموزش عالی توده وار تا آموزش عالی نخبه گرا
دانشگاه نسل پنجم بر نگرش سیستمی بر همگرایی دولت، صنعت، دانشگاه، جامعه مدنی و محیط زیست تاکید دارد. با توجه به ویژگی های کلیدی یک دانشگاه نسل پنجم باید بطور...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: دکتر نعمت الله اکبری
نویسنده: دکتر نعمت الله اکبری
"پارک عجیب"
گفتم: “می‌گویند درخت‌ها ریشه در قبر دارند، گاه به چشمت می‌آد زنی با گیسوان پریشان و گاه شبیه جوانی با دست های گشوده.” گفت: “یکی دوبار رفتم اما جز درختان...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: ماشااله خاکسار
نویسنده: ماشااله خاکسار
نامه جبهه اصلاحات ايران به رئيس قوه قضائيه در اعتراض به صدور احكام جديد و تشديد تضييقات عليه زندانيان سياسى
دستگاه قضایی نه تنها حق ندارد مانع و محدودکننده‌ فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی شهروندان شود، بلکه موظف است سیاست هایی را اتخاذ کند که در پرتو آن فعالان اجتماعی و...
۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
عصر وفاق و شب ستيز
واقعيت اين است كه وارد دوران جديدي از سياست شده‌ايم. الگوي كنشگري قديم در همه گرايش‌هاي سياسي كه مبتني بر قاعده ستيز بود بايد تغيير مشي بدهند و با منطق...
۳ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: عباس عبدی
نویسنده: عباس عبدی
از کدام «ما» حرف می‌زنیم؟
به نظر می‌رسد، تنها «ما»یی که می‌توان متصور بود، همینجا شکل می‌گیرد، «ما»یی که بتواند مرعوب نشده و همزمان کنش جمعی کند و به دنبال بازتولید کردن گفتارهای مرتجعانه و...
۳ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: فرشته طوسی
نویسنده: فرشته طوسی

پیرامون سخنان بهروز خلیق

بی گمان ترویج خلاصی از ایدئولوژی، تقلیل اندیشه های سوسیالیستی و کم عنایتی به آن، دوری جستن از تجارب بشریت ترقی خواه در مبارزه برای کسب استقلال و تقبیح مبارزه ضد امپریالستی در جایگاه درست آن، حمایت برنامەای از نظام سرمایه داری، فقدان فلسفه سیاسی مدون، سردرگمی میان سوسیالیسم دمکراتیک و سوسیال دمکراسی... ازسلسله عواملی است که در ایجاد چنین وضعی دخیل بوده است.

«آن شمیده بوستان لندن، از باد سموم

از بهارستان هندستان ضیاء وشم گرفت»

ادیب پیشاوری

در استقبال ازاطلاعیه هیئت سیاسی- اجرایی سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت که در اطلاعیه مورخ ۱۲مرداد نود و یک آورده اند: “فرهنگ دمکراتیک با افشاگری و طرد، تحریف، تخریب و اتهام زنی بیگانه است. در فرهنگ دمکراتیک گفتگو، تعامل و نقد مبنا است. سازمان ما از گفتگو بین نیروهای سیاسی و از نقد استقبال می کند و در نقد نگرش و سیاست های گذشته خود، پیشقدم بوده است” نگارنده مایل است مواردی را رفیقانه مطرح  وباب بحث دوستانه ای را بگشاید . در این گفتگو تهمت وافترا یا اسائه ادب محلی از اعراب ندارد، و اصحاب کلام گفته اند “بین الاحباب تسقط الاداب”. بین دوستان، آداب ورزی جایگاهی ندارد.

رفیق بهروز خلیق مسول هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت در مصاحبه ای که در سایت اینترنتی اخبار روز مورخ پنج شنبه ۱۲ مرداد ۱٣۹۱ درج گردیده، یکی از محورهای انتقادی خود را بر گرایشی از کنفرانس بروکسل” متمرکز کرده است دایر بر این که کنفرانس به جای “اتحاد برای دموکراسی” در صفوف اپوزیسیون جدایی پدید آورده است، و با صراحت ازعدم “تعامل سیاسی ـ به معنای همکاری و اتحاد با سلطنت طلبان، مدافعین دخالت نظامی و نیروئی که برای انجام تحولات سیاسی در کشور بر دخالت کشورهای خارجی تکیه دارد” تاکید می کند. این سخنان رهبری سازمان فداییان که بی تردید بازتاب اندیشه، اعتقاد وعمل هیئت سیاسی است ظاهرا تضمین اجرایی ندارد و بعضی از اعضای سازمان که در گذشته ای نه چندان دور عضو رهبری سازمان و برای زمانی طولانی عضو هیئت سیاسی بوده اند، به راحتی در کنفرانس هایی حضور فعال می یابند که در آن افرادی چون خسرو بیت اللهی از کودتا گران نوژه، شهریار آهی مشاور رضا پهلوی، مارک فیتس پاتریک دیپلمات سابق وزارت خارجه آمریکا و امانوئل اتولانگی یار غار نئوکان های امریکا و از دارودسته جنگ طلبان و”عقاب” ها حضور دارند. پاسخ سازمان به این ولنگاری سیاسی آن است که “در سازمان ما اعضا از حقوق وسیع برخوردارند و مانعی برای ابراز نظر و شرکت در سمینارها و کنفرانس ها برای آن ها وجود ندارد. اما اعضای سازمان حق شکل دادن اراده  سیاسی مغایر با اراده سازمان را ندارند.” آیا حضور در کنفرانس هایی که در آن دشمنان قسم خورده میهن ما سازمان یافته اند، و تکرار این رویه دلیلی بر این نیست که مصوبات کنگره ها ی سازمان را گاه باید نقشی سیاه بر سفید تلقی کرد که در سطح نوشته باقی خواهند ماند. آیا رهبری سازمان هیچ گاه از خود پرسیده است که چرا از آن سازمان برای شرکت در چنین کنفرانس هایی دعوت رسمی می شود؟ آقای خلیق خود می دانند که گرایش نیرومندی در سازمان وجود دارد که مایل است سازمان را از هدف های مردمی و استقلال طلبانه دور و آن را از محتوای استقلال طلبانه تهی سازد. سال هاست که رهبری سازمان به ناگزیر اطلاعیه صادر می کند و از همکاری با پهلوی خواهان تبری می جوید، ولی اندکی بعد در دوباره بر همان پاشنه می چرخد.

چرا چنین است؟ این اغتشاش در اندیشه وعمل، حاصل عدول ازکدام مواضع بوده و هست؟

بی گمان ترویج خلاصی از ایدئولوژی، تقلیل اندیشه های سوسیالیستی و کم عنایتی به آن، دوری جستن از تجارب بشریت ترقی خواه در مبارزه برای کسب استقلال و تقبیح مبارزه ضد امپریالستی در جایگاه درست آن، حمایت برنامەای از نظام سرمایه داری، فقدان فلسفه سیاسی مدون، سردرگمی میان سوسیالیسم دمکراتیک و سوسیال دمکراسی… ازسلسله عواملی است که در ایجاد چنین وضعی دخیل بوده است. مواضع سیاسی سازمان در برخورد به انتخابات رییس جمهوری گذشته شاهد سردرگمی تمام عیار رهبری سازمان است. به نظر نگارنده سرفصل این چرخش غم انگیز را – از یک سازمان رزمنده و هوادار زحمت کشان به سازمان امروزی-  باید در فاصله گرفتن از اندیشه سوسیالیستی و گرایش به راست رهبری کنونی سازمان دانست. مواضع متلون اعضا ی سازمان در مناظرات و برنامه های رنگارنگ و از پیش نوشته ی خبر پراکنی های امپریالیستی محصول اندیشه تازه سازمان است.

مواضع سازمان در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران به ویژه در انتخابات سال ۱۳۸۸، و به تبع آن حضور اعتراضی میلیون ها هموطن ما به خیابان ها بازنگری و پاسخ جدی سازمان راطلب می کرد، می توان به مواضع سازمان در آن مقطع تاریخی مراجعه کرد و ارزیابی سازمان را از جنبش مردمی در رای سفید آن دوباره مورد بازبینی قرارداد. مگر نه این است که یک سازمان سیاسی می بایست کارپایه فعالیت های مبارزاتی بیرونی خود را به قصد تاُثیرگذاری بر حوادث درون کشور و شرکت هرچه فعال تر در روند مبارزات کارگری و توده ای کشور تنظیم نماید؟ این گونه حرکت های سیاسی و اقدامات سازمانی است که می توانند معنا و محتوای هر جریان سیاسی را در ترسیم سرنوشت میهن تعیین کنند، نه هیچ صورتبندی دیگری. در اطلاعیه هیات سیاسی – اجرایی سازمان به “گروه دیگری که از سر رقابت ناسالم نسبت به موقعیت سازمان، به تضعیف و تخریب سازمان می پردازد” اشاره شده و بلافاصله در مجموعه ای  جای داده می شود که کارش “شایعه سازی، قلب واقعیت ها، پرونده سازی، برچسب زدن، جاری کردن سیل تهمت در مقالات، مصاحبه ها و …” است. برای راقم این سطور شناخته نیست که چرا اطلاعیه، نخست گروه های امنیتی، معاند و منتقد را تفکیک می کند، اما در انتساب اقداماتی که این “گروه ها” بر ضد سازمان انجام می دهند، همه را در یک ردیف جای می دهد! اطلاعیه، در آغاز گلەمند این اپوزیسیون به خاطر “اقدامات بر علیه سازمان” است، ولی در سطر های بعدی همه را نوعی واکنش به “سیاست ها و جایگاه کنونی سازمان و تأثیر گزاری اش بر روند های سیاسی” اعلام می کند. پس چه جای گله و انتقاد؟ بگذارید اپوزیسیون در ترویج نظری این جایگاه تأثیر گذار کنونی یاور شما باقی بماند. نگارنده البته به این “جایگاه” ناباور نیست، اما نه در صف کمونیسم جهانی، و نه در میان کمونیست های ایران (اعم از توده ای و فدایی راستین یا حتی تندروها)، بلکه در اردوی نئولیبرالیسم جهان. ما به عینه شاهدیم که لیبرال های غرب باور ایران هم که خود کرنش گر سیاست ها و جایگاه غرب و سرمایه اند، برای از میدان به درکردن جریانی که زمانی پرچم کمونیسم را – حتی در شکل بدوی ان – بر دوش می کشید و با اربابان داخلی لیبرال ها معارضت داشت، به تسویه حساب نشسته اند و از مواضع اخیر سازمان به نیشخند یاد می کنند. نکته دیگر این که اگر سازمان خود را مباهی چهاردهه تلاش انقلابی وتأثیرگذار بر روند های سیاسی ایران می داند، چرا نافی جدی و البته ارزشمند تلاش های چریکی خود و پایه گزاران سابقه دارتر این تفکر (از آغاز تا پایان:۴۰تا۵۲) در یک مرحله و منتقد “سیاست های سازمان در طی سال های ۶۰ و پیامدهای زیان بار آن در مرحله کنونی اند؟ آیا چنین نیست که سازمان، خود و جنبش چریکی را از ۴۲ تا اواخر سال های ۶۰ (با هر دو گرایش سیاسی) زیر تیغ انتقاد دارد وبعضآ عمل کردشان را “زیان بار” می داند، اما بر ۴۰ سال عمر خود می بالد!؟ اگر بزرگترین خطای سازمان دفاع از آرمان های انقلاب و سیاست اتحاد وانتقاد سالهای ۵۹-۶۱ است ، چرا از حنبش سبز که کنشگران اصلی آن همان نیروهای اصطلاحا خط امامی اند، چنین پیگیرانه دفاع می کند؟ آیا مثلا می توان امروز با اپوزیسیون نوعا مذهبی و غیرسوسیالیست که در دفاع از برنامه های عدالت خواهانه و مردم گرا ابرام دارند و منتقد پیگیر حاکمیت ولایی و خواهان جدایی دین از حکومت اند و تاوان به نسبت سنگینی هم پرداخته اند، اتحاد و انتقاد نداشت؟ سازمان با عدول از مواضع کمونیستی در سطح عام و از سیاست های متعادل خویش در درک مفاهیم جبهه میهنی و راهکار اتحاد- انتقاد با نیروهای صحنه های موقتی و تاکتیکی تا میدان های ماندگار، پایمردان این صحنه ها را نیز به انتقاد از سیاست های گذشته ی خود می خواند. گویی هر چه انتقاد از خود بیش، حرمت بیش تر. در عین حال شکی نیست که انتقاد اصولی و سازنده همان “دیگری” که به صورت مبهم در اطلاعیه سازمان به آن اشاره شده در جلسات کنفرانس ملی و پلنوم وسیع شان، سند تاریخی موجودی است دال بر ارزیابی فعالیت چهارسال بعد از انقلاب همان “دیگری”. آیا سازمان اکثریت از این سند تاریخی بی خبر است؟ سازمان نمی داند که پاسیفیسم سیاسی نیز یکی از ابزارهایش همین به اصطلاح انتقاد از خود است تا از بار مسئولیت های سیاسی واجتماعی آینده نگر شانه خالی کند؟اگر دروازه های انتقاد، بیهوده گشوده شود،هر خطاکار می تواند با آب تعمید “انتقاد از خود” فریبنده، خود را از شر لغزش های سراسر حیات خلاصی بخشد و راه سبک باری برگزیند. از قضا نیز اگر دوباره لغزید بیمناک نخواهد بود، زیرا دروازه هم چنان گشوده است. انتقادی که جنبش را با نبض تاریخ آشنا نکند. پس رونده و ضد تاریخ خواهد شد. از سازمان باید پرسید اگر راه سوسیال دموکراسی اخیرتوانست به ترکستان افق بگشاید، آیا بازمی توان به صرف انتقاد از گذشته در صف انقلاب پرچم بر افراشت؟

دیگر پوشیده نمانده است که اصطلا حاتی از جنس”سانترالیسم دموکراتیک نو”، “چپ نو ومقولاتی از این دست، مصالح آشی بود که در دیگ گارباچف به این سو طبخ شد. این آش دهان خیلی ها را سوزاند، عراق وافغانستان شاهدان اخیرآنند! رژیم های دوگانه حاکم برکشور ما – پیش و پس از انقلاب – همواره آ ن جریانات سیاسی را جدی ترین و موُثرترین نیروی اپوزیسیون خود می دیده اند و می بینند که بنا به اعتراف “سران رژیم ولایت فقیه” برای پنجاه سال آینده نیز برنامه داشتند ودر تمامی ارکان جامعه به طور جدی تاثیرگذار بودند. دلایل این واقعیت و ریشه های آن را باید در مبارزه پیگیر و دشوار آن اپوزیسیون سیاسی با استبداد سلطنتی و سرسپرده رژیم پادشاهی و مبارزه آن با رژیم ولایت فقیه دید که با یورش به همه نهادهای دموکراتیک و مردمی، سیاسی – اجتماعی و فرهنگی مردم میهن ما، به اهداف انقلاب که اساساٌ آزادی، عدالت و استقلال بود خیانت کرد. رفقا نیز تاکید دارند که در شرایط کنونی، آن چه می تواند راه را به سوی آینده ای روشن بگشاید و مسیر پرسنگلاخ کنونی را هموار کند،همکاری کلیه نیروهای ملی و ترقی خواه کشور با یک برنامه حداقلی است. از این راهکارغافل نمانیم.

 

تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد, ۱۳۹۱ ۷:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفتاد و یک سال پس از روز تاریخی ٢٨ مرداد!

روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:

محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخست‌وزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا می‌گذاشت و آن را رعایت نمی کرد.

شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

«فتح»ی خُرد در دل باختی درشت!

«تابستان نفرینی ۶۷»

از آموزش عالی توده وار تا آموزش عالی نخبه گرا

“پارک عجیب”

نامه جبهه اصلاحات ایران به رئیس قوه قضائیه در اعتراض به صدور احکام جدید و تشدید تضییقات علیه زندانیان سیاسى

عصر وفاق و شب ستیز