جشن چهارشنبه سوری صرف نظر از اهمیت و قدمت دیرینه خود در تاریخ باستان ایران هرساله تبعات جانی و مالی با خود به همراه می آورد و بنظر هم نمی رسد که این مراسم باستانی با خردورزی مسئولان و همکاری معقول مردم بخصوص جوانان بتواند مانع از خسارت جانی و مصدوم شدن آنان شود. آتش بازی های مردم اروپا نیز در شب سال نو بدون خسارات مالی و جانی نبوده و متاسفانه چشم اندازی برای به صفر رساندن آن هم متصور نیست. با این وجود همکاری تنگاتنگی بین مردم، پلیس و مأموران شهرداری وجود دارد تا از حوادث ناگوار تا حد امکان جلوگیری شود.
حکومت فقاهتی ایران هیچ علاقه ای به برگزاری جشن چهارشنبه سوری از سوی مردم را ندارد و تمام نیروی خود را هر ساله برای جلوگیری از آن بسیج می کند. از دادن فتواهای مسخره گرفته تا سخن پراکنی های ائمه جمعه در نماز جمعه ها. فقهای حاکم بر ایران برای التیام خسران ایدئولوژیکی خود راهی دیگری ندارند جز تحقیر جوانان این مرز و بوم تا مرحمی باشد بر احساسات سادیستی خود. محکوم کردن هشتاد تن از جشن گزاران چهارشنبه سوری در استان فارس و گرداندن آنان در شهر به منظور نظافت، چیزی نیست جز تحقیر کل جامعه و نهایتاً اضمحلال حکومت ایدئولوژیک فقها در ایران.
این یادداشت برگزاری جشن چهارشنبه سوری را نه تنها جرم و بزه و خطا نمی داند، که مشوق جشن وسرور مردم است. تنها از زاویۀ ترسیم اهمیت احترام به حرمت انسانی، چنان که امروزه در سیستمهای حقوقی انسان مرکز شاهدیم، متذکر می شود در بسیاری از کشورها “خدمت اجتماعی” ( (community serviceبجای زندان در قانون مجازات آمده است. قاضی می تواند فرد ناقض قانون را بنا به تشخیص خود، به چند ساعت کار در روز در شهرداری ها، انجمن ها و سازمانهای غیر انتفاعی و نیز کلیسا ها محکوم کند، بدون آن که هویت فرد مجرم شناخته شود. اجرای حکم “خدمت اجتماعی” مستلزم توافق مجرم است.