هیئت سیاسى- اجرائى سازمان فدائیان خلق ایران(اکـثریت)، با صدوراعلامیهاى در تاریخ ۶ آبان ١٣٨۵، در ارتباط با پروندۀ هستهاى ایران، جمهورى اسلامى را مسئول مخاطراتى مىداند که، میهن ما را تهدید مىکند.
دراین اعلامیه، هیئت سیاسى- اجرائى سازمان فدائیان خلق ایران (اکـثریت)، ضمن ابرازنگرانى قابل درک نسبت به منافع و مصالح ملى کشور، بهدرستی (هر چند نا کافى) رژیم جنایتکار جمهورى اسلامى ایران را مورد انتقاد قرارداده است و تجاوز جمهورى اسلامى به حریم آزادیهاى فردى، اجتماعى و حقوق بشر در ایران را افشا کرده است. ولى نصف دیگر واقعـیت را در تاریکی سنگینى پنهان ساخته است. نیم دیگر، آن واقعیتى است که نه تنها ایران، بلکه تمام بشریت از آن در رنج است. و آن، سیاستها و اقدامات تجاوزگرانه، مداخلهجویانه، تشنجآفرینانه و جنگافروزانۀ امپریالیسم جهانى به رهبرى آمریکاى مسلح به بیشترین وخطرناکترین سلاحهاى اتمى و شیمیائى مىباشد.
بنابراین، این اعلامیۀ هیئت سیاسى- اجرائى، بیانگر نظرات کل اعضاء و رهبرى سازمان نیست و نمىتواند باشد. چرا که، فـدائیان معتقد به آرمانها و اعتقادات انساندوستانه، آزادیخواهانه، عـدالتطلبانه و صلحجویانۀ خود و با شناخت ماهیت امپریالیسم، همچون تمام نیکاندیشان جهان بر این باورند که:
۱– قبل ازرژیم جمهورى اسلامى ایران، دروغگویان حاکم بر دولتهاى امپریالیستى را، صرفنظر از تمام بهانهها و مستمسکهایى که ارائه مىدهند، مسئول همۀ جنایتها وعواقب همۀ لشکرکشیها ومداخلهگریها وجنگ افروزها از وراى اقیانوسها در اقصا نقاط جهان و مسئول تداوم عـمر رژیم جمهورى اسلامى ایران مىدانند. خواه در ویتنام، کره، هائیتى،. .. و خواه در یوگسلاوى، افغانستان، عراق، لـبنان واحتمالا، در آینده در ایران.
۲– هیچ قانون و مقرراتى را که، علم فیزیک، دانش اتمى و استفاده از سوخت هستهاى را در انحصار چند کشور، بویژه آمریکا قرار دهد، بهرسمیت نمىشناسند و برعکس بهرهمندى از آن را حق همۀ کـشورها، صرفنظر از نوع دولتهاى حاکم، مىدانند.
۳– با هدف برقرارى صلح پایدار و تأمین امنیت عمومى درجهان، در جهت جلوگـیرى از گسترش سلاحهاى کشتار جمعى از هـر نوع آن (اتمى، شیمیایى وغیرمتعارف دیگر) و خلع سلاح کشورهاى دارندۀ این نوع سلاحها باید مبارزه کرد.
۴– کـشورهاى ۵+۱ نمایندۀ تامالاخـتیار جامعۀ جهانى (“جامعۀ جهانى“، عبارتى که گاه و بى گاه، بوش و رایس بر زبان جارى مىکنند و خود را نمایندۀ جهان مىدانند، در اعلامیه نیز تکرار شده است) نیستند. و حق تعییـن ویا تغییرسرنوشت جهان را ندارند.
۵– این واقعیتى انکار ناپذیرى است که، سازمان ملل متحد (دفترنمایندگى دولتهاى منفرد نه ملتهاى متحد که، آمریکا به همراه متحدان ومستعمراتش آن را به کنترل خود درآورده است) و شوراى امنیت آن با پنج عضو دائمى داراى حق وتـو، از مدتها پیش اعتبار و نفوذ خود را در انظار مردم جهان ازدست داده و به عصاى دست امپریالیسم، بهویژه، آمریکا، تبدیل شده است، مصوبات آن، هیچ سنخیـّتى با معیارها و نیازهاى دوران معاصرندارد و باید بازسازى شود.
۶– و بالاخره اینکه، روح حاکم بر اعلامیۀ هیئت سیاسى- اجرائى سازمان، ریشه در فرهنگ روابط و مناسبات فـئـودالى دارد که، همه چیـز را در خـور و شایستۀ “خان بزرگ ” دانسته و بقـیـّه را ملزم به تن دادن به خواستههاى وى مىداند.
۸ نوامبر۲۰۰۶