از بدو شکل گیری جنبش کارگری در ایران تا کنون همە نظام ها و دولت های حاکم با تلاش های مبارزاتی کارگران برای برخوردار شدن از یک زندگی انسانی درخور و شرایط کاری مناسب و ایمن سر ستیز داشتەاند و تلاش کردەاند با سرکوب، فریب و ایجاد تفرقە و جلوگیری از فعالیت سازمان های سندیکایی و کارگری تلاش های کارگران و تشکل های کارگری را خنثی و دست آوردهای مبارزاتی کارگران در مقاطع مختلف را کە بعضا بە قیمت جان شمار زیادی از کارگران بە دست آمدە است، را از آنان پس بگیرند و کارگران را از نتایج مبارزات شان محروم و آنان را از ادامە مبارزە برای بهبود شرایط زندگی شان مایوس و نا امید و بە تمکین از صاحبان سرمایە وادارند. یکی از عرصە های مهم مبارزە بین کارگران و نیروهای ترقی خواە با سرمایە داران حاکم و نیروهای ارتجاعی بر سر بزرگداشت “روز اول ماە مە روز جهانی کارگر” و پذیرش تبعات آن بودە است. با این همە اما مرور کوتاهی بە تاریخ جنبش کارگری نشان می دهد کە سرکوب های سیستماتیک و هدف مند اعمال شدە توسط دولت های حامی سرمایە داران، اگر چە در برهە های زمانی وقفە در مبارزات مطالباتی و حق طلبانە کارگران ایجاد کردە و ضربه های شدیدی بر سازمان های کارگری وارد نمودە، اما هیچ گاه نتوانستە است، جنبش کارگری را از ادامە پیکار حق طلبانە و انسانی اش باز دارد و مانع تثبیت بخشی از دست آوردهای تاریخی و تدریجی آن گردد.
به عنوان نمونە می شود بە پذیرش روز اول ماە مە بە عنوان روز جهانی کارگر و وارد کردن آن در قانون کار اشارە کرد،کە بر سر به رسمیت شناساندن آن طی نزدیک بە یک قرن چە فداکاری هایی کە توسط کارگران صورت نگرفتە و چە جان های شیفتەای کە در این راە فدا نشدەاند. امروز روز نیز تلاش و شور و شعفی کە برای بزرگ داشت روز جهانی کارگر در ایران وجود دارد بە هیچ وجە کمتر از گذشتە نیست.
از نخستن بار که روز جهانی کارگر در ایران به سال ١٣٠١برگزار شد، ٩۶ سال می گذرد. در طی این سال ها بە رغم مخالفت و ممانعت های بسیار، حتی در دوران اختناق روز جهانی کارگر توسط شماری از کارگران بە صورت مختلف برگزار شدە است، گاهی و در شرایط نیمە آزاد شمار شرکت کنندگان در تظاهرات روز کارگر از صد هزار هم فرا رفتە است و حتی در بعضی مواقع تظاهرات به کلی از حملە اوباشان مسلح اجیر شدە توسط حکومت در امان نبودە و برای بر هم زدن تظاهرات از بمب دست ساز و نارنجک هم استفادە شدە است، با این اوصاف شاید بتوان گفت، چند بار “روز کارگر” در ایران از لحاظ مختلف بسیار برجستە تر،حایز اهمیت تر و موثرتر بودە و همراە با اعتصاب ها، طرح کتبی مطالبات و همبستگی تحسین برانگیز، تاریخی ارزشمند از خود به جای گذاشته است. اعتصاب کارگران نفت کە در اول ماە مە (١١) اردیبهشت ١٣٠٨ آغاز شد، یکی از مهمترین اعتصاب های کارگری است. انتخاب این روز برای شروع اعتصاب بە هیچ وجە تصادفی نبود و حکایت از آن داشت کە سازمان گران اعتصاب تا چە حد برای روز کارگر اهمیت قائل بودند و این روز را می خواستند بە معنی واقعی اش و نە بە شکل صرفا صوری، بە صورت پرمحتوای برگزار کنند. از لحاظ تبلیغاتی نیز این بهترین شکل در آن روزگار برای معرفی روز جهانی کارگر در میان تودە کارگر بود. کارگران در این اعتصاب ١١ خواستە را از کمپانی نفت طلب کردند کە برخی هایشان نیز سیاسی بودند. قبول نمایندگان کارگران در ادارە محل کار و هئیت بهداشتی، افزایش دستمزد بە ۴۵ ریال، پرداخت دستمزد بهنگام بیماری، تامین مسکن از طرف شرکت نفت، ۶ ساعت کار در روز به خاطر گرمای شدید، رفع تبعیض میان کارگران ایرانی و هندی، پرداخت حقوق دوران بازنشستگی، رسیدگی بە اختلافات و شکایات در دادگاە های ایرانی بە عنوان مرجع بە جای انگلیسی ها، خواستە های مهم کارگران نفت در این اعتصاب تاریخی بودند. این اعتصاب کە توسط سندیکای مخفی نفت سازماندهی شد با واکنش شدید دولت رضا شاە و کمپانی نفت روبرو شد و تبلیغات شدیدی علیە آن بە راە افتاد و با بازداشت ۴۵ تن از سازمان گران سندیکا سرکوب شد. با این حال تاثیری ماندگار از خود به جای گذاشت و سر منشا اعتصاب های بعدی در شرکت نفت شد.
در روز کارگر سال ١٣١٠، با وجود ممنوعیت روز کارگر، مراسم بزرگ داشت روز کارگر با شرکت دەها تن از کارگران نساجی وطن در چهار باغ اصفهان برگزار گردید. در این مراسم انجام یک اعتصاب در راستای مطالبات کارگران برنامە ریزی شد. این اعتصاب در ١۵ اردیبهشت شروع و آزادی تشکل سندیکایی، تغییر دستمزد از کار مزدی بە ماهانە، هشت ساعت کار در روز، افزایش حداقل دستمزد، نیم روز تعطیلی هفتگی اضافی، لغو مقررات جریمە و تنبیە بدنی، جبران مخارج بیماری، از جملە مهمترین درخواست های ١٣ گانە کارگران بود، گرچە این بار نیز این اعتصاب سرکوب و با بازداشت و تبعید ٢۵ کارگر خاتمە یافت، با این حال کارفرما مجبور بە پذیرفتن پارەای از خواستە های اعتصابیون شد.
سید محمد اسماعیلی معروف بە “سید محمد تنها” کە این اعتصاب را رهبری می کرد بە هنگام اعتصاب بازداشت و زندانی و پس از ٧ سال در زندان قصر بە قتل رسید. سە تن دیگر از هم رزمان سید محمد تنها کە از سازمان گران سرشناس سندیکایی بودند، بە نام های، علی شرقی، محمد انزابی و پورهمتی نیز همگی در زندان های رضا شاهی بە قتل رسیدند. سید تقی حجازی رهبر سندیکای کارگران چاپ سندیکایی کە از جملە در سازماندهی بزرگداشت روز جهانی کارگر و شناساندن اهداف جنبش ٨ ساعت کار و اجرای آن تلاش زیادی کردە بود نیز به خاطر فعالیت هایش در راە حقوق کارگران در زندان بە قتل رسید.
در نتیجە فعالیت های موثر و فداکارانە پیش روان جنبش سندیکایی و کارگری، پس از سقوط و تبعید رضا شاە و شکستن اختناق پلیسی، فعالیت های سندیکایی دوباره از سر گرفتە شد.
ظرف مدتی کوتاە و پس از تشکیل حزب تودە ایران و تلاش های اعضای حزب، شورای متحدە مرکزی کارگران ایران با پیوستن سندیکاها و اتحادیە های کارگری کە پس از سقوط رضا شاە، فعالیت هایشان را از سر گرفته بودند، دوباره تشکیل و هدایت مبارزه کارگری بە دست شورای متحدە افتاد، و این شورا کە ظرف مدت کوتاهی بە دلیل پیگیری مطالبات کارگران و سازمان دهی یک رشتە اعتصاب ها توانستە بود بە جلب کارگران بە اتحادیەای سراسری و پرنفوذ در کشور تبدیل شود، توانست نخستین قانون کار ایران را در ٢٨ اردیبهشت ١٣٢۵ از تصویب کمیسیون مجلس بگذراند.
این قانون در بر گیرندە بسیاری از خواستەهای طبقە کارگر در آن زمان و مطالباتی بود کە تعدادی از رهبران سندیکایی به خاطر پیگیری شان، بە قتل رسیدە بودند، بود. با اتکا بە این پشتوانە شورای متحدە کە بە پر نفوذترین اتحادیە کارگری منطقە تبدیل شدە بود، توانست نفوذش را در میان کارگران توسعە دهد و حمایت آن ها را حفظ کند.
با این همە اما سرکوب جنبش سندیکایی اگر چە نە بە حدت سابق، اما بە اشکال دیگری ادامە یافت و دولت های وقت بە بهانە های واهی بخصوص در مناطق نفتی مانع بر سر راە فعالیت شورای متحدە و برگزاری مراسم روز کارگر قرار می دادند.
در این میان حتی از کشتن کارگران شرکت کنندە در میتینگ ها و اعتصاب ها خوداری نمی کردند. برای مثال در روز کارگر ١٣٢۵ شش کارگر در کرمانشاە توسط پلیس بە قتل رسیدند، کە با اعتراض شدید اتحادیە مواجە گردید و موجی از نفرت نسبت بە این اقدام جنایت کارانە به راه افتاد.
در روز اول ماە مە ١٣٢۵ بە رغم درخواست قوام کە با برگزاری مراسم خیابانی روز کارگر در آبادان و سایر شهرهای خوزستان مخالفت کردە بود، شورای متحدە مرکزی در خوزستان مبادرت بە تظاهرات خیابانی کرد و عملا سنت ممنوع بودن تظاهرات در خوزستان را کە کمپانی انگلیسی مقرر کردە بود و دولت نیز از آن حمایت می کرد، شکست.
تنها یک روز پیش از انجام این راهپیمایی کارگران تعمیر کار لوکومتیو پس از آن کە مقامات شرکت نفت حاضر بە مذاکرە با آن ها بر سر مطالبات شان نشدند، مبادرت بە اعتصاب کردند. در پی تظاهرات بزرگ روز کارگر و پیوستن کارگران قسمت قیر و تقطیر پالایشگاە، مقامات شرکت به خاطر نگرانی از پیوستن بخش های دیگر بە اعتصاب، مذاکرە با نمایندگان شورای متحدە را پذیرفتند. با وجود این عقب نشینی اما روز کارگر ١٣٢۵ در خوزستان سر منشا اعتصاب بزرگی شد کە تنها چند روز بعد از عقب نشینی مقامات شرکت نفت توسط کارگران آغاجاری شروع گردید و بە سرعت دامنە آن توسعە یافت و سرانجام بعد از آن کە زور و تهدید ها علیە کارگران موثر واقع نشد، مقامات شرکت نفت با بیشتر خواستە های کارگران از آن جملە، افزایش دستمزد و اجرای قانون کار کە در ٢٨ اردیبهشت همان سال تصویب شدە بود موافقت کردند.
این کامیابی ها بە یک رشتە مبارزات سندیکایی – سیاسی دیگر منجر گردید کە البتە بعضا با کشتار اعتصاب کنندگان همراە بود و مقامات شرکت نفت و دولت وقت تلاش می کردند با کشتار کارگران از آنان انتقام بگیرند و امتیازاتی را کە کارگران بە دست آوردە بودند از آنان پس بگیرند. سرکوب خونین اعتصاب سە روزە کارگران پالایشگاە نفت آبادان کە در ٢٣ تیرماە ١٣٢۵ شروع شد و در آن 50 کارگر توسط نیروهای سرکوب گر و عوامل دولتی جیرە خوار شرکت نفت کشتە شدند و ١۶۵ تن دیگر مجروح شدند، از جملە این اقدامات ددمنشانە بود کە بعدتر بە بهانە آن شورای متحدە مرکزی را غیر قانونی کردند.
در سە سال اول بعد از انقلاب ۵٧ کە جنبش کارگری دوبارە برآمدی بە مراتب نیرومندتر از دهە ٢٠ داشت، مراسم روز کارگر با وجود این کە هنوز رسما قانونی نشدە بود، طی این مدت با شرکت صدها هزارنفر در تهران و شهرهای بزرگ و کوچک و با مضمون واقعی برگزار گردید، اما طی همین مدت هم این تظاهرات توسط باندهای سازمان یافتە حکومتی مورد حملە واقع می شدند و تلاش های زیادی برای برهم زدن آن ها صورت می گرفت، ولی کثرت شرکت کنندگان در تظاهرات و جو نیمە
آزادی کە هنوز در جامعە بود سر کوب گران را ناکام می گذاشت. تظاهرات روز کارگر در سال ١٣۶٠ کە بە دعوت سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و با شرکت بالغ از ١٠٠ هزار نفر در میدان آزادی تهران آخرین تظاهرات علنی وسیع روز کارگر بود کە برای بهم زدن آن از بمب دست ساز و نارنجک استفادە شد کە در نتیجە آن چند نفر از شرکت کنندگان مجروح و یک فرد نیز جان باخت.
طی سال های اخیر تجمعات علنی و مستقل کارگران کە توسط تشکل های مستقل برگزار شدە هموارە با بازداشت عدە زیادی از شرکت کنندگان مواجە گردیدە و از ادامە آن ها توسط نیروهای امنیتی جلوگیری شدە است. اعمال این محدودیت ها کە طی ٩۵ سال گذشتە توسط رژیم های دیکتاتوری و مزدوران آن ها امثال علی ربیعی، علیرضا محجوب، حس صادقی و امثالهم صورت گرفتە نشانە هراس آن ها از جنبشی است کە بە رغم همە سرکوب ها و موانع بە حیات پویندە و موثرش ادامە می دهد و دست آوردهایی را برای زحمت کشان بە ارمغان آوردە است کە پس گرفتن شان طی ۴٠ سال حکومت دلالان و تجار ممکن نگردیدە کە هیچ بلکە بقای شان را بە چالش کشیدە است.
امروز در آستانە ١٣۶ سالگی بنیان گذاری روز کارگر در جهان و ٩۶ سالگی برگزاری آن در ایران کە در همە عالم دست آوردهای سترگ جنبش کارگری با یورش وحشیانە دولت های نئولیبرالی کە بە جزکسب سود بیشتر و بە هر قیمتی نمی اندیشند، هنوز این جنبش جهانی کارگری است کە پرچم مقاومت در مقابل سرمایەداری ویران گر و بی رحم را کە جهان را به سوی نابودی سوق می دهد، در دست دارد.
درست است کە سرمایەداری موفق شدە بخشی از دست آوردهای جنبش کارگری را باز پس بگیرد، اما در عوض شرایط برای رادیکالیزە شدن بیشتر جنبش جهانی کارگری و تغییر شیفت از پیکار برای مطالبات صنفی در چهار چوب نظام های سرمایە داری بە سوی مبارزە علیە کل سیستم هموارتر گردیده است. رشد گرایشات سوسیالیستی در بزرگترین کشور سرمایە داری جهان یعنی امریکا و در انگلستان مهد تاچریسم در سال های اخیر بی ارتباط با این تغییر شیفت نیست.
کارگران جهان متحد شوید، اما نە تنها برای نجات خودتان، بلکە هم چنین برای نجات بشر و جهان از ویرانی! در ایران نیز امروزە هم چنان باید از کارگران خواستە شود کە نە تنها به خاطر نجات خودشان، بلکە نجات جهان از نابودی متحد شوند!