یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
نگاره‌ها
نسل‌ها می‌آیند ومی‌روند؛ گاه مبارزه می‌کنند برای زندگی. گروهی کوچ می‌کنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی ... و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
ترس یا هوشیاری؟
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری...
۲۹ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسينى
نویسنده: جابر حسينى
نقش تاریخی هنر و هنرمندان در روند تکامل اجتماعی
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلی‌گاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاه‌های مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف...
۲۸ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران

کاندیداتوری عباس امیرانتظام، منصور اسانلو و بهاره هدایت از ایران برای جایزه ساخاروف

 ما معتقدیم یکی از مهم ترینِ حرکت های همبستگی آمیز که اتحادیه اروپا آن را سازمان می دهد، "جایزه سالیانه ساخاروف" برای "آزادی اندیشه" است. باید اشاره کنیم که از سال 1988 که این جایزه پایه گذاری شده، هیچ گاه به یک شهروند ایرانی اعطا نشده است. ما باور داریم که خصوصا در این سال دهشتناک برای مردم ایران، مناسب خواهد بود اگر "جایزه ساخاروف" به کسی یا کسانی که نماد مقاومت و ایستادگی، تلاش برای حقوق بشر و آرمان های دموکراتیک هستند، اعطا شود. از طرف سازمانها، تشکلها و شخصيت های سياسی ايران

آقای جرزی بوزک، رئیس پارلمان اروپا

آقای گابریل آلبرتینی، رئیس کمیسیون امور خارجه پارلمان اروپا

خانم اوا ژولی، رئیس کمیسیون توسعه در پارلمان اروپا خانم هیدی هوتلا، رئیس زیر کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا خانم باربارا لخ بیلر، رئیس هیئت نمایندگی پارلمان اروپا برای ارتباط با ایران

آقای جوزف داول، رئیس احزاب دمکرات مسیحی در پارلمان اروپا “ای پی پی”

آقای شولتز مارتین، رئیس احزاب سوسیال دمکرات در پارلمان اروپا “اِس اَند دی”

آقای گیو وهوفستاد، رئیس گروه احزاب لیبرال در پارلمان اروپا “اِی اِل دی ای”

خانم ربکا هارمس و آقای دانیل کوهن بندیت، روسای مشترک احزاب احزاب سبز در پارلمان اروپا “گرین/ای اِف اِی”

آقای لوتار بیسکی، رئیس احزاب چپ در پارلمان اروپا “جی یو ای/ اِن جی اِل”

رونوشت برای:

اعضای کمیسیون امور خارجه پارلمان اروپا

اعضای کمیسیون توسعه پارلمان اروپا

موضوع: کاندیداتوری برای جایزه ساخاروف

خانم ها و آقایان عزیز

شما از نقض فاحش حقوق بشر که در ایران در حال وقوع است، آگاهید. همینطور بطور مشخص از سرکوب بی رحمانه ای که بر شهروندان عادی و فعالین سیاسی از ۱۲ ژوئن سال ۲۰۰۹ اعمال می شود، اطلاع دارید.

در اعتراض هایی که در پی انتخابات اخیر صورت گرفت، بیش از صد نفر در خیابان ها به دست نیروهای امنیتی ایران کشته شدند. از آن زمان تا به امروز، هزاران نفر دستگیر شدند و صدها نفر در دادگاه های نمایشی و محاکمه هایی ناعادلانه بدون مدرک مورد اتهام و محکومیت قرار گرفتند. در حالی که بسیاری دیگر بدون اینکه هیچ روند قانونی دنبال شود، به زندان انداخته شدند. صدها زندانی در معرض شکنجه، تجاوز و دیگر رفتارهای غیر انسانی و تحقیر آمیز قرار گرفتند. از سوی دیگر در حالی که حامیان مخالفین و فعالین مدنی تحت نظر دائم قرار گرفته اند، رژیم ایران از تمامی ابزارش برای مرعوب کردن و ترساندن مردم استفاده می کند.

این موارد نقض حقوق بشر به وضعیت بسیار سخت گذشته اضافه می شوند. ایران یکی از کشور های جهان است که بیشترین میانگین اعدام از جمله اعدام کودکان (کمتر از هجده سال) را دارد. صدها نفر در سال ۲۰۱۰ اعدام شده و نزدیک به ۲۰۰۰ نفر محکوم به مرگ شده اند.

در ماه ها و هفته های اخیر ما اخبار نگران کننده ای از ایران مبنی بر افزایش شدید سرکوبی فعالین سیاسی و مدنی دریافت کرده ایم، از جمله ربودن و گروگان گیری اعضای خانواده فعالین، بعنوان یک حربه موثر برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی. برای مثال زندانیان سیاسی در زندان مخوف اوین در تهران از حق تماس گرفتن و ملاقات با اعضاء خانواده خود و حتی دسترسی به پزشک محروم شده اند.

با وجود حجم زیاد سرکوب ها، مردم ایران امید خود را از دست نداده و ایمان دارند که داشتن آینده ای بهتر امکان پذیر است. آن ها به حمایت و دلگرمی کسانی که خارج از ایران به ارزش های جهانی حقوق بشر باور داشته و کسانی که به بهره مندی همگان از آن حقوق، فارغ از مرزهای سیاسی-جغرافیایی معتقدند، احتیاج دارند. پارلمان اروپا با توجه به مذاکرات، بحث های سازمان دهی شده و از سوی دیگر قوانینی که تصویب کرده مسلما می تواند از مدافعان حقوق بشر و دموکراسی به حساب آید.

ما معتقدیم یکی از مهم ترینِ حرکت های همبستگی آمیز که اتحادیه اروپا آن را سازمان می دهد، “جایزه سالیانه ساخاروف” برای “آزادی اندیشه” است. باید اشاره کنیم که از سال ۱۹۸۸ که این جایزه پایه گذاری شده، هیچ گاه به یک شهروند ایرانی اعطا نشده است. ما باور داریم که خصوصا در این سال دهشتناک برای مردم ایران، مناسب خواهد بود اگر “جایزه ساخاروف” به کسی یا کسانی که نماد مقاومت و ایستادگی، تلاش برای حقوق بشر و آرمان های دموکراتیک هستند، اعطا شود.

صدها نام می توانند برای این جایزه نامزد شوند.از آن جمله اند؛ آقایان “کیوان صمیمی” (روزنامه نگار زندانی)، احمد زیدآبادی (روزنامه نگار زندانی)، عیسی سحرخیز (روزنامه نگار زندانی)، بهمن احمدی امویی (روزنامه نگار زندانی)، محمد صدیق کبودوند (فعال حقوق بشر در کردستان ایران)، عبدالله مومنی (از رهبران زندانی جنبش دانشجویی) و خانم ها شیوا نظرآهاری (فعال حقوق بشرو محکوم به اعدام)، هنگامه شهیدی (روزنامه نگار) و ژیلا بنی یعقوب (روزنامه نگار).

کاندیداهایی که ما برای جایزه ساخارف در سال ۲۰۱۰، ارائه می دهیم نماینده سه نسل متنوع و متعهد ایران می باشند.

آقای عباس امیرانتظام؛ ۷۷ ساله، فردی است که از زمان شاه تا به امروز برای ارزشهای آزادیخواهانه و حقوق بشر مبارزه کرده و می کند. امسال (۲۰۱۰) وی سی امین سال حبسش را به عنوان زندانی آگاهی و وجدان سپری می کند. امیرانتظام قدیمی ترین زندانی سیاسی ایران است.

شهامت و شجاعت اخلاقی که او را یاری کرد تا سی سال بازداشت در زندان و حبس خانگی را از سر بگذراند؛ سازگاری و انعطاف پذیری ای که هر سازشِ ناسازگار با عدالت و آزادگی را رد کرد؛ و حس از خودگذشتگی و فدا ساختن زندگی خانوادگی و شخصی، همگی شهادت از قابلیت های استثنایی آقای امیر انتظام می دهند که احترام همه ایرانیان، در داخل و خارج کشور فارغ از هر دیدگاه سیاسی، بر انگیخته است.

آقای منصور اسانلو؛ ۵۱ ساله، مشهورترین نماد جنبش مستقل سندیکای کارگری ایران است. او بیش از ۲۰ سال سابقه در جهت آزادی فعالیت های سندیکایی و گفت و گوی اجتماعی دارد. وی از سال ۲۰۰۷ در حبس است و اخیرا نیز حکم حبسش تمدید شده است. یادآور می شود که اسانلو در زندان مورد شکنجه قرار گرفت و از خدمات پزشکی محروم بود.

فداکاری آقای اسانلو نسبت به شرایط کاری همکارانش، عزمش برای مقاومت در مقابل ارعاب و تهدید، و شجاعتش در مواجهه با شکنجه و فشار شدید نیروهای امنیتی بر خانواده اش، نه تنها موجب شگفتی و تحسین در میان سندیکالیست ها و جامعه ایران شده، بلکه مورد تحسین حامیان حقوق بشر در سراسر جهان نیز قرار گرفته است.

خانم بهاره هدایت؛ ۲۹ ساله، یکی از رهبران بزرگ ترین سازمان دانشجویی ایران، مدافع خستگی ناپذیر حقوق بشر به ویژه حقوق زنان، و از حامیان سرسخت حق اعتراض (تظاهرات) مسالمت آمیز و دموکراتیک است. برای دفاع از این ارزش ها، او محکوم به صرف ۹.۵ سال از دوران جوانی اش در زندان شده است.

تعهد راسخ او به آزادی اندیشه و بیان، تلاشش برای ترویج حقوق برابر زنان در آموزش و در جامعه، عزمش برای پیشبرد ارزش های دموکراتیک از طرق مسالمت آمیز و شجاعتش در مواجهه با خشونت و ارعاب، از خانم هدایت نمادی از امید به آینده و الهام بخش نسل جوان ایران ساخته است.

مردم ایران چشم به اتحادیه اروپا برای حمایت از مبارزات شان در راه حقوق بشر دارند. به ویژه جوانان که نیازمند علامت و نشانه ای هستند تا به ایشان یادآور شود که تنها نیستند. ما باور داریم که اختصاص جایزه ساخاروف به کاندیداهای مذکور، تجلی و مبین حمایت صریح و پر قدرت نمایندگان منتخب مردم اروپا از مردم ایران خواهد بود.

با احترام

آقای عباس امیرانتظام

آقای عباس امیرانتظام یکی از رهبران حرکت آزادیخواهانه مردم ایران ضد حکومت پهلوی بود. وی پس از انقلاب (۱۳۵۷)، معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بود. هرچند که وقتی وی به عنوان یک سیاستمدار لائیک و غیرمعمم با پیش نویس فعلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که آن زمان توسط “مجلس خبرگان قانون اساسی” تدوین می شد به مخالفت برخاست، از دولت موقت نیز کنار گذاشته شد.

پس از بسط قدرت توسط معممین اقتدارگرا و در روزهای پایانی پاییز ۱۳۵۸، عباس امیرانتظام به اتهام جاسوسی و ارتباط پنهانی با آمریکا دستگیر شد. وی سپس در دادگاه ناعادلانه ای که در آن رسیدگی به پرونده اش تنها ۱۰ دقیقه بطول انجامید و از داشتن حق وکیل محروم بود به حبس ابد محکوم شد.

امیرانتظام در سال ۱۳۷۷ و پس از سپری کردن ۱۷ سال [۱۹ سال صحیح است] حبس در زندان مخوف اوین، بنا به دلایل پزشکی اجازه یافت (بهره مندی از مرخصی استعلاجی) تا مابقی محکومیت خود را تحت بازداشت خانگی سپری کند. گرچه مدتی بعد و پس از مصاحبه ای که در آن، وی به سبوعیت و جنایات رئیس سابق زندان اوین (لاجوردی) اشاره داشت، دوباره به زندان بازگردانده شد. وی در سال ۱۳۸۲، به دلیل تشدید بیماری و وخامت حالش دوباره مشمول مرخصی استعلاجی قرار گرفت تا مابقی محکومیتش را در بازداشت خانگی سپری کند. امیرانتظام از آن زمان تا به امروز تحت بازداشت خانگی بوده است.

هرچند امیرانتظام بارها برای بررسی دوباره پرونده اش (فرجام خواهی و استیناف) و محاکمه مجدد در ملاء عام درخواست کرده، اما تاکنون این تلاش ها بی نتیجه بوده اند. مسئولین جمهوری اسلامی بارها به وی پیشنهاد آزادی قطعی به شرط عدم پیگری و دست برداشتنش از درخواست تجدید نظرخواهی داده اند، اما وی هربار از قبول این پیشنهاد سر باز زده، چرا که معتقد است چنین اقدامی نفی عدالت، آزادی و اندیشه ای خواهد بود که وی همه گاه از آن دفاع کرده است.

آقای امیرانتظام موظف است در زمان های معین خود را به سیستم قضایی برای جلوگیری از دستگیری دوباره اش معرفی کند. او همچنین حق خروج از کشور را ندارد. وی ۳۰ سال است از دیدار فرزندانش که در خارج از کشور زندگی می کنند، محروم بوده است.

امیرانتظام به خوبی واقف است که هر بیانیه و هر اظهار نظری از سوی وی، ممکن است به بازگشتش به زندان ختم شود. بازداشتی که باتوجه به سن اش (۷۷ سال) بعید خواهد بود از آن جان سالم به در برد. با این همه، وی هرجا و هر زمانی که توانسته به بیان نظراتش پرداخته و از آرمان دموکراسی در کشورش دفاع کرده است.

آقای امیرانتظام تاکنون جایزه “برونو کرایکسی” را در سال ۱۹۹۸و جایزه “جان کارسکی” را بخاطر “شجاعت و شهامت اخلاقی” در سال ۲۰۰۳ دریافت کرده است.

منصور اسانلو

آقای منصور اسانلو موسس و دبیر کل اتحادیه کارگری مستقل تهران و حومه شرکت واحد اتوبوسرانی است که مدعای نمایندگی بیش از ۸۰۰۰ کارگر و کارمند از ۱۷۰۰۰ پرسنل این شرکت را دارد.

اهداف اصلی سندیکای مذکور؛ تضمین پرداخت حقوق بهتر، امنیت کاری برای کارکنان شرکت و آموزش اعضا با نظر به حقوق بشر و گفتمان اجتماعی است. یادآور می شود که آقای اسانلو هیچ گونه فعالیت دیگر سیاسی غیر از فعالیت های ذکر شده، نداشته و ندارد.

این در حالی است که ایران تا بحال تعداد مهمی از کنوانسیون های سازمان بین المللی کار را تصویب نکرده و از سوی دیگر قوانین جمهوری اسلامی با اعمال محدودیت هایی مانع از برقراری سندیکاهای مستقل کارگری شده و عملا تحت تاثیر قوانین مذکور، اتحادیه های مستقل غیرقانونی و ممنوع می شوند. پس از سال ۲۰۰۵، و از زمانی که مدیریت شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، مانند بسیاری از شرکت های دولتی و یا نیمه دولتی دیگر در ایران، به اعضای سابق نیروهای امنیتی سپرده شد، فعالیت های اتحادیه های کارگری مستقل تحمل نشده و به تعطیلی کامل کشانده شد.

آقای اسانلو برای اولین بار در ژانویه ۲۰۰۶ و ضمن یک مناقشه کاری دستگیر شد. در آن زمان او ۳ ماه از حکم زندان ۸ ماهه اش را در سلول انفرادی سپری کرد. طی همین مدت بود که وی تحت شکنجه قرار گرفت و تکه ای از زبانش بریده شد. در ماه اوت سال ۲۰۰۶، آقای اسانلو با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. این آزادی دیری نپایید و دوباره در ماه نوامبر سال ۲۰۰۶، به همراه معاونش دستگیر و به مدت یک ماه حبس شد.

آقای اسانلو در سال ۲۰۰۷، پس از محاکمه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام” به ۵ سال زندان محکوم و به زندان اوین فرستاده شد. در سال ۲۰۰۸ او به زندان رجایی شهر منتقل شد، زندانی که هنوز او را در میان خود اسیر دارد. اینها همه در حالی است که با وجود بیماری حاد قلبی، درخواستهای درمان پزشکی او بارها و بارها رد شده است.

پس از به راه اندازی کمپینها و مبارزات اتحادیه های بین المللی کارگری و به تبع آن سازمان جهانی کار (آی ال او)، ظاهرا وزارت کار جمهوری اسلامی به سازمان بین المللی کار تعهداتی در قبال آزادی آقای اسانلو در سال ۲۰۱۰ داده بود. با این همه در ماه اوت سال ۲۰۱۰، آقای اسانلو طی محاکمه ای در دادگاه انقلاب اسلامی کرج، و بدون وکیل مدافع، به جرم “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس اضافی محکوم شد. او در این باره درخواست تجدیدنظر کرده است.

یادآور می شود در طول حبس آقای اسانلو، خانواده وی در معرض تهدید و ارعاب نیروهای امنیتی قرار داشته و دارند. تازه ترین این تهدیدها، دستگیری فرزند اسانلو، و ربودن و شکنجه کردن عروسش بوده است.

بهاره هدایت

خانم بهاره هدایت یکی از فعالین دانشجویی پیشرو و از مدافعان حقوق بشر از نسل جوان ایران است. وی تنها عضو زن شورای مرکزی ۶ نفره دفتر تحکیم وحدت (بزرگترین سازمان دانشجویی ایران) است. خانم هدایت همچنین اولین بانویی است که برای هدایت شاخه حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت انتخاب شده است.

او از اعضای اولیه و فعال کمپین یک میلیون امضا، و از تلاشگران گرد آوری حمایت مردمی برای رسیدن به برابری حقوق زنان با مردان ذیل قوانین ایران است. او همچنین نقش مهمی در برجسته ساختن نیازهای دانشجویان زن داشت. خانم هدایت همچنین در اعتراضات به سیاست های زن ستیز حکومت با هدف کاهش تعداد دانشجویان زن، دایر بر سهمیه بندی جنسیتی و قوانین محدود کننده آنها به حضور در دانشگاه مناطق بومی شان، نقش موثری ایفا کرد.

به همین منظور، او کمیسیون زنان را در سال ۲۰۰۵ تاسیس کرد. هدف کمیسیون مذکور، ترویج حضور فعالین دانشجویی زن در دانشگاه ها و برای ترویج مطالبات جنبش زنان درون کلیت جنبش دانشجویی بود.

به دنبال تظاهراتی در اعتراض به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در سال ۲۰۰۶، خانم هدایت دستگیر و سپس به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شد. وی همچنین در سال ۲۰۰۷، بار دیگر در سال ۲۰۰۸ و سپس در مارس سال ۲۰۰۹ دستگیر شد.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران، دفتر تحکیم وحدت یکی از اصلی ترین سازمان دهندگان بحث ها با روندی دموکراتیک در دانشگاه های تهران و سراسر کشور بود. پس از انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ نیز، دفتر تحکیم وحدت در خط مقدم سازماندهی تظاهرات و اعتراضات دسته جمعی کمپین “رای من کجاست؟” قرار داشت. خانم هدایت یکی از فعال ترین و شجاع ترین سازماندهندگان این اعتراضات بود.

خانم هدایت بار دیگر و در دسامبر سال ۲۰۰۹ دستگیر شد و سپس ۲ ماه تمام مورد بازجویی قرار گرفت. او سپس به تعدادی از جرائم ادعایی از جمله اتهام “تبلیغ و سیاه نمایی رژیم”، “مشارکت فعالانه در رویدادهای پس از انتخابات”، “گفت و گو با رسانه های خارجی”،” اهانت به رهبر جمهوری اسلامی”، “توهین به رئیس جمهور” و “توطئه و تجمع به قصد اقدام علیه امنیت ملی” متهم شد.

خانم هدایت و اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در ماه می سال ۲۰۱۰، به حبس های طویل المدت محکوم شدند. حکم سختگیرانه و ناعادلانه ۹ و نیم سال حبس برای خانم هدایت، هشداری به دیگر دانشجویان دختر محسوب شد تا در فعالیت های سیاسی درگیر نشوند. خانم بهاره هدایت در حال حاضر در بند زنان زندان اوین در تهران نگهداری می شود.

هیجده سازمان، حزب سیاسی و تشکل دمکراتیک حقوق بشری، فرهنگی و در حدود دویست شخصیت و شهروند ایرانی از کمپین کاندیداتوری امیر انتظام، منصور اسانلو و بهاره هدایت برای دریافت جایزه ساخاروف، حمایت کردند!

لیست اول امضاکنندگان :

حسن نادری (فعال سیاسی)، ابوالفضل اردوخانی( نویسنده)، رضا شفاعی گیل آوائی( شاعر)، شعله زمینی(کارمند بخش خدمات پزشکی)، بهزاد کریمی(تحلیل گر سیاسی)، انور میر ستاری( فعال حقوق بشر)، محسن نژاد، هوشنگ آریان پور(مهندس مکانیک)، زهره خیام( فعال حقوق بشر)، بهروز فدائی(کارگر فنی)،ه. لاساکی(عکاس)، نوید میجانی(فارغ التحصیل)، زینب پیغمبرزاده، نازی عظیما( خبرنگار و نویسنده)، فیروزه مهاجر(مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران)،مینو مسولائی، خشایار رُخسانی( بیو شیمی)، الهام انتظام بیولر، اوهادی تراز( دکترا در بیو شیمی)، لورن اوهادی( دانشجوی پزشکی)، فاطمه محمدی (مددکار اجتماعی و کارشناس هنرهای نمایشی)، بهمن امینی( ناشر)، ناهید جغفری(فعال جنبش زنان و کمپین یک میلیون امضاء)، شاهرخ مشکین قلم( هنرپیشه، کارگردان و هنرمند رقص)، پارسا سربی(برنامه ریز تلویزیون مردم)، پرویز هراتی نژاد(ژورنالیست ومدیر سایت خبری کوروش )، بهاره بهبودی ( دانشجو و فعال کمپین یک میلیون امضا)، حمید صالحی(مدیر شرکت)، رهائی بیک، داریوش آشوری(نویسنده، مترجم و محقق)، هرمز کی(کارگردان و استاد دانشگاه)، ماری- نول کمین( محقق برای دریافت دکترا)، سپیده فارسی( کارگردان)، ویدا فرهودی( شاعر)، زری عرفانی، علی صمد( خبرنگار، فعال سیاسی و اجتماعی)، علی هنری (دانشجو جامعه شناسی)، پرویز شوکت، علی پور نقوی(فعال سیاسی و مشاور ارشد مخابرات)، صادق شجاعی(روزنامه نگار و فعال دانشجویی )، علی عابدی، سیروس همدانیان، محمود ایمانی( نقاش و گرافیست)، گردون برورر، مهرنوش زنوزی، عبدل مجید مجیدی، وحیده مولوی، علی مهرآسا، آیدا قجر( ژورنالیست)، رضا هیوا(شاعر)، سارا اسمی زاده(کارشناس ارشد جامعه شناسی)، امیر رشیدی( دانشجو و فعال حقوق بشر)، مصطفی پیران، مریم جبینی(کارگردان ساختن نقاشی های متحرک)، حماد شیبانی، ایدا ابروفراخ (دانشجو)، احمد اسکندانی( مدیر شرکت ساختمانی و فعال سیاسی)، جعفر حسین زاده( فعال سیاسی)، محمد اسماعیلی، امیر مالکی( مهندس)، محسن قائم مقام جمع(فیزیکدان)، کامران بهنیا(فیزیکدان)، شعله شاهرخی( استاد مردم شناسی)، محمد اعظمی، پروین اخباری( کمک تکنسین آزمایشگاهی)، حسین معصومی، حسن زهتاب(پزشک)، سید پازوکیان(دندانپزشک)، کورش هازغی(مهندس انفورماتیک)، محمد منتظری( کارشناس وسائل ارتباط جمعی)، له آ شریفیان(پزشک)، عدنا قرمزیان، محمد وثوقی(مهندس نفت)، سهراب خوشبویی(دانشجو)، تورج پاشائی، الیزابت مایر( محقق برای دکترا در اقتصاد)، محمد برقعی، مهرداد فتحى، شقایق کمالی(خواننده و معلم موزیک)، بیژن معیری(مهندس)، کامله بهادری فر، مریم صارمی(دندانپزشک)، بهرام دایانی(تکنسین شیمی)، حمید آزادی(معلم)، هلمت ن. گابل(ژورنالیست)، یاهان والیانپور(مدکار اجتماعی)، بتول عزیزپور(شاعر و نویسنده)، احمد نجاتی(تکنسین و فعال سیاسی)، احسان معیل(فعال فرهنگی)، وهاب انصاری(فعال سیاسی)، مسعود همتی( فعال فرهنگی و اجتماعی، فوق لیسانس در مدیریت)، سیامک فرید( فعال حقوق بشر و بلوگ نویس)، بهروز خلیق(فعال سیاسی)، سهیلا شفقی( حسابدار)، رضا سلیمانی(ژورنالیست، مدیر سابق بخش بین الملل روزنامه انتخاب)، لیلا سیده نبوی(ژورنالیست)، مریم وطن(حسابدار)، پرتو نوری علا(نویسنده ، ضیا صدر آل اشرفی، رضا مولائی(فعال حقوق بشر)،جملیه خوش نیت(فعال فرهنگی)، شرین اسفندارمذ( فعال فرهنگی و حقوق بشری)

لیست اول اسامی تشکل های حقوق بشری، فرهنگی و سیاسی :

شبکه فرهنگی ایرانیان اروپا

پلاتفرم سازمانهای پناهندگی ایرانی در هلند

انجمن ایرانیان هلند

فدراسیون اروپرس

انجمن فرهنگی-اجتماعی پرسپولیس- بلژیک

انجمن فرهنگ و پژوهش رازی- بلژیک

جمعیت دفاع از جبهه جمهوری و دمکراسی در ایران- بلژیک

سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)- بلژیک

================================================

لیست دوم امضاکنندگان:

جلال الدّین مظهری ملکشاه(کارشناس ارشد علوم تربیتی و ایرانشناسی)، احمد حمید زاده (فعال سیاسی)، مرتضی صادقی( فعال سیاسی)، فاطمه محمدی (فعال سیاسی)، مزدک اسکندر خواه (فعال سیاسی)، محمد رضا اسکندری (روزنامه نگار)، طاهره خرمی(روزنامه نگار)، محمود جعفری (فعال سیاسی)، رضا کوشکی (فعال سیاسی)، جهان ولیانپور (فعال حقدق بشر)، احمد پیرائی (فعال سیاسی)، اسماعیل ختائی (مسئول انفورماتیک)،غلام حسین عسکری( مسئول کارکنان شورای مجتمع اهواز و مسئول جبهه متحد کارگران ایران)، هوشنگ آریانپور، حسین خرمی(فعال سیاسی)، ش. شکوٍه (دیپلمه انفورماتیک)، شاهین انزلی(کارمند بیمارستان)، آرژنگ بحران آزاد(فعال حقوق بشر)، شهریار پویان راد(شاعر و فعال سیاسی)، ملیحه محمدی(فعال سیاسی)، رسول کناره فرد(فعال فرهنگی)، رضا کاظم زاده(روانشناس)، منصور فیض عرفان، رضا کوشکی( آموزگار)، نازنین سبزاندیش، علی اکبر مهدی( استاد جامعه شناسی)، مسعود بهنود(نویسنده و ژورنالیست)، هرمز ممیزی( بازنشسته)، بهروز بیات (فیزیک پیشه)،غفورمیرزایی، میخائل سن(مترجم-در آلمان)، حسن جعفری، داوود نوائیان (آموزگار)، لیدا پور حیدری، مناف عماری(وکیل دادگستری)، ژاله گوهری (پزشک)، حمیرا گل زاده( خانه دار)، شیدا نظامی زاده(مهندس)، آرزو پورتاج ( پرستار- فوق لیسانس) ناهید زمانی( معلم)، فلورا تاجیک(پزشک)، نازلیا آرزومانیان( دانشجو)، فرشته همتی(دبیر بازنشسته)، مهرنوش شادیان( لیسانس اقتصاد)، پروانه صداقتی(دبیر)، زیبا مصلحی( دانشجو)، شادی آبادانی(خانه دار)، مونا الغوتی( فوق لیسانس مدیریت)، آزاده ونکی(فوق لیسانس مدیریت)، شادمانه صالحی(مهندس)، مینا اتابکی(پرستار)، فرشته عالی قدر(خانه دار)، اکرم زمانی فر(دبیر بازنشسته)، حمید دادشلو(انفورماتسین)، گیتا رضامنش(خانه دار)، رضا هاشمی( شغل آزاد)، گیتی رضوی(خانه دار)، مستانه نفوذی(معلم)، شادی رهائی(خانه دار)، جملیه خوش تینت(خانه دار)، افسانه رهائی(دانشجو)، مرجان رستمی، آزاده رهائی(دانشجو)، یوسف الطائب( فوق لیسانس مدیریت)، علی بهادری(مهندس انفورماتیک)، رضا مظفریان(شغل آزاد)، مرتضی رضائی(مترجم)، مستانه الهی(شغل آزاد)، پژمان اکبرزاده (موسیقیدان – روزنامه نگار از شبکه ایرانیان هلند)، امیر معماریان(دانشجو)، اولریک بودگان، داریوش مجلسی(مترجم و فعال سیاسی)، افشین فیاضی(فیزیسین)، ژاله لاکنرگوهری(دایره ارتباط فرهنگ ها-چهره ایرانی وین)، علی اشرف مرادی (فعال سیاسی)، احمد پورمندی(فعال سیاسی)، کاتیا یعقوبیان(مترجم)، علاء کشاورز( وکیل پایه یک دادگستری)، دینا هورت(دانش آموز)، مهرداد عرفانی(شاعر)، منو نوری (از مرکز عکاسی سانتا مونیکا)، اختر قاسمی(خبرنگار و عکاس)، روحی شفیعی، اسماعیل خوئی، صبا خوئی، لعبت والا، محمود کرد (مدیر یک شرکت)، عذرا طبری (مربی مهد کودک)، مریم کریمی( دانشجو)، مونا کریمی، رضا کریمی(دانشجو)، میترا نهجیری (کارمند- تورنتو کانادا)، دکتر سیروس میرزائی

لیست دوم اسامی تشکل های حقوق بشری، فرهنگی و سیاسی :

حزب دموکرات کردستان ایران هلند

سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت -هلند

سازمان انحاد فدائیان خلق ایران -هلند

جبهه ملی ایران -اروپا -هلند

کانون دفاع از دمکراسی در ایران –هلند

کمیته حمایت از حقوق بشر در ایران- شهر کلن- آلمان

اتحاد برای ایران-بلژیک

هواداران زندانی مخالف دین حکومتی”آقای بروجردی” از ایران

تشکل ایران- اس.و.اس- واحد بلژیک

ائتلاف بین المللی علیه خشونت در ایران

تاریخ انتشار : ۳۰ شهریور, ۱۳۸۹ ۱۲:۱۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴

سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان

نگاره‌ها

ترس یا هوشیاری؟