پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۸

پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۸

سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و مادر فمینیسم مدرن
دوبووار در کتاب “جنس دوم” نشان می‌دهد که «زن» به عنوان یک «دیگری» در برابر «مرد» تعریف شده است، نه به عنوان موجودی مستقل. او می‌گوید زنان در طول تاریخ،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی
آیا نهاد های بین المللی که حتی در برابر یک حکم رسمی، مستند و بی‌سابقه ناتوان از اجرای عدالت می باشند، مشروعیت خود را از دست نمی دهند و در...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
ماه مه با عطر بهار میاید
سر می کشند خیزابها، از پیِ موجها، شعله های مواج راه افتادند، هوا آتش می گیرد، آب هم در آتش می سوزد، ققنوس…، از حریق و باد می گذرد.....
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران
بهزاد کریمی: گزینش چنین زبانی و امضای پای «اطلاعیه»، رفتاری متفاوت با هنجار تاکنونی این سازمان در قبال غیر خود به تماشا می‌نهد و سایبانی است بر سلامت فضای گفتگو،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟
این مقاله به بررسی نقش انکار در سیاست بین‌الملل می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه کشورها با انکار مسئولیت اقدامات خصمانه، می‌توانند از تشدید تنش‌ها جلوگیری کرده و افکار عمومی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
محاصره غذایی غزه؛ ادامه جنایت علیه بشریت، جهانی شرمسار گرسنگان
یونیسف نیز هشدار داده که بیش از ۹٬۰۰۰ کودک با سوءتغذیه حاد مواجه‌اند. کامیون‌های غذا هفته‌ها پشت گذرگاه‌ها متوقف مانده‌اند. این وضعیت، نتیجه یک حادثه نیست؛ بلکه آشکارا محصول نسل...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
خاموش شد آن شمع صبور!
عارفه، سی و چند سال را پس از اعدام همسرش با عشق به حسین و آرمان‌های او، و با امید به زندگی در چهره‌ی دخترش «سحر»، با عزت و سربلندی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: دوستان و یاران زنده یادان عارفه و حسین
نویسنده: دوستان و یاران زنده یادان عارفه و حسین

کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سد راه آزادی و دمکراسی در ایران

کودتای 28 مرداد همچون یک فاجعه ی تاریخی در خاطره جمعی ایرانیان حک شده است. فاجعه ای که از یکطرف مسیر تکاملی جامعه را از شکوفائی دمکراسی و کسب استقلال و آزادی به استقرار دیکتاتوری فردی و پامال نمودن آزادی های فردی و اجتماعی تغییر داد و از طرف دیگر چنان زمینه ای فراهم ساخت که تنها پس از گذشت 25 سال یک حکومت اسلامی با معیارهای قرن هفتم میلادی جایگزین رژیم کودتا شد.

کودتای ۲۸ مرداد همچون یک فاجعه ی تاریخی در خاطره جمعی ایرانیان حک شده است. فاجعه ای که از یکطرف مسیر تکاملی جامعه را از شکوفائی دمکراسی و کسب استقلال و آزادی به استقرار دیکتاتوری فردی و پامال نمودن آزادی های فردی و اجتماعی تغییر داد و از طرف دیگر چنان زمینه ای فراهم ساخت که تنها پس از گذشت ۲۵ سال یک حکومت اسلامی با معیارهای قرن هفتم میلادی جایگزین رژیم کودتا شد.

پس از جنگ جهانی دوم امپراتوری انگلیس که تا آنزمان بزرگترین امپراتوری تاریخ بود که آفتاب در آن غروب نمیکرد بر اثر ضربات و آسیبهای جنگ، جنبشهای ملی در مستعمرات و ورود آمریکا به صحنه بین المللی رو به ضعف میرفت. از دست دادن شبه قاره ی هند و استقلال آن کشور اولین ضربه ی بزرگ به این “نظم جهانی” بود. مردم ایران که در چنین اوضاع و احوالی از اختناق بیست ساله رضا شاهی رها شده بودند، خود را آماده ی ورود به صحنه تاریخ و در دست گرفتن سرنوشت خویش میکردند. ایران اگر چه مستعمره مستقیم نبود اما زیر نفوذ همه جانبه انگلیس قرار داشت و این نفوذ همه جانبه از طریق گماردن عوامل و جیره خواران امپراتوری فخیمه در پست های بالای مملکت از دربار و دولت و مجلس تا روزنامه ها و روحانیون و غیره عملی میشد. اهمیت ایران برای انگلستان در ابتدا اهمیت استراتژیک آن به عنوان دروازه فتح شبه قاره هند شناخته میشد. اما با قرارداد دارسی برای اکتشاف و بهره برداری نفت در جنوب ایران و بویژه با تجربه دو جنگ جهانی و مشاهده ی اهمیت حیاتی نفت ایران برای نیروی دریائی و صنایع انگلیس باضافه ی منافع سرشار اقتصادی آن، مساله نفت خود مهمترین عامل برای زیر نفوذ نگهداشتن ایران شده بود. به این ترتیب از یکطرف این سرمایه ملی به بهائی نزدیک به مفت (بشکه ای دو شلینگ) توسط شرکت نفت ایران و انگلیس به غارت میرفت و از طرف دیگر برای اطمینان از ادامه ی بی دردسر غارتگری مشتی مزدور و فاسد و جیره خوار را در دربار و دولت و مجلس و مقامات دیگر بر سرنوشت مردم مسلط ساخته بودند.

نهضت ملی ایران در چنین شرائطی پا گرفت و با هوشیاری و رهبری دکتر مصدق مشکل اصلی شکوفائی و پیشرفت جامعه را بدرستی شناخت و شجاعانه بر آن انگشت گذاشت و خردمندانه برای حل مشکل قدم برداشت.

تجزیه و تحلیل نهضت ملی و دکتر مصدق این بود:

  1. بیست سال دیکتاتوری رضا خانی کشوری فقیر و بهم ریخته و حکومت و حکومتگرانی برای مردم باقی گذاشته که جز فساد و بله قربان گوئی چیزی نمیدانند و با سوء استفاده از مقام خود مانع هرگونه دسترسی مردم و نمایندگان واقعی آن به اهرمهای قدرت برای تغییر و پیشرفت میباشند.

  2. این طایفه ی زالوصفت در واقع گماشتگان شرکت نفت ایران و انگلیس و عوامل تامین منافع انگلستان در این کشورند.

  3. برای ایجاد زمینه ی مساعد برای تغییر و پیشرفت اولین قدم لازم قطع نفوذ شرکت نفت است.

  4. راه درست این قطع نفوذ، ملی کردن صنعت نفت در سراسر ایران است.

  5. این فرمول به اشکالات قانونی گرفتار نمیآید کما اینکه انگلستان خود صنایع خصوصی چندی را ملی کرده است.

  6. با این حرکت عظیم اجتماعی و کوتاه کردن دست انگلیس از منافع نفتی کشور عوامل و ایادی انگلیس از میدان بدر میشوند، زمینه ارتقاء خدمتگزاران واقعی مردم فراهم میآید. چهره سیاسی و اجتماعی مملکت عوض میشود و جامعه ای آزاد و دمکراتیک رو به پیشرفت و شکوفائی به حرکت در میآید.

  7. درآمد نفت به حساب ملت ایران ریخته میشود.

    دکتر مصدق توانست پروژه ی ملی شدن صنعت نفت را با مانورهای زیرکانه از مجاری قانونی به پیش برد و سریعا به خلع ید از شرکت “سابق” نفت ایران و انگلیس برساند و ادعاهای غیرقانونی انگلستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی لاهه را با شکست روبرو سازد.

    مدارک متعدد و همچنین مجموعه ی عملیات و اقدامات انگلستان در آنروزها نشان میدهد که انگلستان از همان ابتدای کار بدنبال برکناری یا از میان برداشتن دکتر مصدق و به دورانداختن قانون ملی شدن صنعت نفت بوده است. برای انگلیس نه تنها از دست دادن نفت ایران غیر قابل تصور بود بلکه نگرانی شدیدی هم از تکرار احتمالی این اقدامات در دیگر کشورهای نفت خیز وجود داشت. امپراتوری زخم خورده پس از رانده شدن از شبه قاره ی هند اکنون از مهمترین منبع انرژی حیاتی خود محروم میشد.

    امریکا هم با درنظر گرفتن منافع کارتل های نفتی خود و با سابقه همکاریهای نزدیک با انگلیس و ناخشنودی از استقلال عمل و تکیه دکتر مصدق بر یک جنبش ملی برکناری دکتر مصدق را بهترین گزینه میدانست تا جائیکه لوئی هندرسن سفیر آمریکا شخصا از بازیگران صحنه توطئه ۹ اسفند ۱۳۳۱ بود که همراه با شاه و دسته های اوباش برای کشتن دکتر مصدق ترتیب داده شده بود.

    در همین حال ماشین تبلیغاتی آمریکا و انگلیس در همه جا و عوامل آنان در ایران افسانه ی “لجاجت و سماجت” دکتر مصدق را ساخته بودند که به هیچ پیشنهادی روی خوش نشان نمیدهد و جلوی حل مساله نفت ایستاده است. در حالیکه بررسی پیشنهادها نشان میداد و بعدا شواهد بیشتر باز هم بیشتر نشان میدهد که هیچیک از پیشنهادهای انگلیس یا آمریکا یا طرف سومی مثل بانک بین المللی اصل ملی شدن صنعت نفت را مراعات نمیکرد یا پایه ی محاسبه غرامت ایران به شرکت سابق را چنان مبهم و مغشوش میگذاشت که پرداخت آن همه درآمد مملکت را برای سالهای نامعلوم به جیب آن شرکت میریخت. مسلم است هیچ دولت صدیق و مسئولی نمیتوانست ریر بار چنین پیشنهادهائی برود.

    پاسخ انگلستان به ایستادگی دلیرانه ملت و دولت ایران اعزام کشتی های جنگی با تجهیزات کامل و تهدید به عملیات نظامی در جنوب ایران بود. همراه با آن انگلستان به محاصره اقتصادی ایران پرداخت و کشتی هائی را که نفت ایران را حمل میکردند توقیف میکرد. در صحنه ی داخلی نیز عوامل و ایادی انگلیس دست به کار خرابکاریها و بحران آفرینی ها در جامعه بودند و ماموران سیا و انتلیجنس سرویس به دنبال تشویق شاه به عزل دکتر مصدق، و بدنبال نمایندگان مجلس برای خریدن تعداد هرچه بیشتری از آنان و مشغول پخش پول میان روزنامه ها و مجلاتی بودند که به پخش اراجیف مورد نظر سازمانهای جاسوسی میپرداختند. کوتاه آنکه برای سست کردن پایه های حکومت دکتر مصدق و جلوگیری از به ثمر رسیدن قانون ملی کردن صنعت نفت از هیچ نوع کارشکنی حتی دست آزیدن به جنایت آشکارا فروگذار نمیکردند که در این زمینه دو نمونه این جنایات ربودن و قتل افشارطوس رئیس شهربانی با کفایت دکتر مصدق و توطئه نهم اسفند ۱۳۳۱ برای قتل خود دکتر مصدق است.

    هنگامی که با همه این تمهیدات دولت دکتر مصدق با پشتیبانی قاطبه ی مردم بر سر پا ایستاده بود و به کار خود ادامه میداد فکر کودتای نظامی به عمل نزدیکتر میشد.

    پس از شکست کودتای شبانه ۲۵ مرداد و فرار شاه از کشور، تندروی های حزب توده که احتمالا عوامل سیا و اینتلیجنس سرویس بیشتر به آن دامن میزدند، منجر به درخواست دکتر مصدق از مردم شد که برای حفظ آرامش و همکاری با دولت در این موقعیت حساس به خانه های خود بروند.

    روز ۲۸ مرداد فرماندهان تانک ارتش که بدنه ی اصلی نظامیان کودتاچی را تشکیل میدادند به خیابانها آمدند و بطرف مراکز حساس از جمله خانه دکتر مصدق و مرکز رادیو روانه شدند. دسته های سی چهل نفره اوباش و فواحش هم نعره میکشیدند و تهدید میکردند و چهره “مردمی” کودتا را مینمایاندند. با پیوستن فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی به کودتاچیان آخرین مانع موفقیت کودتا از سر راه آن برداشته شد. اطلاعات و اسناد محرمانه دستگاههای دولتی انگلیس و آمریکا که سنتآ هر چند دهه افشا میشود و درمعرض اطلاع عموم قرار میگیرد، جزئیات این توطئه ها و حتی مبالغ پرداختی برای عملی کردن آنرا بخوبی آشکار میسازد.

    در دوسال و چند ماهی که دولت دکتر مصدق بر سر کار بود فرصت کوتاهی برای تجربه ی آزادی و دمکراسی بدست آمد. در این صحنه برای شاه مطابق قانون اساسی مشروطه جائی برای دخالت در امور کشور نبود چرا که در حکومت مشروطه “شاه سلطنت میکند نه حکومت”. این فرمول ساده که در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ برای اولین بار در تاریخ آزادیخواهی ایران، صدها هزار نفر را در تهران و شهرستانها جلوی تانکها آورد و گوئی مردم با خون خود پای آن امضا گذاشتند به مذاق شاه خوش نیامد. دیکتاتوری فردی که اختیارات نامحدود برای دخالت در همه امور کشور را به شخص میدهد همراه با فقدان هرگونه مسئولیت و جوابگوئی جاذبه بس بیشتری داشت. اما تاریخ نشان داد مسیر این دیکتاتوری فردی بدانجا رسید که با گذشت تنها ۲۵ سال هم دیکتاتوری به زیر کشیده شد و هم اساسا دستگاه سلطنت برافتاد. و آنگاه یک دیکتاتوری دینی به جای آن نشست.

    راستی اگر تجربه ی دو سال و چند ماهه ی آزادی و دمکراسی برای ۲۵ سال پس از آن ادامه پیدا میکرد، اکنون کجا بودیم؟

    سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور

    ۲۷ مردادماه ۱۳۹۳ برابر ۱۸ اوت ۲۰۱۴

    info@iranazad.info

    http://www.iranazad.info

     

تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد, ۱۳۹۳ ۱۰:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و مادر فمینیسم مدرن

گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی

ماه مه با عطر بهار میاید

در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران

قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟

محاصره غذایی غزه؛ ادامه جنایت علیه بشریت، جهانی شرمسار گرسنگان