موفقیتهای تیم والیبال ایران در عرصهی جهانی و حاشیههای آن
نمیتوان به رویدادهای هفتهی گذشته پرداخت و به آنچه در عرصهی فوتبال و والیبال ایران گذشت، نگاهی نیانداخت. موفقیتهای تیم والیبال ایران در لیگ جهانی این رشتهی ورزشی و شکست دادن تیمهایی مانند برزیل و ایتالیا از یک سو به علت همزمانی با جام جهانی فوتبال در برزیل کمتر به چشم آمد و از سوی دیگر باز هم اصرار بر راه ندادن نیمی از جمعیت ایران به سالن مسابقات، تبدیل به حاشیهای بزرگتر از متن شد. حاشیهای که نه تنها نمایانگر هراس و «دلواپسی» از این نیمهی «ضعیف» جامعه بود، بلکه به واکنشی تند و عصبی به عملکرد دولت و حسن روحانی تعبیر گردید که در پاسخ به درخواست شهیندخت ملاوردی، معاون رییس جمهور در امور زنان، دستور رسیدگی به امکان حضور زنان در ورزشگاهها برای تماشای مسابقات والیبال و بسکتبال را صادر کرده بود.
ماجرا از آنجا آغاز شد که هنگام بازی تیمهای والیبال ایران و برزیل در روز یکشنبه ۲۵ خرداد، علیرغم اینکه وزارت ورزش ورود زنان به ورزشگاه را آزاد اعلام کرده بود، زنان ایرانی علاقهمند به تماشای این بازی پشت درهای بسته ماندند. پس از آن، خانم ملاوردی در روز دوشنبه ۲۶ خرداد در فیسبوکش، اعلام کرد که در جلسهی هیأت دولت به این مسئله اعتراض کرده است و پس از توضیحات او، قرار شده که ایشان و وزیر ورزش و جوانان در این باره تعاملاتی داشته باشند و “تدابیری صورت بگیرد که هم نگرانیهای افراد نگران از حضور زنان در ورزشگاه برطرف شود و هم به ویژه خواستهی نسل جوان در مسابقات بینالمللی محقق شود”. پس از آن، سخنگوی هیأت رییسهی مجلس در گفتوگو با خبرگزاری «خانهی ملت» هم تاکید کرده بود که مخالفت کلی برای حضور زنان در ورزشگاهها وجود ندارد، بلکه تنها باید شرایط آن فراهم شود و حسنیپور مشاور وزیر ورزش نیز در گفتوگو با خبرگزاری فارس، از تلاش دولت برای امکان حضور زنان در مسابقات بینالمللی و حتی داخلی والیبال و بسکتبال گفته بود.
موضعگیری دولت روحانی در قبال حضور زنان در مسابقات والیبال و بسکتبال، نه تنها مانع از آن نشد که زنان ایرانی علاقهمند به تماشای بازی ایران و ایتالیا در روز جمعه ۳۰ خرداد، پشت درهای بسته نمانند، بلکه به گواهی شاهدان عینی، این بار مأموران امنیتی خشنتر از همیشه با زنان برخورد کردند و در حالی که نیروهای ضد شورش و اتومبیلهای پلیس ورزشگاه را پر کرده بودند، زنان و مردان معترض به راه ندادن زنان به ورزشگاه، با خشونت ماموران و توهین و تحقیر روبرو و بازداشت شدند. فاطمه جمالپور، خبرنگار روزنامهی شرق هم هنگامی که قصد خروج از ورزشگاه را داشته، با خشونت مأموران زن و مرد و سیلیهای پیاپی آنان، کشان کشان به داخل ون کشیده میشود و برای چند ساعتی بازداشت میشود. به گزارش شاهدان عینی، تعداد بازداشت شدگان این روز، به حداقل ۱۶ نفر رسید.
اینها همه در حالی است که حضور زنان در مسابقات لیگ جهانی بخشی از قوانین این رقابتها محسوب میشوند و آری گراسا، رییس فدراسیون جهانی والیبال در پاسخ به سئوال خبرنگار ایلنا در این زمینه، نوشته است که این مسئله در نشست آتی شورای لیگ جهانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
حضور تیم فوتبال ایران در جام جهانی برزیل
از سوی دیگر جوانان تیم ملی فوتبال ایران نیز در جام جهانی برزیل شگفتی آفریدند و در حالی که این تیم در دومین بازی خود در این جام در مقابل تیم آرژانتین در روز شنبه سیویکم خرداد، در دقیقهی ۹۱ با ضربهی لئونل مسی، بازی را با نتیجهی یک بر صفر، به آرژانتین واگذار کرد، موجی از غرور و شادی را در بین ایرانیان در سراسر دنیا برانگیختند و تحلیلگران و مفسران ورزشی دنیا را به شگفتی و تحسین واداشتند.
در وهلهی اول شاید عجیب به نظر بیاید که ایرانیان پس از شکست تیمشان، به خیابانها بریزند و بوق شادی بزنند، اما: وقتی به آنچه در فدراسیون فوتبال ایران گذشته و میگذرد نگاه میکنیم و خبرهای مربوط به رانتخواری و فساد در این فدراسیون و لیگ فوتبال ایران را در چند سال گذشته مرور میکنیم، وقتی هواداران تیم ملی ایران سه پرچم مختلف در دست دارند، وقتی متن سرود ملی در برگیرندهی ملت ایران در تمامیت آن نیست و وقتی… آنگاه میتوانیم بهتر درک کنیم که چرا ایرانیها تا این حد به این تیم میبالند.
این شادی در حقیقت، قدردانی از حضور تیمی است که چهرهی دیگری از فوتبال ایران را به ایرانیان و جهان عرضه کرد. تیمی جوان، منسجم و متشکل از جوانانی نه تنها از سراسر ایران که از سراسر دنیا و حتی دربرگیرندهی نسل دوم مهاجران ایرانی. تیمی آموزش دیده که فارغ از غوغای سیاستی که بر همهی عرصههای زندگی ایرانیان و از جمله ورزش و فوتبال آن سایه افکنده است، با همهی وجود به میدان آمده که فوتبالی علمی و برنامهریزی شده را پیاده کند. شادی و غروری که سراسر ایران و ایرانیها را در همهجای دنیا در خود غرق کرد، هم از آن بود که ایرانیان یک بار دیگر به دنیا نشان دادند که آن نیستند که آنها میپندارند و تیم ایران نه تنها آن تیم بدون سازماندهیای که گزارشگر تلویزیون آلمان در روز بازی ایران با نیجریه ادعا کرد، نیست، بلکه میتواند تیمی متشکل از بهترین ستارگان دنیا را با برنامهای فکر شده، ۹۰ دقیقه از ابتکار عمل بیاندازد و تیمی است که توانایی حضور در صحنههای جهانی را دارد.
اما دریغ و افسوس که بیتدبیری در عرصهی فوتبال ایران، مانند بسیاری عرصههای دیگر، همچنان مشکلساز شده و دستاندرکارانی که فرصت چند سالهای برای ارزیابی از شیوهی کار سرمربی تیم ایران کارلوس کیروش داشتهاند و قاعدتاً بر پروسهی تلاش و برنامهریزیای که در سیویکم خرداد ماه در مقابل آرژانتین به بار نشست، آگاهند، از تمدید قرارداد کیروش که باید پیش از شروع بازیهای جام جهانی صورت میگرفت، خودداری کردهاند و به این ترتیب، ممکن است حرکتی که تازه داشت ثمر میداد، باز هم در نیمهراه متوقف شود.
بازداشتها و احضارها
بازداشتهای روز ۳۰ خرداد به زنان «روسری سفید» خواهان آزاد شدن ورود زنان به ورزشگاهها محدود نماند. بنا به اظهار شاهدان عینی، در همین روز با حاضرین بر سر مزار جانباختهگان جنبش سبز، در سالگرد بر زمین افتادن ندا آقاسلطان در سیام خرداد ۸۸، ، خشنتر از یکی دو سال گذشته برخورد شد. نیروهای امنیتی با استقرار در اطراف مزار ندا، مانع از برگزاری مراسمی که از قبل اعلام گردیده بود، شدند و دست به بازداشتهایی هم زدند که البته بعداً بازداشت شدگان را آزاد کردند.
همچنین در سه روز آخر هفتهی گذشته، در ادامهی روند بازداشتها، ریحانه طباطبایی از روزنامهنگارانی که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به شش ماه زندان محکوم شده بود، احضار و برای گذراندن دورهی زندان خود، روانهی اوین گردید. مهدی خزعلی یک بار دیگر، بازداشت شد و به گفتهی پسرش هماکنون در قرنطینهی رجایی شهر زندانی است. او اعلام کرده که باز هم دست به اعتصاب غذا خواهد زد. یکی دیگر از روزنامهنگاران ایرانی که هفتهی گذشته احضار و حکم ممنوعالخروجی گرفت، ماشالله شمسالواعظین بود.
پیش از این، در روز چهارشنبه ۲۸ خرداد، سازمان گزارشگران بدون مرز در بیانیهای اعلام کرده بود که یک سال پس از پیروی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، پیشرفت قابل ملاحظهای در عرصهی آزادی اطلاعرسانی رخ نداده و ایران همچنان یکی از پنچ زندان بزرگ جهان برای فعالان رسانهای است.
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز به خاطر نوشتن نامه به حسین شریعتمداری سردبیر کیهان و ناعادلانه دانستن دادگاه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به ۱۸ ماه حبس تعزیزی محکوم شد. او در گفتوگویی با شیما شهرابی، گفت به واسطهی طرح این سئوال که “انرژی هستهای چه منفعتی برای نظام داشته و یا اینکه متهمینی که در پروندهی اختلاس سه هزار میلیاردی به اعدام محکوم شدند، دقیقاً چه جرمی داشتند و هدف از تشکیل دادگاه چه بوده”، محکوم به ۱۸ ماه حبس تعزیزی شده است. زیباکلام در ادامهی سخنان خود آماری قابل تأمل از تاثیر تحریمها ارائه میدهد:
“…حوزهی پارس جنوبی که یکی از غنیترین ذخایر گازی جهان است مال ما و قطر است و ما به طور مشترک باید برداشت کنیم. کنتور هم وجود ندارد که ما چقدر باید برداشت کنیم و قطریها چقدر باید برداشت کنند. ما به واسطهی تحریمها نتوانستهایم بهرهبرداری درستی داشته باشیم در حالیکه قطریها مشکلی نداشتند و بهرهبرداری کردهاند. حاصلش این شده که سال گذشته، قطر چیزی حدود یکصد میلیارد مکعب، گاز بیشتر از ما از حوزه پارس جنوبی برداشت کرده، خُب این تفاوت فقط در سال ۹۲ به قیمت بینالمللی مترمکعب گاز میشود چیزی حدود ۴۰ ملیارد دلار. شما وقتی این رقم را ضربدر دلار سه هزار تومان کنید، ۱۲۰ هزار میلیارد تومان میشود. این مقدار پول را ما به خاطر انرژی هستهای ازدست دادهایم در حالی که کل بودجهی آموزش و پرورش سال گذشته ۱۳ هزار میلیارد تومان بوده، کل بودجهی عمرانی کشور در سال گذشته ۳۷ هزار میلیارد تومان بوده است. من وقتی این اعداد و ارقام را میبینم و به آن ۱۲۰ هزار میلیارد تومان فکر میکنم، پشتم میلرزد که آخر این چه بهایی است که ما داریم در رابطه با دستیابی انرژی هستهای میپردازیم. اگر ضرر و زیانهایی را که آقای مهآفرید امیر خسروی به اقتصاد کشور وارد کرده به من بگویند، بنده همین امروز میگویم مهآفرید امیر خسروی که اعدام شد و دومی را اگر میخواهید اعدام کنید، طناب دار را بدهید من به گردنش میاندازم. اما وقتی میبینم مرحوم آقای مه آفرید امیر خسروی، زمانی که دستگیر شد. واحدهای تولیدیای ایجاده کرده بود و بیش از ۱۷ هزار نفر را مشغول به کار کرده بود. ایشان یک دوجین صنایع ورشکسته و زیانده دولتی را خریداری کرده بوده و اینها را به واحدهای سودده تبدیل کرده بود مثل فولاد اهواز و. نمیتوانم قبول کنم که ایشان مفسد فیالارض است…”
“روحانی باید استعفا دهد، آدم حسابی بیاوریم”
تلاش اقتدارگرایان و راست افراطی در اثبات آنکه چیزی تغییر نکرده، که در هفتهی گذشته یک بار دیگر دامن زنان خواهان حضور در ورزشگاه آزادی را گرفت، در مجلس منجر به تصویب دو فوریت طرح «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» شد. به گزارش خبرگزاری «مهر»، در جلسهی روز یکشنبه یکم تیرماه مجلس شورای اسلامی، دوفوریت این طرح با ۱۴۲ رأی موافق و تنها ۲۱ رأی مخالف، به تصویب رسید. در همین گزارش آمده است که علی پورمؤذن، نمایندهی مردم اردبیل که به عنوان مخالف طرح صحبت کرد، گفت: “فقط میگویم در این باره افراط و تفریط صورت نگیرد». در بخش دیگری از این گزارش آمده است که “بر اساس گفتهی طراحان این دو فوریت، این تکلیف مستلزم پیش بینی حمایت های قانونی لازم از افرادی است که مبادرت به انجام این وظیفه قانونی و شرعی می نمایند”
جعفر شجونی هم در ادامهی حملات مستقیم محمد تقی مصباح یزدی به حسن روحانی در طی هفتههای گذشته، در گفتوگویی با اعتماد گفت: «روحانی باید استعفا دهد، آدم حسابی بیاوریم» و رأیدهندگان به روحانی را «مشتی زن بدحجاب» خواند که “به امید آنکه بیحجابی شود، رفتند به او رأی دادند”.
عدم رضایت ۸۰درصدی از عملکرد قوهی قضاییه در برخورد با دانهدرشتها
غلامحسین اژهای، سخنگوی قوهی قضاییهی ایران که در روز شنبه سیویکم خرداد در برنامهی تلویزیونی «نگاه یک» شرکت کرده بود، ضمن تاکید بر اینکه همه باید نسبت به «مسائل ضد فرهنگی» حساسیت داشته باشند، گفت: عدهای میگویند چرا به چهارتا بیحجاب گیر میدهید؟ از نظر ما، اگر با این افراد که تعدادشان کم نیست، برخورد نشود، مشکلات بیشتری ایجاد میشود. وی در این برنامه، همچنین از خسارتهایی که بسیاری از شبکههای اجتماعی به جوانان وارد میکنند، سخن گفت و افزود: در حالی که کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه، حکم بر فیلترینگ دو شبکهی مجازی داده بود، این امر انجام نشد. ما برای اینکه جلوی ادامهی این بیقانونی را بگیریم، رأی گرفتیم و در مورد واتسآپ، رأی بر این شد که فعلاً فیلتر نشود.
جالب اینکه بر اساس همین گزارش، در خاتمهی این برنامهی تلویزیونی، نتایج نظرسنجی برنامه در بارهی میزان رضایت مردم از عملکرد دستگاه قضایی در برخورد با «دانه درشتها» حاکی از آن بود که حدود ۸۰درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی از این عملکرد راضی نیستند. اژهای در واکنش به این نتیجه، خطاب به مجری برنامه گفت: مقصر شما هستید که مشخص نکردید دانه درشت کیست و آیا با او برخورد شده یا خیر.
تحصن خانوادههای زندانیان سیاسی عقیدتی کرد
چهار زندانی کرد به نامهای حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی که در شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، به اتهام «محاربه از طریق هواداری از گروههای سلفی» به اعدام محکوم شدهاند، در تماسی که با خانوادههای خود داشتند، اعلام کرده بودند که از صبح روز شنبه ۲۴ خرداد در قرنطینهی بند ۱ زندان قزلحصار نگهداری میشوند و حکم اعدامشان ممکن است هر لحظه اجرا شود. این چهار نفر متهم شدهاند که یک روحانی سنی را در سپتامبر ۲۰۰۹ به قتل رساندهاند. این در حالی است که هر چهار زندانی تاکید کردهاند که ماهها قبل از این قتل در زندان به سر میبردهاند و هیچ فعالیت مسلحانهای هم نداشتهاند.
خانوادههای این زندانیان از روز یکشنبه ۲۵ خرداد در مقابل زندان قزلحصار متحص و خواستار لغو حکم اعدام شدند. این تحصن که چهار روز به طول انجامید با امضای برگههای وکالت زندانیان که به دو وکیل حقوق بشری اجازه میداد پروندهی قضاییشان را پیگیری کند، به پایان رسید. در این مدت، ۱۸ سازمان بینالمللی حقوق بشری، از جمله سازمان عفو بینالملل خواستار توقف اجرای حکم این چهار نفر و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران شدند. خانوادههای متحصن این زندانیان نیز طی نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل، ناوانتم پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و احمد شهید گزارشگر ویژهی حقوق بشر در مورد ایران، از آنان برای لغو حکم عزیزانشان، درخواست کمک کردند. در بخشی از این نامه آمده است:
“…این فرزندان از سه روز پیش، جهت اجرای حکم به زندان قزل حصار کرج فرستاده شدهاند و در قرنطینهی زندانیان اعدامی نگهداری میشوند و در طول سه روز گذشته هر روز پای چوبه دار رفتهاند و هر بار تا سرحد مرگ شکنجه شده و سپس به سلول انفرادی بازگردانده شدهاند. و مشخص نیست که این شکنجهی روحی و روانی تا کی قرار است ادامه پیدا کند. لذا ما از همهی مردم دنیا و به ویژه شما که در این زمینه مسئولیت دارید، تقاضا داریم که هرچه سریعتر از دولت ایران بخواهید این شکنجهی بیحد و حصر را پایان دهد و با لغو احکام اعدام این افراد، زمینهی برگزاری دادگاهی عادلانه و باحضور وکیل مدافع برای آنها تشکیل دهد.
در روز سهشنبه ۲۷ خرداد، اعضای کارزار لگام (لغو گام به گام اعدام): نرگس محمدی، محمد ملکی، فریبرز رییسدانا، علیرضا جباری و محمد نوریزاد در جمع خانوادههای متحصن حاضر و با آنان اعلام همبستگی کردند.
احمد منتظری فرزند آیتالله منتظری نیز در همین روز، طی نامهای به صادق لاریجانی رییس قوهی قضاییه خواستار تجدیدنظر در احکام اعدام این چهار زندانی سیاسی عقیدتی شد. آقای منتظری در این نامه ضمن اشاره به اینکه سوژهی اصلی جنگ داعش در عراق، برخورد دولت شیعی عراق با اهل سنت و احساس بیتوجهی به حقوق آنان میباشد، هشدار میدهد که اجرای حکم اعدام این چهارنفر میتواند “فتنهی جنگ شیعه و سنتی را عمیقتر نماید” و ضایعات جبرانناپذیری به بار بیاورد.
همچنین شاهرخ زمانی از زندان گوهردشت و حشمتالله طبرزدی از زندان رجایی شهر، در پیامهایی جداگانه، ضمن اعلام همبستگی با خانوادههای این زندانیان، خواستار توقف اجرای حکم اعدام آنان شدند.
گفتنی است که هر چهار زندانی از نیمهشب جمعه ۲۳ خرداد ماه، پس از انتقال به زندان قزلحصار چهت اجرای حکم اعدام، دست به اعتصاب غذا زدهاند. این اعتصاب غذا همچنان ادامه دارد و آنان اعلام کردهاند تا زمانی که به زندان رجایی شهر بازگردانده نشوند، به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد. این در حالی است که شرایط جسمی این زندانیان، از سوی خانوادههایشان، با توجه به اعتصابغذاهای پی در پی، نامناسب توصیف شده است.
بازهم اعمال غیرقانونی دولتهای نهم و دهم
پس از خبر مربوط به بورسیههای غیرقانونی تحصیلی و اعطای بورسیهی دکترا به ۳۰۰۲ دانشجوی دورهی دکترا بدون شرکت در آزمون ورودی در دولتهای نهم و دهم، هفتهی پیش محمود عسگریآزاد، «جانشین معاون توسعه و مدیریت و سرمایهی انسانی» در دولت حسن روحانی، در نشست شورای اداری استان آذربایجان شرقی، در روز چهارشنبه ۲۸ خرداد خبر از استخدام غیرقانونی ۴۰۰هزار کارمند دولت در دورهی ریاست جمهوری احمدینژاد داد و اعلام کرد که شمار کارمندان دولت در این دوره از مرز یک میلیون و ۹۸۰هزار تن گذشت که به این تعداد باید ۶۰۰هزار شاغل در نیروهای نظامی و انتظامی را افزود. به گفتهی عسگریآزاد: این تعداد حقوق بگیر در ایران در حالی است که کشوری مانند ژاپن با ۱۳۰ میلیون جمعیت، فقط ۳۱۰ هزار شاغل دولتی دارد. او در همین نشست گفت: دستگاههای اجرایی تا پایان سال ۹۱ تعداد ۵۴۸ هزار نیروی قراردادی جذب کردهاند، در حالی که ظرفیت مجاز این دستگاهها برای جذب نیروی قراردادی ۱۲۵ هزار نفر بوده است. ضمن اینکه در این استخدامها، موازین قانونی نحوهی استخدام هم رعایت نشده است.
پنجمین دور مذاکرات هستهای
پنجمین دور مذاکرات ایران و ۵+۱ روز جمعه سیام خرداد ماه در وین به پایان رسید و دور بعدی مذاکرات به تاریخ دوم ژوییه موکول شد. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجهی ایران در پایان این مذاکرات در نشستی خبری در جمع خبرنگاران ایرانی، گفت که ما در این دور روی نگارش متن توافقنامه کار کردهایم ولی هنوز نمیتوانیم بگوییم متنی وجود دارد. وی ضمن اشاره به اینکه به دشواری کار آگاه است و احساس میکند که طرف مقابل هنوز برای یک مذاکرهی جدی بر اساس واقعیات، وارد کار نشده است، گفت: “البته طبیعی است که مذاکره کنندگان مسائل را برای جلسات آخر بگذارند”. بر مبنای گزارش ایسنا، در این نشست خبری، ظریف تاکید کرد: “در طرف مقابل ما هنوز احساس میکنیم تلاش برای مواضع زیادهخواهانه وجود دارد و فکر می کنم طرف های ما باید از مواضع خود صرفنظر کنند . ما از ابتدا حرف منطقی زدیم و بر اساس حقوق بینالملل حرف میزنیم. ما برای توافق و تفاهم آمدیم و نیاز هم به اتلاف وقت نداریم.”
روز یکشنبه اول تیرماه نیز وزیر امور خارجهی ایران در نشست خبری مشترک با موری مککالی وزیر خارجهی نیوزیلند، از تلاش «طرف مقابل» برای اتخاذ مواضع حداکثری انتقاد کرد و گفت که اگر توافق حاصل نشود، هر دو طرف این حق را دارند که به سیاستهای قبل از توافق ژنو بازگردند و این شامل طرف ایرانی نیز میشود. ظریف در عین حال تاکید کرد: “هنوز احتمال بسیار خوبی میدهم که اگر طرف مقابل وارد مذاکره جدی شود، هر دو طرف به نتیجه مناسبی برسند”
دولت اسراییل نگرانِ همکاری ایران و امریکا در عراق
وزیر امور گردشگری اسراییل در گفتوگویی که روز پنجشنبه، بیست و نهم خرداد ماه با رادیوی ملی و رادیوی ارتش اسراییل داشته، از امکان همکاری ایران و امریکا برای مقابله با «داعش» در عراق، ابراز نگرانی کرده است. نگرانی اسراییل از آن است که وضعیت عراق ممکن است موجب بشود که امریکا نتواند در ادامهی مذاکرات هستهای، فشار جدی بر دولت ایران وارد کند. در گزارش سایت «رادیو فردا» در این زمینه آمده است: “به گزارش رادیو ارتش اسراییل، احتمال دارد که دولت ناتانیاهو با آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز تماس گرفته تا امریکا را به دوری گرفتن از احتمال همکاری با ایران در بارهی عراق ترغیب نمایند.
نشان شوالیه برای شجریان و عصبانیت کیهان شریعتمداری
به گزارش روزنامهی شرق، مجید سرسنگی رییس خانهی هنرمندان در مراسم بزرگداشت جلیل شهناز که محمدرضا شجریان نیز در آن شرکت داشت، اعلام کرد که قرار است وزارت فرهنگ فرانسه عالیترین نشان فرهنگی خود را تا چند روز دیگر به محمد رضا شجریان، به پاس فعالیتهای این استاد آواز در عرصهی موسیقی ایرانی اهدا کند. شهرام ناظری، محمد علی سپانلو، محمود حسابی (فیزیکدان) اصغر فرهادی نیز از جمله ایرانیانی هستند که پیش از این موفق به دریافت این نشان شدهاند.
روزنامهی کیهان خشم خود از اهدای این نشان به محمد رضا شجریان را در مطلبی با عنوان «ذوقزدگی مدعیان اصلاحات از دریافت جایزهی وطنفروشی» بروز داد. این یادداشت با این جمله آغاز میشود که: محمدرضا.ش خوانندهی فتنهگر، نشان ملی شوالیهی فرانسه را دریافت کرد» و در ادامه، سفر به لندن و دیدار با مجریان و مدیران شبکهی بیبیسی و همینطور دیدار از هوشنگ سیحون (معمار بسیاری از بناهای تاریخی ایران، از جمله آرامگاه خیام و ابوعلی سینا) در سفری به امریکا را از جمله «اقدامات وطنفروشانه«ی شجریان دانست.
یادداشت کیهان نشان شوالیه را اینگونه تشریح میکند: “دولت فرانسه در راستای جنگ نرم کشورهای غربی و با پوشش جایزه فرهنگی و هنری، هرازچندگاهی نشان شوالیه را به فعالین ناتوی فرهنگی اعطا میکند. شوالیههای تمپلر یا معبد، کسانی بودند که در جنگهای صلیبی دهها هزار مسلمان را تکهتکه کردند و از دست، پا، سر و بدنشان کوههایی ساختند و در بیتالمقدس سیلاب خون راه انداختند. افرادی که این نشان را میگیرند نیز با ایفای نقشی مشابه همان شوالیهها تقدیر میشوند! البته در قلع و قمع کردن فرهنگ اسلامی ایرانی مردمان این سرزمین”.
کیهان در ادامه، ضمن برشمردن نام تعدادی از دریافت کنندگان این جایزه و متهم کردن هرکدام از آنها به عناوینی چون «سرسپردگی به رژیم غاصب صهیونیستی»، «تبلیغ برای فرقهی ضالهی بهاییت»، ساخت «فیلمهایی با درونمایهی پرنوگرافی»، شرابخواری و گوشت خوک خوری و… مینویسد: “روزنامههای زنجیرهای و رسانههای مدعی اصلاحطلبی، در عین حال که با ذوقزدگی به بزرگنمایی این خوانندهی فتنهگر در رأس اخبار خود پرداختند، به هیچ عنوان به اسامی دیگر دریافت کنندگان این جایزه اشارهای نکردند”.