در سومین و آخرین روز بیست و پنجمین کنفرانس بیناد پژوهشهای زنان ایران که از یازدهم تا سیزدهم جولای در شهر سندیهگو در جنوب کالیفرنیا برگزار شد، ۱۳۰ تن از علاقهمندان به برنامههای این کنفرانس، شامل ۱۰۰ زن و ۳۰ مرد شرکت داشتند.
برنامه با تأخیر و ساعت ۱۱:۱۵دقیقهی ظهر به وقت کالیفرنیا، با میزگرد «چگونه مذهب، سیاست، نژاد، زبان و جنسیت فعالیت زنان را تحت تأثیر قرار داه است؟» آغاز گردید.
در این میزگرد جلوه جواهری، نیکزاد زنگنه و دلارام علی، فعالین حوزهی حقوق زنان که هرسه از ایران در کنفرانس حضور داشتند، نظرات خود در چهارچوب این بحث را بیان کردند. گردانندگی میزدگرد به عهدهی نیره توحیدی از اساتید دانشگاه ایالتی نورتریج کالیفرنیا بود.
اولین سخنران جلوه جواهری بود. به باور جلوهی جواهری که عنوان بحثاش «در جستوجوی سیاستی مسئولیتپذیر برای تضمین مشارکت مدنی زنان در گرهگاههای قومیت، ملیت، طبقه و مذهب در ایران» بود، جنبش زنان از سال ۸۵-۸۸ شکوفا شده بود. اما زنان با وجود تجربهی مشترک ستم جنسیتی، در موقعیتهای نابرابر و متفاوتی نسبت به هم قرار دارند و همین امر آنان را در بسیاری از این موقعیتها ناخودآگاه و یا خودآگاه در برابر هم قرار میدهد. وی جنبش زنان را در سطوح مشارکت به سه دسته تقسیم کرد: مشارکت صوری و یا شعاری، مشارکت محدود و مشارکت واقعی. خانم جواهری معتقد است که کنشگران جنبش زنان باید به موقعیتهای برتر و امتیازات خویش واقف بوده و تنها تبعیضهایی که به خودشان روا میشود را مد نظر قرار ندهند تا خود عامل سرکوب و طرد دیگران نباشند. در این راه باید مشارکت را نهادمند و ساختارمند کرد؛ به طوری که از آن حراست شود و حضور در سازمانها و تشکلها باید نه به عنوان ناجی که برای ارتباطگیری دوجانبه و بازسازی روابط از پایینترین پله باشد.
نیکزاد زنگنه، دومین سخنران میزگرد پیش از ورود به بحث اصلی میزگرد، ضمن محکوم کردن بمباران غزه، شعری با عنوان «آیا این سیاره به ما تعلق دارد؟» را برای مردم غزه خواند. وی سپس بحث خود با عنوان «واکاوی تجربیات زیستهشناسی اجتماعی زنان در مناطق جنگزدهی خوزستان ایران در دوران پساجنگی» را پی گرفت. به باور ایشان، تلاقی جنسیت و هویت در دوران پساجنگی باعث شده است که این زنان در مقایسه با زنان دیگر، از فرصتهای کمتری برای پیشرفت برخوردار باشند و با موانع و چالشهای بیشتری مواجه شوند. کاهش توانمندی در اثر این تلاقی جنسیتی- هویتی به تدریج به کاهش مشارکت این زنان در زمینههای سیاسی- اجتماعی منجر شده و حضور آنان را به فضاهای خصوصی محدود کرده است، که این خود، منجر به تقلیل نقششان شده است. از سوی دیگر، کاهش توانمندی، محدودیت حضور و تقلیل نقش این زنان به صورت یک چرخه در سالهای بعد نیز ادامه یافت و در مواردی به نسلهای بعدی نیز منتقل شده است.
عنوان بحث آخرین سخنران میزگرد، دلارام علی «نقش زنان در شکلگیری و پیشبرد فعالیتهای مدنی حقوق کودکان در ایران» بود. دلارام علی بر این باور است که فعالیتهای مدنی در حوزهی حقوق کودک در ایران، یکی از حوزههایی است که نه تنها توسط زنان شکل گرفته، بلکه طی دو دههای که از آغاز آن میگذرد نیز عمدتاً توسط زنان مدیریت و هدایت شده است. و با وجود تمام محدودیتها و موانع موجودی در شکلگیری و پیشبرد این فعالیتها، میتوان آن را یکی از دستآوردهای زنان در بیست سال گذشته دانست که البته با چالشهای متعددی که از جنسیت آنان تاثیر گرفته نیز همراه بوده است.
نیرهی توحیدی نیز به عنوان گردانندهی میزگرد، نظرات خود در رابطه با مبحث میزگرد و چگونگی تاثیر مذهب، سیاست، نژاد، زبان و جنسیت و قوم بر فعالیتهای زنان با حاضرین در میان گذاشت. خانم توحیدی معتقد است که در جنبشهای مدنی- اجتماعی شکست معنا ندارد، ممکن است در برخی از هدفها ناکام بمانند، اما جنبش مدنی در حال جنگ نیست و هدفش هم کسب قدرت دولتی نیست که شکست بخورد. به همین دلیل نمیتوان گفت که جنبش زنان یا کمپین یک میلیون امضا به عنوان جزیی از این جنبش شکست خورده است. منتها بعضی بزرگنماییها و مبالغهها در مورد جنبش زنان را باید با دید انتقادی دید و نباید چنین مبالغههای موجب شود که احساس کمبود کرد و فکر کرد که هیچ کاری انجام نشده است. در ایران هنوز حقوق شهروندی زنان حل نشده، زنان هنوز شهروند کامل محسوب نمیشوند و جنسیت هنوز نقطهی کور دمکراسی است و نه نژاد و قومیت. این انتظار از جنبش زنان که به تمامی مسائل از جمله مسائل قومی، مذهبی، طبقاتی، عدالت اجتماعی بپردازد، یعنی از یک نهاد مدنی انتظاراتی را داشت که در حقیقت بر عهدهی دولت باید باشد، ممکن است موجب فلج شدن جنبش زنان شود و آن را از حرکت بازدارد. به نظر ایشان، ما هنوز در مرحلهی اول جنبش زنان هستیم. این جنبش هنوز، جنبش حقوق زنان هست و در همین حد هم میتوان از انتظار داشت و برای آن مأموریتهای سخت و ناممکن قائل نشد.
میزگرد ارزیابی کنفرانس
پس از این میزگرد، به رسم معمول چنین کنفرانسهایی، نوبت به بخش ارزیابی از کنفرانس رسید. این بخش با تأخیری یک ساعته آغاز شد. در ابتدا ویدئوکلیپی ۲۰ دقیقهای از مرکز بررسی زنان کردستان ایران به نمایش گذاشته شد. پس از آن دستاندرکاران برگزاری بیست و پنجمین کنفرانس بنیاد پژوهش زنان، خانمها ثریا فلاح، شاپرک ضیایی، عشا مؤمنی، صدیقهی فخرآبادی، الهام زارع، لیلا سالارتاش، گلناز امین و صفورا رفیعزاده، به روی صحنه رفتند که گزارشی از چگونگی عملکرد کمیتهی برنامهریزی به حاضرین ارائه بدهند و پس از آن به پرسشهای حاضرین پاسخ بدهند. اما با توجه به اینکه تعدادی از سخنرانان باید تا ساعت پنج بعدازظهر به فرودگاه میرفتند، قرار شد ابتدا حاضرین نظرات و پرسشهای خود در رابطه با کنفرانس را با برگزارکنندگان در میان بگذارند. صف طولانی سئوال کنندگان تشکیل شد و تقریباً تمام سئوالات به چرایی تغییر محل کنفرانس و کنارهگیری گروه اول تدارککنندگان برگزاری بیست و پنچمین کنفرانس بنیاد از ادامهی کار مربوط میشد.
پرسشها را میتوان چنین جمعبندی کرد: چرا گروه اول بعد از ۱۰ ماه فعالیت، همکاریش را با بنیاد قطع کرد؟ این حق حاضرین است که بدانند که مشکل کار در کجا بوده است؟ آیا درست است که گلناز امین حق وتو برای خود قائل است؟ چرا بنیاد پژوهشهای زنان به وسیلهی گلناز امین اداره میشود و نه یک کمیتهی دمکرات؟
صدیقهی فخرآبادی، یکی از برگزارکنندگان کنفرانس توضیح داد که چون ظاهراً حاضرین مایلند اختلافات بین دو گروه بررسی شود، بیشتر به این نکته پرداخته خواهد شد. خانم فخرآبادی گفت که قسمتی از مشکل به انتخاب محل برگزاری کنفرانس برمیگشت که گروه اول ترجیح میداد کنفرانس در لوسآنجلس برگزار شود و گروه دوم اورنجکانتی را مناسبتر میدید. بخشی از اختلافات هم مربوط به تقبل هزینهها بود.
در ادامه گلناز امین توضیحات خود را ارائه داد و گفت که طبق قانون، با توجه به غیرانتفاعی بودن بنیاد، ایشان به عنوان مدیر و مسئول بنیاد، حق وتو دارد، ولی در طول ۲۵ سال فعالیت بنیاد، هیچوقت از حق وتوی خود استفاده نکرده است. خانم امین ضمن اشاره به اینکه بدون گلناز امین و مدیریتی که قانوناً بتواند به امور اداری بنیاد بپردازد، این بنیاد بیست و پنج سال دوام نمیآورد، توضیح داد که در هر محلی که قرار است کنفرانس انجام شود، با فعالین آن شهر تماس میگیرد و کمیتهی همآهنگی و برنامهریزی تشکیل میدهد.
عشا مؤمنی هم گفت که روز شنبه ۱۲ جولای ایمیلی (روز دوم کنفرانس) برای گروه اول فرستاده و از آنان دعوت کرده که در جلسهی روز یکشنبه، در بخش ارزیابی کنفرانس شرکت کنند و مسائلشان را با جمع در میان بگذارند. اما با توجه به اینکه کسی از آن گروه در جمع حضور ندارد، درست نمیبیند که به دلایل اختلافات پرداخته شود. گروه اول در پاسخ به دعوت خانم مؤمنی، نامهای را خطاب به حاضرین نوشته و خواستار خوانده شدن آن در این بخش از کنفرانس شده بودند. نامه خوانده شد. مضمون آن این بود که با توجه به اینکه دعوت از سوی عشا مؤمنی که در ردهی تصمیمگیری در بنیاد نیست، صورت گرفته، در بخش ارزیابی شرکت نمیکنند، ولی از گروه دوم دعوت کرده بودند که روز دوشنبه ساعت ۱۸ بعدازظهر در مکانی جمع شوند و مشترکاً حول مسائل مورد اختلاف به بحث بپردازند.
گلناز امین در پایان توضیح داد که اواخر ماه جون، گروه اول بدون همآهنگی با ایشان، برای میلینگ لیست بنیاد نامهای فرستادهاند مبنی بر اینکه بیستوپنجمین کنفرانس بنیاد کنسل شده و کسانی که نامنویسی کردهاند، میتوانند پولشان را پس بگیرند. خانم امین این عمل گروه اول را بیاخلاقی دانست و توضیح داد که پس از دریافت این نامه، بلافاصله کمیتهی جدیدی تشکیل شد و مکانی در سندیهگو برای برگزاری کنفرانس در نظر گرفته شد و برنامه توانست به سرانجام برسد.
در پایان میتوانم بگویم که بیست و پنجمین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان، علیرغم نواقص جزیی، برنامهای پربار و موفقیتآمیز بود و من پشتکار گلناز امین در این زمینه را ستایش میکنم.