خوشا بهار بر آیندگان و گلچینان
نصیب ما ست اگرخوشه های خون چیدن
روزشنبه ۱۴ شهریور ماه ۱۳۹۴ برابر با پنجم سپتامبر۲۰۱۵، به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد یادمان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ مراسمی توسط حزب توده ایران -هلند– سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران- هلند ، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) -هلند و کانون زندانیان سیاسی ایران – هلند درشهر نیمیخن برگزار شد.
پس از خوشامدگوئی توسط مجری برنامه ، یک دقیقه سکوت همراه با پخش نماهنگ کانون زندانیان سیاسی به یاد همه جان باختگان راه آزادی اعلام گردید، رفیق جهانگیر اسماعیلپور، مجری برنامه از بازماندگان فاجعه ملی، بعد از اعلام برنامه و گزارشی کوتاه از چگونگی اجرای این مراسم، به گوشه هایی ازکشتارتابستان ۶۷ پرداخته واز رنجنامه مبارزین دربند زندانهای رژیم“ ولایت فقیه ”در آن روزهای هولناک سخن گفت. آنگاه بیانیه برگزارکنندگان بیست و هفتمین سالگشت کشتار زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط رفیق فریدون ابراهیمی قرائت شد (بیانیه ضمیمه همین گزارش است).
در بخش بعدی برنامه، میز گرد و گفتگوی عمومی در رابطه با زنده نگه داشتن این خاطره غمبار و مقابله با فراموشی آن بود . شرکت کنندگان با ابراز نفرت و انزجار از آمران و عاملان این فاجعه فراموش نا شدنی، درجستجوی راه هایی بودند که بتوان فاجعه ملی را زنده نگاه داشته و از لحاظ تبلیغی– ترویجی برجسته و ازمنظر حقوقی نیز پیگیری نمایند.
در اظهارات و گفتگو ها امیدها بود که خود را بصورت آشکار و نهان نشان می داد. آنان گویی در دادگاهی نشسته و به بررسی تاریخ جمهوری اسلامی، تاریخ زندان، شکنجه واعدام رسیدگی می کنند. یکی حیات ۳۷ ساله جنایات این رژیم را ورق می زد. آن دیگری اسناد ومدارکی که چگونگی رخداد این فاجعه را باز گو می کرد، ارائه می داد. رفیقی بررسی مصیبت ها و آسیب های وارده به خانواده های داغدار و رنج کشیده جان باختگان را می کاوید و خواست بحق وعادلانه آنان را یاد آور می شد.
در این مراسم مطالبات خانواده ها و بازماندگان، آماج سخن بود. روشن تر از هرسخن و درد ناکتر از هر چیز، سکوت مرگبارهیئت حاکمه و انتظار بیست و هفت ساله خانواده های جان باختگان، ناشناخته ماندن محل دفن و عدم اعلام اسامی تمامی اعدام شدگان،خود داری از ارائه وصیت نامه ها ونیزمسکوت گذاشتن اعلام رسمی و مستدل این کشتار، کشتاری که سرمایه های معنوی مردم ایران را به کام مرگ کشانید؛ در کلام یاران و رفقای جان باختگان می درخشید. تاکید درمسئولیت وقوع این جنایت، نه تنها رهبر وقت جمهوری اسلامی که همه دست اندر کاران در امر تصمیم گیریهای کلان حکومتی در آن زمان را در بر می گیرد؛ به دیگر سخن، سنگینی بار این جنایت تا دادرسی نهایی این پرونده در دادگاه های صالحه همچنان بر دوش حکومت اسلامی باقی خواهد ماند. حال و هوای آن روزهای سخت و سیاه برای دقایقی فضای انسانی موجود را در بر می گیرد. انگار که از گورهای ناشناخته، فرزندان مردم بر می خیزند و چرایی ستمی که به جان خریده اند را از وجدانهای بیدار جامعه می پرسند. دوستی با صدای رسا اعلام می کند: ”مسئولیت قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ مقدمتاً بر دوش شخص ولی فقیه و در درجه بعد بر عهده هر آن کسی ست که پاسدار این نظام و خواستار تداوم آن بوده و هست“ احساس خوبی به آدم دست می دهد. تلاش ها به بار می نشینند، نیازمند تلاش های بیشتری هستیم! امکانات بررسی می شود. رفیقی نظریات خود را شمرده بیان می کند وقتی به خاطرات همبندانش می رسد بغض گلویش را می گیرد. انگار همین امروز است که فاجعه رخ داده است. بعضی ها بغض گلویشان را گرفته هنگام صحبت و ارائه پیشنهاد با چه احساس و عاطفه انسانی و با چه مسئولیتی به مسئله می نگرند. در چنین جایگاهی است که همه خود را وارثان خون های ریخته شده دانسته و در این میان هیچ تفکیک حزبی و یا سازمانی در مورد جان باختگان فاجعه ملی دیده نمی شود. در این تلاشها دستاورد ملموسی را می توان دید که بدرستی آن را باید دروازه ورود به کامیابی های استراتژیک در این مبارزه ملی و بین المللی تلقی کرد.
در میان پیشنهادها که یکی پس از دیگری مطرح می شد:
– اخذ مجوز جهت نصب لوح یادبود کشتار ۶۷ در یکی از شهرهای هلند
– تشکیل کمیته حقیقت یاب
– طراحی و ایجاد سایت مخصوص فاجعه ملی
سخنرانی ها ،گفتگوها ونمایش فیلم ها در جهت زنده نگهداشتن و حفظ خاطره واقعه شصت و هفت برای کمک به تولید یک حافظه جمعی و تاریخی
– بر گزاری بزرگداشتهای سراسری جهت تاثیر گزاری بیشتر
– مراجعه هیئت ها یی از نمایندگان احزاب، سازمان ها، نمایندگان خانواده های جانباختگان و تنظیم نامه به محافل بین المللی و نیروهای مترقی جهان جهت محکوم کردن کشتار تابستان شصت و هفت
– رسیدگی به مطالبات خانواده های جان باختگان که سال هاست از جانب آنان اعلام شده است
-خاوران بعنوان نمادی از گورستانهای بیشمار دیگر، که جان سوختگان تابستان ۶۷ را بی هیچ نام ونشانی در بر گرفته است، تلقی شود؛ تا هر گز از یاد نرود که حکومت اسلامی در جای جای میهن ما گورستان های بیشماری از این دست را بر سینه سرزمین مان چنان زخمهای کهنه ای رویانده است.
حاضرین با یاد عزیزان جان باخته و با اراده ای مصمم تر برای پیگیری امر دادخواهی و کوشش همگانی برای جلوگیری ازتکرار وقوع این جنایت ضد انسانی، مراسم گرامیداشت را به پایان رساندند
——————————————-
ما مانده ایم بر سر پیمان عشق وباز
ناهید صبح چون دمد آرد پیام ما
بیانیه برگزارکنندگان بیست و هفتمین سالگشت کشتار زندانیان سیاسی و عقیدتی در تابستان ۱۳۶۷
ماههای مرداد و شهریور ۱۳۹۴ برابر با بیست و هفتمین سالگرد فاجعهٔ ملی ست ؛ اینک ۲۷ سال از بزرگترین و هولناک ترین جنایات تاریخ معاصر میهن مان می گذرد؛ فاجعه ای که در آن هزاران نفر از بهترین فرزندان این سرزمین، جان شیفته خود را، با همه شور و عشق به زندگی و خانواده، بر سر آرمان های مردمی نهادند. سوخته جانانی که آرزویی جز عدالت، صلح، آزادی و رهائی میهن از چنگ استبداد نداشتند؛ آنها به خاطر دگراندیشی ومبارزه برعلیه ظلم و ستم، در بیدادگاههای تاریک اندیشان، به دستورمستقیم شخص خمینی، به جوخه های تیر باران و طنابهای دار سپرده شدند. خمینی با صدور این فرمان، به جنایتی بزرگ، که مصداق تام و تمام جنایت علیه بشریت است، دست یازید؛ و بدین سان فاجعه ملی به وقوع پیوست، در سکوت وبی خبری جهان!
گردانندگان رژیم که هنوز از پس لرزه های شکست خود در جنگ تجاوز کارانه، زخم خورده و هراسناک بودند،تصمیم گرفتند با کشتن فرزندان دربند خلق ها از مردم انتقام گرفته تا تلخی جام زهر را خنثی نمایند.
امروز بسیاری از مردم ایران، همراه بستگان جان باختگان این فاجعه، خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب پیرامون این جنایت هولناک هستند. این درخواست، مطالبه ای انسانی و حق طلبانه است که باید صورت پذیرد و در این میان هیچ ترفندی نباید و نمی تواند این امر مهم تاریخ معاصر میهنمان را خدشه دار کند. کشتار دهه شصت و نسل کشی زندانیان سیاسی و عقیدتی در تابستان سال ۱۳۶۷ طومار طویل جنایت علیه بشریت و راهنمای وجدان های بیدار است تا در جدال با فراموشی، پیگیری ویادآوری این ستم تاریخی را تا دادخواهی فردا، فراموش نکرده و آن را پیش ببرند.
تلاش ما دراین نبرد میل به ایستادن در گذشته نیست، بلکه برای داد خواهی و جلوگیری از تکرار حادثه ای مشابه در آینده تاریخ ایران است. برای جلوگیری از هر نوع فاجعه ای این چنین، ما بر این امر پای می فشاریم که نباید انسانها را بخاطر داشتن باورهای سیاسی و اعتقادات مذهبی تعقیب و به هر دلیل تحت شکنجه قرار داد؛ و بکام مرگ فرستاد. از میان بر داشتن هر گونه تعقیب سیاسی، عقیدتی شکنجه واعدام، از مقرارت و قوانین کشورخواسته موکد ماست، روشن است که این خواسته در حکومت اسلامی برتابیده نمی شود اما، این چشم انداز و خواسته تاریخی ما بوده وپایبندی عملی بر آن آماج سخن ماست. رشد و گسترش جنبش دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم در سالهای اخیر، موجب گردیده تا موضوع ”فاجعه ملی“ و لزوم رسیدگی به آن، به خواستی نسبتا همگانی بدل شود؛ این پیروزی بزرگی ست.
سالگشت این جنایت بزرگ، فرصت مهمی برای هر چه گسترده تر کردن حلقه های چنین پیمانی ست؛ چرا که جنایاتی از آن دست که در بازداشتگاه ”کهریزک“ روی داد و نیز ادامه ی روند سرکوب و شکنجه در زندان های رژیم، ضرورتِ نقطه پایان نهادن برادامه توطئه سکوت درباره ”فاجعه ملی“ را برجسته تر ساخته، و آن را در زمره ی خواسته های مهم جنبش مردمی قرار می دهد.
آنچه امروز در زندانهای حکومت اسلامی رخ میدهد، ادامه و امتداد جنایات و کشتارهای دهه ی خونین شصت و بویژه کشتار دستهجمعی سال ۶۷ است. آمران ومجریان این جنایت بزرگ هنوز در قدرت اند و برای حفظ سلطه خود و چپاول ثروت های ملی در تکرار جنایاتی چنین شرم آور و ضد انسانی ، تردید ندارند. قتل عام تابستان ۶۷ در تاریخ میهن ما، رخدادی فراموش ناشدنی است چرا که جامع تمام ویژگی های درنده خوئی،ستم پیشگی و بی اعتنایی به حقوق انسان، در حکومت این خودکامگان می باشد. به رغم تلاش بیهوده واپس گرایان حاکم، این جنایت کم نظیر تاریخی که در واقع دستبردی بزدلانه و تبهکارانه به اندوخته و سرمایه معنوی مردم ایران و جنبش انقلابی آن به شمار می آید، هرگز به دست فراموشی سپرده نخواهد شد؛ و توده های حق شناس مردم ایران، آن را از ضمیر تاریخی خود نخواهند زدود.
بازتاب کشتار زندانیان سیاسی ایران در دهه ۶۰ می رود که جای استواری را در حافظه ی تاریخی مردم کشورمان، بخود اختصاص دهد. در این راستا باید دست به دست هم داده وفریاد اعتراض خود را بر وقوع چنین فجایع انسانی، متحدانه بلند کنیم. نباید غافل از این بود که مسببین این جنایت عظیم وبی سابقه بیش از هر چیز از وحدت و اراده ما وحشت دارند؛ پس بیایید همه ی تلاشها یمان را برای شکستن توطئه سکوت در باره فاجعه ملی بکار بندیم . پیگیری هر چه جدی تر در گشایش پرونده قطور این جنایت و تلاش در راه روشن کردن ابعاد گوناگون آن، رسیدگی به خواست خانواده های قربانیان ،بی شک نقشی مهم و تعیین کننده در مبارزه یی دارد که امروز درجامعه ما رو به اعتلا می رود. این گذرگاه تاریخ است که دیروز را به امروز و امروز را به فردا متصل می سازد. نسلی می سوزد تا ازخاکستر آن نسلی دیگر سر بر آورد و پرواز بلند و ققنوس وارش را در مه سربی سپیده دمان ،با امید دیدار قله های آفتابی آغاز کند. حنجره اش را پژواک صدای نسلی سازد که سرود رهایی توده ها را سر می داد. نسل امروز از حماسه های دلیرانه ی نسل پیشین الهام گرفته تا گامهایشان را در راه آزادی و آزاد زیستن و در راه نجات همه ستمدیدگان و زحمتکشان استوارتر و سنجیده تر بردارند. آیندگان اجازه نخواهند داد یاد و آرمان های سوخته جانان، همچون پیکرها شان در خاک نا کجا آباد ها، بی هیچ نشانی از میان برود.
حیات را پایانی نیست؛ گیریم که در سر هرتند پیچ تاریخ، اهریمن عبوس زمستان بر گلستانمان نیز بگذرد و نقشی از شقایق پرپر بر سینه رادمردان و زنان قهرمان ما بنشاند؛ وظیفه اخلاقی، انسانی و تاریخی همه ی نیروهای ترقی خواه و مدافع آزادی ست که تلاش های خود را برای تحقق این مهم تشدید کنند.
درود آتشین بر خاطره تابناک هزاران جانباخته تابستان ۶۷ و همه جانباختگا راه آزادی وعدالت اجتماعی
حزب توده ایران- هلند
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران- هلند
سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت- هلند
کانون زندانیان سیاسی ایران -هلند