اخیرأ نامه ای از جانب مهدی کروبی خطاب به رئیس جمهور منتشر شد. چه ارزیابی از این نامه دارید؟
نامه مهدی کروبی خطاب به حسن روحانی، نامه ای سنجیده، به موقع و یک برآمد سیاسی بود. انتشار آن جوی را که علی خامنه ای با سخنرانی های خود به وجود آورده بود به چالش کشید. گرچه خطاب نامه حسن روحانی است ولی اصل صحبت متوجه علی خامنه است. او بار دیگر بر انتخابات سال ٨٨ دست گذاشت و نقش خامنه ای و “بخشی از نیروهای سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات” را در کودتای انتخاباتی و سرکار آوردن محمود احمدی نژاد که “فاسدترین دولت پس از مشروطیت” بود، یادآور شد. دولتی که کشور را تا آستانه سقوط سوق داد.
مهدی کروبی در نامه اش از حسن روحانی “طلب رفع حصر” نمی کند بلکه از او می خواهد: “تکلیفی که قانون اساسی و مردم بر عهده او” گذاشته اند، عمل کند و “از حاکمیت مستبد بخواهد تا دادگاه علنی، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد”. حسن روحانی پیش از انتخابات سال ۹۲ وعده داده بود که طی یک سال شرایطی را فراهم آورد که “نه تنها افراد در حصر بلکه سایر زندانیان سیاسی نیز آزاد شوند”. اما رهبران جنبش سبز هم چنان در حصرند و روحانی هم تا کنون از اقدامات خود و موانع موجود در این راه، به مردم گزارش نداده است. کروبی وظیقه قانونی روحانی را یادآوری می کند.
نکته مهمی که در رابطه با نامه مطرح است، صدای برخاسته از جنبش سبز است. جنبشی که می تواند روزی برآمد کند و صحنه سیاسی کشور را متاثر سازد. نامه کروبی نشان داد که علیرغم تغییراتی که در صحنه سیاسی کشور در پنج سال گذشته به وجود آمده، جنبش سبز به تاریخ نپیوسته و یک نیروی بالقوه در عرصه سیاسی است.
در انتخابات مجلس شورای اسلامی، اصلاح طلبان به خواست بلوک قدرت که فعالیت در زیر خط قرمزهای حکومت بود، تن دادند، برنامه اصلاح طلبی را کنار گذاشتند، به شعارهای کلی و بی خاصیت بسنده کردند و یا شعار دولت روحانی را برگزیدند. در این انتخابات جای جنبش سبز خالی بود. اصلاح طلبان در انتخابات نه از جنبش سبز سخنی به میان آوردند و نه از اصلاحات. گوئی که جامعه ما نه جنبش اصلاح طلبی را پشت سرگذاشته و نه جنبش سبر را.
برای ما به عنوان نیروهای تحول طلب در چنین شرایطی برآمدن صدائی از رهبران جنبش سبز و عقب نشاندن خامنه ای و حکومت استبدادی، حائز اهمیت است. اما این انتظار وجود دارد که کروبی بر فجایع حکومت قبل از جنبش سبز چشم نبندد و تاریخ حکومت مستبد را از سال ٨٨ به حساب نیآورد.
اصلاح طلبان و اعتدال گرایان برای راه یابی به ارگان های حکومتی سیاست سکوت و مصلحت را برگزیده اند. آن ها زیر خط قرمزهای ارگان های امنیتی حرکت می کنند و سیاست تعامل با خامنه ای را پیش می برند. در مورد نامه کروبی هم، سکوت کردند. تنها محمدرضا خاتمی در مورد نامه صحبت کرد. مهدی کروبی در مقابل سیاست سکوت و مصلحت، برمقاومت و ایستادگی پای می فشارد و می گوید: “هیچکس نباید به بهانه مصلحت با ظلم همراه شود و یا در مقابل آن سکوت کند. مصلحت خود را مصلحت کشور تعبیر و تفسیر نکنیم. باید در مقابل اندیشهای که با انحصار قدرت غیر پاسخگو بهدنبال حاکمیت تکصدایی است ایستاد. تردید نکنیم که تعلل و کوتاهی امروز نخبگان، رقم زننده هزینههای سنگین کشور و مردم در آینده خواهد بود.”
در آستانه برگزاری دوره دوم انتخابات قرار داریم. موضع سازمان نسبت به دوره دوم انتخابات چیست؟
سیاست ما در دوره دوم انتخابات، همان سیاستی است که در بیانیه شورای مرکزی سازمان آمده است. دلایلی که موجب شد ما از هیچ لیست انتخاباتی دفاع نکنیم، هم چنان پابرجا است. نوک حمله ما در طی سال های گذشته متوجه بلوک قدرت بود. بلوکی که در راس آن ولی فقیه قرار دارد و مانع هرگونه تغییر در ساختارهای سیاسی و سیاست های کلان حکومت است و سرسختانه از استبداد مذهبی و ولایت مطلقه فقیه دفاع می کند. انتخابات ٧ اسفند “نه” به بلوک قدرت و سیاستهای آن بود. از این جهت ما با شرکت کنندگان در انتخابات که به جریان حاکم “نه” گفتند، همسو هستیم. ولی چنانچه در گفتگوی قبلی آمد ما به عنوان جریان اپوزیسیون، چپ دمکرات و تحول طلب نمی خواهیم به زیر خط قرمزهای ارگان های اطلاعاتی ـ امنیتی و “حداقل” های مشخص شده توسط بلوک قدرت تن بدهیم. نیروی وسیعی هم در جامعه وجود دارد که حاضر نشد در زیر خط قرمزهای ولی فقیه حرکت کند. اصلاح طلبان به حداقل های حکومت تن دادند. آن ها براین تصور بودند که با تعامل با ولی فقیه، کاندیدا نکردن چهره های شاخص اصلاح طلبان و کاندیدا کردن کادرهای درجه دوم و سوم، از زیر تیغ شورای نگهبان خواهند گذشت و جریان حاکم راه را برای آن ها باز خواهد کرد. اما در عمل مشخص شد که این سیاست کارا نبود. اصلاح طلبان حتی از ارائه برنامه در انتخابات خودداری کردند.
اما بخشی از نیروهای دمکرات و سکولار در انتخابات شرکت کردند. آیا این امر به منزله شکل گیری شکاف در بین آن ها نیست؟
درست است بخشی از نیروهای دمکرات و سکولار که مخالف ولایت فقیه هستند، در انتخابات شرکت کردند و نارضایتی خود را نشان دادند. اما بخش دیگر با عدم شرکت در انتخابات، همین کار انجام دادند. شرکت و عدم شرکت در انتخابات نباید شکاف در درون این نیرو را شکل دهد و بین آن ها فاصله بیافتد. شرکت و عدم شرکت در انتخابات، امر تاکتیکی است. در حالی که نیروهای دمکرات و سکولار بر نفی حکومت فقاهتی و بر جدائی دین از دولت و استقرار دمکراسی باور دارند.
چندین ماه است که در مورد پروژه وحدت چپ اطلاع رسانی صورت نمی گیرد. دلایل آن چیست؟ نظر سازمان نسبت به تداوم پروژه چیست؟
درست است. وقفه نسبتأ طولانی در روند پروژه وحدت چپ پیش آمده است. این وقفه ناشی از مسائلی بود که پروژه با آن روبرو گردید. پروژه وحدت چپ بعد از اجراء نقشه راه طی دو سال، با امتناع بخشی از شرکت کنندگان در پروژه مواجه شد. شورای موقت سوسیالیست های جپ ایران در تاریخ هفتم نوامبر ٢٠١۵ ، از پروژه وحدت چپ کناره گرفت. سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران نیز در کنگره فوق العاده خود که در همین رابطه برگزار کرده بود، نتوانست در مورد تداوم و یا کناره گیری از این پروژه، تصمیم بگیرد. گزارش منتشره از کنگره فوق العاده نشان می داد که بخشی از اعضاء این سازمان معتقدند که پروزه وحدت چپ شکست خورده و بخش دیگر بر تداوم پروژه تاکید دارد. کنشگران چپ در کنفرانس دو روزه خود بر تداوم پروژه وحدت چپ پای فشردند.
با این امتناع ها، پروژه وحدت چپ در وضعیت جدیدی قرار گرفت. وضعیت جدید در سازمان ما بحث هائی را برانگیخت. شورای مرکزی سازمان در جلسه حضوری خود وضعیت جدید پروژه وحدت چپ را مورد بحث و بررسی قرار داد و قراری را به تصویب رساند. برپایه مصوبه شورای مرکزی نامه ای خطاب به گروه تدارک و سازماندهی تهیه شد و در اختیار گروه قرار گرفت. در نامه آمده بود:
“براساس قرار مصوب شورای مرکزی اعلام می کنیم که سازمان بر ادامه تلاش برای وحدت نیروهای چپ تاکید دارد و براین نظر است که با توجه به تغییرات در ترکیب نیروهایی که آماده مشارکت در پروژه وحدت هستند، شرایط جدیدی بوجود آمده که نیازمند تدوین نقشه راهی منطبق بر این شرایط است.
برپایه قرار مصوب شورای مرکزی، سازمان گفتگو با نیروهای مشارکت کننده در این روند را ادامه خواهد داد و مشترک با آنها برای تبیین شرایط جدید و تدوین نقشه راهی منطبق با این شرایط اقدام خواهد نمود. برهمین پایه ما آماده گفتگو و تدوین نقشه راه منطبق با شرایط جدید با نیروهای آماده مشارکت در پروژه وحدت هستیم. شورای مرکزی سازمان در صدد برگزاری کنگره فوق العاده سازمان در این زمینه است. کنگره سازمان تصمیم نهایی برای به سرانجام رساندن پروژه را اتخاذ خواهد کرد.”
سازمان ما با این نامه، آمادگی خود را برای تداوم پروژه به دو طرف دیگر اعلام کرد. ولی در عین حال برای سازمان این موضوع به طور جد مطرح بود که پروژه وحدت چپ به شکاف های درون جریان ها دامن نزند، همکاری ها حفظ گردد، ریزش نیرو در روند وحدت به حداقل برسد و پروژه بیشترین نیروی چپ دمکرات و سوسیالیست را گرد آورد.
ما در آستانه روز جهانی کارگر قرار داریم. سازمان چه برنامه ای برای برگزاری جشن کارگران دارد؟
هیئت سیاسی ـ اجرائی هر سال چند ماه مانده به اول ماه مه به گروه کار کارگری سازمان مراجعه و تهیه برنامه برای برگزاری اول ماه مه و مسئولیت پیشبرد را به آن واگذار می کند. امسال هم همین روال پیش رفته است. امسال هم رفقای ما همانند سال های قبل در تعدادی از کشورها و شهرها در محل گردهمائی کارگران “میز” گذاشته و مراجعین را در جریان وضعیت کارگران ایران و مطالبات شان می گذارند. به مناسبت اول ماه مه برنامه پالتاکی در اتاق سازمان و میزگردی با شرکت اعضاء گروه کار کارگری برگزار می شود. مصاحبه هائی پیرامون مسائل کارگری صورت گرفته، چند پوستر و کلیپ ویژه روز کارگر تهیه شده و ستون ویژه ای برای مسائل کارگری در کارآنلاین باز شده است. اعلامیه خطاب به احزاب و سازمان های کارگری و سندیکایی، سازمان های مدافع حقوق انسانی و آزادی و عدالت تهیه و به زبان های مختلف ترجمه و منتشر شده است. هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان اعلامیه ای به مناسبت اول ماه تهیه و در آن به مسائل مبرم کارگران پرداخته شده است.
اول ماه مه برای سازمان ما به عنوان سازمان چپ که از منافع و مطالبات کارگران و مزدبگیران حمایت می کند، از اهمیت ویژه برخوردار است. سازمان ما همه ساله اعضاء خود را برای برگزاری مراسم اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگران بسیج می کند.
——————
* این گفتگو توسط گروه کار تبلیغات سازمان صورت گرفته است.