بنه دتو کروچه، متفکر ایتالیایی، مورخ، سیاستمدار، فیلسوف لیبرال، و آنتی فاشیسم، میان سالهای ۱۹۵۲-۱۸۶۶ زندگی نمود. او فرزند یک زمیندار مرفه بود و والدین و خواهرش را در یک زلزله از دست داد و خود شدیدا مجروح شد.
کروچه در سال ۱۹۲۵ در ایتالیا مانیفست ضد فاشیسم را نوشت و منتشر کرد. وی فرهنگ زمان خود را بطور مثبت تحت تاثیر قرار داد و موجب رشد افکار لیبرال و ضد فاشیستی گردید. او در مجله ادبی خود به مبارزه علیه موسولینی پرداخت و می گفت که انتقاد یعنی ابتدا انتقاد از خود.
کروچه به دلیل شهرت و استقلال مالی توانست از تعقیب فاشیسم جان سالم بدر برد. او در مجله “نقد” از سال ۱۹۰۲ به معرفی فلسفه نو، تاریخ و ادبیات معاصر پرداخت و میان سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۷ رهبر حزب لیبرال ایتالیا و میان سالهای ۱۹۵۲- ۱۹۴۲ رئیس شورای نویسندگان جهان بود.
کروچه مدعی بود که در جوانی به مطالعه آثار مارکس، هگل و هربارت پرداخته. فلسفه وی ولی خلاف فلسفه هگل فاقد سیستم است. او مانند هگل می گفت که تاریخ و تاریخ فلسفه، تحول و تکامل روح و فکر است. در نظر او دیالکتیک، مبارزه اضداد نیست بلکه سنتز اجزاء گوناگون است. امروزه اشاره می شود که او زیر تاثیر فلسفه ویکو نوع دیگر ایده آلیسم است که از فلسفه هگل گرایی ریشه گرفته. اگرچه او اغلب منکر هگل بود، در آثارش ولی مقدار زیادی دیالکتیک مشاهده می شود.
کروچه را غیر از نماینده هگل گرایی نو، گاهی نماینده کانت گرایی نو نیز می دانند. وی خلاف هگل متافیزیکی نبود. بعد از این که کروچه بر مکتب پوزیویتیسم غلبه کرد. نماینده ایده آلیسم شد. در تئوری سیاسی او به جای ناسیونالیسم و ولایت گرایی، به اندیشه ترقی خواه لیبرال اهمیت می داد.
خصوصیت فلسفه کروچه توجه او به مقوله استتیک است. در نظر وی هر اخلاقی نتیجه ساختارهای اقتصادی-اجتماعی است. او می گفت که آزادی را فقط می توان از طریق فکری و روحی عملی نمود و سنتز تمام سنتزها، روح و تفکر است. در نظر کروچه تاریخ یعنی تاریخ آزادی، اخلاق یعنی مبارزه مداوم علیه زشتی و مبارزه ضد فاشیستی یعنی مبارزه علیه قدرتی که به اخلاق زور می گوید. کروچه برای جریان تفکر از ۴ پله یا سکو سخن می گفت. سکوی اول استتیک است، سکوی دوم منطق است، سکوی سوم اقتصاد است و سکوی چهارم اخلاق است. این چهار پله بخشی از تفکر نظری یا تفکر عملی هستند.
کروچه کتابهای زیادی در باره ادبیات و تاریخ نوشت. او خالق آثار مهمی در باره استتیک، منطق، فلسفه عملی و فلسفه تاریخ است. وی اهمیت خاصی به ادبیات می داد. با تکیه بر ایده آلیسم آلمانی، او در کتاب استتیک به کشف وحدت فرم و بیان در اثر هنری گردید.
از جمله آثار او، “مقدمه ای بر نقد و تاریخ ادبیات”، “استتیک”، “علم بیان عامها”، “اصول زیباشناسی”، “شعر و ضد شعر”، “گوته”، “مکاتبه با ک. فسلر”، “موضوعات زنده و مرده فلسفه هگل”، “منطق بعنوان علم مفاهیم مطلق”، “تاریخ اروپا در قرن ۱۹” و “تاریخ بعنوان فکر و عمل”. ترجمه مجموعه آثار کروچه به آلمانی در سال ۱۹۲۷ آغاز شد. امبرتو اکو مدعی است که کروچه نتوانست در باره استتیک ارسطو بیش از چند صفحه بنویسد.
منابع چپ در باره کروچه اشاره می کنند که او ایده آلیست، نماینده هگل گرایی نو، پایه گذار ایده آلیسم نو، ایدئولوگ بورژوا-لیبرال ایتالیا و رهبر حزب لیبرال، در زمان خود با کمک تئوری و عمل، با فاشیسم مخالفت و مبارزه نمود.
گرامشی در باره کروچه می نویسد: “در فلسفه عدالتخواه بورژوا-لیبرال، وی نتوانست یک وحدت ایدئولوژیک میان بالا و پائین در جامعه ویا میان عوام و روشنفکر در وسط برقرار کند.”
کروچه همچون دیلتی می گفت بین علوم طبیعی و علوم اجتماعی فرق است؛ یکی به موضوعات عام و دیگری به مسائل خاص می پردازد. کروچه زیر تاثیر هگل، ویکو را بعنوان عقلگرای قرن ۱۹ معرفی نمود گرچه او در اصل یک اخلاقگرای قرن ۱۷ بود.