در کنفرانس خبری روسای مجالس ایران و اتحادیه اروپا، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ایران نقشآفرینی اروپا در حل و فصل مسائل مربوطه را مثبت میداند، گفت کە ایران برای حل مشکل سوریه و یمن یک ساختار اصلاحی و دموکراتیک قائل است.
تا اینجای قضیە و تا جائیکە استفادە از کلمات مطرحند، جملات مذکور مثبتاند، بویژە اینکە نقش ایران را بطورکلی در پشتیبانی از رژیم بعث سوریە بعد از قیام مسالمت آمیز مردم این کشور در نظر داشتە باشیم. پشتیبانی ای کە فرسنگها با سیاست اصلاحی و دمکراتیک فاصلە داشت. سرایت کلمات “ساختار اصلاحی و دمکراتیک” بە سیاست منطقەای و یا لااقل زبان سیاست منطقەای رژیم را می توان یک تحول مثبت ارزیابی کرد.
اما سئوال اینجاست: سرایت این کلمات کی و کجا؟ بعد از فاجعە سوریە و برافروختە شدن جنگ خانمانسوز در این کشور!؟
با این حساب باید بە این نتیجە رسید کە سرایت چنین کلماتی بە ساختار زبانی و سیاسی جمهوری اسلامی معمولا بعد از جنگهای خانمانسوز و آیندە تیره و تار قابل تصور است. پس باید با این حساب بە انتظار نشست تا چنین وضعیتی هم در ایران ایجاد شود تا حاکمان سرانجام بە “ساختار اصلاحی و دمکراتیک” در درون کشور هم بیاندیشند.
یک بام و دو هوا نمی شود. نمی توان صادقانە از یک سیاست اصلاحی و دمکراتیک در خارج از کشور گفت، اما کماکان در داخل در بر همان پاشنە سرکوب و اختناق بچرخد. نمی توان در بیرون از روندهای دمکراتیک پشتیبانی کرد اما در داخل از روندهای معکوس. سرانجام یا آن سر این یکی را می خورد، یا این سر آن یکی را!
پرنسپها از جنس مونیسم اند.