در آستانه چهل و هشتمین سالگرد اعلام موجودیت فدائیان خلق ایران، فرا رسیدن ۱۹ بهمن را به فدائیان خلق، به همه دوستداران جنبش فدائی و به همه نیروهای چپ و ترقی خواه شادباش می گوییم.
چهل و هشت سال از آن روزهائی که فدائیان نبردی نابرابر با دیکتاتوری تا دندان مسلح شاه را آغاز کردند، می گذرد. چهل سال پس از غلبه تاریک اندیشی مذهبی بر نیروهای ترقی خواه شرکت کننده در خیزش انقلابی ۱۳۵۷، انواع و اقسام مدافعان ستم و تبعیض می خواهند به ایرانیان بقبولانند عاقبت هر تلاش برای رهائی از استبداد و استثمار، جز سیه روزی نیست. توجیه کنندگان استبداد مذهبی از یک سو و ماندگان در حسرت انتقام از انقلاب ضدسلطنتی از سوی دیگر، به چهره انقلابیون دهه چهل و پنجاه چنگ می کشند. گویی شکنندگان سکوت گورستانی دوران دیکتاتوری شاه بودند که دستاوردهای انقلاب مشروطیت را لگدمال کردند و یا فدائیان جان باخته در سیاه چال های شاه و شیخ بودند که استبداد مذهبی را به جای خودکامگی موروثی نشاندند. چپ را که به عنوان تنها نیروی سیاسی عمده ایران هرگز سهمی از قدرت نداشته است، آماج اتهام های کینه توزانه کرده اند تا راه برای ادامه نظام سلطه و تبعیض یا بازتولید آن در قالب کهنه دیگری هموار شود.
این تبلیغات کینه توزانه در شرایطی ترجیع بند رسانه های بهره مند از رانت است که در هیچ دوره ای از تاریخ ایران، نیاز به پاسداشت سنن مبارزاتی چپ تا حد امروز آشکار نبوده است. در طی چند دهه گذشته ایران شاهد این ابعاد مبارزه هشیارانه کارگران و زحمتکشان برای لجام زدن بر بهره کشی و مبارزه مطالباتی نبوده ایم. بیهوده نیست که یاد و نام فدائیان جان باخته هنوز اسم رمزی است که بخشی از جوانان پرشور و زحمتکشان را به هم پیوند می دهد. هنوز نام جزنی ها، احمدزاده ها، مفتاحی ها و حمید اشرف ها، نسترن ها و غزال ها زمزمه نیم شب همه آنهایی است که قلب پرشورشان برای رهایی انسان می تپد. کارگرانی که امروز علیه حق کشی برخاسته اند، کولبرانی که برای یک لقمه نان خطر مرگ را به جان می خرند، معلمانی که همزمان برای دستیابی به ابتدایی ترین حقوق انسانی خود و برافروختن مشعل آگاهی برای کودکان و نوجوانان در تلاش اند، پرستارانی که در ازای خدمت به بیماران گاه ماه ها حقوق نمی گیرند، در صورتی که با آرمان ها و زندگی مبارزان تاریخ معاصر ایران آشنا شوند، قادر خواهند شد برای ارتقاء مبارزه خود از آن ها تجربه بیاندوزند. همان گونه که امروز مردم فریاد می زنند: »شکنجه، مستند، دیگر اثر ندارد«.
برای مبارزه کنونی ستم کشان در ایران نیز یادآوری سنن مبارزاتی چپ ایران اهمیت بسیار دارد. چپ در ایران، وارث بیش از یک قرن پیکار برای آزادی، زدودن تبعیض و محو استبدادند. در این یک قرن، چپ ایران سازمانگر پیشروترین و بالنده ترین نیروهای این مبارزه بوده است. جنبش فدائی، بیش از یک دهه پس از کودتای شوم ۱۳۳۲ پرچم این مبارزه را دگربار برافراشت و پرشورترین، فداکارترین و آرمان خواه ترین فرزندان ایران را در خود متشکل کرد. کمتر از سه سال پس از آنکه قاتلان حمید اشرف و یارانش روی پیکرهای فدائیان جشن پیروزی گرفتند، جنبش فدائی به تبلور آرزوهای نیک صدها هزار جوان شرکت کننده در انقلاب تبدیل شد و قادر گردید علیرغم سرکوب گسترده به حیات خود در طی چند دهه گذشته ادامه دهد.
در طول چند سال گذشته بخشی از جنبش فدائی طی یک روند پرفراز و نشیب بر جدائی ها غلبه کرد و حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را بنیان گذارد. اکنون در آستانه یک سالگی بنیان گذاری حزب قرار داریم. آن سنن مبارزاتی را که جنبش فدائی پی ریخت، امروز، حزب چپ ایران (فدائیان خلق) هم آن را ادامه می دهد.
رمز این حیات ققنوس وار چیزی نیست جز این که تا استبداد، تبعیض، ستم و بهره کشی هست، مبارزه هم هست. در برابر خاطره تابناک فدائیان جان باخته سر فرود می آوریم و بر اتحاد چپ و ائتلاف نیروهای جمهوری خواه برای گذار از استبداد مذهبی تاکید دارد.
شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
۱۸ بهمن ۱۳۹۷ (۷ فوریه ۲۰۱۹)