غمِ دژخیم!
امشب
به پریشانی غمهای عظیم
بیثمر میگریم
داغِ بیحدّ به دلم رخنه زده
در غمِ هجرتِ دوست
تا ابد این غمِ دژخیم
به جان خواهم داشت
سهشنبه، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
ورقِ صفحهٔ تلخ
صبح بیدار شدم،
و اسد
باز هم نبود
و دیگر هم نخواهد بود!
که کوچِ خودگزیدهاش حائلی خواهد ماند
تا ابد
در تکاپوی میان نفسی آزاده؛
در تکاپوی امید،
و غمی کهنه عجینگشته به کنه نفسش
وین چنین
صفحه به تلخی ورقی دیگر خورد
در پریشانی یادآینهٔ هستیمان
پنجشنبه، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
یاد تو خاطرهای خواهد ماند!
جایی
در اعماقِ امید
یاد تو
خاطرهای خواهد ماند
از تکاپوی نفس در تقلّای حضور
ز متانت
ز صداقت
ز رفاقت
ز امید
ز فداکاریِ جاری
اثری خواهد ماند
اثری از تو رفیق
در تکاپوی زمان
جاودان نبض تو در هستی میهن جاری
آدینه، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴