فرارسیدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر را به همهٔ کارگران، زحمتکشان، به همهٔ آنانی که با آرمانهای صلح، آزادی، برابری، دموکراسی، سوسیالیسم و عدالت اجتماعی در باور خود، برای رهایی کارگران، و زحمتکشان، محرومان و ستمدیدگان از استعمار و استثمار و دستیابی آنان به زندگی در آرامش و رفاه و در شأن انسان مبارزه میکنند، شادباش میگوییم.
امسال روز جهانی همبستگی کارگران و زحمتکشان را در شرایطی برگزار میکنیم که در سراسر جهان، دشمنان طبقۀ کارگر، درگیر جنگهایی تمام عیار بر سر قدرتاند؛ جنگهایی که اولین و بزرگترین قربانیان آنها نیروی کار و زحمتاند. در شماری فزاینده از کشورهای ثروتمندِ سرمایهداری، نیروهای راست افراطی در قدرت قرار گرفته اند. کارکرد و فلسفۀ وجودی اصلی دولتهای سرمایهداری این است که سود هنگفت برای طبقۀ سرمایهدار را از طریق استثمار کارگران و زحمتکشان تامین کنند. بدین منظور، دولتهای سرمایهداری باید پاسخی برای تشدید بحران عمیق این نظام بیابند؛ پاسخی که بقای این نظام ورشکسته را تضمین کند.
برای آنکه عمق بحران و مشکلاتی که ناکارآمدی و پوسیدگی نظام سرمایهداری بر جهان تحمیل کرده است، آشکار نشود، همهجا پاسخ طبقۀ حاکم و حرفی که به اکثریت جامعه میزند، یکی است: این، نظام سرمایهداری نیست که منشا رنج شماست. صاحبان قدرت در سراسر جهان به مردم میگویند مسبب مصائب، دیگرانند. این دیگران، یعنی مجموعهای از انسانها که میتوان آنها را به حاشیه راند و میلیونها انسان دیگر را قانع کرد که به گونهای متفاوتاند و برای تأمین پیشرفت و رفاه ایشان، تحمیل انزوا و طرد، مقابله، و حتی مبارزه با “دیگران” ضروری است; کسانیکه در کشوری دیگر زاده شدهاند، مذهبی دیگر دارند، پوستشان رنگ متفاوتی دارد، زنان برخاسته علیه مردسالاریاند و یا از دگرباشاناند. همۀ اینان، آن دیگراناند که باید مسبب بدبختیها شناخته شوند. جنگ باید علیه این دیگران درگیرد تا آنچه آشکار است، آشکارتر نشود. ادعای حاکمان آن است که حاصل استثمار زحمتکشان، نصیب کارگران مهاجر و اقلیتهای مذهبی و قومی، زنان عصیانگر و جامعۀ دگرباشان و حاشیهنشینان و بیخانمانها میشود. آشکار است که چه کسانی از رنج اکثریت انسانها ثروت بر ثروتشان میافزایند. آشکار است که جنگها را چه کسانی به راه میاندازد. آشکار است که مسبب نابودی منابع طبیعی کرۀ زمین کیست و چیست.
در ایران نیز نسخۀ صاحبان قدرت و ثروت، از نسخۀ همۀ دشمنان همبستگی کارگران و زحمتکشان در کشورهای دیگر متفاوت نیست. جمهوری اسلامی با نزدیک به نیمقرن حاکمیت سرکوبگرانه میکوشد «دیگرانی» را در رنجهای فزایندۀ مردم ایران مقصر جلوه دهد که بخشی از همین مردماند. انگشت اتهام حاکمیت به سوی کارگران مهاجر، باورمندان به دینها و مذاهب دیگر و زنان نشانه رفته است. در حالیکه میلیونها تن از کارگران و زحمتکشان ایران، از نقاط محروم نگاه داشته شدۀ کشور به مراکز شهری آمدهاند، بسیاری نیز حتی در کشوری دیگر و به ویژه افغانستان زخمخورده، زاده شدهاند. میلیونها کارگر افغان، همانند سایر کارگران ایران، جوانی و تندرستی و جان خود را دادهاند تا در شهرهای ایران برجها بالا رود، چرخ کارخانهها و کارگاههای ایران بگردد و مزارع ایران محصول دهد. زحمتکشانی که این همه ثروت را آفریدهاند، بخشی از طبقۀ کارگر ایرانند. نفرتپراکنی بیشرمانۀ مقامات ریز و درشت حکومت علیه بخشی از زحمتکشان ایران، لکۀ ننگی بر دامن جمهوری اسلامی و نشانگر آن است که طرفداری بخش تعیینکنندۀ دستگاۀ حاکم هم از مسلمانان و هم از «مستضعفان» سراسر جهان، پوچ و فریب است.
بسیاری از مردم دیگر نیز که در درون مرزهای ایران به کار و زحمت مشغولند، آماج نفرتپراکنی صاحبان قدرت و ثروت و نوکران آنها شدهاند. کافی است مذهب یا دین شما مذهب اکثریت نباشد، زبان مادری دیگری آموخته باشید، زنی باشید که حاضر نیست زیر یوغ مردسالاری بماند، تا بالاییها انگشتها را به سوی شما نشانه روند تا مسئولیت خودشان در این همه خرابی و فلاکت پوشیده بماند.
این تنها صاحبان فعلی قدرت نیستند که به کار ننگین تفرقهافکنی در صفوف طبقۀ کارگر ایران مشغولند. نیروهای دیگری نیز در این عرصه با دستگاه حاکم رقابت میکنند. در درون و بیرون ایران، انواع و اقسام اشخاص و گروهها صف کشیدهاند به این امید که یا اربابان خارجی یا طبقۀ قدرتمدار ایران، یا هر دو در پیوندی نامقدس، کار سرکوب کارگران و زحمتکشان ایران را به آنان بسپارند. این خیل کسانی که با استفاده از رانت رسانهای از گوشه و کنار جهان و خود ایران، به لایقتر نشان دادن خود در قیاس با هیئت حاکمۀ درماندۀ ایران سرگرماند، نژادپرستی و کردستیزی و بلوچستیزی و عربستیزی و ترکستیزی و افغان ستیزی را تبلیغ میکنند. کسانی دیگر هم هستند که میکوشند این شهروندان ایران را علیه آنچه «فارسها» مینامند، بشورانند. برخی دولتهای خارجی برای رسیدن به مطامع خود، بهویژه از این دستۀ آخر حمایت میکنند.
ایران، آنگونه که نفرتپراکنان تصور میکنند، نیست. نیروی کار و زحمت در سالهای اخیر نشان داده است که کار دشمنان طبقۀ کارگر در تبدیل میلیونها انسان به سیاهی لشکر این یا آن تباهی، بسیار دشوار است. هر چه در سالهای اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیدهایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشمگیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمتکشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.
در حالی که دشمنان ایران، با شعار دروغین دفاع از حقوق بشر و دمکراسی، جنگ اقتصادی کمرشکنی علیه کشورمان به راه انداختهاند، همزمان، حاکمان مستبد جمهوری اسلامی با سیاستهای فاسد و نابخردانۀ خود فشار مضاعفی بر کارگران و زحمتکشان وارد میکنند که نتیجۀ آن داراییزدایی از محرومترین طبقات، اقشار و گروههای اجتماعی و هرچهکوچکتر شدن سفرههای آنان است. بنابراین، مبارزه برای حقوق کارگران بدون پیوند با مبارزه در تمامی این جبههها به نتیجه نمیرسد. تحمیل خواستهای کارگران بر استبداد حاکم بدون پایان یافتن جنگ همهجانبۀ اقتصادی ممکن نیست.
یکی از ارکان اولیه و اصلی جنبش چپ ایران از همان آغاز راه سازماندهی مبارزات کارگران و زحمتکشان در راه احقاق حقوق خود و تشکلیابی آنان در سندیکاهای مستقل بوده و است. شعار اصلی فداییان در اولین راهپیمایی اول ماه مه در سال ۱۳۵۸ نیز «اتحاد، مبارزه، پیروزی» بود؛ شعاری که با توجه به سیاست جمهوری اسلامی در ممانعت از تشکلیابی کارگران در سندیکاهای مستقل همچنان جایی ویژه در خواستهای کارگران دارد. تنها با همبستگی و مبارزهای متحد در تشکلهای مستقل کارگری است که مبارز ۀکارگران و زحمتکشان ایران در راه تامین رفاه اجتماعی، امنیت شغلی، بیمۀ درمانی همگانی، امنیت محیط کار، حق آموزش عادلانه و حقوق بازنشستگی مکفی، میتواند به ثمر برسد.
در شرایطی که طیفهای گوناگون وابسته به ارکان سرمایه آشکارا در برابر منافع کارگران و زحمتکشان ایستادهاند، وظیفۀ نیروهای کارگری و نیروهای سیاسی و اجتماعی چپ، میهندوست و آزادیخواه ایران است که مانند گذشتهٔ تاریخی خود امر مبارزه با استبداد سیاسی و فساد اجتماعی – اقتصادی مزمن موجود در این نظام حامیپرور را به مبارزه با مبانی نظام سرمایهداری در همهٔ مظاهر آن پیوند بزنند.
امروز روشنتر از همیشه است که دستیابی به حقوق کارگران از مسیر مبارزه با استبداد میگذرد و پایان دادن به فقر و استثمار نیز بدون مقابله با سرمایهداری جهانی ممکن نیست. در این راه، وحدت طبقاتی کارگران، فراتر از قومیت، مذهب، جنسیت و ملیت، تنها کلید رهایی است.
روز همبستگی جهانی کارگران و زحمتکشان، روز فرستادن مجدد این پیامها به ساکنان ایران و به جهان است.
تأمین، تثبیت و تضمین حقوق حقّهٔ کارگران، زحمتکشان، محرومان و ستمدیدگان جامعه بدون غلبه بر سرمایهداری و استبداد میسّر نیست.
سهشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۲۹آوریل ۲۰۲۵ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)