پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷

پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷

از نقد سلطنت تا زانو زدن بر آستانهٔ شاهزاده!
هر طرحی که بر استقلال، عدالت و مشارکت واقعی تکیه نکند، محکوم به شکست یا تبدیل‌شدن به کاریکاتوری از اقتدار است.آن‌چه امروز ایران نیاز دارد، نه بازگشت به گذشته، نه...
۹ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
مونیخ: مناسک بیعت و مردی که رهبر نیست
همایش مونیخ، بیش از آن‌که چشم‌اندازی از آینده باشد، بازتابی‌ست از گذشته‌ای که بدون هیچ نقد و بازاندیشی‌ای، بر حال تحمیل شده است. سیاست، در این مراسم، نه میدان تصمیم‌گیری...
۹ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
هیس! زنان سخن می‌گویند.
مقاومت زنان در برابر تبعیض، در اشکال متنوعی چون مطالبه‌گری، کنش‌گری فرهنگی، تحصیل، کار، نوشتن و حتی ایستادن خاموش در میدان زندگی، تداوم یافته است. با هر بحران تازه، خواسته‌هایشان...
۸ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پزشکیان و دامنه گفتگو با مخالفان
«نخستین گام برای رفع بحران کنونی آزادی زندانیان سیاسی و آزادی رسانه ملی است. از پزشکیان میخواهیم آن لایحه کذا را پس بگیرد و این دو خواسته را در دستور...
۸ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
طنین صدای شاد و مهربان رفیق قدرت امیری کلهر در گوش جان ما ماندگار است!
قدرت در آخرین تماس‌های تلفنی که با یاران و دوستان داشت، هنوز مالامال از امید به زندگی بود و شور آفرینش؛ از زندگی و فردایی که خواهد آمد گفت و...
۸ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
شاه‌الهی و حزب‌الهی؛ دو روایت از یک بیماری
اختلاف ظاهری میان شاه‌اللهی و حزب‌اللهی، اغلب مردم را فریب می‌دهد. اما در ژرفای این دو جریان، همان ساختار ذهنی سلطه‌پذیر، کیش شخصیت، و نفی مشارکت مستقل سیاسی خوابیده است.
۸ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رئوف حسن زادە
نویسنده: رئوف حسن زادە
نسل‌کشی اسرائیل در غزه: کنسرن‌های چندملیتی چگونه جنگ را به فرصت بدل می‌کنند؟
سرمایه‌داری فاجعه در لحظات بحران، جنگ یا بلایای طبیعی، پروژه‌های بازسازی را نه براساس نیازهای مردمی، بلکه بر پایه‌ی منطق بازار و بهره‌برداری طراحی می‌کند. از این منظر، زمین‌های «خالی‌شده»...
۷ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

نگاهی به رهنمودهای رفیق فرخ نگهدار برای پاسخ به تجاوز اسراییل

رفیق فرخ متنی با عنوان متین « همبستگی ملی، پاسخ تجاوز اسرائیل» در کار  ارگان سازمان ما منتشر کرده است. تیتر مطلب اما، برخاسته از مضمون نهفته در آن نیست.خواندن یادداشت رفیق فرخ و به‌ویژه رهنمودهای اجرایی‌اش، بی‌اختیار من را به موقعیت تاریخی مشابهی برد و پرسش و ابهامی در ذهنم شکل داد.

 

رفیق فرخ متنی با عنوان متین « همبستگی ملی، پاسخ تجاوز اسرائیل»(۱) در کار  ارگان سازمان ما منتشر کرده است. تیتر مطلب اما، برخاسته از مضمون نهفته در آن نیست. با خودم بسیار چالش داشته ام که در مقابل آنچه که می‌بینم و نمی‌خواهم، به صرف عواطف ارزشمند دیرینه سکوت پیشه کنم یا نه! به نه رسیدم و لزوم نقد.

خواندن یادداشت رفیق فرخ و به‌ویژه رهنمودهای اجرایی‌اش، بی‌اختیار من را به موقعیت تاریخی مشابهی برد و پرسش و ابهامی در ذهنم شکل داد. که آن را در پایان خواهم آورد.

رفیق فرخ چنان‌که باید و شاید، با برشمردن نتانیاهو به عنوان «سرکردۀ ستمگرترین رژیم قرن حاضر، (که) اکنون جنگی جنون‌آمیز را علیه میهن ما را آغاز کرده است» به سخن آمده است اما شرح عملیات محیرالعقول این جانور که: «در نخستین ساعات بالاترین رده‌های فرماندهان نیروهای مسلح، شماری از نخبگان هسته‌ای و عده‌ای دیگر هدف  قرار گرفته و جان باخته‌اند.» و سپس این یادآوری ترسناک که «حملات نظامی و جنایات هولناک اسراییل در غزه و لبنان و سوریه…که اکنون در تهران و دیگر جاهای کشور تکرار شده است.» آغازی است که هر بذر امیدی را در نطفه می‌کشد. چنانکه بعد از آنهم نتیجه می‌گیرد که: « قدرت دفاعی و بازدارندۀ کشور چنان نیست که “تهاجم نظامی” وضعیت را به سود کشور ما تغییر دهد.» تهاجم نطامی؟ بله!‌ چرا؟ او که در همین پاراگراف حق مسلم ایران را برای مقابله به مثل تأیید می‌کند چگونه بلافاصله  آن را « تهاجم نظامی»‌ معنی می‌کند! و نه مسئولیتی که هر دولت و ملتی برای ممانعت از ادامه تجاوزها که « سرکرده ستمگرترین رژیم قرن حاضر» از همان آغاز قول ادامه آنها را هم داده است، موظف به انجام آن است.

من که نمی‌توانم هیچ رابطه ای برقرار کنم میان آنچه که ما از تاریخ باستان و میانه تا معاصر آموخته‌ایم. این آموزه  که عاجل‌ترین وظیفۀ هر دولت و ملتی دفاع و دفع تجاوز از میهن است! و آن روی سکه ننگ تسلیم بی‌قیدوشرط شاید بی‌پایان. نیازی هم نیست که از تجربۀ زیستۀ  همگی‌مان در همین سال‌ها و ماه‌ها و از عملیات اسراییل و آمریکا با ملت‌های پیرامونی شاهد بیاورم. اما! رفیق فرخ با توجه به تحلیل خود از شرایط کشورمان را از مقابله به مثل (تهاجم نظامی؟) برحذر داشته است و چهار رهنمود دارد که در همین حالی که بمب و موشک روی ایران می‌ریزند حکومت را پی آنها می‌فرستد.

به این چهار مورد نگاه کنیم:

رهنمود اول؛ مقابلۀ نظامی از عهدۀ کشور ساخته نیست

این جمله فرخ که «مقابلۀ نظامی از عهدۀ کشور ساخته نیست» تا اینجا برای خواننده نتیجه بدیهی او از یافته‌هایش است. اما این دیگر بدیهی نیست و حتا دور از انتظار است که رفیق ما ادعا کند «استراتژی جمهوری اسلامی در دهه‌های اخیر برای رقابت نظامی با دولت اسراییل و متحد اصلی آن کشور طراحی شده است» تکرار اتهام همیشگی آمریکا و اسرائیل که ایران برای جنگ با انها آماده می‌شود!‌ آنهم در شرایط جنگی و در موقعیت بی‌بنیادی که مدیر آژانس انرژی اتمی مجری سیاست‌های آمریکاست. در حالی که بسیاری کارشناسان و نظامیان مشهور و معتبر جهان در نوشتار و گفتار های خود بر پوچ بودن خطر ایران برای اسرائیل و آمریکا تأکید می‌کنند!

چرا در اندیشۀ  رفیق فرخ تجربۀ دردناک جنگ هشت ساله و عبرت برخاسته از آن جایی ندارد؟ جنگی آنچنان مهیب که دهها هزار از شهدایش بی‌گمان قربانی تنگدستی کشور در امکانات و تسلیحات نظامی گشته‌اند. آیا هیچ حکومتی می‌تواند بعد از این تجربۀ تلخ بیشترین تلاش خود را برای حفظ امنیت کشور، مصروف بر پایی نیروی دفاعی و نظامی خود نکند؟ به هر روی توصیه اجرایی او این است: «ایران در قبال اسراییل باید سیاستی هماهنگ با ترکیه، عربستان و دیگر کشورهای عرب اتخاذ کند.» یعنی اینک و در همین وانفسای بمباران و موشک‌باران مسئولیت حکومت این است و قادر هم هست که رابطه‌ای آن‌چنانی با اردوغان، یکی از مزورترین و بی‌پرنسیپ ترین اعضای ناتو و یا با بن‌سلمانی که اندکی پیش قرارداد تسلیحاتی ۱۴۲ میلیاردی با متحد اصلی تل‌آویو بست و می‌گوید این قرارداد را تا هزار میلیارد دلار هم می‌تواند افزایش بدهد!‌ و افتخار می‌کند که ۲۰۰۰ شغل در کشور «متحد اصلی» ایجاد کرده است؟ هر چند سنتی که از هر دلار این قرارداد به جیب بن‌سلمان برود، در گروی گسترش جنگ‌ها و صادرات تسلیحات نیست؟ و یا رابطه بسازد با «دیگر کشورهای عرب» که هر کدام امیر برگماشتۀ متحد اصلی در آن حکومت می‌کند و با همۀ این‌ها در مقابل اسرائیل؟

رهنمود دوم؛‌ یک اتفاق خوب، اگر بیفتد!

اینجا رفیق فرخ بار دیگر اتهام بی‌پایۀ دشمنان ایران را تکرار می‌کند: « سه دهه مقابلۀ نظامی با اسرائیل» اما پیشنهاد او: «موفقیت مذاکرات ایران و امریکا، لغو تحریم‌ها و تعامل اقتصادی میان دو کشور هم‌چنان از عمده‌ترین نیازهای سیاست خارجی کشور است.» با توصیۀ او که از سر خیرخواهی است کسی نمی تواند مخالف باشد: اصلا ایران سال‌هاست حتا پس از پاره کردن برجام توسط ترامپ، به دنبال مذاکره است و اصولا «مذاکره‌مند» است. مشکل اما آن جای دیگر است. اتفاقاً از دوران رئیسی که وظیفۀ اول و آخر وزیر خارجه مذاکره و تلاش برای جلب دوستی اعراب بود، تا همین دورۀ کوتاه دولت چهاردهم، تلاش ایران ادامه دارد و بعد از پنجمین مذاکرۀ علنی که استیو ویت‌کاف بی‌ادبانه، یک ساعته جلسه را ترک کرد، ایرانیان همینطور به هر در می‌زدند که ببینند کی و کجا مذاکرۀ ششم دست می‌دهد؟ که حملۀ وحشیانۀ حکومت تل‌آویو، علت تأخیر و سردواندن‌های «متحد اصلی» را آشکار کرد. بله، مذاکره زیر فشار جنگ!

رهنمود سوم، و اعلام حقارت‌با‌رترین عنوان برای کشورمان در حین جنگ

راهبرد سوم با توضیح اینکه «نظام سیاسی حاکم بر کشور ما مدت‌هاست به نظامی علیل و درمانده بدل شده است» ناگزیر است تا چارۀ کار را در این لحظۀ بحرانی این‌طور ارائه کند: «مسئولیت اصلی گردانندگان نظام سیاسی در عرصۀ سیاست داخلی راهگشایی برای گفتگوی ملی و سامان‌دهی روند گذار صلح آمیز به نظامی مدرن، مردم بنیاد و منتخب مردم» در یک کلام دعوت از گردانندگان نظام سیاسی که الان باید در مقام فعالان جامعه مدنی ظاهر بشوند.

رهنمود چهارم؛ بر مبنای نگرانی از زیاده روی مخالفان اسرائیل!

او می‌نویسد: «کنشگری مخالفان نظام سیاسی نیز در چشم‌اندازهای پیش روی باید به ابراز انزجار از تجاوز اسراییل به کشور و محکومیت جنایات نتانیاهو محدود نشود». در تکمیل راهبرد عاجل متناسب با شرایط، می‌نویسد: در همین حالی که مسئولان کشور مصروف تعمیر یا تأمین رابطه با اردوغان و بن‌سلمان و اعراب منطقه هستند، کنشگران سیاسی هم باید «به گفت‌وگوی ملی دامن بزنند و برای به‌روزسازی نظام حاکم، و تطبیق آن با نیازهای بنیادین دفاعی، اقتصادی و سیاسی کشور، سمت‌گیری کند.» نیروهای دفاعی و نظامی کشور هم همچنان مواظب باشند که اگر به فکر مقابله به مثل یا اینطور اداها که در جنگ‌ها مرسوم است بیفتند، تهاجم نظامی مرتکب شده اند.

اما آن‌چه به‌ویژه پس از خواندن راهکارها من را به نقد نوشتۀ رفیق عزیزم وادار کرد، بازگشت  بی اختیار به گذشته و  موقعیتی شبیه امروز بود؛ موقعیتی  که ارتش صدام به کشور ما حمله کرد. کشوری انقلاب‌زده که گرفتار ضعف دفاعی تسلیحاتی و اقتصادی و آشفتگی ناشی از انقلاب بود و در مقابلش ارتش صدام که به شهادت بسیاری از نوشته‌های آن روزگار چهارمین ارتش دنیا و اولین ارتش بزرگ عرب بود.(۲)

باری ما بودیم و سازمان بود و فرخ نگهدار که دبیر اولش بود و همۀ اعضا و هواداران را دعوت کرد تا داوطلبانه در آن جنگ نابرابر شرکت کنند! من اسم پسرم را از روی اسم کارگر شهیدی که هوادار سازمان بود، برداشتم. راستی آن سیاست مثل خیلی از کردار گذشته به گفتۀ  بعضی‌ها غلط بود؟ اگر بود که اول نیاز به ادعا و سپس اثبات دارد؛ و اگر که نه، رفیق ما امروز چه می‌گوید!! تفاوت دعوت آن روز و امروز او را چگونه باید تفسیر کرد؟ تفاوت موقعیت کنونی ایران با زمان جنگ هشت ساله در چیست؟ ایرانی که در همین ایام ۲ میلیارد دلار پهبادهای ساخت خودش را  به روسیه به دست آورده، ایرانی که زیرساخت های عریض و طویل نظامی‌اش در سطح ایران بزرگ گسترده اند و همه بومی هستند.

ملیحه محمدی

شنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۴

 

(۱): http://kar-online.com?p=101699

(۲): https://www.britannica.com/place/Iraq/Security

 

 

 

 

 

تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد, ۱۴۰۴ ۲:۱۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. کامران گفت:

    یادآوری جنگ با عراق بسیار به جا است، اما نگاه یکسان به تمامی مراحل ان و تنها دیدن کلیت آن تنها قدری از واقعیت آن را تصویر میکند. شرکت در جنگی نابرابر و دفاع جانانه از میهن هم ادعایی درست و هم قابل اثبات است، این روند تا آزادی خرمشهر جای هیچ تردیدی ندارد و نداشت آنجا که پیروزی با سری برافراخته در جنگی نابرابر را امکان پذیر میکرد. اما ادامه هشت ساله آن با گفتن راه قدس از کربلا میگذرد و یا صدام باید برود، آنرا به جام زهری تبدیل که هیچ نشانی از پیروزی در آن وجود نداشت. در خطا در ادامه جنگ هم ادعا وجود دارد و هم قابل اثبات است

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!

در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هم‌اینک نیز با توجه به روبه‌رو شدن کشور با یک تجاوز نظامی می‌توان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، می‌توانند در پایداری خواست‌های مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.

ادامه »

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »

نمایش در مونیخ؛ کدام مردم؟ کدام دموکراسی؟

چگونه کسانی که خود را مدافع این مردم می‌دانند، می‌توانند بر این خواست آشکار چشم ببندند؟ مگر نشنیده‌اند فریادهای پی‌درپی: «نه به جنگ»، «نه به سلطه‌ی بیگانه»، «نه به دخالت خارجی» و «آری به حاکمیت ملی» را؟ این صدای نسلی است که دیگر فریب نمی‌خورد و کوتاه نمی‌آید؛ نسلی که می‌خواهد خود، سرنوشت خویش را بنویسد.

مطالعه »

طلوع یک ستاره: صعود تاریخی فوتبال زنان ایران به جام ملت‌های آسیا

این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیت‌ها و نابرابری‌هاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌درخشند و جهانیان را به تحسین وامی‌دارند.

مطالعه »
بیانیه ها

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!

در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هم‌اینک نیز با توجه به روبه‌رو شدن کشور با یک تجاوز نظامی می‌توان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، می‌توانند در پایداری خواست‌های مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.

مطالعه »
پيام ها

طنین صدای شاد و مهربان رفیق قدرت امیری کلهر در گوش جان ما ماندگار است!

قدرت در آخرین تماس‌های تلفنی که با یاران و دوستان داشت، هنوز مالامال از امید به زندگی بود و شور آفرینش؛ از زندگی و فردایی که خواهد آمد گفت و از امید دیدار. اما دریغا میسر نشد که این دیدارها تازه شود. و او رفت و ما را با غم کوچ نابه‌هنگامش برای همیشه به جای گذاشت.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

از نقد سلطنت تا زانو زدن بر آستانهٔ شاهزاده!

مونیخ: مناسک بیعت و مردی که رهبر نیست

هیس! زنان سخن می‌گویند.

پزشکیان و دامنه گفتگو با مخالفان

طنین صدای شاد و مهربان رفیق قدرت امیری کلهر در گوش جان ما ماندگار است!

شاه‌الهی و حزب‌الهی؛ دو روایت از یک بیماری