شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۶

شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۶

مردم عامل اصلی در امنیت وطن هستند- تجربه و برداشتی از جنگ دوازده روزه
مردم نشان دادند که وطن خود را دوست دارند و حاضرند برای بقای میهن، حتی از جان خود نیز بگذرند و با تمام مشکلات بسازند ولی با دشمن و خائنان...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
جهان تاریک است
گوشهایتان را مهر و موم کردید!؟- صدای مردم را نشنیدید!- از شما کاری ساخته نیست!- خیلی کارها کردید!- اما از بهار بویی نبردید- از شکفتن گلها در دامنه هایِ فلات-...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
به امید پیروزی نه در جنگ که بر جنگ
مادران صلح ایران ضمن محکومیت اقدامات غیر انسانی اسراییل، از جنابعالی به‌عنوان ریاست قوۀ قضاییه مصرانه تقاضا دارند در این شرایط بحرانی بنا بر اصل مدارا با رعایت عدل و...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مادران صلح ایران
نویسنده: مادران صلح ایران
بیانیۀ کانون نویسندگان ایران در بارۀ آنچه بر زندان اوین رفت
کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم‌کردن حملۀ تجاوزگرانه و جنایتکارانۀ رژیم اسراییل به ایران به‌طور عام و به زندان اوین به‌طور خاص و ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت نامعلوم همۀ...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
خاموشی صدای پیکارگر پرشور آرمان‌های چپ، در سوگ محمدتقی برومند (ب. کیوان)
او هرگز از آرمان‌های سوسیالیستی و اندیشه‌های چپ دست نکشید، و تا واپسین سال‌های عمر، به‌طور پیوسته به ترجمه، نگارش و پژوهش‌های نظری پرداخت. با اندوهی ژرف، درگذشت این انسان...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
مهدی معتمدی‌‏مهر، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: ترکیب برنده؛ همبستگی ملی و توان نظامی
عملاً دسته‌بندی‌های قبلی مانند اصلاح‌طلب و محافظه‌کار و برانداز، جای خود را به دو جریان کلان «جبهه وطنی» و «جبهه ضدوطنی» داد. جبهه وطنی اعم از نیروهای اصلاح‌طلب و محافظه‌کار...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
زنانی که با بمب آزاد نشدند!
یکی از خشونت‌بارترین رهبران نظامی جهان، بنیامین نتانیاهو، با استناد به‌نام مهسا امینی و شعار «زن، زندگی، آزادی»، تلاش می‌کند حمله‌ خود به ایران را با رنگ و بوی عدالت‌خواهی...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: الهه محمدی
نویسنده: الهه محمدی

مردم عامل اصلی در امنیت وطن هستند- تجربه و برداشتی از جنگ دوازده روزه

مردم نشان دادند که وطن خود را دوست دارند و حاضرند برای بقای میهن، حتی از جان خود نیز بگذرند و با تمام مشکلات بسازند ولی با دشمن و خائنان به وطن همکاری نکنند. ولی آیا می‌توان پذیرفت که برای همیشه می‌شود بدون توجه به خواسته‌های‌شان در زمینه‌های مختلف، آن‌ها را در مقام حامیان خود در تقابل با دشمن دید؟

طی هفته‌های گذشته، برخلاف دیدگاه بسیاری از تحلیل‌گران که امکان بروز جنگ را در شرایط وجود مذاکرات بین ایران و آمریکا دور از ذهن می‌دانستند، دیدیم که این جنگ با تهاجم رژیم اشغالگر اسرائیل و با تکیه بر برتری نظامی و تکنولوژیکی که عمدتاً بوسیله سلاح‌های پیشرفتۀ آمریکایی به وقوع پیوست آغاز شد. طی آن، اسرائیل با ترور مقامات ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای و در عین حال بسیاری از غیرنظامیان، خط بطلانی بر مذاکرات در حال انجام بین دولت ترامپ و هیئت دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی کشید و سعی کرد با ایجاد جو هراس و وحشت از یک‌طرف، و از طرف دیگر با چهره‌ای انسان‌دوستانه، خود را حامی مردم ایران در براندازی حکومت نشان دهد.

اینکه چرا و چگونه ترامپ و دولت آمریکا به وی چراغ سبز نشان دادند و دست نتانیاهو را برای این تجاوز ددمنشانه باز گذاشتند، و همچون اسلاف خود حمایت همه‌جانبه از آن رژیم را مطرح نمودند، خود جای بحثی دیگر است. به‌ویژه اینکه آیا ترامپ و نمایندگان وی در مذاکرات به دنبال هدفی دیگر، و به عبارتی خریدن زمان برای تدارک حمله و… بودند و نقش آمریکا در این حملات و اهداف و استراتژی آن‌ها، باز هم جای بحث دارد و تحلیلی همه‌جانبه را می‌طلبد.

آنچه در این دوازده روز جنگ صورت گرفت، و اینکه علاوه بر دفاع موشکی ایران که تا حد زیادی ضربه‌پذیری رژیم اسرائیل را نشان داد و افسانۀ گنبد آهنین را زیر سوال برد، نقش مردم ایران بود که بار دیگر این اصل مهم را ثابت نمود که همواره مردم، عامل تعیین‌کننده در سرنوشت جنگ‌ها هستند و هرگاه مردم، مقاومت و همبستگی داشته‌اند، دشمنان ناکام از دستیابی به اهداف خود شده‌اند.

در شرایطی که کشور با تهاجمی همه‌جانبه و بمباران‌های سنگین، به‌ویژه علیه نیروهای نظامی و مدافعان سرزمینی روبه‌رو بود، دیدیم گروهی فرصت‌طلب از جریانات راست و راست افراطی و به‌خصوص طرفداران سلطنت پهلوی، و در رأس آن‌ها رضا پهلوی چگونه کوشیدند از شرایط پیش‌آمده کمال استفاده را ببرند و سعی کنند با توهم براندازی رژیم، مردم را به عرصۀ خیابان‌ها کشانده و آن‌ها را وادار به مقابله با حکومت و نهایتاً سرنگونی آن نمایند.

رضا پهلوی و جریانات واخوردۀ راست افراطی، به‌ویژه در خارج کشور که همواره ادعای حفاظت از تمامیت ارضی را دارند و گاه و بی‌گاه از آن در تقابل با نیروهای ترقی‌خواه که همواره به‌دنبال ساختار فدرالیته و غیرمتمرکز بودن حکومت به‌عنوان ارکان اساسی در دموکراسی آینده هستند، استفاده برده و آن‌ها را تجزیه‌طلب و… معرفی می‌نمایند، نشان دادند که ادعای تمامیت ارضی از طرف این واخوردگان تنها لفاظی‌های رایج در تقابل با نیروهای ترقی‌خواه است و آن‌ها هرگز نه‌تنها به تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور اعتقاد ندارند، بلکه اگر شرایطی پیش آید که منفعت آن‌ها در تهاجم اجنبی به خاک میهن باشد، به‌راحتی آن را نقض کرده و در کنار دشمنان ایران و ملت ایران قرار می‌گیرند.

این موضوع را ما کاملاً  طی هجوم دوازده‌روزه تجربه کردیم، ولی مهم‌تر از آن، تجربۀ گران‌بهایی بود که ما از مردم دیده و احساس نمودیم. مردم ایران نشان دادند با تمام اختلافات و مشکلاتی که با حکومت دارند، نه‌تنها در شرایط هجوم دشمنان به خاک میهن در کنار مهاجمان قرار نمی‌گیرند، بلکه شدیداً در مقابل آن‌ها خواهند ایستاد و حاضر نیستند هرگز کشور، محل تاخت‌وتاز دشمنان قرار بگیرد.

مردم تنها به جریانات معاند و راست‌های افراطی و شازده پهلوی نه نگفتند، بلکه با درایت تمام، صحنه‌های زیبایی را از همبستگی و اتحاد آفریدند که شاید طی سال‌های گذشته کمتر آن را تجربه کرده بودیم. مردم، حملۀ رژیم اسرائیل و متعاقب آن آمریکا را برخلاف تبلیغات سلطنت‌طلب‌ها و راست‌های افراطی و… حمله به جمهوری اسلامی تلقی نمی‌کردند، بلکه آن را حمله به خاک وطن و ایران می‌دانستند و با نوعی نگرش ناسیونالیستی مترقیانه در مقابل آن موضع گرفتند و تو دهنی محکمی به رضا پهلوی و دیگر افراد و جریان‌هایی که سعی داشتند حمله به خاک میهن و نقض تمامیت ارضی ایران را حمله به رژیم تلقی نموده و تبلیغ کنند، زدند.

مردم به‌خوبی درک کردند در آن شرایط، تنها اتحاد و همبستگی‌شان است که می‌تواند تا حد زیادی دشمن صهیونیستی را ناامید ساخته و گرد یأس را بر اردوی سلطنت‌طلب‌ها بپاشد. رژیم اسرائیل که در روزهای اول و بعد از ضربات اولیه سعی کرد خود را به‌عنوان ناجی ملت جا بزند، کم‌کم فهمید که این مردم برخلاف انتظار آن‌ها، مردمی نیستند که به‌راحتی ننگ همکاری با متجاوز را بپذیرند.

حتی زمانی که شدت بمباران‌ها بیشتر شد، دیدیم که آن هراس‌های اولیه نیز کم‌کم رنگ باخت و کمتر کسی حاضر شد شهر را خالی کند و به جاهای امن‌تر برود. ما دیدیم که در مسیر جاده‌هایی که به شمال کشور و دیگر مناطق امن‌تر می‌رفت، ساکنان‌ محلی با دست‌نوشته‌ها و پلاکاردهایی، مردم را به خانه‌های خود دعوت می‌کردند و بر بسیاری از آن‌ها نوشته شده بود: «مسکن رایگان برای پذیرایی از هم‌وطنان موجود است». ما دیدیم نانواهای مناطق امن‌تر و بعضی نقاط شهر، نان را به‌شکل رایگان به مردم می‌دادند. دیدیم بسیاری از پزشکان آمادگی خود را برای درمان رایگان بیماران و… اعلام می‌نمودند.

اگر بخواهیم یک‌یک این همیاری‌ها را بگوییم، شاید کتابی نوشته شود. این‌ها همه نشان داد که ملت ایران، ملت بزرگی‌ست که هر رژیمی و هر نظامی باید به وجود آن‌ها افتخار کند. این‌جاست که لازم است بدانیم تمام این رویدادها در شرایطی پیش آمده است که کشور با شرایط بغرنج و زخم‌دیده‌ای از تسلط حکومتی استبدادی روبه‌رو بوده و مردم در مبارزات خود همواره به‌دنبال تغییر سیاست‌ها و ساختارها بوده و هستند.

این مردم بارها علیه سیاست‌های غلط حکومت و علیه روش‌های استبدادی آن به میدان آمده و اعتراض خود را مطرح کرده‌اند. شاید طبیعی‌تر و منطقی‌تر این بود که مردم در وضعیت پیش‌آمده توسط تهاجم ددمنشانۀ اسرائیل، اگر نمی‌خواستند با تجاوزگران همراه باشند، حداقل خود را کنار کشیده و بگویند این جنگ ما نیست و جنگ رژیم ایران با رژیم اسرائیل است.

در حالیکه نه‌تنها خود را کنار نکشیدند، بلکه تهاجم اسرائیل را تهاجم دشمنی کینه‌توز به ایران و خاک میهن تلقی کرده و فارغ از اختلافات‌شان با حکومت، با مقاومت و همبستگی خود در مقابل آن ایستادند و گوش به هر نجوای موذیانۀ ناکسان و خائنان به وطن ندادند.

همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد و بارها توسط تحلیل‌گران مترقی گفته شده بود، جنگ نه‌تنها ضربات سختی به قدرت دفاعی کشور و زیرساخت‌های آن می‌زند، بلکه می‌تواند جامعۀ مدنی را نیز به‌شدت تضعیف کرده و افراط‌گری را تشدید نماید.

به‌خصوص بعد از پذیرش آتش‌بس که عمدتاً توسط دولت و به‌ویژه وزارت خارجه اعلام شد، ما شاهد بودیم و هستیم که جریانات تندرو و افراطی بار دیگر قدرت خود را متمرکز نموده و سعی در زیر سوال بردن آتش‌بس و بر طبل جنگ کوبیدن دارند. این جریانات طی روزهای اخیر هرچه بیشتر سعی کردند با انواع و اقسام دخالت‌ها و نادیده‌ گرفتن نقش مردم در عقب‌نشینی اسرائیل از ادامۀ تهاجم و ناامید شدن آن‌ها، و به‌ویژه پیاده‌نظام‌شان یعنی جریانات سلطنت‌طلب و راست، بکوشند تنها مقابلۀ نظامی را مطرح کنند و بگویند این تنها قدرت نظامی و موشک‌های ایران بود که دشمن را مجبور به پذیرش آتش‌بس نموده است.

این روزها می‌بینیم و می‌شنویم که تندروها در مجلس و دیگر نهادهای حکومت و رسانه‌های‌شان باز بر طبل جنگ می‌کوبند و سعی می‌کنند نقش دولت پزشکیان را در پذیرش آتش‌بس زیر سوال برده و اعلام کنند که گویا آتش‌بس یک‌طرفه و تنها توسط دشمن و بر اثر قدرت بازدارندگی ایران صورت گرفته، و به‌نوعی سعی کنند همچنان بر ادامۀ جنگ دامن بزنند. این در حالی‌ست که مردم خشنودی خود را از اتخاذ سیاست عدم ادامۀ جنگ و پذیرش آتش‌بس نشان داده و ابراز می‌کنند. مردم خواهان جنگ نیستند، مردم به‌دنبال برقراری صلح و رسیدن به آرامش می‌باشند.

از این‌رو رفتار جنگ‌طلبانۀ بخشی از حکومت که عمدتاً توسط افراطیون جبهۀ پایداری و تندروها هدایت می‌شود، نه‌تنها به مذاق مردم خوش نمی‌آید بلکه آن را ادامۀ همان سیاست‌های گذشتۀ حکومت و نادیده گرفتن منافع ملی می‌دانند و قطعاً نمی‌توانند با آن همراه باشند. در کنار تندروها و افراطیون جنگ‌طلب که همپوشان با سیاست‌های راست‌گرایان و سلطنت‌طلبان در اپوزیسیون هستند، جریانات متعادل، به‌ویژه در دولت پزشکیان به‌دنبال حل مسائل توسط دیپلماسی و روابط بین‌الملل می‌باشند که قطعاً مورد تایید اکثریت مردم ایران است.

گرچه در زمان وقوع این جنگ، مردم چه به‌دلیل موقع‌شناسی و عدم ضرورت ستیز با حکومت و به‌ویژه نیروهای نظامی، کوشیدند به سهم خود در دفاع از کشور سهیم باشند، ولی این به‌معنی فراموش کردن مشکلات و معضلات مردم در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیست.

امروز بهترین شرایط است که حکومت قدر مردم را دانسته و یک‌بار دیگر بفهمد دکترین واقعی امنیت بدون وجود مردم به‌عنوان پشتیبانان و حافظان اصلی کشور، دکترینی ناکارآمد و ضربه‌پذیر است. هیچ سلاحی، هرچند هم قدرتمند، نمی‌تواند کشور را در مقابل دشمنان نجات داده و ضامن ادامه و بقای حکومت‌ها باشد.

حکومت به‌خوبی باید نقش مردم را در جنگ هشت‌ساله با عراق فهمیده باشد و بداند هرگاه مردم، به‌دلیل سیاست‌ها و روش‌های مستبدانه، نسبت به سرنوشت کشور بی‌تفاوت شوند، زمانی‌ست که ناقوس مرگ حکومت‌ها و سرزمین فرا می‌رسد.

جریانات راست و سلطنت‌طلب کوشیدند مردم را نسبت به تهاجم اسرائیل به خاک وطن بی‌تفاوت کنند و آن را جنگ رژیم با نتانیاهو بدانند. حتی کوشیدند جای متجاوز و مورد تجاوز قرارگرفته را عوض کنند و بگویند دلیل حملۀ اسرائیل، سیاست‌های رژیم و تبلیغات آن در نابودی اسرائیل بوده است.

ولی مردم با شناخت درست از رژیم آپارتاید و جنایتکار اسرائیل، تهاجم آن را تهاجم به ایران و ملت ایران تلقی کردند و سعی کردند در آن شرایط، برخلاف انتظار رضا پهلوی، نه‌تنها علیه حکومت اقدامی نکنند، بلکه تنفر و نفرت خود را نسبت به جریان‌های وابسته و همسو با منافع بیگانگان و به‌ویژه رضا پهلوی به‌عنوان چهره‌ای فرصت‌طلب در خدمت بیگانگان نشان دادند. در برخورد با مردم، و به‌خصوص با کسانی که به‌نوعی دنباله‌رو تبلیغات رضا پهلوی بودند، دیدیم که بسیاری از وی روی‌گردان شده و حتی در مقایسه‌های‌شان، او را در کنار مسعود رجوی که در جنگ ایران و عراق در کنار صدام قرار داشت، می‌دانستند.

اگر بخواهیم تحلیلی واقعی در ارزیابی از برندگان و بازندگان این جنگ داشته باشیم، باید بگوییم آنچه در صحنۀ نظامی پیش آمد، هیچ‌کدام از دو طرف را قدرت مطلق جنگ معرفی نمی‌کند. گرچه اسرائیل با داشتن هواپیماهای پیشرفته و جاسوسان داخلی و… توانست ضربات مهمی وارد کند، ولی قدرت موشکی جمهوری اسلامی نیز توانست تا حد زیادی سیستم دفاعی اسرائیل را زیر سوال برده و نشان داد که برخلاف ادعاهای رایج، کاملاً ضربه‌پذیر است و در آن شرایط اسرائیل متحمل خسارات بسیاری شد.

به‌خصوص با هدف قرار گرفتن پایگاه‌های نظامی که با سانسور شدید رژیم اسرائیل سعی می‌شد نادیده گرفته شوند، بیش از پیش قدرت نظامی اسرائیل به چالش کشیده شد. باید دید اهداف اسرائیل چه بوده است؟ اگر از هدف استراتژیک آن که می‌تواند در بُعدِ وسیع آن‌را در تقابل سیاست‌های امریکا با چین دانسته و زمینه‌سازی برای ایجاد راه جدید هند و اروپایی در مقابل راه ابریشم را یکی از اهداف استراتژیک آن دانست، در بُعدِ منطقه‌ای و تلاش برای رژیم‌چنج و تجزیۀ ایران و تأمین هژمونی منطقه‌ای آن رژیم، از دیگر اهداف آن بود که عمدتاً توسط مردم ایران به شکست انجامید. حتی از نظر نابودی سایت‌های هسته‌ای ایران نیز بنا به ارزیابی‌هایی که توسط تحلیل‌گران حوزه هسته‌ای انجام گرفته، آنچنان تفوقی نداشته و باید گفت حتی پیروز این میدان هم نبوده است.

آنچه می‌توان گفت این‌است‌که بازندۀ اصلی این جنگ و حملۀ نظامی اسرائیل، جریانات راست و سلطنت‌طلب بودند که امیدوار به آن بودند که بتوان با حملۀ نظامی کشوری بیگانه و به میدان کشیدن مردم علیه حکومت به اهداف خود برسند، که نرسیدند. فاز اول سیاست آن‌ها یعنی حملۀ نظامی دشمن انجام شد ولی فاز دوم آن، یعنی استفاده از مردم برای براندازی حکومت، نه تنها صورت نگرفت بلکه به ضد خود تبدیل شد و سلطنت‌طلبان و به‌ویژه شخص رضا پهلوی کاملاً منفور مردم گردیدند.

در واقع برندۀ واقعی مردم بودند که هم در مقابل متجاوز ایستادند و هم دست رد بر سینۀ دشمنان و خائنان وطنی زدند و نشان دادند که اگر خواهان تغییر هستند، هرگز آن‌را با دخالت نظامی بیگانه نمی‌پذیرند و همچنان بر گذار مسالمت‌آمیز و استفاده از مقاومت و نافرمانی اجتماعی و تعمیق و گسترش جنبش‌های اعتراضی تأکید دارند.

نقش مردم به‌عنوان عاملان اصلی امنیت و پایداری یک نظام را نمی‌توان به‌راحتی انکار کرد. حتی نظام‌های توتالیتر نیز سعی می‌کنند از بین مردم برای خود حامیانی دست‌وپا کنند و این‌جور وانمود سازند که این مردم هستند که خواهان این نظام و پایداری آن می‌باشند. آنچه که طی ۴۶ سال گذشته در به‌وجود آمدن وضعیت کنونی و مشکلات عدیده توسط حکومت و به‌خصوص جریانات تندرو و افراطی انجام شده، همواره سعی شده است به نقش مردم و خواست آن‌ها به‌شکلی تبلیغی تکیه شود. بارها دیده‌ایم که حکومت در اجرای سیاست‌های غلط و ضد مردمی‌اش تلاش کرده آن‌را به‌عنوان خواست مردم جا بزند؛ نمونۀ اخیرش در مورد منع سگ‌گردانی بود که حکومت اعلام می‌کرد بنا به خواست مردم این ممنوعیت صورت گرفته است، در حالی‌که اکثر مردم با آن مخالف بوده و هستند.

اینجاست که حکومت‌ها می‌فهمند که نقش مردم تا چه حد در پیشبرد سیاست‌ها و امنیت دخالت دارد و اگر در حکومت اراده‌هایی برای اصلاح امور وجود داشته باشد، نمی‌تواند بدون توجه به خواست مردم باشد. حکومت اگر واقعاً به‌دنبال ایجاد امنیتی پایدار است، باید بتواند رضایت مردم را جلب نموده و سعی کند شکاف عمیق به‌وجود آمده بین خود و مردم را پُر نماید.

این مهم بدون توجه و برآورده کردن خواسته‌های به‌حق مردم امکان‌پذیر نیست. مردم در شرایط دشوار که حتی می‌توانست زمینه‌های اسقاط حکومت را در پی داشته باشد، با روشن‌بینی سعی بر نفی سیستم نکردند. آن‌ها به‌خوبی و با تجربۀ به‌دست‌آمده از کشورهای منطقه فهمیدند حذف سیستم در این شرایط می‌تواند کشور را به مسیر هرج‌ومرج و تلاشی و حتی تجزیه وارد کند. آن‌ها با دست رد زدن به سینۀ براندازان، عملاً موجبات استواری نظام را در این شرایط فراهم کردند ولی این رفتار ممکن است دائمی نباشد.

اگر حکومت نتواند رضایت مردم را که باید با برآورده کردن خواسته‌های‌شان همراه باشد جلب کند، مطمئناً اگر نگوییم بار دیگر در صورت بروز اتفاقی مانند جنگ به خیابان‌ها نریزند، ولی می‌توانند بی‌تفاوت باشند و با نظارۀ منفعلانه حکومت را با خطر روبه‌رو نمایند. مردم در مدت بمباران‌ها و جنگ دوازده‌روزه نه تنها منفعلانه برخورد نکردند بلکه علناً و عملاً حمایت خود را از نیروهای نظامی در تقابل با دشمن نشان دادند و همبستگی و اتحادشان را به رخ کشیدند. آن‌ها در تقابل با مشتی خائن، عملاً مخالفت و نفرت‌شان را بروز دادند.

وقتی به شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که فضای این رسانه‌ها کاملاً منعکس‌کنندۀ تقابل مردم با رژیم صهیونیستی و عوامل داخلی و خارجی آن‌ها بود. در آن شرایط، مردم هوشیارانه حرکات مشکوک را به نیروهای امنیتی گزارش می‌کردند و دیدیم تحت همین گزارشات بود که بعضی عوامل داخلی شناسایی و دستگیر شدند. گرچه پیامد منفی هم داشت و به‌جز معدود افرادی که واقعاً در تهاجم دشمن نقش داشتند، بسیاری هم صرفاً به‌دلیل ناآگاهی و یا گذاشتن یک استوری در فضای مجازی دستگیر شدند.

شرایط پیش‌آمده تا حد زیادی باعث تقویت جریانات تندرو و افراطی هم گردیده است. با وجود اینکه دولت به‌خوبی پی به نقش مردم برده و می‌داند اکثریت مردم خواهان صلح و پرهیز از جنگ هستند، می‌بایست با تکیه بر این خواست مردم علیه جریانات تندرو و جنگ‌طلب اقدام کند و نگذارد با تبلیغات و گفتار و کردار خود مسیر صلح را مخدوش نمایند. دولت باید در طرد این عناصر و بستن و حذف آن‌ها در عرصۀ سیاسی و به‌خصوص تصمیم‌گیری بکوشد.

دولت باید سعی کند در این شرایط علیه مشکلات مردم، به‌خصوص مسئلۀ معیشت و جلوگیری از گرانی و بیکاری، اقدامات لازم را انجام دهد و نگذارد به بهانۀ شرایط جنگی فشار بیشتری بر مردم وارد آید. رفع موانع فیلترینگ و تلاش برای ایجاد جوی نسبتاً آزاد و جلوگیری از اجحاف به زندانیان و آزادی زندانیان سیاسی، به‌عنوان مطالبات به‌حق مردم باید مورد توجه قرار بگیرد. در روند حل این مشکلات است که فاصله بین حکومت و مردم کم می‌شود و می‌توان امید داشت طی پروسه‌ای نه چندان طولانی شرایط برای گذار تدریجی به سمت دموکراسی فراهم گردد. نظام و سیستم اگر به‌دنبال پایداری و ماندگاری است، باید بداند که بدون جلب رضایت مردم این امر امکان‌پذیر نیست.

شرایط پیش‌آمده نباید به گونه‌ای تفسیر شود که حکومت فکر کند می‌تواند با سرکوب و اتکا به قدرت آن خود را حفظ نماید. حکومت باید نسبت به سیاست‌های غلط خود که طی سال‌ها نتایج وخیمی به‌بار آورده، تجدیدنظر کرده و عقب‌نشینی نماید. در بُعد ِکلان آن باید شرایط را برای گذار با برگزاری رفراندم و تغییر قانون اساسی فراهم نماید. قطعاً این مردم با تمام حس میهن‌دوستی، برای همیشه تحمل استبداد و فشار را نخواهند داشت و ممکن است در شرایطی دیگر، به گونه‌ای دیگر رفتار کنند که آن‌وقت باید آن‌را نتیجه عدم اصلاح و تغییرپذیری حکومت و اصرار به روش سرکوب دانست. مردم خواهان اقدامات عملی و اساسی هستند. آن‌ها نشان دادند که اسیر اغواگری دشمنان نخواهند شد ولی توقع دارند که دولت و حکومت، اگر خواهان ادامه حیات هستند، می‌بایست تغییر روش داده و به نقش مردم در اداره و امنیت کشور توجه کنند.

حکومت باید قوانین مسکوت‌مانده در قانون اساسی را به عرصۀ اجرا بکشاند. حق مردم در ادارۀ کشور و انتخابات آزاد و حق اعتراض و … باید به‌رسمیت شناخته شود. باید حقوق ضایع‌شده مردم در زمینۀ آزادی‌های فردی و اجتماعی به آن‌ها بازگردانده شود. باید دست مفسدان و آقازاده‌ها در اموال عمومی که متعلق به ملت است بریده شود.

حکومت باید بداند عاملان نفوذ در بین قدرتمندان و کسانی‌ست که دست ناحق بر منابع ملی دراز کرده‌اند. آن‌ها هستند که به‌خاطر منافع خود دست به هر خیانتی می‌زنند. اگر کولبری نادانسته باری را منتقل کرده که زمینه‌های تهاجم به کشور را ایجاد نموده، آن‌قدر اهمیت ندارد که در بالاترین رده‌های حکمرانی، حضور جاسوسان و عوامل بیگانه در لباس دوست وجود دارند و دارای اهمیت هستند.

اگر حکومت نتواند و یا نخواهد به خواسته‌های مردم توجه کند و تنها در حرف به تجلیل از آن‌ها بپردازد، مطمئناً بیش از اینکه مردم لطمه ببینند، خودش دچار ضرر خواهد شد و باید گفت برای همیشه در به یک پاشنه نمی‌چرخد و عدم رسیدگی به خواست مردم، شرایط را برای رسانه‌های دشمنان این آب و خاک فراهم می‌سازد که بتوانند ذهن مردم را به سمت براندازی و سقوط حکومت راهنما شوند.

مردم نشان دادند که وطن خود را دوست دارند و حاضرند برای بقای میهن، حتی از جان خود نیز بگذرند و با تمام مشکلات بسازند ولی با دشمن و خائنان به وطن همکاری نکنند. ولی آیا می‌توان پذیرفت که برای همیشه می‌شود بدون توجه به خواسته‌های‌شان در زمینه‌های مختلف، آن‌ها را در مقام حامیان خود در تقابل با دشمن دید؟

به امید روزی که حکومت تجربۀ جنگ اخیر را به‌خوبی درک کند و بفهمد که مردم عامل اصلی امنیت و پایداری کشور هستند و باید سعی نمود با برآوردن خواسته‌های بحق‌شان در تمام زمینه‌ها، رضایت آن‌ها را جلب کرده و بدانند هیچ اسلحه‌ای نمی‌تواند در مقابل اراده و قدرت مردم کارساز باشد.

تاریخ انتشار : ۱۴ تیر, ۱۴۰۴ ۳:۱۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مردم عامل اصلی در امنیت وطن هستند- تجربه و برداشتی از جنگ دوازده روزه

جهان تاریک است

به امید پیروزی نه در جنگ که بر جنگ

بیانیۀ کانون نویسندگان ایران در بارۀ آنچه بر زندان اوین رفت

خاموشی صدای پیکارگر پرشور آرمان‌های چپ، در سوگ محمدتقی برومند (ب. کیوان)

مهدی معتمدی‌‏مهر، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: ترکیب برنده؛ همبستگی ملی و توان نظامی