سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۲۸ آبان, ۱۴۰۴ ۱۳:۱۴

چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۴

ایران پس از ۱۲ روز
 هرچه اوضاع در بالا ناامیدکننده است، در پایین نشانه‌های امیدواری فراوان دیده می‌شود. به نظر من به‌رغم جهل و جمود در حکومت، تحولات ژرف و گسترده‌ای در جامعه جریان دارد....
۲۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مصطفی تاجزاده
نویسنده: مصطفی تاجزاده
«لبخند» هم طبقاتی شد!
«نمی‌توانم از شکم زن و بچه‌ام بزنم، نان و غذا نخرم که دندان‌هایم را درست کنم؛ حتی نتوانستم یک دست دندان مصنوعی بگذارم، چون بیمه دندان مصنوعی را قبول نمی‌کند
۲۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
چشم‌انداز تحولات آینده در تولید و ساختار اقتصادی در پرتو انقلاب دیجیتال و هوش مصنوعی
هوش مصنوعی ذاتاً نه عادل است و نه ظالم؛ این جهت‌گیری سیاسی و اجتماعی ماست که آن را شکل می‌دهد. آیندهٔ هوش مصنوعی از پیش تعیین‌شده نیست؛ بلکه ساختنی است.
۲۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجید عبدالرحیم‌پور
نویسنده: مجید عبدالرحیم‌پور
تلخ از من می گذرد!
اندوهِ من چه خواهد کرد؟ آنگاه که دردی جان‌کاه، چون شوکرانی تلخ، از شریانم می‌گذرد… خنده، در لبانم مرده است— بر کدام جنازه می‌گریم؟ زاری‌ست در این فلاتِ رو به...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران: پاسخِ کار علمی و فرهنگی، سرکوب و پیگرد نیست
در جامعه پرتنوع و با سنت فرهنگی و سیاسی ایرانی نمی‌توان با محرومیت و بازداشت و زندان، کشوری نیرومند با مردمانی متحد داشت. ایدئولوژی تمامیت خواهانه دینی بر تن این...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
به یاد دکتر فیروز آقازاده
"فیروز" رفت. نسل "فیروز"ها همه در سنین بالای شصت، بلکه اوایل هفتاد سالگی قرار دارند. صدها "فیروز" دیگر در سکوت کامل سیاسی از میان ما رفته‌اند. نگذاریم مرگ "فیروز"های دیگر...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دنیز ایشچی
نویسنده: دنیز ایشچی
آیا هر جنبشی می‌تواند همگانی شود و تغییر در وضع موجود را ممکن سازد؟ 
 با غنیمت شمردن فرصت‌ها و موقعیت شناسی‌، و باقی ماندن حقوقی مستمر در صحنه‌های گوناگون، می‌توانیم وطن خویش را مجهز به حاکمیت جمعی خویش سازیم و آبادانی‌ و رشد را...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید رفیع
نویسنده: حمید رفیع

مرگ سمیه رشیدی یادآور قتل‌های خاموش زندانیان سیاسی و فعالان کارگری است

مرگ سمیه نه یک حادثه بود و نه اتفاقی ناگهانی، بلکه نتیجۀ مستقیم بی‌توجهی عامدانه، سیاست‌های سرکوبگرانه و ساختار غیرانسانی قوۀ قضاییه و نظام زندان‌ها است.

 

گروه کارگری سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت) ، با آگاهی کامل از بی‌توجهی سیستماتیک و نقض آشکار حقوق زندانیان سیاسی، از جمله فعالان کارگری، مرگ سمیه رشیدی را به شدت محکوم می‌کند. مرگ او نه یک حادثه بود و نه اتفاقی ناگهانی، بلکه نتیجۀ مستقیم بی‌توجهی عامدانه، سیاست‌های سرکوبگرانه و ساختار غیرانسانی قوۀ قضاییه و نظام زندان‌ها است.

سمیه رشیدی، زن کارگر ۴۲ ساله، از بطن طبقه کارگر ایران برخاسته بود. سال‌ها از طریق کارگری زندگی خود و خانواده‌اش را اداره می‌کرد. سمیه قلبی داشت که برای آزادی، عدالت و حق اعتراض می‌تپید. او در اردیبهشت ۱۴۰۴، به جرم شعارنویسی در محلۀ جوادیه تهران بازداشت و روانه زندان گردید. برای آزادی سمیه وثیقۀ سنگینی تعیین شده بود.

سمیه را به دلیل ناتوانی در تامین وثیقه، علیرغم بیماری در زندان نگه داشتند. مسئولان قضایی و مسئولان زندان با علم کامل به وضعیت جسمی سمیه، نه برای درمانش اقدام کردند و نه حاضر شدند آزادش کنند که سمیه و خانواده‌اش بتوانند پیگیر درمان و مراقبت‌های پزشکی باشند.

از زمان ورود به زندان، ، سمیه اعلام کرده بود که دچار بیماری صرع و تشنج است و حتی بازپرس نیز از وضعیت او مطلع بود. در طول مدت حبس، او چندین بار توسط پزشکان عمومی و متخصص مغز و اعصاب معاینه و بیماری‌اش تایید شد. سمیه چندین بار در زندان‌های اوین و قرچک دچار تشنج شده و حالش روز به روز بدتر می‌شد. با وجود هشدارهای هم‌بندی‌های سمیه و درخواست‌های مکرر برای انتقالش به بیمارستان، مسئولان زندان برای درمانش اقدام نکردند و تنها بعد از به کما رفتنش، از طریق فوریت‌های پزشکی او را به بیمارستان انتقال دادند. اما متاسفانه دیگر دیر شده بود و سمیه زمانی به بیمارستان رسید که میزان هوشیاری‌اش به پنج رسیده بود. سمیه چند روز در این حال در کما ماند. حتی در آن شرایط هم آزادش نکردند و نهایتاً به عنوان زندانی بر روی تخت بیمارستان جان باخت. جلوگیری از این مرگ دلخراش برای مسئولان قوۀ قضاییه امکان‌پذیر بود، اما بی‌توجهی، ساختار و نگاه غیرانسانی نهادینه شده در قوۀ قضاییه، منجر به مرگ او شد..

مسئولان زندان، علیرغم روشن بودن پروندۀ پزشکی سمیه، او را با به داشتن اعتیاد متهم کرده و یا به او اتهام تمارض می‌زدند. اما ۴۵ زندانی زن سیاسی در زندان قرچک شهادت داده‌اند که سمیه نه به مواد مخدر اعتیاد داشت، نه از بیماری روانی رنج می‌برد، و تا آخرین لحظه سرشار از امید به زندگی و آزادی بود. علی شریف‌زاده اردکانی، نیز اعلام کرده است که حاضر است وکالت خانواده داغدار سمیه را برای شکایت از مسئولان زندان بر عهده گیرد.

همان‌طور که هم‌بندی‌های سمیه اعلام کرده‌اند، ما نیز مسئولیت مستقیم مرگ سمیه رشیدی را بر عهدۀ حکومت جمهوری اسلامی، قوۀ قضاییه و سازمان زندان‌ها می‌دانیم.

مرگ سمیه رشیدی یادآور قتل‌های خاموشی است که طی سال‌های طولانی علیه فعالان سیاسی و کارگری اتفاق افتاده است. از جمله قربانیان می‌توان به بکتاش آبتین، ستار بهشتی و زهرا کاظمی اشاره کرد که تنها نمونه‌های انگشت‌شماری از چنین مرگ‌هایی در زندان‌اند. مرگ سمیه نه یک اتفاق منفرد، بلکه بخشی از الگوی سرکوب برای حذف مخالفان سیاسی، اجتماعی، صنفی و قتل خاموش زندانیان سیاسی است..
سیستم قضایی و زندان‌ها در ایران، به ویژه در زندان قرچک، با بی‌توجهی به حقوق اولیۀ انسانی و محروم کردن زندانیان از درمان، مسئول مرگ‌های اجتناب‌پذیرند. مرگ سمیه رشیدی نمونه‌ای روشن از نقض حقوق بشر، محرومیت از حق درمان و سرکوب فعالین صنفی،اجتماعی، سیاسی و کارگری است. هدف از چنین رویکردی بالا بردن هزینۀ کنش‌گری صنفی، سیاسی و اجتماعی و ایجاد ترس و ناامیدی در میان فعالین سیاسی، اجتماعی و صنفی است.

سمیه رشیدی نه تنها یک زندانی سیاسی، بلکه نماد مقاومت و ایستادگی زنان و کارگران بود. سمیه رفت، اما نام، یاد و فریادش برای آزادی و عدالت اجتماعی همیشه زنده خواهد بود.

گروه کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) این مرگ را هشداری جدی به جامعه و حکومت تلقی می‌کند. این اولین مرگ یک زندانی در اثر بی‌توجهی حکومت کلیددار زندان نیست. رعایت نکردن حقوق اولیه و انسانی زندانی تکرار دوبارۀ چنین فجایعی در زندان‌های ایران را به دنبال خواهد داشت. مسئولیت جان و مال زندانی با هر اتهامی، با حکومتی است که او را دستگیر و زندانی کرده است. حتی بر مبنای قوانین جمهوری اسلامی، مسئولیت حفظ جان زندانی بر عهدۀ سازمان زندان‌هاست و بروز هر تخلفی در این زمینه، باید منجر به پیگرد قانونی بشود. اما قوۀ قضاییۀ ایران نشان داده که نه تنها در این زمینه به وظیفۀ خود عمل نمی‌کند، بلکه به شکل غیرقانونی حقوق اولیۀ زندانی را زیر پا گذاشته و با به بازی گرفتن جان زندانیان در بند، هر روز فاجعه‌ای غیرقابل جبران می‌‌آفریند.

 

شنبه ۵ مهر ۱۴۰۴ (۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵میلادی)

گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

تاریخ انتشار : ۵ مهر, ۱۴۰۴ ۴:۵۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

ایران پس از ۱۲ روز

«لبخند» هم طبقاتی شد!

چشم‌انداز تحولات آینده در تولید و ساختار اقتصادی در پرتو انقلاب دیجیتال و هوش مصنوعی

تلخ از من می گذرد!

اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران: پاسخِ کار علمی و فرهنگی، سرکوب و پیگرد نیست

به یاد دکتر فیروز آقازاده