سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۲۸ آبان, ۱۴۰۴ ۰۶:۱۷

چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۱۷

ایران پس از ۱۲ روز
 هرچه اوضاع در بالا ناامیدکننده است، در پایین نشانه‌های امیدواری فراوان دیده می‌شود. به نظر من به‌رغم جهل و جمود در حکومت، تحولات ژرف و گسترده‌ای در جامعه جریان دارد....
۲۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مصطفی تاجزاده
نویسنده: مصطفی تاجزاده
«لبخند» هم طبقاتی شد!
«نمی‌توانم از شکم زن و بچه‌ام بزنم، نان و غذا نخرم که دندان‌هایم را درست کنم؛ حتی نتوانستم یک دست دندان مصنوعی بگذارم، چون بیمه دندان مصنوعی را قبول نمی‌کند
۲۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
چشم‌انداز تحولات آینده در تولید و ساختار اقتصادی در پرتو انقلاب دیجیتال و هوش مصنوعی
هوش مصنوعی ذاتاً نه عادل است و نه ظالم؛ این جهت‌گیری سیاسی و اجتماعی ماست که آن را شکل می‌دهد. آیندهٔ هوش مصنوعی از پیش تعیین‌شده نیست؛ بلکه ساختنی است.
۲۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجید عبدالرحیم‌پور
نویسنده: مجید عبدالرحیم‌پور
تلخ از من می گذرد!
اندوهِ من چه خواهد کرد؟ آنگاه که دردی جان‌کاه، چون شوکرانی تلخ، از شریانم می‌گذرد… خنده، در لبانم مرده است— بر کدام جنازه می‌گریم؟ زاری‌ست در این فلاتِ رو به...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران: پاسخِ کار علمی و فرهنگی، سرکوب و پیگرد نیست
در جامعه پرتنوع و با سنت فرهنگی و سیاسی ایرانی نمی‌توان با محرومیت و بازداشت و زندان، کشوری نیرومند با مردمانی متحد داشت. ایدئولوژی تمامیت خواهانه دینی بر تن این...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
به یاد دکتر فیروز آقازاده
"فیروز" رفت. نسل "فیروز"ها همه در سنین بالای شصت، بلکه اوایل هفتاد سالگی قرار دارند. صدها "فیروز" دیگر در سکوت کامل سیاسی از میان ما رفته‌اند. نگذاریم مرگ "فیروز"های دیگر...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دنیز ایشچی
نویسنده: دنیز ایشچی
آیا هر جنبشی می‌تواند همگانی شود و تغییر در وضع موجود را ممکن سازد؟ 
 با غنیمت شمردن فرصت‌ها و موقعیت شناسی‌، و باقی ماندن حقوقی مستمر در صحنه‌های گوناگون، می‌توانیم وطن خویش را مجهز به حاکمیت جمعی خویش سازیم و آبادانی‌ و رشد را...
۲۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید رفیع
نویسنده: حمید رفیع

وقتی ماریا کورینا ماچادو جایزه صلح نوبل را می‌برد، «صلح» معنای خود را از دست داده است.

میشل النر: هر بار که این جایزه به معمار خشونتی که در لباس دیپلماسی پنهان شده اهدا می‌شود، کمیته صلح نوبل به صورت کسانی که واقعاً برای صلح می‌جنگند، پزشکان فلسطینی که اجساد را از زیر آوار بیرون می‌کشند، روزنامه‌نگارانی که جان خود را در غزه به خطر می‌اندازند تا حقیقت را مستند کنند و امدادگران ناوگان سومود که برای شکستن محاصره و رساندن کمک به کودکان گرسنه در غزه، با شجاعت و اعتقاد راسخ، حرکت می‌کنند، تف می‌اندازد!

به نقل از کدپینک  ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵

برگردان به فارسی از گودرز اقتداری

وقتی تیتر خبر «ماریا کورینا ماچادو برنده جایزه نوبل صلح شد» را دیدم، تقریباً به این پوچی خندیدم. اما این کار را نکردم، زیرا هیچ چیز خنده‌داری در مورد پاداش دادن به کسی که سیاست‌هایش این همه رنج به بار آورده است، وجود ندارد. هر کسی که بداند او نماینده چیست، می‌داند که هیچ چیز صلح‌آمیزی در سیاست‌های او وجود ندارد.

اگر این چیزی است که در سال ۲۰۲۵ به عنوان «صلح» محسوب می‌شود، پس خود جایزه تمام ذرات اعتبار خود را از دست داده است. من ونزوئلایی-آمریکایی هستم و دقیقاً می‌دانم ماچادو نماینده چیست.

او چهره خندان ماشین تغییر رژیم واشنگتن، مبلغ شیک تحریم‌ها، خصوصی‌سازی و مداخله خارجی در لباس دموکراسی است.

سیاست‌های ماچادو غرق در خشونت است. او خواستار مداخله خارجی شده است، حتی مستقیماً از بنیامین نتانیاهو، معمار نابودی غزه، درخواست کمک به «آزادسازی» ونزوئلا با بمب‌هایی تحت عنوان «آزادی» کرده است. او خواستار تحریم‌ها شده است، آن شکل خاموش جنگ که اثرات آن – همانطور که مطالعات در لنست و سایر مجلات نشان داده است – بیشتر از جنگ باعث کشته شدن مردم شده و دارو، غذا و انرژی را برای کل جمعیت قطع کرده است.

ماچادو تمام زندگی سیاسی خود را صرف ترویج تفرقه، فرسایش حاکمیت ونزوئلا و انکار حق زندگی با عزت برای مردم آن کرده است.

ماریا کورینا ماچادو واقعاً اینگونه است:

  • او به رهبری کودتای ۲۰۰۲ که به طور موقت یک رئیس جمهور منتخب دموکراتیک را سرنگون کرد، کمک کرد و فرمان کارمونا را امضا کرد که قانون اساسی را پاک نموده و تمام نهادهای عمومی را یک شبه منحل کرد.
  • او دست در دست واشنگتن برای توجیه تغییر رژیم کار کرد و از تریبون خود برای درخواست مداخله نظامی خارجی برای «آزادسازی» ونزوئلا از طریق زور استفاده کرد.
  • او از تهدیدهای دونالد ترامپ مبنی بر حمله و استقرار نیروی دریایی او در کارائیب، نمایشی از قدرت که خطر شعله‌ور شدن جنگ منطقه‌ای را به بهانه «مبارزه با قاچاق مواد مخدر» به همراه دارد، استقبال کرد. در حالی که ترامپ کشتی‌های جنگی می‌فرستاد و دارایی‌ها را مسدود می‌کرد، ماچادو آماده بود تا به عنوان نماینده محلی او خدمت کند و قول می‌داد که حاکمیت ونزوئلا را در سینی نقره‌ای به دست آورد.
  • او برای تحریم‌های ایالات متحده که اقتصاد را خفه می‌کرد، تلاش کرد، در حالی که دقیقاً می‌دانست چه کسی هزینه آن را خواهد پرداخت: فقرا، بیماران، طبقه کارگر.
  • او به ایجاد به اصطلاح «دولت موقت» کمک کرد، یک نمایش عروسکی مورد حمایت واشنگتن که توسط یک «رئیس جمهور» خودخوانده اداره می‌شد و منابع ونزوئلا را در خارج از کشور غارت می‌کرد در حالی که کودکان در داخل گرسنه بودند.
  • او قول می‌دهد که سفارت ونزوئلا در اورشلیم را بازگشایی کند و آشکارا خود را با همان دولت آپارتایدی که بیمارستان‌ها را بمباران می‌کند و آن را دفاع از خود می‌نامد، همسو سازد.
  • اکنون او می‌خواهد نفت، آب و زیرساخت‌های کشور را به شرکت‌های خصوصی واگذار کند. این همان دستورالعملی است که آمریکای لاتین را در دهه ۱۹۹۰ به آزمایشگاه فلاکت‌بار نئولیبرالیسم تبدیل کرد.

ماچادو همچنین یکی از معماران سیاسی «لا سالیدا»، کمپین مخالفان در سال ۲۰۱۴ بود که خواستار تشدید اعتراضات، از جمله تاکتیک‌های گواریمبا، شد. آن اعتراضات، آنطور که مطبوعات خارجی ادعا می‌کردند، «اعتراضات مسالمت‌آمیز» نبودند؛ بلکه موانع سازماندهی‌شده‌ای بودند که برای فلج کردن کشور و سقوط دولت طراحی شده بودند. خیابان‌ها با زباله‌های سوزان و سیم خاردار مسدود شدند، اتوبوس‌های حامل کارگران به آتش کشیده شدند و افرادی که مظنون به چاویستا بودن بودند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و یا کشته شدند. حتی آمبولانس‌ها و پزشکان نیز مورد حمله قرار گرفتند. برخی از تیپ‌های پزشکی کوبایی که برای کمک آمده بودند تقریباً زنده زنده در آتش سوختند. ساختمان‌های عمومی، کامیون‌های غذا و مدارس ویران شدند. تمام محله‌ها در حالی که رهبران مخالفان مانند ماچادو از حاشیه تشویق می‌کردند و آن را «مقاومت» می‌نامیدند، گروگان ترس بودند.

اورلاندو فیگوئرا، در جریان گواریمباس ۲۰۱۷، موج ناآرامی‌های خشونت‌آمیز به رهبری راست افراطی ونزوئلا در خیابان‌های کاراکاس، به قتل رسید.

او «اقدام قاطع» ترامپ علیه آنچه که او «اقدام مجرمانه» می‌نامد را ستایش می‌کند و خود را هم‌سو با همان مردی که کودکان مهاجر را در قفس نگه می‌دارد و خانواده‌ها را زیر نظر اداره پلیس مرزی از هم می‌پاشد معرفی می‌کند، در حالی که مادران ونزوئلایی به دنبال فرزندانشان هستند که توسط سیاست‌های مهاجرتی ایالات متحده ناپدید شده‌اند.

ماچادو نماد صلح یا پیشرفت نیست. او بخشی از یک اتحاد جهانی بین فاشیسم، صهیونیسم و ​​​​نئولیبرالیسم است، محوری که سلطه را به زبان دموکراسی و صلح توجیه می‌کند. در ونزوئلا، این اتحاد به معنای کودتا، تحریم و خصوصی‌سازی بوده است. در غزه، به معنای نسل‌کشی و محو یک ملت است. ایدئولوژی یکسان است: اعتقاد به اینکه برخی از جان‌ها یکبار مصرف هستند، حاکمیت قابل مذاکره است و خشونت را می‌توان به عنوان نظم فروخت و ستایش کرد.

اگر هنری کیسینجر می‌تواند جایزه صلح را ببرد، چرا ماریا کورینا ماچادو نتواند؟ شاید سال آینده یکی را به بنیاد بشردوستانه غزه به خاطر «شفقت در زیر اشغال» بدهند.

هر بار که این جایزه به معمار خشونتی که در لباس دیپلماسی پنهان شده اهدا می‌شود، کمیته صلح نوبل به صورت کسانی که واقعاً برای صلح می‌جنگند، پزشکان فلسطینی که اجساد را از زیر آوار بیرون می‌کشند، روزنامه‌نگارانی که جان خود را در غزه به خطر می‌اندازند تا حقیقت را مستند کنند و امدادگران ناوگان سومود که برای شکستن محاصره و رساندن کمک به کودکان گرسنه در غزه، با شجاعت و اعتقاد راسخ، حرکت می‌کنند، تف می‌اندازد!

 

ناوگان سومود، یک ماموریت غیرنظامی که برای شکستن محاصره غزه و رساندن کمک‌های بشردوستانه در حال حرکت است. شجاعتی که واقعاً شایسته جایزه صلح است.

 

اما صلح واقعی در اتاق‌های هیئت مدیره قابل مذاکره نیست و یا روی صحنه اعطا نمی‌شود. صلح واقعی توسط زنانی که در طول محاصره شبکه‌های غذایی را سازماندهی می‌کنند، توسط جوامع بومی که از استخراج رودخانه‌ها جلوگیری می‌کنند، توسط کارگرانی که از گرسنگی کشیدن برای اطاعت خودداری می‌کنند، توسط مادران ونزوئلایی که برای مطالبه بازگشت کودکانی که تحت سیاست‌های مهاجرتی و پلیس مرزی ایالات متحده دستگیر شده‌اند بسیج می‌شوند و توسط ملت‌هایی که حاکمیت را بر بردگی ترجیح می‌دهند، ساخته می‌شود. این صلحی است که ونزوئلا، کوبا، فلسطین و هر ملتی از جنوب جهان شایسته آن هستند.

به کمیته نوبل بگویید: جایزه صلح متعلق به روزنامه‌نگاران غزه است، نه ماریا کورینا ماچادو!

 

تاریخ انتشار : ۱۹ مهر, ۱۴۰۴ ۶:۵۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

ایران پس از ۱۲ روز

«لبخند» هم طبقاتی شد!

چشم‌انداز تحولات آینده در تولید و ساختار اقتصادی در پرتو انقلاب دیجیتال و هوش مصنوعی

تلخ از من می گذرد!

اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران: پاسخِ کار علمی و فرهنگی، سرکوب و پیگرد نیست

به یاد دکتر فیروز آقازاده