گاهی بعضی خبرها فقط یک رویداد نیستند، بلکه آینهاند؛ آینهای از زخمهای کهنهای که زیر پوست جامعه ماندهاند. انتشار خبر بازداشت یک چهرهی مشهور به اتهام تجاوز، صرفاً یک تیتر خبری نیست؛ نشانهای است از نظامی فرهنگی و حقوقی که سالها خشونت جنسی را در سکوت و انکار پرورده است. پشت این خبر، هزاران زن ایستادهاند که هیچگاه فرصت گفتن نیافتند، یا وقتی گفتند، متهم شدند.
در جامعهای که قربانی هنوز باید خودش را توضیح دهد، عدالت معنایش را از دست میدهد. وقتی در واکنش به خشونت گفته میشود «اگر فلانی لبتر کند، کلی گزینه دارد»، یعنی ذهنیت غالب هنوز درک نکرده که تجاوز نه از میل، بلکه از قدرت میآید؛ نه از تمایل فردی، بلکه از ارادهی سلطه. خشونت جنسی همیشه در پی کنترل بدن و سکوت دیگری است، و این سکوت همان جاییست که سیستم از آن تغذیه میکند.
آمارها سردند اما واقعیتشان سوزان است: نزدیک به یکسوم زنان جهان در طول زندگی خود خشونت جسمی یا جنسی را مواجه شدهاند (۱). در ایران، پژوهشها نشان میدهند بیش از نیمی از زنان نوعی از آزار جنسی را تجربه کردهاند، اما اغلب این موارد هرگز گزارش نمیشوند (۲). ترس از قضاوت، تهدید، شرم فرهنگی و نفوذ اقتصادی یا سیاسی متجاوزان، زنجیرهایی هستند که دهان قربانی را میبندند.
در یکی از تازهترین پروندهها، نام یک بازیگر سرشناس بار دیگر چهرهی نابرابر عدالت را آشکار کرد: زنی که در مسیر همکاری حرفهای قربانی شد و در برابر شهرت و نفوذ متهم تنها ماند. روند رسیدگی به پرونده، با آزادی متهم و خروج بیمانع او از کشور، پرسشهایی جدی دربارهی عدالت و پاسخگویی در اینگونه موارد برانگیخت (۳،۴).
با این حال، در سالهای اخیر صدای برخی زنان شکسته است. آنان با شهامت روایت کردهاند؛ از دردهایشان، از تجاوزهایی که دیده یا شنیدهاند. صدای آنها شاید هنوز لرزان باشد، اما همان لرزش، شکافی است در دیوار ترس. با این همه، نظام حمایتی و قضایی کشور هنوز از این صداها عقب مانده است. نه پناهگاهی امن وجود دارد، نه سازوکار قضاییای که بدون تحقیر و فشار بتوان به آن پناه برد. لایحهی حمایت از زنان در برابر خشونت، که میتوانست بخشی از این خلأ را پر کند، سالهاست میان نهادهای قانونگذاری معلق مانده است (۵).
وقتی زنی پس از خشونت سکوت میکند، سکوتش فریاد جامعهای است که گوش ندارد. و وقتی همین جامعه، بهجای گوش دادن، قضاوت میکند، در واقع از متجاوز محافظت میکند. تجاوز تنها جرم علیه یک فرد نیست؛ خیانتی است به اعتماد اجتماعی. هر بار که صدای زنی در سکوت گم میشود، جامعه ما اندکی بیشتر در تاریکی فرو میرود
امروز شاید تیتر خبر مربوط به چهرهای شناختهشده باشد، اما داستان، تکرار هزاران زن ناشناخته است که هیچ رسانهای نامشان را ننوشت. تا وقتی ساختار قدرت، فرهنگ عمومی و نظام قضایی در برابر خشونت پاسخگو نباشند، این چرخه ادامه خواهد داشت. و آنگاه که دوباره خبر تازهای منتشر شود، باز هم همه شگفتزده خواهند شد، بیآنکه بفهمند خشونت هیچگاه متوقف نشده بود، فقط سکوت کرده بود.
منابع:
- https://www.unwomen.org/en/what-we-do/ending-violence-against-women
- Abbasi E, et al. Sexual Aggression among Women and Men in an Iranian Sample: Prevalence and Correlates. Sex Roles. 2022;87:139–۱۵۳.https://link.springer.com/article/10.1007/s11199-022-01312-2
- «خروج پژمان جمشیدی از کشور قطعا با هماهنگی بوده»/ اگر متهم به تجاوز، به ایران برنگردد، تکلیف پرونده چیست؟ – خبرآنلاین
- ۴ شاکی پرونده پژمان جمشیدی: پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد؛پژمان پیشنهاد۵۰میلیاردی داد که شکایت نکنم/ مادرشاکی: پژمان در دادگاه گفت صیغه محرمیت خوانده – خبرآنلاین
- مروری بر تغییرات اعمال شده بر لایحه منع خشونت علیه زنان طی یک دهه | وکلاپرس




