پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۰

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۰

در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران
ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. آیا انتخاب میان بد...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ياسر ميردامادی
نویسنده: ياسر ميردامادی
اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا
هستهٔ سخت قدرت، بر اساس منافع خود و بر پایهٔ یک خطای محاسباتی رضایت داده است که انتخابات را حداقل نیمه‌رقابتی کند. جامعه زخم‌های عمیقی از سیاست‌های حاکمیت بر روح...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سياوش - ايران
نویسنده: سياوش - ايران
دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»
«ث ژ ت» هرگز خود را در پناهگاه مخفی نکرده است و همواره حتی به قیمت تحمل ضربات شدید مواضع شجاعانه‌ای که لازم بوده را اتخاذ کرده است؛ به عنوان...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
مرتضی میثمی

«یاد یار مهربان»: رفیق مرتضی میثمی

در لونا پارک جلوی باجه به من گفتند خودکشی کرد . هرچه گفتم او اصلا به خودکشی معتقد نبود و این دروغ است ، اصرار که نه همین است و در ادامه برای آنکه خدشه‌ای به قانون‌مند بودن‌شان نیافتد ، توضیح می‌دادند که وقت برای توبه کردن نداشت، کافر از دنیا رفت، پس جایی هم در گورستان مسلمانان ندارد و در بیابان دفن ( احتمالا خاوران) شده است. پرسیدم: کجا بروم تا علت مرگ را بفهمم‌؟ گفتند ما نمی‌دانیم  و ادامه دادند: مگر به حرف ما شک دارید؟ گفتم: حرف‌تان هیچ منطقی ندارد. شما باید حافظ جان زندانی باشید. از پشت دریچه نعره زد: "به مامور دولت افترا می‌زنی؟ یک کلمۀ دیگر حرف بزنی و سئوال کنی ، این‌جا می‌مانی.  برو دیوان عالی قضایی".

مرتضی میثمی، متولد ۱۳۳۰، شاعر، کارگردان و نمایشنامه‌نویس و دبیر دبیرستان‌های تهران در اردیبهشت سال ۱۳۶۳ به اتهام عضویت در سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) دستگیر و روز ۲۵ مرداد همان سال زیر شکنجه در زندان اوین جان باخت. خانواده و نزدیکان رفیق مرتضی را تا ماه‌ها از جان‌باختن  او بی‌خبر نگه داشته بودند و حتی مراجعه‌های مکرر همسر

از راست: زنده‌یاد شیرمحمد درخشنده توماج، ناشناس، زنده‌یاد مرتضی میثمی

برای پیگیری وضعیت او را بی‌پاسخ می‌گذارند.  منیژه ربیعی همسر مرتضی میثمی در شرح یکی از این مراجعه‌ها می‌نویسد:

“بادی که می آمد خاکستر می آورد . نه اشتباه کردم خاکستر بود که می‌وزید. شکوفه‌ها ی اردیبهشتی که پرپر می‌شدند خاکستری بودند . هوا کدر بود. از روزهای پایانی اردیبهشت در انتظار خبری یا تلفنی نشسته بودیم… با خودم قرار داشتم که پایان مرداد به لونا پارک بروم، سه ماه گذشته بود، وقت‌اش بود که ملاقات بدهند. رفتم، جواب گرفتم: این‌جا شخصی با نام مرتضی میثمی نداریم. پرسیدم: مگر او را کشته‌اید؟ گفت: اگر این‌جا بود می‌گفتیم و اگر کشته باشیم از تو و هیچ‌کس دیگر ترسی نداریم ، می‌گفتیم کشتیم شماها کسی نیستید تعدادتان هم کم است، اهمیتی ندارید. تابستان در بی خبری، یاس و هراس و دلهره خبر بد گذشت. دیگر مطمئن بودم خبر تلخی در راه است.”(۱)

در حالی که مرتضی میثمی در ۲۵ مردادماه زیر شکنجه جان باخته بود، خبر کشتنش را در میانۀ مهر به خانواده می‌دهند:

“در میانۀ مهر صبح خانواده‌ام آمدند. به آن‌ها زنگ زده بودند بیایید وسایل‌اش را بگیرید. حرفی ردوبدل نشد. رفتم به همان باجۀ لونا پارک، نامش را گفتم. پلاستیک سیاهی را با فشار از دریچۀ باجه به طرف من فشار داد و گفت: همین! گفتم دو ماه پیش گفتید چنین نامی این‌جا نیست. حالا معلوم شد این‌جا بود و کشتید و به من دروغ گفتید. گفت: ما مسلمانیم، دروغ نمی‌گوییم. آن روز که آمدی این‌جا نبود و ما نکشتیم خودش مرد. وقت ما را نگیر. پرسیدم: کجا دفنش کردید؟ گفت کافر از دنیا رفت، نمی‌توانستیم کنار مسلمانان دفن کنیم، در بیابانی دفن کردیم. منجمد شده بودم اصلا” قدرت فهم را از دست داده بودم. سرمایی سر کشید و رفتم تا مرز مرگ و یأس. به کیسه زباله که به من دادند نگاه کردم ، همین!(۱)

بعدها روشن شد او در روز بیست و پنج مرداد سال ۶۳ در اوین به قتل رسید و آن روزِ آخر مرداد مرتضی آنجا نبود، در جایی نا مشخص دفن شده بود. این‌ها قصد کشتن او را نداشتند، او در اثر شکنجه مرده بود. آخر این‌ها مسلمان‌اند و دروغ نمی‌گویند”.(۱)

منیژه ربیعی در پیگیری جویا شدن از علت مرگ همسر نوشته است:

در لونا پارک جلوی باجه به من گفتند خودکشی کرد . هرچه گفتم او اصلا به خودکشی معتقد نبود و این دروغ است ، اصرار که نه همین است و در ادامه برای آنکه خدشه‌ای به قانون‌مند بودن‌شان نیافتد ، توضیح می‌دادند که وقت برای توبه کردن نداشت، کافر از دنیا رفت، پس جایی هم در گورستان مسلمانان ندارد و در بیابان دفن ( احتمالا خاوران) شده است. پرسیدم: کجا بروم تا علت مرگ را بفهمم‌؟ گفتند ما نمی‌دانیم  و ادامه دادند: مگر به حرف ما شک دارید؟ گفتم: حرف‌تان هیچ منطقی ندارد. شما باید حافظ جان زندانی باشید. از پشت دریچه نعره زد: “به مامور دولت افترا می‌زنی؟ یک کلمۀ دیگر حرف بزنی و سئوال کنی ، این‌جا می‌مانی.  برو دیوان عالی قضایی”. (۲)

 در بازگشت با خودم تصمیم گرفتم حتما بروم پزشک قانونی و دیوان عالی. چند روز بعد چادری سرم انداختم همراه پدرم رفتیم پزشکی قانونی و گفتم: برای گواهی فوت آمده‌ایم و می‌خواهیم شناسنامه باطل کنیم. پرسیدند کجا درگذشته است؟ پدرم گفت: اوین. دفتری را جلوی‌مان گذاشت با عنوان «متوفیات اوین» و خودش رفت. در آن دفتر  گزارش پزشک قانونی ثبت شده بود. پیش از رفتن  پرسید: کی فوت شد؟ گفتم: گمان‌ام مرداد. گفت: فقط همان ماه را ببین و رفت دنبال کارهایش.از اول مرداد شروع به ورق زدن کردیم. کم کم توجه‌مان جلب شد به محتوای گواهی‌ها ، اسامی نا آشنا اما دلایل مرگ عجیب بود! تا آن‌که نامی آشنا از اقوام پدری‌ام با عنوان رودسری توجه‌مان را جلب کرد. از پدرم پرسیدم: این را می‌شناسید؟ گفت: پسرفلانی بود که مجاهد شد. در گواهی فوت نوشته شده بود: “خودکشی در اثر برخورد سر با رادیاتور شوفاژ!”عجیب بود چگونه آدمی می‌تواند ، چنان سرش را به رادیاتور بکوبد به قصد مرگ وکشته شود. چند ورق دیگر که جلوتر رفتیم متوجه شدیم پزشک قانونی وظیفه داشته است گواهی را به نحوی بنویسد که اشاره‌ای به قاتل نکند و تا جایی که ممکن است مقتول در جایگاه قاتل قرار گیرد. باز هم نام همشهری دیگری توجه‌مان را جلب کرد. علت مرگ این گونه تعریف شده بود: “برخورد با گلوله!” پزشک وظیفه‌شناس این‌بار سنگ تمام گذاشت و نشان داد تعدادی گلولۀ بی‌گناه مانند پروانه پرواز می‌کردند که مقتول که همان قاتل بود خود را به گلوله‌ها کوبید و درگذشت! کارمند سر رسید و دفتر را از ما گرفت و خیلی سریع نام همسرم را پیدا کرد و گواهی  فوت را صادر کرد. علت مرگ: “سکتۀ قلبی!”  باز هم پزشک قانونی وظیفه‌شناس با گواهی خود دست بازجویان اوین را از خون شست”.(۲)

 

بیژن فرزند مرتضی میثمی

بیژن میثمی، فرزند مرتضی میثمی هنرمند، موسیقی‌دان،   آهنگ‌ساز و نوازندۀ سنتور که در کنار کارهای هنری، پژوهش‌هایی نیز در زمینۀ موسیقی اعتراضی دارد، در مقاله‌ای با عنوان «تاثیر واقعۀ سـیاهکل بر موسـیقی موج نو و اعتراضی مردمی ایران» می‌نویسد:

تبعیض و بی‌عدالتی و نبود آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در جامعه ایران در طول تاریخ تکرار شده و هم‌چنان با شدت بیشتری ادامه دارد. بی‌عدالتی، اجحاف در حق مردم همیشه در طول تاریخ ما جاری بوده و در حال حاضر هم هست. وقتی یک کار اعتراضی را در طول دوره‌ای از تاریخ استبدادی و دیکتاتوری می‌شنویم، دیگر این کار نمی‌تواند خاص آن دوره باشد. این مشکلات، همیشه درطول تاریخ تکرار می‌شود، ترانه یا اثر موسیقیایی اجتماعی و اعتراضی نیز در همه‌ی دوران موضوعیت دارد و به همین دلیل ماندگار می‌شود و می‌توان گفت همین راز ماندگاری این ترانه‌ها در تاریخ اجتماعی یک جامعه است. “(۳)

او که خود نیز از خانواده‌ای دادخواه می‌آید و تجربۀ تلخ دستگیری و از دست دادن پدر در پنج سالگی را همراه دارد، موسیقی‌اش تحت تاثیر همین بی‌عدالتی‌ها و نبود آزادی‌های سیاسی قرار دارد و بازتاب جنبش‌های آزادی‌خواهانه و عدالت‌جویانۀ  دهه‌های اخیر ایران در کارهای او به زیبایی تمام مشهود است. بیژن سال‌ها پیش آهنگی ساخت به یاد پدر و با نام «گفت‌وگو با پدر». او در سی‌ونهمین سالگرد جان باختن رفیق مرتضی میثمی، نماهنگ زیبایی با صدای پدر و نوای سنتور تهیه و تولید کرده است.

یاد مرتضی میثمی و تمامی جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعی گرامی و ماندگار است.

زیرنویس: 

(۱) سال‌های تندباد

(۲) فصل‌نامه مروا

(۳) فصل‌نامه مروا زمستان ۱۳۹۹

‏ما تشنه‌ایم و ابر عنایت نمی‌کند / مخمور گشته باده کفایت نمی‌کند

‏از جور آسمان همه سوز است در دلم/ در وی ولی دریغ سرایت نمی‌کند

‏چندان صبور گشته دلم از هجوم شب/ کز کشتن ستاره شکایت نمی‌کند

‏طوفان که در میانه گرداب می‌زند/ این تخته پاره بخت عنایت نمی‌کند

‏و آن مرغ سبزه‌زار در این آشیانه باز/ آیا ز روز شاد حکایت نمی‌کند؟

‏روح بهار می‌دهدم برترین پیام/ جز با حدیث عشق کنایت نمی‌کند

‏می خواندم به شوق نمی‌گویدم به یأس/ با واژه‌های تلخ روایت نمی‌کند

‏گوید که راه سخت همی می‌برد ترا/ جز با شهاب سرخ هدایت نمی‌کند

‏از پنجه‌های ظلم که بر ما کشیده تیغ / همواره روزگار حمایت نمی‌کند

 

 

 

 

 

تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد, ۱۴۰۲ ۸:۲۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!

باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!

ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!

اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا