شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۰

شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۰

بانک آینده؛ میراث الیگارشی مالی و نئولیبرالیسم
بهروز شوقی: هدف از ادغام بانک آینده در بانک ملی چیست؟ در واقع، هدف الیگارش‌های بانکی از این ادغام، انتقال حدود پانصد هزار میلیارد تومان بدهی و زیان انباشته‌ی بانک...
۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز شوقی
نویسنده: بهروز شوقی
توماس مور؛ را هم اعدام کردند؛ بی وجدانا!
پاپ 11 رهبر کاتولیک های جهان 4 قرن بعد توماس مور را شهید و مقدس اعلان نمود. مور در رمان اتوپی خواهان آشنایی با اندیشه فلسفه سیاسی و ارزشهای مکتب...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
فریاد زیر وزنه؛ صدای زنانی که اجازه اعتراض نداشتند
رادیو زمانه: حالا در آخرین رقابت در حالی‌که فدراسیون جمهوری اسلامی برای قهرمانی مردان وزنه بردار پاداش یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی در نظر گرفت، هیچ ورزشکار زنی را...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رادیو زمانە
نویسنده: رادیو زمانە
بیست‌وچهارم اکتبر؛ سالگرد پیمان وستفالن؛ روزی که جهان صاحب دولت‌ـ‌ملت شد!
مرتضی صادقی: تا پیش از وستفالن، قدرت سیاسی در اروپا بر پایه‌ی دین، خاندان یا امپراتوری‌های فراملی سامان می‌یافت. مرزها ناپایدار بودند و مردم وفاداری خود را نه به سرزمین،...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
استراتژی راهبردی کلان ایران در گفتگویی با ولی نصر
ولی نصر: می‌توان گفت که ایران از همان ابتدا برنامه خود را به گونه‌ای دنبال نکرد که به سرعت به بمب برسد، که در واقع به این واقعیت اعتبار می‌بخشد...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان آزاد گودرز اقتداری
نویسنده: برگردان آزاد گودرز اقتداری
درباره بحران محیط زیست و تهدید موجودیت طبیعت ایران، در دفاع از حق حیات انسان و طبیعت ایران
مجامع اسلامی ایرانیان از همه شهروندان، اندیشمندان، فعالان مدنی، کشاورزان، کارگران، معلمان و جوانان آگاه میخواهد در دفاع از حق حیات و طبیعت ایران، صدای خود را بلندتر از همیشه...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
"گذار از کمیت به کیفیت"؛ فاز جدیدی از توسعه اقتصادی در چین؟
حبیب حسینی‌فرد: چرا رشد کمی دیگر اولویت ندارد؟ برای مدت طولانی، پکن در برنامه‌ریزی اقتصادی خود بر رشد کمی تأکید داشت؛ یعنی تمرکز اصلی بر ساخت زیرساخت‌ها و گسترش صنایع...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حبیب حسینی‌فرد
نویسنده: حبیب حسینی‌فرد
مرتضی میثمی

«یاد یار مهربان»: رفیق مرتضی میثمی

در لونا پارک جلوی باجه به من گفتند خودکشی کرد . هرچه گفتم او اصلا به خودکشی معتقد نبود و این دروغ است ، اصرار که نه همین است و در ادامه برای آنکه خدشه‌ای به قانون‌مند بودن‌شان نیافتد ، توضیح می‌دادند که وقت برای توبه کردن نداشت، کافر از دنیا رفت، پس جایی هم در گورستان مسلمانان ندارد و در بیابان دفن ( احتمالا خاوران) شده است. پرسیدم: کجا بروم تا علت مرگ را بفهمم‌؟ گفتند ما نمی‌دانیم  و ادامه دادند: مگر به حرف ما شک دارید؟ گفتم: حرف‌تان هیچ منطقی ندارد. شما باید حافظ جان زندانی باشید. از پشت دریچه نعره زد: "به مامور دولت افترا می‌زنی؟ یک کلمۀ دیگر حرف بزنی و سئوال کنی ، این‌جا می‌مانی.  برو دیوان عالی قضایی".

مرتضی میثمی، متولد ۱۳۳۰، شاعر، کارگردان و نمایشنامه‌نویس و دبیر دبیرستان‌های تهران در اردیبهشت سال ۱۳۶۳ به اتهام عضویت در سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) دستگیر و روز ۲۵ مرداد همان سال زیر شکنجه در زندان اوین جان باخت. خانواده و نزدیکان رفیق مرتضی را تا ماه‌ها از جان‌باختن  او بی‌خبر نگه داشته بودند و حتی مراجعه‌های مکرر همسر

از راست: زنده‌یاد شیرمحمد درخشنده توماج، ناشناس، زنده‌یاد مرتضی میثمی

برای پیگیری وضعیت او را بی‌پاسخ می‌گذارند.  منیژه ربیعی همسر مرتضی میثمی در شرح یکی از این مراجعه‌ها می‌نویسد:

“بادی که می آمد خاکستر می آورد . نه اشتباه کردم خاکستر بود که می‌وزید. شکوفه‌ها ی اردیبهشتی که پرپر می‌شدند خاکستری بودند . هوا کدر بود. از روزهای پایانی اردیبهشت در انتظار خبری یا تلفنی نشسته بودیم… با خودم قرار داشتم که پایان مرداد به لونا پارک بروم، سه ماه گذشته بود، وقت‌اش بود که ملاقات بدهند. رفتم، جواب گرفتم: این‌جا شخصی با نام مرتضی میثمی نداریم. پرسیدم: مگر او را کشته‌اید؟ گفت: اگر این‌جا بود می‌گفتیم و اگر کشته باشیم از تو و هیچ‌کس دیگر ترسی نداریم ، می‌گفتیم کشتیم شماها کسی نیستید تعدادتان هم کم است، اهمیتی ندارید. تابستان در بی خبری، یاس و هراس و دلهره خبر بد گذشت. دیگر مطمئن بودم خبر تلخی در راه است.”(۱)

در حالی که مرتضی میثمی در ۲۵ مردادماه زیر شکنجه جان باخته بود، خبر کشتنش را در میانۀ مهر به خانواده می‌دهند:

“در میانۀ مهر صبح خانواده‌ام آمدند. به آن‌ها زنگ زده بودند بیایید وسایل‌اش را بگیرید. حرفی ردوبدل نشد. رفتم به همان باجۀ لونا پارک، نامش را گفتم. پلاستیک سیاهی را با فشار از دریچۀ باجه به طرف من فشار داد و گفت: همین! گفتم دو ماه پیش گفتید چنین نامی این‌جا نیست. حالا معلوم شد این‌جا بود و کشتید و به من دروغ گفتید. گفت: ما مسلمانیم، دروغ نمی‌گوییم. آن روز که آمدی این‌جا نبود و ما نکشتیم خودش مرد. وقت ما را نگیر. پرسیدم: کجا دفنش کردید؟ گفت کافر از دنیا رفت، نمی‌توانستیم کنار مسلمانان دفن کنیم، در بیابانی دفن کردیم. منجمد شده بودم اصلا” قدرت فهم را از دست داده بودم. سرمایی سر کشید و رفتم تا مرز مرگ و یأس. به کیسه زباله که به من دادند نگاه کردم ، همین!(۱)

بعدها روشن شد او در روز بیست و پنج مرداد سال ۶۳ در اوین به قتل رسید و آن روزِ آخر مرداد مرتضی آنجا نبود، در جایی نا مشخص دفن شده بود. این‌ها قصد کشتن او را نداشتند، او در اثر شکنجه مرده بود. آخر این‌ها مسلمان‌اند و دروغ نمی‌گویند”.(۱)

منیژه ربیعی در پیگیری جویا شدن از علت مرگ همسر نوشته است:

در لونا پارک جلوی باجه به من گفتند خودکشی کرد . هرچه گفتم او اصلا به خودکشی معتقد نبود و این دروغ است ، اصرار که نه همین است و در ادامه برای آنکه خدشه‌ای به قانون‌مند بودن‌شان نیافتد ، توضیح می‌دادند که وقت برای توبه کردن نداشت، کافر از دنیا رفت، پس جایی هم در گورستان مسلمانان ندارد و در بیابان دفن ( احتمالا خاوران) شده است. پرسیدم: کجا بروم تا علت مرگ را بفهمم‌؟ گفتند ما نمی‌دانیم  و ادامه دادند: مگر به حرف ما شک دارید؟ گفتم: حرف‌تان هیچ منطقی ندارد. شما باید حافظ جان زندانی باشید. از پشت دریچه نعره زد: “به مامور دولت افترا می‌زنی؟ یک کلمۀ دیگر حرف بزنی و سئوال کنی ، این‌جا می‌مانی.  برو دیوان عالی قضایی”. (۲)

 در بازگشت با خودم تصمیم گرفتم حتما بروم پزشک قانونی و دیوان عالی. چند روز بعد چادری سرم انداختم همراه پدرم رفتیم پزشکی قانونی و گفتم: برای گواهی فوت آمده‌ایم و می‌خواهیم شناسنامه باطل کنیم. پرسیدند کجا درگذشته است؟ پدرم گفت: اوین. دفتری را جلوی‌مان گذاشت با عنوان «متوفیات اوین» و خودش رفت. در آن دفتر  گزارش پزشک قانونی ثبت شده بود. پیش از رفتن  پرسید: کی فوت شد؟ گفتم: گمان‌ام مرداد. گفت: فقط همان ماه را ببین و رفت دنبال کارهایش.از اول مرداد شروع به ورق زدن کردیم. کم کم توجه‌مان جلب شد به محتوای گواهی‌ها ، اسامی نا آشنا اما دلایل مرگ عجیب بود! تا آن‌که نامی آشنا از اقوام پدری‌ام با عنوان رودسری توجه‌مان را جلب کرد. از پدرم پرسیدم: این را می‌شناسید؟ گفت: پسرفلانی بود که مجاهد شد. در گواهی فوت نوشته شده بود: “خودکشی در اثر برخورد سر با رادیاتور شوفاژ!”عجیب بود چگونه آدمی می‌تواند ، چنان سرش را به رادیاتور بکوبد به قصد مرگ وکشته شود. چند ورق دیگر که جلوتر رفتیم متوجه شدیم پزشک قانونی وظیفه داشته است گواهی را به نحوی بنویسد که اشاره‌ای به قاتل نکند و تا جایی که ممکن است مقتول در جایگاه قاتل قرار گیرد. باز هم نام همشهری دیگری توجه‌مان را جلب کرد. علت مرگ این گونه تعریف شده بود: “برخورد با گلوله!” پزشک وظیفه‌شناس این‌بار سنگ تمام گذاشت و نشان داد تعدادی گلولۀ بی‌گناه مانند پروانه پرواز می‌کردند که مقتول که همان قاتل بود خود را به گلوله‌ها کوبید و درگذشت! کارمند سر رسید و دفتر را از ما گرفت و خیلی سریع نام همسرم را پیدا کرد و گواهی  فوت را صادر کرد. علت مرگ: “سکتۀ قلبی!”  باز هم پزشک قانونی وظیفه‌شناس با گواهی خود دست بازجویان اوین را از خون شست”.(۲)

 

بیژن فرزند مرتضی میثمی

بیژن میثمی، فرزند مرتضی میثمی هنرمند، موسیقی‌دان،   آهنگ‌ساز و نوازندۀ سنتور که در کنار کارهای هنری، پژوهش‌هایی نیز در زمینۀ موسیقی اعتراضی دارد، در مقاله‌ای با عنوان «تاثیر واقعۀ سـیاهکل بر موسـیقی موج نو و اعتراضی مردمی ایران» می‌نویسد:

تبعیض و بی‌عدالتی و نبود آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در جامعه ایران در طول تاریخ تکرار شده و هم‌چنان با شدت بیشتری ادامه دارد. بی‌عدالتی، اجحاف در حق مردم همیشه در طول تاریخ ما جاری بوده و در حال حاضر هم هست. وقتی یک کار اعتراضی را در طول دوره‌ای از تاریخ استبدادی و دیکتاتوری می‌شنویم، دیگر این کار نمی‌تواند خاص آن دوره باشد. این مشکلات، همیشه درطول تاریخ تکرار می‌شود، ترانه یا اثر موسیقیایی اجتماعی و اعتراضی نیز در همه‌ی دوران موضوعیت دارد و به همین دلیل ماندگار می‌شود و می‌توان گفت همین راز ماندگاری این ترانه‌ها در تاریخ اجتماعی یک جامعه است. “(۳)

او که خود نیز از خانواده‌ای دادخواه می‌آید و تجربۀ تلخ دستگیری و از دست دادن پدر در پنج سالگی را همراه دارد، موسیقی‌اش تحت تاثیر همین بی‌عدالتی‌ها و نبود آزادی‌های سیاسی قرار دارد و بازتاب جنبش‌های آزادی‌خواهانه و عدالت‌جویانۀ  دهه‌های اخیر ایران در کارهای او به زیبایی تمام مشهود است. بیژن سال‌ها پیش آهنگی ساخت به یاد پدر و با نام «گفت‌وگو با پدر». او در سی‌ونهمین سالگرد جان باختن رفیق مرتضی میثمی، نماهنگ زیبایی با صدای پدر و نوای سنتور تهیه و تولید کرده است.

یاد مرتضی میثمی و تمامی جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعی گرامی و ماندگار است.

زیرنویس: 

(۱) سال‌های تندباد

(۲) فصل‌نامه مروا

(۳) فصل‌نامه مروا زمستان ۱۳۹۹

‏ما تشنه‌ایم و ابر عنایت نمی‌کند / مخمور گشته باده کفایت نمی‌کند

‏از جور آسمان همه سوز است در دلم/ در وی ولی دریغ سرایت نمی‌کند

‏چندان صبور گشته دلم از هجوم شب/ کز کشتن ستاره شکایت نمی‌کند

‏طوفان که در میانه گرداب می‌زند/ این تخته پاره بخت عنایت نمی‌کند

‏و آن مرغ سبزه‌زار در این آشیانه باز/ آیا ز روز شاد حکایت نمی‌کند؟

‏روح بهار می‌دهدم برترین پیام/ جز با حدیث عشق کنایت نمی‌کند

‏می خواندم به شوق نمی‌گویدم به یأس/ با واژه‌های تلخ روایت نمی‌کند

‏گوید که راه سخت همی می‌برد ترا/ جز با شهاب سرخ هدایت نمی‌کند

‏از پنجه‌های ظلم که بر ما کشیده تیغ / همواره روزگار حمایت نمی‌کند

 

 

 

 

 

تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد, ۱۴۰۲ ۸:۲۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بانک آینده؛ میراث الیگارشی مالی و نئولیبرالیسم

توماس مور؛ را هم اعدام کردند؛ بی وجدانا!

فریاد زیر وزنه؛ صدای زنانی که اجازه اعتراض نداشتند

بیست‌وچهارم اکتبر؛ سالگرد پیمان وستفالن؛ روزی که جهان صاحب دولت‌ـ‌ملت شد!

استراتژی راهبردی کلان ایران در گفتگویی با ولی نصر

درباره بحران محیط زیست و تهدید موجودیت طبیعت ایران، در دفاع از حق حیات انسان و طبیعت ایران