از صبح شنبه ۷ اکتبر سال جاری که درگیری بین نیروهای حماس و ارتش اسرائیل آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد؛ رسانهها و شبکههای اجتماعی غربی با نشر یک سویه و گزینشی اخبار و تصاویر و فیلمها میکوشند، چهره مردم فلسطینی زندانی شده در بخش کوچکی از سرزمینِ بزرگ خود را بیرحم و خشن به جهانیان معرفی کنند. اما بدیهی است که هر چه زمان بیشتر میگذرد و ستمهای رفته بر این مردم آشکارتر می شود، این تصویر دروغین از فلسطینیان مظلوم و مظلوم نمائی اسرائیل تاثیر چندانی بر افکار عمومی جهانیان نخواهد داشت.
متاسفانه در این چند روز گذشته، در هر حالی که مردم آزاده در سراسر جهان با آگاهی از فجایعی که بر مردم فلسطین و بویژه زندان بزرگ غزه می گذرد، در مناطق مختلف جهان به حمایت از مردم فلسطین تظاهرات و راهپیمایی ترتیب میدهند، از جانب گروههای چپ اپوزیسیون ایرانی که از بدو تأسیس خود مانند همه چپ های جهان حامی ستمدیدگان جهان بودهاند، اقدامی یا کلامی دیده یا خوانده نشد! در کارزار جنگ سه روزه صدای اعتراض نماینده ایرلند درپارلمان اروپا و تحلیلگر اسرائیلی شنیده شد که با چنان جسارتی ضمن پرهیز از محافظهکاری، عامل جنگ کنونی را ادامه اشغالگری های رژیم اسرائیل میدانند! اما باز از طرفداران حقوق بشر و صلح طلبان بویژه نیروهای چپ ایران همچنان خبری نداریم. از نیروهای دمکرات و لیبرالیزه شده ی بخش بزرگی از اپوزیسیون خارج کشور انتظاری نیست. ولی جای نیروهای چپ ضدامپریالیست و ضدصهیونیست چرا خالیست؟
این سکوت آیا نمیتواند باعث سرافکندگی آنها در برابر حمایتهای گروههای فلسطینی از مبارزان چپ در دوران مبارزات قبل از انقلاب بهمن ۵۷ شود. همچنین از نمایندگان ایرانیتبار عضو پارلمان کشورهای اروپائی، که برای تحقق حقوق بشر سینه سپر میکردند، هم خبری نداریم.
آنها نیز در برابر جنایات رژیم نژادپرست اسرائیل سکوت اختیار کرده و چشم بر جنایات بیشمار آنان فرو بسته اند تا ذیل ادعای مخالفت با «خشونت» انسانهایی را که در مقابل اسارت در سرزمین خود و گرسنگی و حقارت سالیان عصیان کردهاند را با تبهکاران صهیونیست همسانسازی کنند و لاجرم پایههای قدرت دولت افراطی نتانیاهو را مستحکمتر کنند.
درغیاب گروههای چپ ایران و سکوت مدعیان حقوق بشر، سخنان شجاعانه و مستند نماینده ایرلند درپارلمان اروپا درس آموز است. وی در سخنرانی خود اعلام کرد : «از سال ۲۰۰۸ تا کنون ۱۵۰۰۰۰ فلسطینی توسط اسرائیل کشته و زخمی شدهاند. از این تعداد، ۳۳۰۰۰ نفر از آنها کودکان بودهاند. اما چرا هیچکس درباره این موضوع صحبت نمیکند، و هیچکس آنها را تروریست نمیخواند؟»
همچنین مژگان نوی روزنامهنگار یهودی شرافتمند ایرانیتبار، و از یهودیان ساکن اراضی اشغالی، با بانگ بلند به گوش جهانیان می رساند، که: جنایات رژیم اسرائیل؛ و سالهای سال خشونت از طرف رژیم اشغالگر در غزه عاقبتی جز این ندارد.
ترجمان افشاگریها این است که جنگ ۷ اکتبر ریشه در شقاوت و جنایاتی دارد، که اسرائیل در غزه (بزرگترین زندان دنیا) سالهاست که اعمال میکند. رژیم صهیونیستی درها را به روی دو میلیون نفر از مردم فلسطینی در گوشهای از موطنشان بسته، و با محاصره کامل زمینی، دریایی و هوایی و حتا جلوگیری از دسترسی آنها از کمکهای بشردوستانه و ایضاً بدون تامین اساسیترین نیازهایشان آنها را به یک زندگی جهنمی با اعمال شاقه محکوم کرده است. در همین حال به بمباران غزه و کشتار مردم فلسطینی در سرزمینهای اشغالی، ادامه داده است تا کار را به جایی برساند که زندانیان غزه برخیزند تا طوق لعنتی این زندگی تحقیرآمیز را با چنین عصیانی از گردن خود بردارند.
هیچ معلوم نیست که ادامه و پایان این خیزش چیست و در کجاست! زیرا به کرات از طرف دولتهای اسرائیل اقدامات وحشیانه بدتر از آنچه امروز بعد از خیزش ۷ اکتبر دارد در غزه می کند، علیه فلسطینیان سر زدهاست. اما به دلیل پشتوانههای نیرومند قدرتهای جهانی و سلطهشان بر رسانههای بزرگ بازتاب نداشته و در نتیجه کمتر به نقش فجیع اسرائیل پرداخته و سرانجام در سکوت خبری محو شده است.
اما اینک به نظر میرسد که تاریخ ورق خورده و بنا به ضربالمثل ایرانی، «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن»، اسرائیل میتواند و باید جدیتر به این معنا بیندیشد که نتیجه اینگونه اعمال، سرانجام عکس العمل به دنبال دارد و این حرکت حماس در دفاع از مردمِ خود، پاسخی به جنایات هفتاد و پنج ساله است.
در مقابل محاصره ادامهدار و بیگفتگوی غذایی، داروئی و نیازهای اساسی، آیا اسرائیل برای مردم غزه جز حمله ناگهانی و شکستن بخشی از فضای زندان خود، راه و چارهای باقی گذاشته بود که هم اینک با این حجم از سبعیت و خشونت به بمباران غزه و نابودی مردم ستمدیده آن پرداخته است؟
اسرائیل دید که امروز جانفشانی گروههای شبه نظامی حامی مردم غزه از جمله حماس و جهاد اسلامی، نه تنها دولتهایی همچون عربستان سعودی و قطر را از مسیر نزدیکی به آنها برگرداند، بلکه برای دولت خودگردان نیز که همواره با بیشترین سازش و مصالحه با تعرضات اسرائیل برخورد کرده است، راهی جز حمایت از مقاومت باقی نگذاشت.
همگان دیدند که تا قبل از حرکت اخیر حماس، ارتش اشغالگر با حملات خود به اماکن مسکونی و به راکت و گلوله بستن مردم غیرنظامی، اسرائیل را قدرت نظامی برتر و شکست ناپذیر نشان داده بود. لیکن این حمله یکپارچه، سریع و غافلگیرانه در کسری از زمان آن ارتش آهنین را زمینگیر کرد! بطوریکه یک تحلیلگر اسرائیلی در بی بی سی فارسی عنوان می کند: «مردم اسرائیل فراموش نخواهند کرد، ارتش هیچ اطلاعاتی از حمله حماس نداشت و غافلگیر شد» وی همچنین گفت : «این حمله به اسرائیل نتیجه سالها خشونت علیه فلسطینیان است». و این یعنی تا زمانی که فقط مردم غیرنظامی در سرزمین خود توسط ارتش اسرائیل اشغالگر کشته شوند، دول قدرتمند بر همه این جنایات چشم میبندند. همین دولتهایی که از اکتبر ٧ فریادهای گوش خراش حمایت از مردم اسرائیل را بلند کردهاند، و در کارزار خبریشان در نوعی شبه آپارتاید رسانهای استاندارد دوگانه را شاهد شدیم که یک رسانه کانادایی مینویسد: «اسراییلیها (killed) یعنی کشته شدند، فلسطینیها (Dead) یعنی مردند».
در چنین نظم ناعادلانه جهانی است که از نیروهای چپ ایرانی انتظار میرود که در صف نخست حمایت از مبارزات مردم غزه و همه فلسطینیها بایستند و نشان بدهند که چپ در مقابل ستم در هیچ کجای دنیا سر تسلیم و بیاعتنایی ندارد.
مهرزاد وطن آبادی
2 Comments
امیدوارم چپ های جهان امنقدر قدرت بگیرند که ریشه این ستم را خشک کنند.
درود،موضع گیریِ شما،اصولی و متعهدانه بوده ست.خوشبختم که به نظام ارزشیِ موسسان سازمان،ارج نهاده اید.