بیانیۀ زیر به تشریح شرایط موجود، سوابق تاریخی و واکاوی ریشه ها و علل دور تسلسل “جنایات رژیم صهیونیستی-خیزش ها و مقاومت ملت مظلوم و بی پناه فلسطین(به ویژه در باریکه غزه) -جنایات رژیم صهیونیستی” می پردازد.
ما، با امضای بیانیه زیر، خواهان اعمال فشار همه انسانهای صلح طلب و آزادیخواه ایران و جهان بر رژیم جنایتکار اسرائیل، دولتهای غربی حامی آن، و بهکارگیری کلیه تمهیدات لازم برای اجرای فوری خواسته های زیر هستیم:
- الزام دولت آمریکا و همپیمانانش به توقف حمایتهای سیاسی و نظامی از رژیم کودککش و اجبار رژیم آپارتاید به توقف آنیِ جنایاتش در سراسر خاک فلسطین و به ویژه در باریکه غزه؛
- لغو فوری محاصره و تحریمهای اعمال شده علیه باریکه غزه (این “بزرگترین زندان روباز جهان”)
- رسیدگی عاجل به نیازهای پزشکی ـ درمانی ساکنان باریکه غزه؛
- خاتمه دادن به قطع آب و برق باریکه غزه و بازسازی فوری تأسیسات و زیرساختهای لازم برای تأمین آب، برق، مخابرات، و بازسازی فوری مناطق مسکونی، مدارس و دانشگاهها؛
- بررسی جنایات جنگی رژیم اشغالگر در محاکم صالحه بین المللی؛
- فراهم آوردن زمینههای لازم برای تأسیس هرچه سریعتر کشور مستقل و آزاد فلسطین، و پذیرش حق ملت فلسطین برای تعیین سرنوشت و مقدرات خود.
چهارشنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ / ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳
سوابق تاریخی، ریشه ها و علل دور تسلسل “جنایات اسرائیل- خیزش ها و مقاومت ملت فلسطین- جنایات اسرائیل” :
الف) ماهیت رابطه آمریکا و اسرائیل
به اذعان عالیرتبه ترین مسئولان ایالات متحده، اسرائیل سرمایهگذاری آمریکا در خاورمیانه و رابطهٔ آمریکا و اسرائیل از ابتدا رابطه موکل (آمریکا) و وکیل (اسرائیل) برای مأموریتی در خاورمیانه بوده و فلسفۀ وجودیِ اسرائیل در کارگزاری امپریالیسم آمریکا و تأمین منافع آن در خاورمیانه خلاصه شده است. اما با پیچیدهتر شدن تدریجی رابطۀ این دو ، شاهد پدیدۀ درهم تنیدگی آمریکا و اسرائیل و شکلگیری همبافتۀ USrael و رئیس و مرئوسی متقابل آنها هستیم. بدین ترتیب، در تمامی دوران شکلگیری این همبافته، امپریالیسم آمریکا در کلیه جنایات هولناک رژیم آپارتاید مسئولیت کامل دارد. (یادداشت ۱ پیوست)
ب) چرائیِ عدم تمکین اسرائیل به قطعنامههای سازمان ملل و قوانین بینالمللی
عدم تمکین رژیم اشغالگر به هیچیک از قطعنامههای متعدد سازمان ملل و قوانین بینالمللی و به تمسخر گرفتن یکایک معاهدههای صلح (“پیمان صلح کمپ دیوید”، پیمانهای صلح اسلو۱ و اسلو۲) ناشی از اتکا و پشتگرمی آن رژیم به پدیدۀ درهم تنیدگی امپریالیسم آمریکا و رژیم آپارتاید اشغالگر است.
ج) ماهیت شهرکهای مستعمراتیِ مجاور مرز غزه
احداث شهرکهای مستعمراتیِ مجاورِ باریکۀ غزه در نقض آشکار و گستاخانۀ قوانین مصرّح بینالمللی و با بیاعتنایی کامل به قطعنامههای سازمان ملل به این منظور صورت گرفته که رژیم اشغالگر، با تسلیح و اسکان راستگراترین بخشهای جامعۀ مهاجر، هم ساکنان فلسطینیِ باریکۀ غزه (این “بزرگترین زندان روباز جهان”) و هم اقلیت فلسطینیِ حواشی این شهرکها را بهطور دائم در معرض تهدید و حرکات ایذایی جنونبار و تحقیرآمیزِ شهرکنشینان مسلح نگه دارد، تداوم اشغالگری را تسهیل و پایههای آن را مستحکم کند، و مناطق غصب شده را مستمراً گسترش دهد. شهرکنشینان فاشیست مسلک گرچه بهصورت یک روال و با حمایت دولت، با آرامش خاطر و وجدانی آسوده به خشونتهای فجیع و اقلیت کشی دست میزنند، اما هیچگاه در عرصه بینالمللی مورد مواخذه قرار نگرفتهاند و در اسرائیل نیز از مصونیت حقوقی برخوردار بودهاند (یادداشت ۲ پیوست).
د) چرائیِ عملیات “طوفان الاقصی”
به علل فوق، عملیات اخیر مبارزان جنبش حماس اقدامی منطبق بر قوانین بینالمللی و قطعنامه های ۳۳۱۴ (سال ۱۹۷۴) و ۴۳/۳۷ (سال ۱۹۸۲) مجمع عمومی سازمان ملل در جهت رفع اشغال، مبارزه با تروریسم دولتی اسرائیل و احقاق حقوق پایمالشدۀ ملت فلسطین است. (یادداشت ۳ پیوست).
عملیات مبارزان حماس تبلور انفجار نزدیک به هشت دهه خشم فروخوردۀ یک ملت زندانی، محروم از همه حقوق انسانی و پیوسته تحقیر شده است. با نگاهی دیالکتیکی، اشغال همواره مقاومتی را برمیانگیزد. و مسئولیت اقدامات جنبش مقاومت با اشغالگران است. ماده ۲ “اعلامیه حقوق بشر و شهروندی، مصوب ۲۶ اوت ۱۷۸۹” تصریح میکند که مقاومت در برابر ظلم یک حق اساسی است.
حتی در دوران “آتشبس”، زندگی در باریکه غزۀ ۳۶۴ کیلومتری برای دو میلیون سیصد هزار تن سکنه آن (بیشترین میزان تراکم جمعیت در جهان) بیاندازه طاقتفرسا، پر رنج و محنت، و گاه مرگبار بوده است، در حدی که معنای واقعی “زندگی” در غزه، حتی در روزهای “آرام”، مرگ تدریجی است (یادداشت ۴ پیوست).
ه) وضعیت غزه پس از عملیات “طوفان الاقصی”
قطع آب، برق و مخابرات، جلوگیری از رسیدن غذا و دارو و بمبارانهای سنگین و بیوقفۀ غزه، و حتی بمباران آمبولانسها و مراکز امدادرسانی ، بمباران مکرر بیمارستان ها (از جمله مراکز پزشکی سازمان ملل و صلیب سرخ و کشتار تیمهای شاغل، و در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۲/۱۷ اکتبر ۲۰۲۳ بمباران بیمارستان المعمدانی با قتل بیش از هزار تن و مدفون شدن صدها تن در زیر آوار، و سپس حمله هوائی ثانوی به امدادگرانی که در حال بیرون آوردن زنان و کودکان از زیر آوار بودند)، استفاده مکرر از بمبهای ممنوعه فسفری، بمباران و ویرانی ۱۸ مدرسه، وارد آوردن خسارت به ۱۵۰ مدرسه دیگر و قتل ۱۲۷ معلم فقط در فاصله ده روزۀ ۱۵-۲۵ مهرماه، کشتار کودکان، خبرنگاران، و تبدیل غزه به ویرانهای انباشته از اجساد آیا چیزی جز“قتلعام اسرا” در این “بزرگترین زندان روباز جهان” و جنایت جنگی است؟ و آیا سکوت مرگبار “جامعه جهانی” در قبال این جنایات جنگی مداوم جز به مفهوم تایید این جنایات است؟ به گزارش “کمیته بینالمللی صلیب سرخ”، قطع (آب و) برق توسط رژیم اشغالگر بیمارستانهای غزه را به محلی صرفاً برای نگهداری اجساد تبدیل کرده است. “کمیته بینالمللی نجات” نیز اعلام کرده است که “ما در مورد عواقب فاجعهبار انسانی در صورت ادامه خشونت هشدار میدهیم و خواستار احترام به قوانین بینالمللی بشردوستانه هستیم.” رژیم اشغالگر به ۲/۲ میلیون انسان ساکن “بزرگترین زندان روباز جهان” اخطار می کند که برای فرار ۲۴ ساعت مهلت دارند، در حالی که غزه زندانی است بدون هیچ مفرّی. رژیم کودک کش به یک میلیون و اندی ساکنان شمال باریکه اخطار می کند برای نجات جان خود به سمت جنوب فرار کنند؛ سپس کاروان زنان، کودکان و سالخوردگان راهی جنوب را بمباران می کند. مقامات رژیم آپارتاید، یکی پس از دیگری، با بی شرمی بر بی اهمیت بودن جان غیرنظامیان فلسطینی تاکید می کنند. فاشیسم پنهان اسرائیل-غرب برای بیش از ۲/۲ میلیون انسان ساکن باریکه غزه دو راه بیشتر باقی نگذاشته است: یا تسلیم محض، بردگی و مرگ تدریجی در این “بزرگترین زندان روباز جهان”، یا مرگ آنی در اثر ترورها و زیر بارش بیوقفه بمبهای ممنوعه فسفری. وزیر دارایی اسرائیل بهصراحت میگوید: “فلسطینیها فقط سه گزینه دارند: یا مهاجرت کنند؛ یا زندگی تحت انقیاد اسرائیلیها را بپذیرند، یا بمیرند”. صهیونیستها، افزون بر غصب زمینهای فلسطینیان، زندگی آنها را هم غصب کردند. اما حتی اگر اسرائیل حماس را از بین ببرد، بی تردید حماس دیگری از جائی دیگر متولد خواهد شد.
در این میان، نقش رسانههای “شمال” جهانی طبق روال همیشگی بسیار مخرب بوده است. این رسانهها، همسو با امپریالیسم نقشآفرینی و با ارائۀ گزارشهای غیرواقعی و تبلیغات یکجانبه و دروغین، و عوض کردن جای ظالم و مظلوم در این نبرد مطلقا نابرابر، افکار عمومی را در سطح جهان فریفتهاند- حالآنکه در جنایات هرروزه صهیونیستها –هدف قرار دادن کودکان، پرستاران و خبرنگاران (یادداشت ۵ پیوست)- دوربینها و میکروفونهای رسانههای “شمال” جهانی همواره عامدانه غایب بود.
و) تروریسم مدرن خاستگاه و ابزار ادامه حیات اسرائیل
عملیات تروریستیِ تشکیلاتی نظیر ایرگون، اشترن، و هاگانا برای هراس افکنی و فراری دادن فلسطینیانِ مهمان نواز و پناه دهنده زمینهساز تأسیس اسرائیل بوده و تروریسم مدرن با نام اسرائیل گره خورده است. اما عملیات تروریستی صهیونیستها با تشکیل دولت اسرائیل متوقف نمیشود و به شکل تروریسم دولتی با ترور فلسطینیان و غیر فلسطینیان مستمرا ادامه ادامه یافته است . این اقدامات تروریستی ابزار و محصول ذهنیت بیمار و ایدئولوژی فاشیستی صهیونیسم است (یادداشت ۶ پیوست). با این پیش زمینه، اسرائیل که مساحت کنونی آن بیش از ۳ برابر اراضی تعیین شده در قطعنامه سازمان ملل برای تاسیس کشور یهود است مطلقاً قصد عقبنشینی از سرزمینهای فلسطینی غصب شده در سال ۱۹۶۷ و بلندیهای جولان سوریه و کشتزارهای شبعای لبنان را ندارد زیرا این “کشور” تبلور خرافات افراطی، افسانههای کهنه، و نژادپرستی مرگبار کسانی است که خود را “قوم برگزیده” تلقی می کنند و تا تحقق وعدههای خرافیِ مرتبط، و دست یافتن به اهداف فاشیستی صهیونیسم بین الملل، قصد توقف توسعهطلبیها (“از نیل تا فرات” و تحقق رویای “اسرائیل بزرگ”) را ندارند. درواقع، این توسعهطلبیها با روی کار آمدن دولت جدید راست افراطی ائتلافی نتانیاهو شدت گرفته است (مورخ اسرائیلی، شلومو سند در کتاب “اختراع قوم یهود “به جعلیات تاریخسازان میپردازد).
این در حالی است که جهان در حال گذار و آبستنِ حوادثی بطئی و زایش “نو” است- زایشی که با دردهایی همراه است. اصرار بر ادامۀ روند شکستخوردۀ گذشته از سوی اسرائیل، ایالات متحده و بلوک غرب بشریت را تهدید میکند. حوادث اخیر فلسطین را نمیتوان جدای از این پروسه ارزیابی کرد.
ح) وظیفه حامیان صلح و عدالت
با شهادت یک تن در هر ۵ دقیقه و قربانی شدن روزی ۹۰ کودک به طور میانگین در اثر بمبارانهای بی وقفه باریکه غزه (بیش از ۴۰۰۰ تُن فقط تا تاریخ ۲۳ مهرماه)، نجات جان بیش از دو میلیون و دویست هزار انسان بیپناه و زندانی در غزه نیازمند اقدام فوری است. مسئولیت جمعی ما حمایت از انسانهای بی پناهی است که نسل به نسل در حال ذبح شدن هستند. برای این مهم، و پیشگیری از استمرارِ قربانی شدن انسان و انسانیت، فردا دیر و هر ساعت حیاتی است. اگر نظام سلطه هزینه مظالم امپراتوریهای اروپا در حق یهودیان را بیرحمانه به پای ملت فلسطین نوشت، اکنون پس از ۷۵ سال، وقت جبران مافات و احقاق حقوق ملت بیپناه و مظلوم فلسطین فرا رسیده است. جهت پیشگیری از عواقب فاجعهبار انسانیِ ناشی از ادامه خشونتها، اقدام فوری، قاطع و جمعیِ نمایندگان همه ملتها، سازمانها، و تشکلات مردمی، احزاب سیاسی، فعالان صلحطلب و پیروان آیینها و ادیان گوناگون –بهویژه یهودیان ضد صهیونیسم- بهمنظور تداوم تظاهرات گسترده و طیف گستردهای از اقدامات (ازجمله نوشتن نامه، مکالمهٔ تلفنی و مراجعه به نمایندگان مجلس در همه کشورها) در حمایت از ملت مظلوم و بیپناه فلسطین و محکومیت زنجیرۀ بیپایان نسلکشیهای رژیم کودککش صهیونیستی و اعمال فشار و بهکارگیری هرگونه تمهیدات برای اجرای خواسته های مصرحه در ابتدای بیانیه ضرورت حیاتی دارد.
- به ۷۵ سال اشغال گری رژیم آپارتاید باید پایان داد!
- نسل کشی ملت بی پناه فلسطین را متوقف کنید!
- شهرک های مستعمراتی اسرائیل باید برچیده شود!
- لغو فوری محاصره و تحریمهای اعمال شده علیه باریکه غزه خواست همه ما است.
(مطالعه اطلاعات تکمیلی “پیوست بیانیه” توصیه میشود)
اسامی امضاکنندگان اولیه بیانیه:
بهمن آزاد، مرضیه آذرافزا، ترانه آذین، محمدکاظم آذین، نادرآقایی، امید ابراهیمی، داوود ابراهیمی، حسن ابریشمی، مصطفی احمدی، مژگان احمدیه، نادیا ادیبی، محسن اسداللهی، کاوه اعتمادزاده، کمال اطهاری، مسعود امیدی، عالیه امیری، ثریا اردلان، دانیال ایمانی، امیرهوشنگ اطیابی، فرنوش اعتمادی، علی امیرنیا، وهمونا امیری، دنا بابااحمدی، خسرو باقری، رستم باقری، جمشید بامیری، علی اوسط بهاری، دوستعلی بهزادی، سامان بهزادی، حمید بهشتی، علی اکبر بهمنش، داریوش پارسا، همایون پارسی پور، علی پورآزادی، کامران پورصفر، مهداد تقوی، محمدتقی تقی زاده، زهره تنکابنی، مهناز تنکابنی، فرخ توانا، شیرین تولائی، علی جابری، نوشین حاتمی، اسدالله حسین زاده بحرینی، مرجانه حق پسند، محمد حقیقت، نادرخدادادی، بهروزخرم، بهاره خرم، کاوه خوشرو صفا، علی دادبخش، دیانا دانش، رقیه دانشگری، ایرج رشیدی، حسام روحانی فر، فرهاد روحی، نگار روئینیان، امیر رها، ناهید زمانی، مهرداد زنجانی، نسیم زند، رامان ساعد، داریوش سجادی، سعید سعادت، بهمن سعیدی، سیامک سلطانی، علیرضا (طاها) سلیمی شریعتی، آزرم سلیمانی، مهوش سلیمانی، پروین شرابی، مازیارشکوری، گوهرشمیرانی، فرزانه شهابی، فرنازشهابی، مهرداد (خلیل) شهابی، مهرناز شهابی، حمید شهرابی، مهدی شهرتی، منوچهرشهرکی، صادقه شیردل، ابراهیم شیری، رضا شیعه یان، اسفندیار صادق زاده، زری صدرنشین، ابراهیم صفری، لادن صفری، راحله طارانی، کریم طارمی، سیامک طاهری، محمدرضا طاهریان، نسرین طاعتیان، محمود رضا عبدالهی، عباس عدالت، ایرج عصری، اسد (یحیی)عصری، جهانگیرعلیزاده، لیدا فاضلی، محمود فاطمی، ایران فرجی، وحید فرخنده، بهناز فرمانبر، اشرف فهیمی، خسرو فهیمی، مهین فهیمی، حمیرا قاسمی، احمدرضا قربانی، محمد قربانی، مهدی قشقایی، قدرت قلی زاده، نصرالله کامیاب، محمود کرد، اسد کشتمند، حبیب کلانتری، یدالله کنعانی، حسین کوشی، النازکیان، ابوالقاسم (خسرو) گلستانی، عاطفه لامعی، اوژن محمدی، جمشید محمدی، ملیحه محمدی، مهوش محمدی پی، المیرا مرادی، یاورمرادی، مینو مرتاضی لنگرودی، محسن مسرت، محمد منصوری، احمد موسوی، شکوفه موُید، اسلام مهدوی، سارا بیگم مهدوی، کمال مهدوی، علی اشرف میرزایی، رضا نامداری، بدیعه نبوی، میرمحمود نبوی، نوید نبی پورآنتونی، فرزانه نوائی، کمال نورانی، محمدرضا نورشید، مهری نوری، احمد نویدی، آذرنیکان، زهره نیلی، فرشید واحدیان، داریوش وثوقی، مهرزاد وطن آبادی، محمد وفائی یگانه، احمد هاشم پور، کریم یزدانی راد، حسن یوسفی اشکوری، عدالت یوسفی.