چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۶

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۶

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تحلیل مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران...
در این مقاله، میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال‌های 1400 و 1403 را مقایسه کرده و همچنین به تحلیل اختلاف بین نتایج نظرسنجی‌ها و نتایج واقعی انتخابات...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: م. آذری
نویسنده: م. آذری

”چاره و گریز”

هوا هنوز تاریک بود. خبری از صبح نبود. مرد غلتی زد و از جا بلند شد. نمی توانست بخوابد. هوایی که با خراش از گلو و بینی دخترش خارج می شد، نفس او را هم به شماره انداخته بود. به آیینهٔ بالای دستشویی که ظرفشویی هم بود و از شدت رطوبت زرد و کدر شده، نیم نگاهی انداخت، خود را ندید. 
هوا هنوز تاریک بود. خبری از صبح نبود. مرد غلتی زد و از جا بلند شد. نمی توانست بخوابد. هوایی که با خراش از گلو و بینی دخترش خارج می شد، نفس او را هم به شماره انداخته بود. به آیینهٔ بالای دستشویی که ظرفشویی هم بود و از شدت رطوبت زرد و کدر شده، نیم نگاهی انداخت، خود را ندید.  زیر لب گفت: این همه بدبختی در یک وجب جا؟ آنطرف اتاق زنش با چشمان پف کرده و نیمه باز به دختر خیره شده بود. مرد کتری برقی را روشن کرد از قوطی دوتا تی بگ بیرون آورد و کنار فلاسک گذاشت، می خواست چای درست کند. کتری چنان سر و صدا می کرد، گویی  ماشین بخار روشن شده.  دختر هم با ناله بیدار شد. تشنه بود. مادر لیوانی آب، جلوی دهان او گرفت. صورتش داغ و خشک بود، آب را کنار زد. دلش شربت می خواست. زن آب لیوان را عوض کرد و کمی شکر به آب اضافه کرد. دخترک چند قطره نخورده بالا آورد. شربت آبلیمو یا گرد پرتقال می خواست. آب هنوز جوش نیامده بود، که مرد بی هیچ کلامی، شلوارش را پوشید و بیرون رفت. تا میدان نزدیک خانه پیاده رفت.  یک دستش را در جیب فرو برده و دست دیگرش در هوا بالا و‌ پایین می رفت. به دنبال جایی می گشت، که یک دل سیر گریه کند. فریاد بزند. و خشمی که به جای مهربانی در چشمانش نشسته بود، را بیرون بریزد. اما کجا؟ به میدان رسید. هنوز آفتاب نزده بود. عد‌ّه ای جمع شده بودند. پچ ‌پچی نا خوشایند، هوا را سنگین کرده بود. می خواست از جوی بلندی که پر از لجن بود به آنطرف برود. همراه با جمعیت سر او هم بالا رفت. کسی می گفت، سعید، دیگری می گفت، محمد و… چشمش به بالای دکل جرثقیل افتاد. کسی را آویزان کرده بودند. از بوی سیگار و صدای ناله و گریه دلش آشوب شد. دچار سرگیجه و تهوع شد. می خواست از آنجا بگریزد، برود و جایی خلوت تمام بغض‌هایش را فریاد کند. گریه کند، و درماندگی اش را چاره کند. اما کجا؟ جمعیت در هم می پیچید و جا بجا می شدند. چند متر آن طرف تر،  مثل همیشه پیر و جوان گروه گروه ایستاده و منتظر بودند. منتظر بودند تا یکی با ماشین از راه برسد، وراندازشان کند و درشت‌ترین و ارزان‌ترینشان را انتخاب کند. چشمان مرد با وجود خستگی، هوش صاحبش را به رخ می کشید. اما او در آن لحظه، با در هم کشیدن ابروان اش، جلو گریه اش را می گرفت. فکر کسی که بالای دار بود همراه تصویر دختر بیمارش آزارش می داد،

 و از خود می پرسید: این چه زندگی ست؟ چاره چیست؟چه باید کرد؟ کسی هم سن و سال خودش، چند قدم آنطرفتر  ایستاده بود. می خواست به طرف او برود، می دانست با هم بیشتر مورد توجّه قرار می گیرند. گویی صاعقه زد. کسی که وحشت زده وسط مردم می دوید، به او تنه زد. پای مرد به آن طرف جوی نرسید. تعادلش را از دست داد. فریادی کشید و سرش با شدت به لبهٔ جوی آب خورد. دست چپش که از مچ قطع شده بود، از جیبش بیرون افتاد. مردم نگاهشان به طرف صدا رفت. به طرفش آمدند. مرد با ناله گفت: دخترم، دخترم. و‌ از حال رفت.

 دیگر صدای نفس های دخترش را نمی شنید. اما، چشمان منتظر و طنین گریهٔ زن او را منقلب می کرد. نفس اش با خس خس از گلو‌ بیرون می آمد.

 نور باریکی از پنجرهٔ بالای سلول وارد می‌شد، ستونی از گرد و غبار در هوا موج می زد. مرد سراسیمه و با چهره ای عرق کرده از خواب پرید و  گفت: چه کابوسی! هم سلولی اش، با صدایی که سعی می کرد نلرزد، گفت: مرد حسابی، تو نگذاشتی که بقیه هم بخوابند. بلند شو!

تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن, ۱۴۰۲ ۱۱:۱۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟