جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۷

جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۷

مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر
شهناز قراگزلو: مسئله این نیست که مهریه زیاد است یا کم؛ مسئله این است که چرا زن هنوز برای حفظ کرامت و استقلال خود ناگزیر به اتکای مهریه است. در...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان
دفاع از آزادی اندیشه‌های چپ و منتقد، نه فقط موضوعی روشنفکرانه، بلکه ضرورتی اجتماعی است؛ دفاع از حق زحمتکشان است برای گفتن، دانستن و سازمان‌یافتن.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند
دیوار برلین نماد دو جهان متخاصم بود؛ اما دیوارهای امروز نامرئی‌اند؛ دیوارهایی میان ثروتمندان و فقرا، میان سرمایه و خیل بی‌شمار مردم، میان صاحبان قدرت و بی‌قدرتان.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رقص خوشهٔ پروین
رقص خوشهٔ پروین با چشمانی که از تبِ کهنهٔ خورشید می‌سوزند، در کوچه‌های مه‌آلودِ سنندج قدم می‌زند. گام‌هایش بویِ غم می‌دهد. رویاگونه، با نوای تنبور از پیچِ خاطره‌ها می‌گذرد. چراغِ...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاح‌طلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم
ما اکنون در یکی از حساس‌ترین و خطرناک‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران ایستاده‌ایم. تحریم‌های شورای امنیت بازگشته، روابط خارجی کشور محدود شده، فشار اقتصادی بر مردم به مرز بحران معیشتی...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
به یاد فواد شمس
فواد از تنگ‌نظری‌ها و انحصارطلبی‌های حاکمیت کم آسیب ندید، اما هرگز این فشارها نتوانستند در باور عدالت‌خواهانه و میهن‌دوستانه‌اش خللی وارد کنند. عشق به میهن و باور به اندیشهٔ رهایی‌بخش...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
پدیدۀ زهران ممدانی؟
حزب دموکرات از جنبش اشغال وال‌استریت به بعد، از اوباما به این سو ، برای پیروزی درانتخابات به اشکال مختلف از ائتلاف با جنبش‌های اجتماعی و برخی شعارهای چپ بهره...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید. قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.

قحطی در غزه قریب‌الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت. آخرین تحلیل منتشر شده وسیلۀ اتحاد طبقه‌بندی مرحلۀ امنیت غذایی یکپارچه (IPC) [i]هشدار می‌دهد که وضعیت غزه فاجعه‌بار است و شمال غزه با قحطی قریب‌الوقوع روبروست و بقیه نوار نیز در خطر جدی قرار دارد.

دکتر تدروس مدیرکل سازمان جهانی بهداشت تاکید می‌کند که «اعلام IPC منعکس کننده وضعیت وخیم مردم غزه است. قبل از این بحران، غذای کافی در غزه برای تغذیۀ مردم وجود داشت و سوءتغذیه یک اتفاق نادر بود. اکنون، مردم می‌میرند، و تعداد زیادی بیمار می‌شوند. انتظار می‌رود بیش از یک میلیون نفر با گرسنگی فاجعه بار مواجه شوند، مگر این‌که اجازه داده شود به میزان قابل توجهی غذا وارد غزه شود.»

گزارش IPC آنچه که سازمان جهانی بهداشت، شرکای سازمان ملل و سازمآن‌های غیردولتی وابسته ماه‌ها شاهد و گزارشگر آن بوده‌اند را تایید می‌کند. دکتر تدروس می‌گوید: وقتی نمایندگان ما به بیمارستآن‌ها می‌رسند، با کارکنان درمانی خسته و گرسنه مواجه می‌شوند که از آن‌ها غذا و آب می‌خواهند. «ما بیمارانی را می‌بینیم که پس از جراحی‌های نجات‌بخش و یا از دست دادن اندام‌ها، یا مبتلا به سرطان یا دیابت، مادرانی که به‌تازگی زایمان کرده‌اند، یا نوزادان تازه‌زاده‌ای که تلاش می‌کنند بهبود پیدا کنند اما همگی در ان شرایط از گرسنگی و بیماری‌های ناشی از آن رنج می‌برند.»

قبل از جنگ اخیر، هشت دهم درصد از کودکان زیر پنج سال دچار سوءتغذیۀ حاد بودند. گزارش امروز نشان می‌دهد که اکنون بیست‌برابر قبل و در شمال غزه این رقم بین ۱۲.۴ تا ۱۶.۵ درصد است. وضعیت کنونی اثرات بلندمدتی بر زندگی و سلامت هزاران نفر خواهد داشت. در حال حاضر، کودکان به دلیل اثرات ترکیبی سوءتغذیه و بیماری در حال مرگ هستند. سوءتغذیه افراد را در برابر بیماری شدید، شانس کمتر برای بهبودی یا مرگ در هنگام ابتلا به بیماری، آسیب پذیرتر می‌کند. اثرات درازمدت سوءتغذیه و مصرف کم غذاهای غنی از مواد مغذی، عفونت‌های مکرر، و کمبود خدمات بهداشتی و درمانی رشد کلی کودکان را کند می‌کند و این امر سلامت و رفاه کل نسل آیندۀ ساکنان غزه را به خطر می‌اندازد.

سازمان جهانی بهداشت به عنوان شریک مجموعۀ تغذیه در حال حاضر از یک مرکز تثبیت تغذیه در رفح حمایت می‌کند تا کودکان مبتلا به سوءتغذیه حاد شدید با عوارض پزشکی را که در صورت عدم درمان فوری در معرض خطر مرگ قریب‌الوقوع هستند، درمان کند. سازمان جهانی بهداشت برای ایجاد دو مرکز اضافی دیگر نیز یکی در شمال غزه در بیمارستان کمال عدوان و دیگری در بیمارستان صحرایی سپاه بین‌المللی پزشکی در رفح کار می‌کند. آن‌ها هم‌چنین با بخش‌های اطفال بیمارستان‌های الاقصی و النجار از طریق تهیۀ مواد غذایی و دارو و هم‌چنین آموزش پرسنل پزشکی و ترویج شیوه‌های مناسب تغذیۀ نوزادان و کودکان خردسال از جمله شیردهی همکاری می‌کنند.

بدون افزایش قابل توجه و فوری در تحویل غذا، آب و سایر لوازم ضروری، شرایط هم‌چنان بدتر خواهد شد. تقریباً همۀ خانواده‌ها هر روز وعده‌های غذایی خود را حذف می‌کنند و بزرگسالان وعده‌های غذایی خود را کاهش می‌دهند تا کودکان بتوانند غذا بخورند.

در چنین شرایط حاد و اضطراری است که سرانجام دولت آمریکا و رهبران آن از جمله رئیس‌جمهور بایدن و رهبر دموکرات سنا چاک شومر به ناگاه زیر فشار بیش از حد بخش‌هایی از جامعه به صرافت افتاده‌اند که در این لحظات از وقت اضافه وارد میدان تبلیغات رسانه‌ای شوند تا شاید بتوانند دستان خود را از خون ۳۱،۰۰۰ فلسطینی که حداقل ۶۰٪ شان زن و کودک خردسال بوده‌اند پاک کنند.

توماس فریدمن نویسندۀ یهودی طرفدار سنتی اسرائیل در ستون دیدگاه خود در نیویورک‌تایمز سعی کرده است به این دست شستن بایدن و شومر از نتانیاهو تحلیلی ارائه دهد که درادامه به ان خواهم پرداخت. فریدمن می‌پرسد: «چه چیزی در روابط ایالات متحده و نتانیاهو آنقدر تیره شده است که می‌تواند کسی را به اندازۀ چاک شومر که صادقانه عمر خود را به پای رفاه و امنیت اسرائیل وقف کرده وادار به چنین سخنانی در مورد اسرائیلی‌ها برای جایگزینی نتانیاهو کند.» او در این مقاله سخنان شومر را هوشمندانه و در عین حال حساس می‌خواند که به همین دلیل توسط رئیس جمهور بایدن به عنوان یک سخنرانی خوب تحسین شد[ii]  که نگرانی‌های مشترک «بسیاری از آمریکایی‌ها» را بیان می‌کند!

فریدمن در ادامه برای توضیح این شرایط ویژه می‌نویسد که «پاسخ اصلی در یک تغییر عمیق در سیاست و ژئوپلیتیک ایالات متحده مربوط به خاورمیانه است – تغییری که جنگ غزه آن را آشکار کرد، این تغییر در نتیجۀ امتناع نتانیاهو از پذیرش هر‌گونه چشم‌انداز برای روابط اسرائیل و فلسطین بر اساس دو دولت برای دو ملت که می‌تواند تهدیدی برای اهداف سیاست خارجی آمریکا و شانس انتخاب مجدد بایدن باشد. نهفته است.»

او سپس سعی دارد نشان دهد و به زبان خود بگوید که چرا نتانیاهو از نظر ژئوپلیتیکی و سیاسی برای ایالات متحده و بایدن به چنین هزینه‌ای تبدیل شده است؟ فریدمن به‌طور خلاصه اذعان می‌کند که کل استراتژی آمریکا در خاورمیانه در حال حاضر و منافع بلندمدت اسرائیل به مشارکت اسرائیل با تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام‌الله در کرانۀ باختری بدون حضور حماس ، تامین نیازهای توسعه فلسطینیان در بلندمدت، و در نهایت راه حل دو کشوری بستگی دارد. چیزی که نتانیاهو صراحتاً آن را، همراه با هر طرح کامل دیگری برای صبح بعد از جنگ غزه رد کرده است. در ادامه وی چند دلیل را برای آنکه چرا اسرائیل و آمریکا به یک شریک فلسطینی و چشم‌اندازی برای راه‌حل دو کشوری نیاز دارند ارائه می‌دهد:

نخست آن‌که این اولین جنگ بزرگ اسرائیل و فلسطین در عصر تیک‌تاک است. تیک‌تاک برای جنگی مانند این طراحی شده است – ویدیوهای ۱۵ ثانیه‌ای از بدترین رنج‌های انسانی که به‌طور مداوم پخش می‌شود.در مواجهه با آن سونامی رسانه‌‌ای، اسرائیل به پیامی واضح از تعهد به روند صلح پس از جنگ، که به سمت ایجاد دو کشور پیش می‌رفت، نیاز داشت. اسرائیل هیچ‌کدام را نداشت. مقامات دولت بایدن می‌گویند که در نتیجه، اسرائیل نه تنها بسیاری از آمریکایی‌ها علاوه بر عرب آمریکایی‌ها و مسلمانان آمریکایی را از خود دور می‌کند، بلکه در خطر از دست دادن حمایت در میان یک نسل کامل از جوانان جهانی (از جمله بخشی از پایگاه حزب دمکرات) نیز قرار دارد.

دوم آن‌که به باور وی این یک جنگ «تلافی‌جویانه» نیست، مانند همه جنگ‌های قبلی حماس و اسرائیل – که در آن اسرائیل حماس را به دلیل موشک‌اندازی به کشور مجازات می‌کرد اما پس از پایان جنگ، آن را در قدرت باقی می‌گذاشت. در مقابل، این جنگ با هدف نابودی حماس یک بار برای همیشه انجام می‌شود. بنابراین، از همان ابتدا، اسرائیل نیاز داشت که تصویر دیگری از این که چگونه غزه می‌تواند و باید به‌طور مشروع توسط فلسطینی‌های غیرحماس اداره شود، داشته باشد – و هیچ فلسطینی بدون حداقل یک فرآیند مشروع دو دولتی، هرگز برای این کار گام برنمی‌دارد.

سوم نیز این است که جنگ غزه یک مؤلفۀ اصلی منطقه‌ای دارد. اسرائیل خیلی سریع خود را در حال مبارزه با حماس در غزه و نیروهای نیابتی ایران در لبنان، یمن، سوریه و عراق یافت. تنها راهی که اسرائیل می‌توانست یک اتحاد منطقه‌ای ایجاد کند – و بایدن را قادر به بسیج متحدان در کنار اسرائیل کند – این بود که اسرائیل به طور هم‌زمان روند صلح را با فلسطینی‌های غیرحماس دنبال می‌کرد. به گفتۀ فریدمن، بایدن و دستگاه سیاست خارجی او باور دارند که این سیمان لازم برای اتحاد منطقه‌ای علیه ایران است. بدون آن سیمان، استراتژی بزرگ بایدن برای ایجاد اتحاد علیه ایران و روسیه (و چین) که از هند و شبه‌جزیرۀ عربستان در سراسر آفریقای شمالی و تا اتحادیه اروپا/ناتو امتداد دارد، با مانع مواجه می‌شود. هیچ‌کس نمی‌خواهد برای محافظت از اسرائیلی که دولت آن تحت سلطۀ افراط‌گرایان است که می‌خواهند کرانۀ باختری و غزه را برای همیشه اشغال کنند، مشارکت کند.

به همین دلیل است که شومر گفت :«هیچ‌کس انتظار ندارد که نخست‌وزیر نتانیاهو برای انجام کارهایی که باید انجام شود تا چرخۀ خشونت شکسته شود و اعتبار اسرائیل در صحنۀ جهانی حفظ شود یعنی برای راه‌حل دو کشور تلاش کند. یک نسل جدید و نیاز به حکومتی بهتر در آن‌جا وجود دارد[iii] .» ظهور چپ مترقی و اتحاد ضمنی نتانیاهو با ترامپ، حمایت دموکرات‌ها از اسرائیل را در آمریکا ضعیف کرده است. اگر اسرائیل با تلفات غیرنظامی زیادی در غزه وارد جنگ شود – اما هیچ امید سیاسی برای آینده‌ای بهتر برای اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها ارائه ندهد – به مرور زمان خاطرات مردم از وحشت ۷ اکتبر و حمایت آن‌ها از اسرائیل در پی آن ناپدید می‌شود. فریدمن عقیده دارد که این امر حمایت حتی جدی‌ترین طرفداران آمریکاییِ اسرائیل – مانند شومر – را برای ادامۀ جنگ در مقابل هزینه‌های هنگفت بین‌المللی و داخلی آن دشوار می‌کند.

توماس فریدمن در ادامه پیشبینی می‌کند که «به این ترتیب، استراتژی بایدن به احتمال زیاد به این شکل دیده می‌شود: تا جایی که ممکن است به همۀ طرف‌ها فشار بیاورد تا آتش‌بس و یک دور دیگر آزادی گروگان‌ها را به دست آورند. این توقف جنگ هرگونه طرح نظامی اسرائیل برای تهاجم تمام عیار به رفح برای دستگیری یا کشتن رهبران حماس که گمان می‌رود در آنجا مستقر هستند را متوقف می‌کند – تهاجمی که به احتمال زیاد باعث تلفات غیرنظامیان بیشتری خواهد شد. بلینکن و بایدن سپس از فرصت آتش‌بس استفاده می‌کنند تا با یک اتحاد بزرگ و تازۀ آمریکایی-عربی و اتحادیۀ اروپا وارد شوند. ابتکار صلحی که به اسرائیلی‌ها وسعت و عمق عادی‌سازی با کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی و تضمین‌های امنیتی را بیش از هر زمان دیگری به عنوان همراهی راه‌حل دو کشوری ارائه می‌دهد. با در دست داشتن این کارت، بایدن می‌تواند چارچوب را برای انتخابات بعدی اسرائیل تنظیم کند: «طرح بایدن در مقابل طرح بی‌بی» – به جای این‌که بایدن شخصاً در مقابل شخص نتانیاهو قرار بگیرد. بگذارید نتانیاهو بین کسی که به عنوان نخست‌وزیر در ۷ اکتبر سکان قدرت را برعهده داشت یا نخست‌وزیری که راه را به سمت عربستان سعودی باز کرد، یکی را انتخاب کند.»

خوش‌بینی فریدمن به استراتژی بایدن که در مقالات قبلی او نیز منعکس بود[iv]  در عین حال همواره از نقش ایران و علاقمندی وی به مشروط کردن هر استراتژی موفق در خاورمیانه به از میان برداشتن ایران نیز برمی‌گردد. برای یک ناظر بی‌طرف همیشه این فرض برقرار است که دستگاه دیپلماسی ایالات متحده مگر ممکن است در عرض یک‌سال این‌همه اشتباه علنی مرتکب شود؟ پس حتماً باید یک حکمتی در پشت صحنه وجود داشته باشد که ما آن را نمی‌بینیم. واقعیت اما آن‌ است که علیرغم توان و امکانات اطلاعاتی دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده که در واقع شاهدیم حتی تغییر رؤسای‌ جمهور نیز در آن تفاوت فاحشی را ایجاد نمی‌کند، در تاریخ هفتاد سالۀ اخیر، آن کشور هم مرتکب اشتباهات و تصمیمات غیرمنطقی زیادی شده است که سرانجام به مرگ ده‌ها هزار نفر از مردم ان کشور و صدها هزارنفر از مردم سایر کشورها منجر شده است. جنگ ویتنام و ادامۀ آن برای سال‌ها شاهد بر این موضوع است که در حالی‌که تمام محاسبات درونی سیستم حکومتی هم عدم امکان پیروزی در جنگ را از آغاز پیش‌بینی کرده بودند اما در تصمیم سیاستمداران در قدرت تاثیر نداشته است.

نتیجۀ پایانی آن است که توماس فریدمن با ژیمناستیک سیاسی در تمامی عرصه‌ها دهه‌هاست که از ستون خود در نیویورک تایمز به شکل دادن سیاست به شدت متمایل به اسرائیل در بین لیبرال‌های آمریکا کمک کرده است. حمله به عراق در ۲۰۰۳ وسیلۀ جرج بوش پسر که از قضا مورد حمایت همه‌جانبۀ فریدمن[v]، بایدن و شومر نیز قرار گرفت. یکی از نمونه‌های خدمتکاری آقای فریدمن به اهداف اسرائیل و همین آقای نتانیاهو بود.

فریدمن در ماه مه ۲۰۰۳ یعنی دوماه بعد از شروع جنگ عراق به چارلی رُز مجری بسیار مورد علاقۀ شبکه تلویزیون ملی آمریکا گفت: «آنچه واقعاً مهم بود، این بود که عراق در “بخشی از جهان” بود که در آن افراط‌گرایی اسلامی شکوفا شد. یک “حباب تروریسم” در جهان عرب وجود داشت که منجر به حملات ۱۱ سپتامبر در ایالات متحده شد.» او که چند سال بعد برای ناهار با گوسفند درسته به‌دیدار محمد بن‌سلمان رفت، فراموش کرده بود که هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر از عربستان سعودی آمده بودند و دیکتاتوری حسین به طور وحشیانه‌ای افراط‌گرایان اسلامی را در عراق سرکوب کرد یا این‌ها را جزییات بی‌اهمیت می‌دانست. او گفت: «کاری که ما باید انجام می‌دادیم این بود که به آن نقطه از جهان برویم و یک چوب بسیار بزرگ را درست در قلب آن دنیا بگذاریم و آن حباب را بترکانیم.» تروریست‌ها باید ببینند «دختران و پسران آمریکایی خانه به خانه – از بصره تا بغداد – می روند و اساساً می‌گویند این را به نابدترتان فرو می‌کنیم.» معنی این حباب در عمل این بود که صدها‌هزار انسان جان خود را از دست دادند، میلیون‌ها نفر پناهنده شدند و موج‌های پی‌درپی خونریزی و هرج‌ومرج منطقه را تکان داد. در همین حال، فریدمن به خوانندگانش اطمینان می‌داد که اوضاع «شش ماه آینده» می‌تواند تغییر کند. او این را در نوامبر ۲۰۰۳، ژوئن ۲۰۰۴، اوایل اکتبر ۲۰۰۴، اواخر نوامبر ۲۰۰۴، سپتامبر ۲۰۰۵، دسامبر ۲۰۰۵، ژانویه ۲۰۰۶، مارس ۲۰۰۶، آوریل ۲۰۰۶، و مه ۲۰۰۶ تکرار کرد و هیچ‌بار از اشتباه محاسبه‌اش عذر نخواست. فریدمن به عنوان عزیزکردۀ لیبرال‌های حزب دموکرات با حمایت از اسرائیل کارت بلانش دریافت کرده است تا هرچه دلش خواست بگوید و بنویسد و مطمئن باشد که هیچ‌کس او را به پاسخ‌گویی احضار نخواهد کرد.

با حذف مقررات تعادل بر انتشار اخبار و کنترل عمومی بر مضمون سیاسی رسانه‌ها در سال‌های دهۀ ۱۹۸۰ ریگان و با کمک همۀ دولت‌های جمهوری‌خواه و دموکرات پس از او باعث شده بود رسانه‌های تحت کنترل مؤسسات بزرگ تجاری و مالی بتوانند به‌طور انحصاری افکار عمومی را به‌نفع کانسرن‌های اقتصادی شکل دهند. حقیقت اما آن است که با آغاز جنگ عراق و به‌دنبال نتایج بسیار وخیم آن برای جامعۀ آمریکا موجی در میان دموکرات‌ها و لیبرال‌های آمریکایی آغاز شد که دنبالۀ مبارزات ضد جنگ ویتنام نیز بود؛ بسیج جوانان ضد جنگ که در دوران بوش خیابآن‌های آمریکا را به اشغال خود درآورد و ادامه آن تا حدودی نتیجۀ استفاده در دوران شبکه‌های اجتماعی نسل اینترنت است. این امکان باعث شده است که کنترل اهرم‌های سیاسی بر شبکه‌های خبری جریان اصلی کنترل خود را بر شکل دادن افکار عمومی از دست بدهد.

اکنون نیز دولت جو بایدن سرانجام ۹ ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با این حقیقت روبرو است که از شش ماه قبل نیز به وضوح قابل رؤیت بود. بایدن و حزب دموکرات دائما تکرار می‌کردند که اعراب و مسلمان‌های آمریکا وقتی با انتخاب بین ترامپ و بایدن روبرو باشند غزه را فراموش می‌کنند و به ما رای خواهند داد. بایدن و بلینکن دچار اشتباه محاسبه‌ای شدند که شاید اصلاحش اکنون بعد از قتل عام ۳۱،۰۰۰ نفر دیر باشد. در انتخابات مقدماتی برای تعیین کاندیدای ۲۰۲۴ دموکرات‌ها در ایالات کاملا دموکرات مانند مینه‌سوتا و واشینگتن، تعداد غیرقابل انکاری از دموکرات‌ها در انتخابات شرکت کرده و اعلام کردند که کاندیدایی برای رای دادن پیدا نکرده اند [vi]. این برای یک رئیس‌جمهور در قدرت اگر سابقه هم داشته باشد، شدیدا نادر است. این جمعیت ناراضیان دموکرات که در وجود بایدن یک رئیس‌جمهور شایسته نمی‌بینند در دورۀ انتخابات سال ۲۰۰۰ برای شکست ترامپ به او رای دادند و اکنون شاهدند که در حمایت از اسرائیل و به‌طور کل در روابط خارجی، آن دو تفاوت چندانی با هم ندارند و حداقل این تصویر کاذب را نیز دارند که ترامپ جنگ تازه‌ای را براه نیانداخت (البته با چشم‌پوشی از تحریم‌های کمرشکن و کشنده علیه ایران).

این اصل وقتی با فشارهای اقتصادی مزمن و شکست‌های پی‌درپی اقتصاد نولیبرالی در شمال جهانی ترکیب شود، قشر جوان عاصی و مبارزی را تربیت کرده است که قابل کنترل در معیار های معمول سیاسی نیست. انتخاب اوباما نیز به‌خودی خود نتیجۀ تمایل هواداران ضدجنگ در آمریکا بود که جوانان را نیز به‌خود جلب کرده بود. سناتور سیاه‌پوستی که با زبان جوانان سخن می‌گفت و ده بیست سال مسن‌تر از آن‌ها نبود. موجی که با نا امیدی از استقلال اوباما از صاحبان قدرت دوباره میدان عمومی را ترک کرد و در ۲۰۱۶ و یا ۲۰۲۰ دیگر تکرار نشد و یک‌بار به انتخاب ترامپ و سپس بایدن انجامید. امروز نیز جنگ غزه همانند جنگ عراق، آمریکا را به‌عنوان خدمتکاری که نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند به‌طور مستقل برای منافع خود تصمیم بگیرد در دیدگاه جوانان تثبیت کرده است. مسئله واقعا رای خاورمیانه‌ای‌ها و مسلمانان آمریکایی نیست که زنگ خطر را برای بایدن و کمپین انتخاباتی او به‌صدا آورده است، بلکه همین جوانانی است که عدم حضورشان پای صندوق رای شکست قطعی بایدن را رقم خواهد زد، حقیقتی که اصلا ربطی به این‌که چه کسی در مقابل او قرار گرفته ندارد.

****

[i] Integrated Food Security Phase Classification (IPC)

[ii]https://www.nytimes.com/2024/03/15/us/politics/biden-netanyahu-schumer-speech.html

[iii]https://www.timesofisrael.com/full-text-of-senator-chuck-schumers-speech-israeli-elections-are-the-only-way/

[iv]https://kar-online.com/85492/

[v]https://youtu.be/ZwFaSpca_3Q?si=hyVkKYe4qeUo5yG9

[vi] Un-committed Democrat

تاریخ انتشار : ۵ فروردین, ۱۴۰۳ ۳:۰۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. محمدی گفت:

    اگر این پیش بینی یعنی موج نارضایتی از بایدن و سقوط او محقق شود، باز هم به نظر نمی رسد که جای امیدواری باشد زیرا جایگزین او ترامپ خواهد بود و معلوم نیست که حداقل در کوتاه مدت و میان مدت جهان به کدام سمت خواهد رفت!

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر

سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان

دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند

رقص خوشهٔ پروین

کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاح‌طلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم

به یاد فواد شمس