توضیح مترجم:
بیست و پنج سال پیش در چنین روزی ناتو به یوگسلاوی حمله کرد. بیست و پنج سالگی این رویداد از آن نظر مهم است که آغازگر روندی بود که هنوز هم ادامه دارد. ناتو بدون آنکه از سوی شورای امنیت ماموریتی داشته باشد، به یوگسلاوی لشکرکشی و در عمل ناقض قوانین بینالملی شد. «یونگهولت» در ویژهنامهای به این مناسبت به این رویداد به عنوان یک مقطع تاریخی تاثیرگذار بر روندهای بعدی جهان پرداخته است. در یادداشتهای این ویژهنامه، حمله به یوگسلاوی به عنوان سرمنشأ حملههای بعدی به کشورهایی چون عراق، لیبی، افغانستان و سوریه و همینطور حملۀ پوتین به اوکراین ارزیابی میشود.
یادداشت ترجمه شده از آرنولد شولتز از نظر فاکتهای تاریخی قابل توجهاند. پیش از آن، به آغاز بحث ژاکلین ناستیج، نمایندۀ مجلس آلمان از حزب چپ آلمان، در رابطه با زیرپا گذاشته شدن قوانین بینالمللی و نقش المان در این زمینه نگاهی میکنیم. او در یادداشتاش باعنوان « ۱۹۹۹ یک نقطهعطف»(۱) مینویسد:
«۲۵سال پیش، دولت فدرال «قرمز-سبز»* (دولت ائتلافی حزب سوسیال دمکرات آلمان و حزب سبزها) در جنگی شرکت کرد که قوانین بینالمللی و حقوق بشر را به زبالهدان تاریخ سپرد. جنگی که در آن منشور سازمان ملل با بهرهگیری غیرقانونی از تاریکترین فصل تاریخ آلمان نقض شد. بند ۴ ماده ۲ که “تهدید و استفاده” از خشونت بین دولتی را ممنوع میکند، زیر پا گذاشته شد. از بین همه کشورهای شریک در جنگ، آلمان کشوری بود که خود را پیرو شعار ویلیبرانت: «دیگر نباید از خاک آلمان جنگی آغاز شود» میدانست. با این حال، قانون اساسی و معاهدۀ «دو به اضافۀ چهار» را زیر پا گذاشت. معاهدهای که اتحاد آلمان را به ارمغان آورد و بر مبنای آن، آلمان متعهد شده بود از خاکاش فقط ندای صلح برخیزد.»
آرنولد شوتزل سردبیر روزنامه «یونگهولت»
جنگی که درها را باز کرد(۲)
جنگی که ناتو ۲۵ سال پیش علیه جمهوری فدرال یوگسلاوی به راه انداخت، هشت سال پس از پایان اتحاد جماهیر شوروی، شکست سوسیالیسم در اروپا و جنبش غیرمتعهدها را که در سال ۱۹۶۱ در بلگراد تأسیس شد، تکمیل کرد. قوانین بینالمللی، به ویژه منشور سازمان ملل متحد برای مهار بهکارگیری قدرت امپریالیستی، به طور موقت کنار گذاشته شد. ناتو به خود نمایندگی و حق حمله به یوگسلاوی را داد و در حقیقت دست به ترور دولتی زد.
جمهوری فدرال آلمان که با ضمیمه شدن جمهوری دموکراتیک آلمان بزرگ شده بود، در این حمله شرکت کرد. پانزده سال پس از حمله، گرهارد شرودر، صدراعظم وقت آلمان اعتراف کرد: “ما هواپیماهای خود را (…) به صربستان فرستادیم و آنها همراه با ناتو یک کشور مستقل را بمباران کردند -بدون اینکه شورای امنیت در این مورد تصمیم گرفته باشد.” جانشین او اولاف شولتز و وزیر امور خارجهاش آنالنا بِربوک به این موضوع نگاه کاملاً متفاوتی دارند و هیچ گونه نقض قوانین بینالمللی را در این چارچوب نمیبینند.
ناتو (با این حمله) آغازگر نقطهعطفی شد که ناتو را پس از آن به یک پیمان جنگی تبدیل کرد. لشکرکشی خلاف قوانین بینالمللی علیه افغانستان، عراق و لیبی، همچنین مداخلۀ غیرقانونی در سوریه، جایی که نیروهای آمریکایی تا به امروز در آن مستقرند، نقض قوانین بینالمللی توسط ترکیه عضو ناتو در سوریه و عراق تنها نمونههایی از عملکرد ناتو طی این ۲۵ سال هستند. نقض قوانین بینالمللی به ویژه توسط ایالات متحده آمریکا و جمهوری فدرال آلمان در (حمایت از) نسلکشی اسرائیل در غزه نیز آخرین نمونه از پاگذاشتن ناتو در راهی است که جنگ ۱۹۹۹ راه ورود به آن را باز کرد. روسیه نیز از همین راه و با استفاده از همین در، در سال ۲۰۲۲ وارد اوکراین شد.
صدور حقوق بشر و دموکراسی که برای توجیه ماجراجوییهای غرب از آنها استفاده می شود، مستلزم انکار حق حیات است. علاوه بر این، شیطانسازی یک رئیس دولت توسط سیاستمداران و رسانههای غربی از آن زمان به بعد جدی -به مفهوم مرگبار- شده است. اسلوبودان میلوشویچ در زندان هلند به قتل رسید، صدام حسین عراقی و معمرالقذافی لیبیایی توسط باندهای محلی تحت نظارت ناتو به طرز وحشیانهای به قتل رسیدند. در رسانههای غربی، این سه نفر به ترتیبِ بازگشتکنندگان «هیتلر»، «قصاب» و «فاشیست» بودند. اما مخاطبان غربی چیزی در مورد حامیان اوکراینی فاشیست باندرا، که به نمایندگی از ایالات متحده و از طرف اتحادیۀ اروپا، رئیسجمهور آزادانۀ منتخب اوکراین را در کیف در سال ۲۰۱۴ سرنگون کردند، چیزی نشنیدند و نفهمیدند.
در ۱۷ فوریه ۲۰۰۸، اکثریت اعضای ناتو اعلامیۀ یکجانبۀ استقلال کوزوو را به رسمیت شناختند. این امر به هدف فوری جنگ ۱۹۹۹ دست یافت: اولین تغییر خشونتآمیز (ومداخلهجویانه) مرزی در اروپا از سال ۱۹۴۵. کوزوو در واقع یک منطقۀ تحت حمایت ناتو است که ۴۸۰۰سرباز ناتو از ۲۸ کشور هنوز در آن مستقرند. قرار است تعداد نیروهای آلمانی در ماه آوریل دوباره افزایش یابد.
یوگسلاوی در ۷۸روز بمباران در سال ۱۹۹۹ شکست خورد. در اوکراین، کودتاچیان “عملیات ضد تروریستی” خود را علیه قیام دونباس در سال ۲۰۱۴ آغاز کردند. اما راهپیمایی سریع شکست خورد – احتمالاً این بزرگترین شکست امپریالیسم از سال ۱۹۹۹ بود. زمان دوباره در حال تغییر است.
* دولت قرمز-سبز، اصطلاحی است که به دولت اٍئتلافی متشکل از حزب سوسیال دمکرات آلمان و حزب سبز المان با توجه به رنگهای نمادینی که استفاده میکنند، گفته میشود. قرمز، نماد حزب سوسیال دمکرات و سبز نماد حزب سبز است.
(۱):
(۲):