صبحِ امروز به دیدارِ جهان
دیده چون بگشودم،
شهر پر عاطفهٔ باران بود؛
مملو از واقعهٔ بارورِ شوقِ بهار
لببهلب نورِ فرحآورِ خورشیدِ ازل
بامِ شادی به حریرِ هیجان ساخته بود؛
آفتابِ تبِ هستیوشِ دیرینِ امید
نورِ جانش به دمِ دورِ جهان بافته بود.
من در این زیبایی
غرق در مستیِ نور
دیده بگشودهام امروز به دیدارِ جهان
شنبه، ۸ اردیبهشت ١۴٠۳
بیژن اقدسی