سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۳۳

سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۳۳

مرگ در «منطقۀ امن»
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناک‌ترین صحنه هایی بودم که در ۹...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی
به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!
سیمین بهبهانی، با زبانی صریح و بی‌پرده، از دردها و رنج‌های زنان جامعه‌اش سخن می‌گفت و همواره می‌کوشید که ادبیات و هنرش را برای آشکار کردن دردها ی جامعه و...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
خسرو خوبان!
گفت: یک روز با دخترم رفتیم کهریزک. قرار شد اونجا ازم نگهداری کنن، همۀ کارهارو انجام شد از دخترم ضمانت ۵۰ملیونی خواستند، پرسیدم این برای چیه؟ گفتند برای زمانی که...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام شوقی
نویسنده: بهرام شوقی
سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟
ما شاهد هستیم که برخی جریانات - هوادار سلطنت – خود برگزارکنندۀ این نوع تظاهرات بوده و این روش‌های سخیف و خشونت‌آمیز را آشکارا و آگاهانه تشویق و ترغیب می‌کنند...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
مورد توجه پزشکیان: «گذار دمکراتیک»
جایگزین نقش احزاب برای طی کردن مسیر گذار به دمکراسی به شیوۀ دمکراتیک چه خواهد بود و چگونه خواهیم توانست آن‌چنان فشاری را بر نظام بیاوریم که مجبور به تن...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
کهریزک قتلگاهی در آخر دنیا!
کهریزک کجاست...؟قتلگاهی در آخر دنیا با رازهایِ سر به مُهر که از پشتِ حصارهای بلند و ابرهای سیاه آشکار شد. من اما هنوز زنده‌ام، چیزی برای شکستن در من نمانده،...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان - ا
نویسنده: رحمان - ا
مروری بر آن‌چه تا بيست و سوم تيرماه گذشت
نفس چاق نکرده بود آقای پزشکيان که در دفتر شرکت هواپيمايی توسط نيروهای انتظامی بسته شد. گويا عدم رعايت حجاب کارکنان زن اين دفتر دليل اين کنش نيروهای انتظامی بود....
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بیژن رحمانیان
نویسنده: بیژن رحمانیان

مروری بر انتخابات و خطای دیدگاهی جریانات سیاسی عمدتا خارج کشور

یکی از خصوصیات تحریم‌ها این است که از دل جنبش‌ها بیرون می‌آیند و در جای خود باید به بروز و ظهور جنبش‌های جدید کمک کنند. اینکه بعضی دوستان تحریم فعال را موکول به تبلیغ تحریم و اعلام آن به دنیا می‌دانند ناشی از درک قلیل آنان نسبت به تحریم است.

انتخابات ریاست جمهوری بالاخره به پایان رسید و مسعود پزشکیان بعنوان نهمین رئیس جمهور ، جمهوری اسلامی برگزیده شد، طی دو هفته گذشته جریانات مختلف و احزاب و سازمانهای سیاسی بویژه در خارج از ایران به موضع‌‌گیری پرداخته و می‌توان گفت غیر از نهضت آزادی و حزب دموکراتیک ایران (طبرزدی) که در ایران هستند و احزاب اصلاح طلب در قالب جبهه مشارکت و … همه تحریم انتخابات رادر هر دو مرحله تجویز می کردند. در این بین فعالان سیاسی و تحلیلگران و صاحبنظران هم به موضعگیری پرداختند که می توان همان صف بندی و اختلاف نظر هم که در بین احزاب و سازمانهای داخل با خارج کشور داشتند را هم در بین افراد داخل و خارج هم مشاهده کرد، ولی در بین موافقان مشارکت بخصوص در مرحله دوم شاهد بودیم تعداد بیشتری از فعالان خارج کشور نسبت به دور اول افزایش یافت.
براندازان (چپ و راست) و راست افراطی و سلطنت طلبها هم همان سیاست همیشگی را مبنی بر تحریم کل انتخابات تکرار کردند، اساسا جریانی مانند سلطنت طلبها به نظام جمهوری اعتقادی ندارد، گرچه بعضی مشروطه خواهان اعلام می کنند که حتی جمهوری را هم بشکل مشروطه تحمل می‌کنند ولی در کل این جریان بدنبال بازگشت سلطنت است و قاعدتا اگر هم بخواهد در انتخابات شرکت کند بنا به عقاید خود نخواهد توانست. مشکل آنها بد بودن یا خوب بودن رژیم نیست مشکل اصلی آنها جمهوری است. پس از نظر ماهیت با تحریم کنندگان دیگر بویژه جریانات چپ اختلاف دارند. از اینرو این مطلب کمتر آنها را در بر میگیرد و بیشتر بدنبال نقد دیدگاه و سیاست احزاب و سازمانهای چپی است که جمهوریخواهی یکی از مبانی اصلی سیاست و برنامه آنها میباشد.
در داخل کشور چپ  بشکل متفرق وجود دارد و بیشتر اعضا و هواداران سازمانها و احزاب سیاسی هستند که در ایران مانده اند و هنوز به مبارزه سیاسی اعتقاد دارند ، اکثر آنها بیشتر در فضای مجازی هستند و گاهی مطالبی را ارائه میدهند ، اکثر این چپ تا آنجا که من برخورد داشتم و دریافت کردم به شرکت در دور دوم اعتقاد داشتند ،
آن مطلب مهمی که باعث این دوگانه عمل در قبال انتخابات شد ، ناشی از درک و برداشت متفاوتی بود که هرکدام از طرفین نسبت به وضعیت و موقعیت کنونی داشتند ، بویژه اینکه انتخابات انجام شده یک اتفاق غیر مترقبه بعد از مرگ رئیسی بود که تا حدی همه را غافلگیر کرد .
آنچه چپ داخل کشور یا میتوان گفت حداقل چپی که به مشارکت بویژه در دور دوم انتخابات انجام داد یک واکنش سیاسی دوگانه را شامل میشد که باز ناشی از درک خوب و شناخت کافی از اوضاع بود ، اکثر آنها دور اول را تحریم و دور دوم را با رای به پزشکیان ، مشارکت کردند ، اینکه چرا از اول انتخابات را تحریم کردند ، ابهامی بود که نسبت به انتخابات عمل میکرد ، آنها دقیقا نمی دانستند که وجود پزشکیان چه اهدافی را دنبال می کند ؟ آیا رقابت واقعی است یا بازهم یک بازی نمایشی انتخاباتی است که قاعدتا برنده اش قالیباف یا جلیلی خواهد بود ، در همان موقع ما گفتیم اگر هدف برای گزیدن پزشکیان صرفا بالا بردن مشارکت باشد شرکت نخواهیم کرد ، در همان زمان تحلیلی نوشتم که در آن با توجه به تاثیرات خیزش ژینا وفشار بحرانهای مختلفی که حکومت نه تنها از حل آنها عاجز مانده بلکه تشدید گردیده و بحرانهای جدیدی نیز بر آن افزوده شده است ، در همانجا مطرح شد که حکومت متوجه گردیده که سیاست خالص سازی و یکدست سازی اش جواب نداده وهر روز بد تر از دیروز است و ضرورت تغییر این سیاست را احساس کرده است ، بویژه اینکه اگر بخواهد همان سیاست یکدست سازی را که سعی کرد در انتخابات مجلس بکار ببرد در اینجا هم بکار بگیرد با واکنش بسیار منفی مردم نسبت به انتخابات روبرو خواهد شد که شاید نتواند حتی بیست درصد حائزین رای دادن را به پای صندوقها بکشد ، از اینرو سعی کرده است که فردی بظاهر موجه تر و بینابینی بین اصولگرایی و اصلاح طلبی را وارد میدان کند و البته مرتکب ریسک بزرگی شده بود ، رژیم فکر میکرد با دلزدگی و سرخوردگی مردم نسبت به جریانهای سیاسی بویژه اصلاح طلبان ، پزشکیان رای نخواهد آورد و پیروز میدان یکی از دو اصولگرایی میباشد که به میدان آمده اند ، پیروزی پزشکیان در دور اول حکومت را غافلگیر کرد ، وقتی به صحنه انتخابات نگاه می کنیم میبینیم عدم کناره گیری دو نامزد اصولگرا به نفع دیگری تا حدی ناشی از یک اشتباه محاسباتی بوده است ، جلیلی و قالیباف فکر میکردندآنکه حذف خواهد شد پزشکیان است ( برداشتی که رفیق صادق کار و تعداد دیگری از اعضا حزب چپ هم مطرح میکردند ) حتی با وجودیکه ستادهای این دو به طرف مقابل فشار می آورد که به نفع نامزد آنها کنار برود ، جلیلی تلویحا گفته بود که قالیباف بماند بهتر است ، آنها از قبل خود را پیروز میدان میدانستند ، در مناظرات هم جز پورمحمدی که خود را نامزد مستقل معرفی کرده بود ، افراد دیگر جبهه اصولگرایان ظاهرا روابط خوبی با هم داشتند و اکثرا حملاتشان به پزشکیان و علیه دولت روحانی و تا حدودی هم به پورمحمدی بود ،
عدم کناره گیری نامزدهای اصلی اصولگرایان که در دو طیف افراط گرایان ( جلیلی ) و میانه رو ان (قالیباف ) دسته بندی میشوند یک مطلب مهم هم بخوبی عیان کرد و آن اختلافات شدید و بی سابقه جناح های درون حکومت است که قبلا خود را در انتخابات شورای شهر تهران و همچنین انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان نشان داده بود ولی عمق آن همچنان پوشیده مانده و در انتخابات ریاست جمهوری بطور بارزی پرده از آن برکشیده شد ، گرچه در مواضع جلیلی و قالیباف در سطح عمومی سعی میشد رعایت کامل شود و توصیه های رهبر را انجام دهند ولی در سطح ستادها آنچنان شدید بود که گاه به فحاشی های رکیک می انجامید .
اینها همه در حالی جریان داشت که دوستان ما در خارج کشور همچنان بحث ها و دیدگاه هایی را طرح میکردند که نه به شرایط کنونی منطبق بود و نه اساسا حرف تازه ای داشت ، آنها همان کلیشه های سابق و تاریخ گذشته را مطرح میکردند ، مطالبی مانند کاهش مشروعیت و …و جالب اینکه برخورد با اصلاح طلبان را به زعم اینکه آنها بدنبال قدرت گرفتن هستند را در بعضی تحلیلها برجسته میکردند ، جدا از آن هیچ برنامه  خاص کار بردی برای بعد از تحریم نداشتند ،و همان حرفهایی را میزدند که معمولا به شکل کلی راجع به راه انداختن جنبش های اعتراضی میزنند بدون توجه به عدم کارایی خود و انفعالشان طی ۴۵ سال گذشته در این مورد .  ائتلاف همگامی در بیانیه ای به زعم خود برنامه اش را بعنوان تحریم فعال اعلام کرد ، تحریم فعال از نظر آقایان یعنی تبلیغ تحریم ، در حالیکه مردم زودتر از آنها این کار را انجام داده بودند ، وقتی به واکنش مردم در رابطه با انتخابات ها نگاه می کنیم متوجه میشویم روند تحریم همیشه با وجود و بروز جنبش های اعتراضی نزدیک به آن رابطه مستقیم داشته است هرچه جنبش ها بیشتر و نزدیک انتخاباتها بوده ، تحریم در انتخابات بیشتر بوده است ، انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری با کمترین تعداد شرکت کننده در تاریخ جمهوری اسلامی در آنزمان یک رکورد محسوب شد ، و انتخاباتی بود که بعد از اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ صورت گرفت  ، مورد دیگر انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند گذشته بود که متعاقب خیزش ژینا و تحت تاثیر آن کمترین شرکت کننده را در تمام دورانها داشت و رژیم و مجلسش را با چالشی بزرگ روبرو کرد ، یکی از خصوصیات تحریم ها اینستکه از دل جنبش ها بیرون می آید ، و در جای خود باید به بروز و ظهور جنبش های جدید کمک کند ، اینکه بعضی دوستان تحریم فعال را موکول به تبلیغ تحریم و اعلام آن به دنیا می دانند ناشی از درک قلیل آنان نسبت به تحریم است ، آنها حتی در مورد تحریم هم دچار خطا و اشتباه دیدگاهی هستند ، آنها فکر میکنند همه کسانی که در ایران انتخابات را تحریم کردند مخالفان سر سخت حکومت و نظام هستند ، در حالیکه بخش بزرگی از آنها یعنی بین ۳۰ تا۴۰ درصد مردم معمولا در هیچ انتخابی شرکت نمی کنند ، و این مسئله نه تنها در ایران بلکه حتی در دموکراسی های غربی هم قابل مشاهده است ، همین انتخابات اخیر فرانسه که بسیار هم مهم بود و سرنوشت کشور فرانسه را تعیین میکرد با ۶۷ درصد شرکت کنندگان انجام شد که طبق اظهار خبرگزاریهای غربی یک مشارکت خیره کننده کم سابقه تلقی میشود ، آیا آن ۳۳ درصد همه مخالفان حکومت فرانسه و انتخاباتش هستند ؟ می بینیم تحلیلگران با آن اینگونه برخورد نمی کنند و عدم شرکت این تعداد را مطلبی طبیعی قلمداد می کنند ، پس وقتی از تحریم فعال و کسانی که به جنبش های اجتماعی اعتقاد دارند نگاه می کنیم حداقل بنابه میانگین کسانی که در انتخاباتها بدون دلیل خاص و داشتن موضع شرکت نمی کنند حداقل ۳۰ درصد است ، این تعداد را باید از مجموع تحریم کنندگان کسر کرد ، چرا که روند طبیعی انتخاباتها در همه جهان اینگونه است ، در بررسی تعداد شرکت کنندگان در انتخاباتها در ایران طبق آمار تنها در سال ۸۸ حدود ۸۵ درصد مردم حائزین رای شرکت داشتند که احمدی نژاد از صندوق بیرون آمد ، در سایر انتخاباتها همواره کمتر از ۸۰ درصد بوده است ، (نمودار آن در پ.ن ارایه شده است ، )


حال اگر بخواهیم کمترین وجه آنرا با اغماض نگاه کنیم و ۳۰ درصد را بپذیریم مشخص میشود بطور میانگین همواره ۳۰ درصد مردم بدون هیچ انگیزه خاصی و بنا به دلایل متفاوت منجمله بیسوادی و دور بودن از مسایل سیاسی و بی تفاوتی و بیماری و پیر ی و … در انتخاباتها شرکت نمی کنند و نمی توان آنها را جزو مخالفین رژیم تلقی کرد و یا جزو تحریم کنندگان فعال دانست پس آن ۶۰ درصدی که در بوقها اعلام‌میشود و سعی دارند آنها را تحریم کنندگان مخالف رژیم قلمداد نمایند درست نیست ، در دور اول میتوان گفت ۳۰ درصد مردم انتخابات را بشکل واقعی و با پشتوانه مخالفت انجام دادند ، ولی وقتی به آن ۳۰ درصد هم نگاه میکنیم میبینیم بخشی از آنها تحریم را بشکل موقت برای خود تفسیر کرده بودند آنها مرددانی بودند که منتظر بودند بطور قطعی نامزد مورد علاقه شان ( پزشکیان ) در انتخابات باقی بماند تا با شرکت در دور دوم به وی رای دهند ، که همینگونه هم شد و حدود ۱۰ درصد از تحریم کنندگان دور اول به مشارکت در دور دوم پرداختند و از صف تحریم کنندگان خارج شدند ،( شاید اگر آن تبلیغات و حمله بی سابقه رسانه های وابسته و جریانات مختلف سیاسی و… نبود ما شاهد شرکت بیشتری از مردم بودیم ) در نتیجه در میابیم که تحریم در اصل با ۲۰ درصد تحریم کننده واقعی شکل گرفته و جالب است این تحریم کنندگان بویژه مردمی که در داخل کشور به تحریم پیوسته بودند هیچ برنامه ای برای بعد از تحریم و بهره گیری از آن مطرح نمیکردند ، تحریم آنها صرفا قهر با صندوق بود ، در گفتگوهای بیشمار با آنها و ارزیابی از میزان انگیزه های آنها متوجه میشدیم تحریم برای آنها یک امر سلبی بوده است ، مثلا گفته میشد ” چون دیگر اعتقادی به انتخابات ندارم تحریم کرده ام ، هرچه میخواهد بشود بالاتر از سیاهی رنگی نیست ، نوعی لج بازی با حکومت را میشد در آن دید تحریم انتخابات بیشتر تحت تاثیر روانی و سرخوردگی و استیصال مردم بویژه بد بینی و نا امیدی از اپوزیسیون خارج کشور بود، همین دیشب جوانی در پیامش برای بی بی سی بطور واضح گفت من تحریم را انتخاب کرده ام چون نه اعتقادی به خوب شدن اوضاع دارم و نه اعتقادی به اپوزیسیون خارج کشور که جز ضربه زدن به ما مردم تا بحال کاری نکرده است. من قصد ندارم تعداد بیشتری از این اظهار نظرها را اینجا مطرح کنم چرا که مطلب را بیش تر طولانی می کند ،
پس میبینیم چیزی بنام تحریم ایجابی که در نطفه و بطن خود بتواند موجبات حرکت و ایجاد خیزش های جدید را در بر داشته باشد وجود ندارد ،
از آمار شرکت کنندگان و تحریم کنندگان در خارج کشور ، اطلاع چندانی نیست ، ولی طبق نوع رایی که از طرف بعضی منابع نسبت به انتخاب شرکت کنندگان در خارج کشور منتشر کرده اند بیشتربن آرا به نفع پزشکیان بوده است
در مورد تحریم احزاب و سازمانهای سیاسی مختلف از راست و چپ و سلطنت طلب و برانداز تنها میتوان به اختلاف ماهیت تحربم آنها اشاره کرد در این بین براندازان و سلطنت طلبها و راست افراطی بیشترین فعالیت ها را از خود نشان دادند ولی ماهیت تحریم آنها را نمی توان مترقی دانست چرا که آنها بدنبال اهداف سیاسی خود بودند ، همان اهدافی که جریانات مترقی شدیدا با آن مخالف هستند ، برای دیدن پدیده ای بنام تحریم و ارزیابی از آن نباید تنها به سطح نگریست و فکر کرد هر کس که تحریم کرد از موضعی مترقی تحریم کرده است برای ما بعنوان کنشگران چپ که به مارکسیسم اعتقاد داریم ماهیت پدیده ها مهمتر از شکل و جهت آنست و ماهیت است که سمتگیری راتعیین میکند ، ما چگونه میتوانیم سیاست تحریمی سلطنت طلبان را که با هدف کاهش شرکت کننده و بالا بردن احتمال انتخاب شدن فردی مانند جلیلی که نامزد جبهه پایداری و یکی از افراطی ترین جناح های سازمان یافته حکومت هستند بگوییم آنها تحریم مترقیانه کرده اند هدف آنها این بود که فکر میکردند وجود جلیلی در راس دولت میتواند تنش ها با اسراییل و امریکا را بیشتر کرده و احتمالا با انتخاب فردی مانند ترامپ در امریکا، سطح تنش ها تا حد دخالت نظامی و جنگ خواهد رفت و آنها میتوانند از این طریق حکومت را برانداخته و قدرت را بدست گیرند ، آیا تحریم جریانات مترقی از نظر ماهیت با آنها یکی است ؟ متاسفانه حتی در تحلیل هایشان نه تنها سعی نکردند که اختلاف خود را با تحریم نوع سلطنتی و راست افراطی نشان دهند بلکه بعضی همراستا با آنها و رسانه هایی چون اینترنشنال اکثر حملاتشان متوجه پزشکیان و در جهت تقویت جلیلی و جبهه پایداری بود حزب تکده تیران نمونه بارز آن موضعگیری است ، نبودن صف مشخص تا حدی بود که هم رژیم و هم خود سلطنت طلبها تحریم را به آنها نسبت می دادند و سعی میشد آنرا بنام سلطنت طلبها و فراخوان رضا پهلوی مصادره کنند ، اگر بخواهیم همه آن تحریمی را که توسط سازمانها و احزاب از چپ و راست و .‌‌ در نظر بگیریم شاید به ۵ درصد هم نرسد ، با این وضع آیا می توانند ادعا کنند تحریم موفق بوده است اینگونه که در بوق و کرنا کرده اند ؟
در قبل از انتخابات من با دلایلی که دوستان برای اتخاذ سیاست تحریم مطرح می کردند برخوردهای انتقادی داشتم و هنوز هم دارم ، من آن نوع برداشت و دیدگاه را تاریخ گذشته میدانم ، مثلا گفته میشد بیش از پیش باعث کاهش مشروعیت نظام است خوب چه نتیجه ای دارد ؟ آیا نظام را سرنگون می کند ؟ تحریم زمانی ارزش دارد که بتواند موجبات خیزشهای اجتماعی را فراهم نماید ، در حالیکه سکون و سکوت سنگین بر جامعه حاکم است و سرکوب شدید عملا نمی گذارد جنبشی گسترده صورت گیرد ، تحریم چه کاری میتوانست انجام دهد آیا کاهش مشروعیت نظام سرنگونی اش را ایجاد کرد یا می کند؟

می بینیم حدود ۶۰ کشور دنیا در شرایط دیکتاتوری سخت اداره میشوند و حتی انتخابات هم ندارند ولی همچنان با قدرت در عرصه جهان حاضرند و روابط گسترده ای هم با کشورها دارند ، براندازان که اتکایشان به حمایت خارجیست کاهش مشروعیت را عاملی برای رویگردانی کشورها از حکومت دانسته و فکر می کنند این مطلب میتواند به اقدام آن کشورها علیه رژیم بیانجامد ، اگر کشوری فرضا این موضوع را در نظر بگیرد صرفا برای استفاده از آن در جهت امتیاز گیری در روابط دو جانبه است ، ‌این یک توهم است که کشور های غربی با در نظر گرفتن این موضوع بخواهند حمایتی از اپوزیسیون خارج کشور در رسیدن به اهدافشان انجام دهند ،
پس میبینیم تحریم هم نمی تواند در همه شرایط و درهر برهه ای کار ساز باشد و حتی اگر تحربم ها دائما تکرار شوند بعنوان تنها راه مبارزه با رژیم در اذهان جای میگیرند و بشکلی فرسایشی در خواهند آمد این موضوع بیش از پیش نه تنها نمی تواند به جنبش های دموکراسی خواهی و اعتراضی کمک کند بلکه به آن ضربه زده و انفعال را دامن‌میزند ، این موضوع میتواند به انتخابات بعنوان یک رکن دموکراسی لطمه وارد کند. طی ۴۵ سال گذشته ما شاهد بوده ایم که جریانات سیاسی نه تنها نتوانسته اند از ابن تحریمها بهره ببرند و کاملا ضعف خود را در سازمان دادن جنبش های اعتراضی نشان داده و علاوه بر آن اختلافاتشان با یکدیگر تشدید شده است ، این مهم موجبات سرخوردگی و ناامیدی مردم را فراهم نموده است ، میتوان گفت گرچه مردم و این جریانات انتخابات را تحریم کردند ولی بطور قطع میتوانم بگویم جز بعضی تاثیراتی که سلطنت طلبها بر هواداران خود در داخل گذاشته اند اکثر مردم تحت برداشت شخصی و نا امیدی از اپوزیسیون به سمت تحریم آمدند تازه بخشی از آنها تحربم را موقتی دانسته و دور دوم شرکت کردند ، آنچه که باعث اختلاف نظر بین فعالان داخل کشور و خارج کشور بود گسترده تر از این موارد است ، به اعتقاد ما مسئله اصلی در بیراهه رفتن جریانات مترقی چپ و خارج کشورعدم شناخت و درک درست آنها از وضعیت و موقعیت کنونی حکومت و مردم و اپوزیسیون و توازن نیروها و .. میباشد ، که من آنرا در شش بخش قالب بندی کرده و به آن در قسمت دوم خواهم پرداخت .

تاریخ انتشار : ۲۰ تیر, ۱۴۰۳ ۰:۱۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مرگ در «منطقۀ امن»

به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!

خسرو خوبان!

سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟

مورد توجه پزشکیان: «گذار دمکراتیک»

کهریزک قتلگاهی در آخر دنیا!