از بیاعتمادی از نظام که بگذریم، در انتخابات غیردمکراتیک اخیر نشان داده شد که اکثریت مردم ما به مقولۀ دولت به عنوان ارگان اجرایی اجتماعی که از اجماع نمایندگان آنها برآمده باشد، اعتماد ندارند. در ضمن به دلیل وجود نداشتن احزاب فراگیر، دارای هیچ ابزار «نمایندگی» برای اعمال ارادۀ سیاسی نیستند.
این یعنی اینکه چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، گزینۀ استفاده از ابزارهای اعمال ارادۀ مستقیم (و نه نمایندگی) در دستور کنشگری مردمی، چه در عرصۀ مدنی، چه سیاسی و چه اجتماعی (مطالبۀ معیشتی/صنفی) قرار دارد.
چند نمونه از این ابزارها میتوانند به قرار زیر باشند:
– رفراندم و همهپرسی
– کارزار و پتیشن
– حضور وسیع در گروهای مجازی
– تشکیل کمیتههای مردمی محلهای و شهری
چند روزی است که یونسکو سندی را در بارۀ نقش مثبت هرچه رو به گسترش هوش مصنوعی در زمینه ارتقاء توانمندی مردم در سیاستورزی مستقیم و فراگیر آنها منتشر کرده است. در این سند یونسکو همچنین به صراحت به تحقیق پارلمان اروپا در سال ۲۰۲۳ در مورد هوش مصنوعی اشاره و در جایی به وضوح بیان شده است: “هوش مصنوعی فرصتی برای بهبود فرآیند دموکراتیک در جوامع ما است”. همچنین حتی هوش مصنوعی میتواند به عنوان “کاتالیزورهای دموکراسی” تعریف شود.
تاکنون یکی از دیدگاههای رایج این بوده که استفاده از هوشهای مصنوعی خطرات زیادی برای دموکراسی به همراه دارد. در سال ۲۰۱۹، یک مقالۀ طولانی با امضای کارل مانهایم و لیریک کاپلان با عنوان “هوش مصنوعی: خطرات برای حریم خصوصی و دموکراسی” در مجلۀ حقوق و فناوری Yale منتشر شد.
در این مقاله، نویسندگان تاکید میکنند که میتوان از هوش مصنوعی برای دخالت در فرآیندهای انتخاباتی، تلاش برای دستکاری نظرات مردم، تبدیل هوش مصنوعی به ابزار تبلیغاتی، برای هک کردن خصمانه، برای ارسال محتوای شخصی بر اساس دادههای جمعآوری شده و تأثیرگذاری بر گفتمان عمومی استفاده کرد.
اما یونسکو در این سند بدون نفی کردن خطرات هوش مصنوعی، بهخصوص زمانی که در کمبود قوانین لازم، مورد استفادۀ فردی یا جناحی قرار میگیرد، معتقد است که ایدۀ نقش هوش مصنوعی از نوع ایدههای شرکتهای بزرگ سیلیکونولی که هوش مصنوعی را برای منافع قدرتهای بزرگ و متمرکز سرمایهای توسعه میدهند، نیست و بلکه به امکان نقشآفرینی و سیاستورزی مستقیم مردم در یک اکوسیستم دیجیتال استناد میکند.
هوش مصنوعی میتواند به شهروندان کمک کند تا سیاست را بهتر درک کنند تا بر سیاست جاری اعمال نظر و فشار جمعی و همگانی وارد کنند.
میتوان چتباتهایی (chatbot) با عملکردی آموزنده در مورد اصول زندگی دموکراتیک، در مورد مسائل سیاسی جاری، در مورد مواضع واقعی سیاستمداران و راهحلهای آلترناتیو پیشنهادی توسط نیروهای مردمی و میدانی طراحی کرد.
همچنین میتوان چتباتهایی طراحی کرد که به مردم بگوید که واقعاً سیاستمداران در مورد قولوقرارهای دوران تبلیغات انتخاباتی خود چه میکنند و نشان دهند که چگونه مواضع آنها در طول سالها به خوبی یا به بدی تغییر کرده و یا میکند.
میتوان چتباتهایی را طراحی کرد که شهروندان را در مورد تحولات سیاستهای مورد علاقۀ خود به روز کرده و نگذارد که پروپاگاندهای حکومتها و جدلآفرینیهای عامدانۀ آنها شعارها و اعتراضات جاری مردم را مخدوش کند.
هوش مصنوعی میتواند برای جمعآوری درخواستها از پایین، تجزیه و تحلیل آنها، کمک به مردم برای پیشنهاد قوانین به روشی ساختاریافته، تشویق و غنیسازی کیفیت بحثهای آنلاین و آفلاین، برای آشنایی با شیوههای دستیابی به اجماع عمومی استفاده شود.
هوش مصنوعی میتواند نقش مهمی در تمامی مراحل فرآیند تصمیمگیری سیاسی مردمی و بهبود آنها ایفا کند: شناسایی مشکلات، تدوین راهحلهای ممکن با بحثهای مرتبط، اتخاذ راهحلهایی در قالب پبشنهاد قوانین و مقررات کاربردی و در نهایت ارزیابی مسیر طی شدۀ مبارزاتی.
هوش مصنوعی با توانایی پردازش مقادیر زیادی از دادهها، ابزاری است که از سویی تعمیق دانش تصمیمگیرندگان سیاسی برای شناسایی مسائل اجتماعی را غنی میکند و از سوی دیگر میتواند مستقیماً در خدمت تعمیق دانش همگانی در گروههای مجازی یا کمیتههای مردمی قرار گیرد.
به طور خلاصه، فناوریهای جدید هوش مصنوعی میتوانند به ما کمک کنند تا در نحوۀ سنتی مدیریت امور عمومی مبارزات برای گذار به آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی تجدیدنظر کنیم.