جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۳:۲۴

جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۳:۲۴

چگونه مذاکره ای، با کدام چشم انداز
آمریکا و ایران کشورهای همسایه نیستند. از این رو، نه مشکل مرزی با هم دارند نه ادعای ارضی. طرفه اینکه ایران بر خلاف آمریکا هیچ پایگاه نظامی-تروریستی در مناطق اطراف...
۲۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: ابراهیم شیری (ا. م. شیری - شیزلی)
نویسنده: ابراهیم شیری (ا. م. شیری - شیزلی)
یادمان، پنجاهمین سالگرد ترور بیژن جزنی و یارانش در تپه‌های اوین؛ پرونده‌ای همچنان باز از جنایت حکومت شاه
بیژن جزنی، از برجسته‌ترین چهره‌های فکری و مبارزان انقلابی ایران، در ۲۹ فروردین ۱۳۵۴، همراه با هشت تن دیگر از زندانیان سیاسی، در حالی‌که در بند زندان اوین بود، به...
۲۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کمیته برگزاری یادمان پنجاهمین سال ترور تپه های اوین - سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کمیته برگزاری یادمان پنجاهمین سال ترور تپه های اوین - سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
هریت تابمن، زنی که خود را از بردگی رهانید و راه آزادی را هموار کرد!
هریت تابمن به‌خوبی می‌دانست که آزادی فقط به معنای فرار از زنجیرهای فیزیکی نیست. او گفته بود: «من صدها برده را آزاد کردم و می‌توانستم صدها نفر دیگر را نجات...
۲۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها
در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به...
۲۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
آموزش، قربانی خصوصی‌سازی و بی‌عدالتی اجتماعی در ایران
طبق قانون اساسی، دولت مکلف به تأمین امکانات آموزشی است. آموزش باید پیوند دهنده طبقات، فرهنگ‌ها و مناطق مختلف باشد، نه ابزار جداسازی و انحصار. مدارس نباید تجاری شوند؛ بلکه...
۲۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
جنگ تعرفه ای دونالد ترامپ, احیای سیاست های مرکا نتیلیستی در سده ۲۱
سیاست‌های تعرفه‌ای دولت ترامپ، علی‌رغم ظاهر محاسباتی و فنی، بر پایه ساده‌سازی بیش از حد یک مسئله پیچیده و بهره‌ برداری تبلیغاتی از مفاهیم اقتصادی طراحی شده‌اند. این رویکرد، بیش...
۲۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
«علیه جنگ واتحادحداکثری برای دموکراسی»
صحنه سیاسی کشورمادراین لحظه سیاسی صف بندی خاص خودرادارد.صف بندی که همیشه ثابت نیست و به اقتضای موردوشرایط تغییر می‌کند.بخش های رادیکال و بنیادگرایان حکومتی غیرمسئولانه وجاهلانه برطبل جنگ می‌کوبند...
۲۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: سياوش - ايران
نویسنده: سياوش - ايران
زندان اوین

خاطرات زندان!

یکی آرام ناله کرد که ما را برای اعدام می‌برند. راه به نظرم طولانی می‌آمد. در خیال خود بودم که ناگهان دری باز شد. چشم‌بندم را که برداشتم، همراه سه نفر دیگر به سلول جدید وارد شده بودیم. پنج یا شش نفر دیگر هم آنجا بودند. متوجه شدیم که به آموزشگاه زندان اوین رسیده‌ایم. چشمان بهت‌زده ما چهار نفر ناباورانه و با تعجب سلول را که به نظرمان بزرگ و جا‌دار می‌آمد، دور می‌زد. ..... من گفتم ما از یک سلول نود نفره می‌آییم. او خندید و با طعنه گفت: «اینجا عین دموکراسیه! نه؟» ...

تا به خاطر داشته باشیم که چه به روزمان آوردند

وقتی که برای همه خواستار نان، مسکن، آزادی و برابری شدیم.  

****************************************  

در سال ۱۳۶۱، پس از یک ماه باز جویی در کمیتهٔ مشترک با چشم بسته به زندان اوین منتقل شدم. نمی‌دانم چه وقت از روز بود. چشم‌بندم را که برداشتم، از دیدن آن همه انسان روبروی خود خشکم زده بود. با خوشحالی نه، ولی با محبت به من خوش‌آمد گفتند. چهره‌ها همه محکم و نگاه‌ها مهربان و رفیقانه بود. سلول، مربع‌شکل و حدوداً به طول و عرض شش متر بود. اتاقی که کنار دیوار سه طرف آن، دو تخت سه طبقه قرار داشت. از پنجره‌های نزدیک به سقف نور خود را به زور به داخل می‌کشید. طرفی که بدون تخت بود، دری به طرف بیرون داشت. برای کسی که ندیده باشد، قابل تصور نیست که در این سلول نود نفر زندانی، نود نفر انسان بلاتکلیف و منتظر، باید با هم زندگی می‌کردند. گاهی یکی را به زندان دیگری منتقل می‌کردند، گاه به سلول دیگری، و یا برای اعدام می‌بردند. هر زمان که کسی را صدا می‌زدند، لحظاتی دردآور و پر از وحشت بود. وقتی کسی را می‌بردند، گویی آخرین و غم‌انگیزترین قدم‌ها را سنگین و ساکت برمی‌داشت. تا دقایقی همه نفس در سینه‌هایمان حبس می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دانست چرا می‌برندشان و چه اتفاقی برایشان خواهد افتاد. من حدود چهار هفته با این انسان‌های شریف به سر بردم. در آن محیط بسته به سختی امّا با هم نفس می‌کشیدیم. بدون رد و بدل کردن کلامی با هم گفتگو می‌کردیم. روزی سه بار در سلول باز می‌شد. دستشویی رفتن آدابی داشت. سه تا دستشویی بود که برای همگی‌مان فقط سی دقیقه وقت بود. یک نفر از بچه‌ها هم با ساعت پشت در دستشویی پایان حدوداً نیم دقیقه را اعلام می‌کرد و معمولاً صدای اعتراض شنیده می‌شد که گفته می‌شد: «من هنوز ننشسته‌ام.» مسئول سلول که خودمان انتخابش کرده بودیم، گروه‌ها را تعیین می‌کرد. بدون نظم، زندگی به همه سخت‌تر از آنچه بود، می‌گذشت. تلویزیون هم داشتیم، که روی دیوار زیر پنجره نصب شده بود. یکی از برنامه‌هایی که از تلویزیون برای ما پخش می شد، درس‌های فلسفهٔ عبدالکریم سروش، استاد مورد تأیید جمهوری نوپای اسلامی، سردمدار انقلاب فرهنگی و ضرب و شتم و اخراج و کشتار و زندانی کردن دانشجویان بود. سروش با ریشی مرتب و پزی روشنفکرانه جلوی تخته سیاهی می‌ایستاد و درس می‌داد و با عشوه روی تخته به فارسی و لاتین می‌نوشت و از اگزیستانسیالیسم و انسان‌دوستی می‌گفت! به گمانم که در آن زمان سارتر باید از اظهارات این به اصطلاح فیلسوف، بارها و بارها در قبر لرزیده باشد! همه نود نفر با هم غذا می‌خوردیم. امّا خوابیدن نوبتی بود. هجده نفر روی تخت می‌خوابیدند. ظاهراً زمان شاه، این سلول برای نگهداری هجده نفر زندانی بوده است. بقیه می‌بایست روی زمین و روی پتوهای سربازی و روی یک کتف و به اصطلاح کتابی می‌خوابیدیم. روی زمین حتی با روش کتابی هم همه جا نمی‌گرفتیم و اجباراً باید به نوبت می‌خوابیدیم. گاهی کسی با دو پا، بین دو نفر با فشار جا باز می‌کرد و یکی با سرعت خود را در فاصلهٔ ایجاد شده جا می‌داد و می‌خوابید. در هفته یک‌بار هم اجازهٔ حمام رفتن داشتیم. وقت دوش گرفتن بسیار کوتاه بود به همین خاطر اجباراً سه‌نفره زیر یک دوش می‌رفتیم. حمام، کابینی به مساحت حدود چهار متر مربع با یک دوش سقفی بود. شورت‌های درازمان هم مانع از تمیز شدن تمام تن‌مان بود. هرکس پشت دیگری را می‌شست. سعی می‌کردیم در عرض چند دقیقه، زیر آب به جسم و روان خود تازگی و امید بدهیم. روزانه حدود بیست دقیقه هم هواخوری داشتیم. همگی بدون اینکه همدیگر را بشناسیم، با هم رفتاری صمیمانه داشتیم. هیچ‌کس خود را از دیگری بهتر و بالاتر نمی‌دید. دردها و آرمان‌های مشترکمان و امیدی ناپیدا و دور ما را به هم پیوند داده بود. خود را از دیگری جدا نمی‌دیدیم. پس از گذشت حدود چهار هفته همراه سه نفر دیگر، مرا هم صدا زدند. ترسم را نشان ندادم که نمی‌دانستم مرا به کجا می‌برند. پیاده با چشم‌بند در حالی که شانه‌های نفر جلو را گرفته بودم، راه افتادم. یکی آرام ناله کرد که ما را برای اعدام می‌برند. راه به نظرم طولانی می‌آمد. در خیال خود بودم که ناگهان دری باز شد. چشم‌بندم را که برداشتم، همراه سه نفر دیگر به سلول جدید وارد شده بودیم. پنج یا شش نفر دیگر هم آنجا بودند. متوجه شدیم که به آموزشگاه زندان اوین رسیده‌ایم. چشمان بهت‌زده ما چهار نفر ناباورانه و با تعجب سلول را که به نظرمان بزرگ و جا‌دار می‌آمد، دور می‌زد. یکی از آن شش نفر، روبروی ما نشسته بود و متوجه حالت ما شده بود. من گفتم ما از یک سلول نود نفره می‌آییم. او خندید و با طعنه گفت: «اینجا عین دموکراسیه! نه؟»

تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد, ۱۴۰۳ ۱:۲۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چگونه مذاکره ای، با کدام چشم انداز

یادمان، پنجاهمین سالگرد ترور بیژن جزنی و یارانش در تپه‌های اوین؛ پرونده‌ای همچنان باز از جنایت حکومت شاه

هریت تابمن، زنی که خود را از بردگی رهانید و راه آزادی را هموار کرد!

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

آموزش، قربانی خصوصی‌سازی و بی‌عدالتی اجتماعی در ایران

جنگ تعرفه ای دونالد ترامپ, احیای سیاست های مرکا نتیلیستی در سده ۲۱