پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۵

پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۵

مذاکره هدف نیست، یک راه‌حل و ابزار است. نفس مذاکره، ماهیت اخلاقی ندارد
برای آن که در مذاکرات بتوانیم ابتکار عمل را به دست بگیریم، نیاز به درک ماهیت و اهمیت ابعاد بحران دارد. این بحران یک بحران کلان است. مساله فقط باز...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
لاله ها بیدارند و آفتاب میکارند
این مقاله به شرح نخستین دیدار فرخ نگهدار با بیژن جزنی، اولین سالهای فعالیت گروه، دوران زندان، نقش بیژن در مقام رهبری جنبش فداییان خلق، و در نهایت جان‌باختن دلخراش...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کمیته برگزاری یادمان پنجاهمین سال ترور تپه های اوین - سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کمیته برگزاری یادمان پنجاهمین سال ترور تپه های اوین - سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
«سورِ بُز» اثر ماریو بارگاس یوسا، آخرین غول ادبی...
ماریو بارگاس یوسا با نوشتن رمان خشم‌آلود و مسحور کننده «سور بُزِ»، اثرى از خود به جا گذاشته که در کنار «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا مارکز قرار مى‌گیرد؛ آثارى که...
۲۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
نامه‌ای از زندان
اگر انسان به بقای یک ملت بیاندیشد، اگر از فرهنگ ملی ملتی که طی قرون ستم‌کشیده سیراب گردد، آنگاه می‌تواند جامعه‌اش را، خواسته‌های ضروری ملتش را درک کند و در...
۲۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن جزنی
نویسنده: بیژن جزنی
بازجویی‌های بیژن جزنی
ما در گذشته بارها دیدیم که در جایی که مبارزات سیاسی مردم به حدی می‌رسد که امکان دریافت حقوق ثابتی برای آن‌ها می‌کند و به‌اصطلاح، به‌صورت یک نیروی سیاسی دائمی...
۲۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: فصلنامه «مطالعات تاریخی» شماره ۵۷ - تابستان ۹۶
نویسنده: فصلنامه «مطالعات تاریخی» شماره ۵۷ - تابستان ۹۶
از هُولوکاست تا غَزه,بازاندیشی در « تَکینگی شَر» و مسئولیت انسانی
اکنون پرسشی تلخ و دردناک پیش می‌آید: آیا تجربه‌ی تاریخی یهودیان اروپا، که در حافظه جمعی بشریت به عنوان نماد «تکینگی شر» ثبت شده، اکنون خود به ابزاری برای توجیه...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
همۀ آن‌ها برای من خاطره‌اند!
شکی نیست که خود دیکتاتوری شاه عامل بسیار مهمی بود. تا زمانی که امکان فعالیت علنی وجود داشت، ما در همه‌ی آن‌ها فعال بودیم و بحث‌هایی هم می‌شدند. اما وقتی...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مجید کیانزاد
نویسنده: مجید کیانزاد

به یاد رحمان هاتفی (حیدر مهرگان)

١٩ تیر ماه سالروز اعدام یک روزنامه نگار نسل بعد از ما به دست رژیم تهران بود. رحمان هاتفی. این روزنامه نگار سبز چشم خنده بر لب یکی از چهره هایی است که من در زندگی حرفه ای خود هرگز او را از یاد نمی برم. رحمان هاتفی روزنامه نگاری بود که مشخصات یک کار حرفه ای را از طریق تجربه در حد اعلا آموخته بود. او ارزش های خبر و تیتر را خیلی خوب می شناخت و طی سال هایی که با ...

۱۹ تیر ماه سالروز اعدام یک روزنامه نگار نسل بعد از ما به دست رژیم تهران بود. رحمان هاتفی. این روزنامه نگار سبز چشم خنده بر لب یکی از چهره هایی است که من در زندگی حرفه ای خود هرگز او را از یاد نمی برم.

در فرصتی مفصل تر اگر همکاران و نزدیکان روزنامه ای اش در نسل بعد از من، که غالباً مدیون راهنمایی ها و مهربانی های او هستند، همتی بکنند و تا دیر نشده و از یادها نرفته است، خاطرات خود را از او به تفصیل بنویسند سیمای مردی را به دست خواهند داد که در کشاکش انقلاب اسلامی سهم در خور توجهی در روزنامه نگاری ایران داشته است و حق آن است که حق او به انصاف و درستی ادا شود. 

رحمان هاتفی روزنامه نگاری بود که مشخصات یک کار حرفه ای را از طریق تجربه در حد اعلا آموخته بود. او ارزش های خبر و تیتر را خیلی خوب می شناخت و طی سال هایی که با دکتر مهدی سمسار کار می کرد و معاون او بود؛ به فوت و فن روزنامه نگاری و پیچ و خم های آن به کمک استعداد درخشانش به خوبی آشنا شده بود و سپس در دوران سردبیری امیر طاهری عملاً کار او را انجام می داد و امیر طاهری از وی همواره به عنوان کمک اول خود یاد می کرد. 

رحمان هاتفی اما توده ای بود از نسل سوم و بلکه چهارم توده ای ها، بدون آن که اعتقادات خود را به حیله در کاری که می کند نفوذ دهد و یا بر عکس از روزنامه به صورت “ابزاری” استفاده نماید. او در سال های پیش از انقلاب، علاوه بر کار در روزنامه روزانه، در دستگاهی هم که ایرج تبریزی رئیس سازمان شهرستان های کیهان سر و سامان داده بود باز هم در سمت دستیار دکتر سمسار “کتاب سال” کیهان را منتشر می کرد و سرپرستی می نمود. در کار آرایش صفحه و انتخاب تیتر و عکس، سلیقه اش بی مانند بود. من یکی از بهترین کارهای مطبوعاتیم را در حالی که در دانشکده علوم ارتباطات مشغول به کار بودم با همت تبریزی و کمک های فکری هاتفی انجام دادم و آن مصاحبه با مردی بود که می گفتند “مهر کردند و دهانش دوختند”، سیاست مداری که هرگز تن به مصاحبه نداده بود؛ ساعد مراغه ای. مطلب آن مصاحبه را رحمان با دلسوزی تمام ویراستاری کرد و به زیباترین صورت در کتاب سال ارائه داد. کتاب سال در حقیقت شناسنامه سالانه کیهان بود و طرز فکر کسانی که با این روزنامه همکاری داشتند. در همان کتاب سال، من یک معرفی کامل از پابلو نرودا کردم که سفیر آلنده در پاریس بود و عصرها در باغ لوکزامبورگ به کبوترها دانه می داد و در همه صورتش معنای شعر ایستاده بود. 

در جریان بازی های المپیک ۱۹۶۸ که از پاریس به تهران آمدم تا گیلان پور بتواند به مکزیکو برود، رحمان یک شمه از دلواپسی هایی را که یک روزنامه نگار حرفه ای باید داشته باشد به من نشان داد و آن این که هر شب می ماند تا ببیند در المپیک مکزیکو تیم ایران که در زمان ریاست تربیت بدنی سپهبد خسروانی و به سرپرستی دکتر محمد حسن رهنوردی دبیر کل آن روز کمیته ملی المپیک ایران، بهترین نتایج تاریخش را تا آن روزگار به دست آورده بود، چه خواهد کرد و غذای روز بعد صفحه اول کیهان در بشقاب ورزشی چیست؟ در یکی از آن شب ها خبری روی تلکس آمد که “باب بیمون” قهرمان سیاه پوست آمریکایی، رکورد پرش طول المپیک و جهان را با یک جهش ۹۰/۸ متری در هم شکسته است، عددی که در ذهن هیچ کس جایی نداشت. نیم ساعت بعد در حالی که رحمان با هیجان از این رکورد تازه حرف می زد و از من سوابق قهرمانانی مانند “جسی اونز” و “رالف بوستون” را می پرسید، خبر دیگر روی دستگاه تلکس آمد که ژاکلین کندی با ارسطو اوناسیس ازدواج کرده و شده است خانم ژاکلین اوناسیس. رحمان با تعجب به من نگاه کرد و گفت “فکر می کنی تیتر اول کدام است؟” گفتم برای کیهان ورزشی خبر “باب بیمون”، برای کیهان نمی دانم. مثل بچه ها شادمانه دست به هم زد، انگشت های باریک و ظریفش را در هم پیچید-کاری که ظاهراً وقتی هیجان زده می شد از او سر می زد؛ و آنگاه با خنده ای که تمام صورتش را روشن می کرد گفت: برای کیهان هم خبر اول این است. 

من هرگز هم مشرب و هم دسته او نبودم. تنها بعد از انقلاب دانستم که او سازمان پوینده و فعال “نوید” را که از حزب توده سهم برده رهبری می کرده است و با نام مستعار “حیدر مهرگان” مقاله می نوشته و از جمله تحلیل شعر “آرش کمانگیر” سیاوش کسرایی در شبیه سازی “خسرو روزبه” به آرش، از اوست…

رحمان هاتفی و دیگر همکاران توده ای ما را در کیهان با نوعی هجمه اسلامی کنار گذاشتند. دوستان او از خونسردی ها، نرمش ها و قابلیت های او در آن روزهای تلخ و سخت، حکایات مفصل نقل می کنند که من آرزو دارم نوشته شود.

دکتر مصباح زاده این جوان منظم و سازمان دهنده را خیلی دوست می داشت و یک روز اینجا بعد از سال های سال، به من گفت:”حیف از هاتفی بود که خودش را به کشتن داد.” و در جواب این اشاره من که اگر این طور نشده بود لابد حالا او هم مثل یکی از ماها بود، فقط سکوت کرد. دکتر وقتی مجاب می شد سکوت می کرد.

این یادداشت را برای آن نوشتم که در بیست و پنجمین سال خاموشی رحمان هاتفی، مردی از طایفه خودمان، به یاد بیاورید که این حرفه در تاریخ امروز ایران بیشترین کشته ها را داده و کمترین سپاس ها را گرفته است. بیهوده نیست که دهخدا در شماره اول صور اسرافیل در تبعید که در ایوردن سوئیس منتشر شده می نویسد:

“شبی مرحوم میرزا جهانگیرخان را به خواب دیدم در جامه سپید و به من گفت: “چرا نگفتی او جوان افتاد”. من از این عبارت چنان فهمیدم چرا مرگ مرا در جایی نگفته یا ننوشته ای و بلافاصله در خواب این جمله به خاطر من آمد “یاد آر ز شمع مرده یاد آر”. در این حال بیدار شده و چراغ را روشن کردم و تا نزدیک صبح سه قطعه از مسمط زیل را ساختم.”

راست می گوید دهخدا. من حتی به شمع مرده هم ایراد دارم. این شمع ها را کشته اند تا که همسایه نداند که آنها در دل مایند و من هرگز تفاوتی میان رحمان هاتفی، حستن فاطمی، علی اصغر امیرانی و…. نمی گذارم.

دهخدا مسمط پنج بندی خود را به میرزا جهانگیرخان تقدیم کرده است با این عبارت:

وصیت نامه دوست یگانه من به کودکان دوره طلایی، هدیه برادری بی وفا به پیشگاه آن روح اقدس اعلی.

و من بند اول ان را برای پایان این یاداشت می آورم:

ای مرغ سحر چون این شب تار

بگذاشت ز سر سیاهکاری

وز نغمه روح بخش اسمار*

رفت از سر خفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زر تار

محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمال شد پدیدار

و اهریمن زشتخو حصاری

یاد آر ز شمع مرده یاد آر

—————–

برگرفته از فیسبوک دکتر صدرالدین الهی
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد, ۱۴۰۳ ۴:۲۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مذاکره هدف نیست، یک راه‌حل و ابزار است. نفس مذاکره، ماهیت اخلاقی ندارد

لاله ها بیدارند و آفتاب میکارند

«سورِ بُز» اثر ماریو بارگاس یوسا، آخرین غول ادبی…

نامه‌ای از زندان

بازجویی‌های بیژن جزنی

از هُولوکاست تا غَزه,بازاندیشی در « تَکینگی شَر» و مسئولیت انسانی