پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۳:۴۴

پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۳:۴۴

بازسازی اعتماد، نه بازسازی روایت
مهرزاد وطن‌آبادی: چپ ایران، اگر بخواهد آینده‌ای داشته باشد، باید به تجربه‌ی فداییان خلق ایران (اکثریت) نگاه کند، تجربه‌ای که نشان داده می‌توان هم عدالت‌خواه ماند، هم دموکراتیک بود؛ می‌توان...
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
تو چه هستی ای عشق؟
تو چه هستی ای عشق؟ / راز بهاری؟، سایبانی؟، یا نیلوفر، در کوچه‌های خاطره‌ها؟ / هرچه هستی، زیبایی.
۱۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
راه هایی که پیمودیم
آه...نگاه کن-، صورتش دشتِ سوخته، چشمانش چاهی عمیق، باریکه آبی در انتها؛، این موها...، در کدامِ زمستان استخوان سوز، سفید شدند..؟
۱۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
دشمنی با روسیه و چین یا خیانت به کشور؟
رضا فانی یزدی: ما به‌خوبی می‌دانیم که در همان روزهای نخست جنگ ۱۲ روزه با اسراییل، بخشی از سیستم‌های پدافند هوایی ایران هک شده بود و به همین دلیل هم...
۱۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا فانی یزدی
نویسنده: رضا فانی یزدی
خاوران خاک عزیزان ماست؛ درهای خاوران باید گشوده شود!
سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت) برگزار می‌کند: در کلاب هاوس، با حضور: 🔘 زهره تنکابنی: - دادخواهی و آرمان‌های یاران شهیدمان 🔘 فاطمه گوارایی: - علیه فراموشی و زدودن حافظه‌ی...
۱۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پادکست تصویری: سمینار دهم چپ سبز، با حضور کمال اطهاری
اتاق فکر چپ سبز، سمینار دهم “چپ، توسعه دانش بنیان و دولت توسعه بخش” | کمال اطهاری راه برون‌رفت را در «دولت رفاه توسعه‌بخش» می‌بیند؛ دولتی که امنیت فکری، حمایت از دانش...
۱۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
عدالت و برابری آموزشی؛ اصل فراموش شده نظام آموزشی ایران
میترا شجاعی: مدارس دولتی به دلایل و بهانه‌های گوناگون از ثبت نام کودکان بدون دریافت پول خودداری می‌کنند. نداشتن جا، دوری محل زندگی از مدرسه، مشارکت در هزینه‌ها از جمله...
۱۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میترا شجاعی
نویسنده: میترا شجاعی

چشمان سرمه ای

حال، در روزگار ما و اینجا نیاز به داستان‌گویی و قصه‌پردازی نیست. در قعرِ معدن، همیشه واقعه‌ای تلخ در انتظار است!... قصه‌هایی تلخ که می‌شنویم و خیلی زود فراموش می‌کنیم!... حکایت مردانی با چشمانِ سُرمه‌ای... و حاکمانی که «سُرمه به گلو کشیده‌اند!...»

‍ ‍ @apahlavan

چراغ‌های شهر از دور سوسو می‌زد…

«مردی تنها، شبی تاریک و بی‌ستاره به سیاهی قیر، در شاهراه پیش می‌رفت. پهنه عظیم افق را جز از نفس‌های باد حس نمی‌کرد. ضربه‌های گسترده‌ای بود… گفتی در فراخنای جدال با دل کوه، و از روفتن فرسنگ‌ها باتلاق و خاک عریان و پرسوز، هیچ سیاهی درختی بر آسمان لکه‌ای نمی‌انداخت و سنگفرش به استقامت اسکله‌ای، طوماروار در میان چکه‌ها و قطره‌های کورکننده ظلمت واگشوده می‌شد….۱»

وقتی دیدمش؛ گفت: « خیلی وقت! بله… خیلی وقته! وقتی پایین می‌رفتم؛ هشت سالمم نبود، حالا که با شما حرف می‌زنم پنجاه‌و‌هشت سالمه. حالا خودتون حسابشو بکنین. اون زیر همه کار کردم. اول پادو بودم. بعد که بزرگتر شدم و جونی گرفتم؛ گذاشتم به واگنت‌کشی. بعد، هجده سال کلنگ‌دار بودم. بعد که با این پاهای لعنتی دیگه نمی‌تونستم ذغال بِکَنم؛ گذاشتنم به خاک‌برداری. اول خاکریز بودم؛ بعد زیربند شدم تا اینکه مجبور شدن از زیر بیارندم بالا. دکتر می‌گفت اگر بالا نیام همون زیر باید خاکم کنن. اینه که پنج ساله این کار رو می‌کنم! کم نیست؛ این همه سال کار توی معدن، و چه سال‌هایی زیر زمین!…»
پلک‌هایم را با اندوه بر هم می‌گذارم و قصیده‌ی مردی در خاطرم زنده می‌شود که در طولِ سالیان کار، هرگاه می‌دیدمش زیر آن جامه‌ی اتوکشیده‌، سیگار اشنو می‌گیراند… مردی با چهره‌ای شکسته از زندگی و حرفه‌ای سخت و پرمشقت…
او از معدنچیانی با چشمانی! درخشان، جوانانی زحمتکش، باهوش با اندام‌هایی ورزیده و دست‌هایی قوی و… سخن می‌گفت… او خود، یکی ازآنان بود…
قرن‌هاست که روشنگری از بیدادِ ستمگر و تحقیرِ ستمدیده، یا دیده‌ایم و یا شنیده‌ایم اما تا رهایی‌!؟… و تا تحققِ اندیشه و عمل راهی‌ست دشوار؛ اما ممکن…
در کلیله ودمنه۲، داستانی‌ست از پرنده‌ای روشنگر که سعی می‌کند به گروهی بوزینه بفهماند کرمِ شب‌تاب نمی‌تواند آنان را گرم کند! اما وقتی بیش از حد به آن‌ها نزدیک می‌شود، بوزینگان او را به بند می‌کِشند و می‌کُشند!…
حکایت کارگران اما چیز دیگری‌ست… هوشمندی و توجه به همه‌ی مسیر، موجب دقت و استمرار کار خواهد بود؛ همانگونه که «اِتیِن لانتیه ۳» در رمان «ژرمینال» از ابتدا تا انتهای مسیر را هوشیارانه برای خود و دیگردوستانش ترسیم می‌نمود… مسیری پیچیده، طولانی اما نیک گمان و غیرقابل برگشت…
قصه‌ی معدنچیانِ رمانِ ژرمینال، مستندی‌ست درباره‌ی کار و زندگی که «امیل زولا۳» آن را ازپایه و ستایش‌گونه ازیک خانواده کارگری به تصویر در آورده… از اوضاع کار، زندگی، بیماری‌ها، آداب، آیین‌ها و جشن‌ها… او آنقدر درست و صادقانه روایت کرده  که معدنچیان برای نخستین بار خود را در رمانی اینگونه باز می‌شناسند… بعدها جمعی از آن کارگران با فریاد «ژرمینال! ژرمینال!» در تشییع جنازه «زولا» شرکت می‌کنند. تصویری که نویسنده از تنش‌های میان کار و سرمایه به دست می‌دهد؛ از نظر تاریخی کم‌نظیر است…
آندره ژید۴ گفته بود: «این سومین یا چهارمین باری است که ژرمینال را می‌خوانم و هربار در نظرم اعجاب انگیزتر از پیش جلوه می‌کند…»

حال، در روزگار ما و اینجا نیاز به داستان‌گویی و قصه‌پردازی نیست. در قعرِ معدن، همیشه واقعه‌ای تلخ در انتظار است!… قصه‌هایی تلخ که می‌شنویم و خیلی زود فراموش می‌کنیم!… حکایت مردانی با چشمانِ سُرمه‌ای… و حاکمانی که «سُرمه به گلو کشیده‌اند!…»

پانوشت:
۱.از رمان «ژرمینال» اثر «امیل زولا». امیل ادوار شارل آنتوان زولا Émile Édouard Charles Antoine Zola زاده ۲آوریل۱۸۴۰ درگذشته۲۹ سپتامبر۱۹۰۲ رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار.
۲.کَلیله و دِمنه نوشته «ویشنا سرما» کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. در حدود سال‌های ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد…. نام پهلوی اثر «کلیلگ و دمنگ» بود. صورتِ پهلویِ این اثر، هم‌اکنون در دست نیست. اما ترجمه‌ای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیک‌ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه حکیم (زاده سده پنجم و ششم میلادی) است…
۳.«اِتیِن لانتیه»، یکی از پسران «ژروز ماکار» شخصیتِ اصلی رمانِ ژرمینال در تقویم فرانسه به ماه اول بهار «ژرمینال Germinal» می‌گویند…
۴. پل گیوم آندره ژید Paul Guillaume André Gide ‏ زاده ۲۲نوامبر۱۸۶۹، درگذشته ۱۹فوریه ۱۹۵۱نویسندهٔ فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۴۷…

نیمه شهریور۱۴۰۲ پهلوان
@apahlavan
#به_یاد_جان_باختگان_معدن_ذغالسنگ_طزره
و حالا جاباختگان معدن ذغالسنگ طبس

تاریخ انتشار : ۷ مهر, ۱۴۰۳ ۱۰:۰۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

مردم همسایه و هم‌تبار افغانستان، مصیبت و غم شما، مصیبت و غم ماست!

مردم ما خود بارها رنج و مصیبت ناشی از زلزله و دیگر بلایای طبیعی را تجربه کرده و با آن آشنا می‌باشند و قطعاً در این لحظات همسایگان‌مان را تنها نخواهند گذاشت. در این روزهای سخت در کنار شما دوستان و مردم هم‌تبار و همسایهٔ افغانستان خواهیم بود و بار دیگر مراتب هم‌دردی عمیق و صمیمانهٔ خود را با شما مردم و زلزله‌زدگان افغانستان اعلام‌ می‌داریم.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بازسازی اعتماد، نه بازسازی روایت

تو چه هستی ای عشق؟

راه هایی که پیمودیم

دشمنی با روسیه و چین یا خیانت به کشور؟

خاوران خاک عزیزان ماست؛ درهای خاوران باید گشوده شود!

پادکست تصویری: سمینار دهم چپ سبز، با حضور کمال اطهاری