مصاحبه با اورلی داهر[i]
مندرج در روزنامه اومانیته به تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴
برگردان از فرانسه: ف. دوردانی
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تهدید کرد که اگر لبنان خود را از دست حزب الله “رها” نکند، این کشور را به غزه دوم تبدیل خواهد کرد. درگیری میان جنبش اسلام گرا و ارتش اسرائیل در جنوب لبنان ادامه دارد. پس از اعزام گردان های جدید از سوی تل آویو، تعداد قابل توجهی آتش توپخانه در روز پنج شنبه رد و بدل شد. چندین تن از رهبران بین المللی این تهاجم و بمباران اسرائیل به لبنان را محکوم کردند، اما رئیس جمهور آمریکا عصر چهارشنبه تنها به یک هشدار ساده بسنده کرد. جو بایدن با اشاره به حق اسرائیل برای دفاع از خود، از بنیامین نتانیاهو خواست تا جنگ علیه غیرنظامیان را «تا بیشترین حد کاهش دهد.» زمانی که ارتش اسرائیل به سمت سه محل اسکان نیرو های حافظ صلح سازمان ملل، از جمله پایگاه اصلی یونیفل در نقوره، تیراندازی کرد، یک منبع از سازمان ملل اظهار کرد که این واقعا باز گذاشتن دست ارتش آسرائیل میباشد.
*****
گاهی اوقات حزب الله به عنوان «فرزند انقلاب ایران» معرفی می شود. آیا این به معنی قطع کردن ریشه های لبنانی حزب الله نیست؟
روایتی که از حزب الله یک دست پروده ایران می سازد نادرست است. «مقاومت اسلامی» بخش نظامی وابسته به مقاومت[ii] و سپس «حزب الله» بخش غیرنظامی آن صد در صد از درون لبنان و در واکنش به تهاجم گسترده و وحشیانه اسرائیل در سال ۱۹۸۲، از جمله، با اهداف الحاق گرایانه، برخاسته اند. این بنیانگذاران، سپس از ایران در خواست کمک کردند، اما آیت الله خمینی با ایده درگیر ساختن خود در لبنان مخالف بود. او نمی خواست تا از جنگ خود در مقابل عراق صدام حسین(۱۹۸۰ـ۱۹۸۸) منحرف گردد. به دنبال پا فشاری ایرانی های دوست بنیانگذاران لبنانی، تهران بلاخره و با اکراه تعداد محدودی پاسدار را به لبنان اعزام کرد. این پاسداران «دانش و شناخت» را با خود به همراه آورند و به لبنانی ها کمک کردند تا با حداقل امکانات در فکر به جریان انداختن مقاومت نظامی خود و با رعایت تقویم شرایط لبنان باشند. لبنانی ها نهایتا حزب الله را با هدف راندن ارتش اسرائیل به آن سوی مرزهایشان بوجود اوردند.
آیا ان طور که گاهی ادعا میشود، حزبالله اقدامات خود را با ایران هماهنگ میکند؟
این همکاریها بیشتر در زمینه نظامی است تا سیاسی. امروز رابطه تنگاتنگ میباشد اما همیشه اینطور نبوده است. در ایران مراکز قدرت متعددند. برای مثال، ریاست جمهوری و دولت همواره با حزب الله هماهنگ نیستند. نزدیکی واقعی از سال ۲۰۰۶ شروع شد. جنگ سی و سه روزه میان اسرائیل و لبنان با شکست اسرائیل به پایان رسید. نئومحافظه کاران ایالات متحده و جورج دبلیو بوش، برنامهریزی کرده بوند که «دستور العمل» حمله اسرائیل به لبنان را دنبال کنند، تا به نوبه خود موجب تغییر خشن رژیم تهران گردند. شکست اسرائیل در ان عملیات تهدید آمریکا علیه ایران را از میان برد. رئیس جمهور محمود احمدی نژاد که سابقا پاسدار بود، دریافت که چگونه ادغام این سازمان لبنانی در سیستم دفاعی و چشم انداز منطقه ای ایران می تواند مفید باشد.
آیا حزب الله یک دولت در دولت است؟
این تعریف مشکل ساز است. از دیدگاه جامعه شناسی این استعاره یک واقعیت نیست. حزب الله در دو جنبه دولت در دولت به حساب می اید. به خاطر شبکه نهادهای اجتماعی آن و یا به دلیل وابستگیش به یک سازمان نظامی غیر دولتی. در هر دو مورد، مسائل را باید در چارچوب لبنان در نظر داشت. حزب الله تنها حزبی نیست که از این نوع شبکه اجتماعی بر خوردار است. نظام سیاسی لبنان مبتنی بر «هم آوری اشتراکی»[iii] است. بدین معنا که دولت عملا در سایه قرار دارد و نقش فعال در امور اجتماعی را به این جوامع (غیر دولتی) واگذار میکند. به عنوان مثال، جنبش آینده، حزب (سنی( متعلق به خانواده حریری و بسیار نزدیک به فرانسه، نیز دارای شبکه ای از بیمارستان ها، موسسات آموزشی و غیره می باشد که بعضا کار آمدی بیشتری هم نسبت به حزب الله دارند. در لبنان این یک امر عادی به حساب می اید. در زمینه نظامی، «هم پیوندی اجماعی»[iv] خیلی از مسائل را توضیح می دهد. در این نوع کشور ها، ارتش به طور سنتی ضعیف است و به ندرت از امکانات (لازم) برای دفاع از قلمرو خود بر خوردار است. حفظ حاکمیت ملی به غیر نظامیان محول می گردد. در کشور همسایه ما سوئیس نیز یک چنین «هم اوری اشتراکی» حاکم است و تنها ۴ درصد از نیروهای مسلح ان تحت اقتدار قدرت مرکزی میباشد. ملیشیای محلی در کانتون ها بقیه نیرو ها را تشکیل می دهند.
آیا حمایت از حزبالله فراتر از اختلافات مذهبی، به ویژه در مبارزه با اسرائیل، عمل میکند؟
در طول این سالها حزب الله توانسته که یک توافق جمعی نسبت به توانمندی خود در دفاع از قلمرو ملی لبنان در برابر تل آویو را کسب کند. سال ۲۰۰۰ شاهد پایان بیست و دو سال اشغال اسرائیل بود. مقاومت اسلامی لبنان۳ همه جوامع و فرقه های دینی اعم از شیعه، سنی، دروزی و مسیحی را آزاد کرد.این پیروزی به همه لبنانی ها اهداء شد. این امر در نزد بخش بزرگی از مردم آسیب دیده از جنگ داخلی (۱۹۷۵-۱۹۹۰) و از سران شبه نظامیان، که به دور از یک میهن پرستی فرا مذهبی، در خدمت حفاظت از جامعه دینی خود بودند، جذابیت داشت. گزینش های سیاسی داخلی و یا راهبردی منطقه ای حزب الله ممکن است بسته به زمان و یا موضوعات مطروحه مورد انتقاد قرار گرفته باشند اما در مورد دفاع از حاکمیت و اقلیم لبنان، هیچ کس، از جمله دشمنان سرسخت ان، هرگز اصیل بودن و از خود گذشتگی حزب الله را به زیر سوال نبرده است.
حزب الله چه شبکه هایی در خارج از کشور دارد؟
در سال های اخیر مقاومت اسلامی لبنان در آموزش گروه های شبه نظامی متحد با ایران در عراق و به ویژه در یمن شرکت داشته است. از سوی دیگر، صحبت هائی که در باره سلول های خفته حزبالله می شود، مبنی بر این که شبکه های مواد مخدر در آمریکای لاتین انها را تامین مالی میکنند و منتظر گرفتن چراغ سبز از جانب تهران هستند تا اقدامات تروریستی در مقیاس جهانی را آغاز کنند، بیش از هر چیز محصول شبکه های نئو محافظهکاران مستقر در واشنگتن می باشد که با راست افراطی اسرائیل نزدیکی دارند. در اوایل دهه ۲۰۰۰ همین افراد به نظریه سلاح های شیمیایی صدام حسین دامن می زدند. . اما هرگز هیچ مدرکی در له این نظریه ها بدست نیامده است. بر عکس ما از منابع موثق خبر داریم که پس از حملات ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱، ایالات متحده امریکا سمت مبارزه خود با قاچاق مواد مخدر در آمریکای جنوبی را به سوی مبارزه با جهادگرایی تغییر داده است. چند دولت در آمریکای لاتین شاهد کاهش چشمگیر یارانه های خود از جانب آمریکا شدند. آنها خود را «به حماقت، ابلهی و نیم ابلهی» زدند و این معادله بی پایه: «شیعه+لبنانی= حزب الله» به وجود امد تا از این طریق بخشی از شهروندان لبنانی تبار خود را «مبتلا به جهاد گری» معرفی کنند و از آمریکا مقداری دلار دریافت نمایند.
*****
[i] اورلی داهر مدرس و پژوهشگر در مدرسه «علوم سیاسی پاریس -دوفین» و ویسنده کتاب «حزب الله. بسیج و قدرت» اهداف این جریان نهضت شیعهایی را باز نگری و بررسی میکند
[ii] Résistance Islamique Libanaise (RIL)
[iii] consociatif
[iv] consociativité
1 Comment
آن وقت اپوزیسیون ایرانی، بخشی از چپ ایران، این مبارزان جان بر کف راه آزادی میهن را «نیابتی» می نامند! یعنی شیخ حسن نصرالله جانش به نیابت از جمهوری اسلامی از نو جوانی جنگید و سرانجام جان باخت و هنیه رزمندگان حماس برای حکومت ایران جان میدهند!!!