این روزها آنچه مهم است، تلاش برای نشان دادن مشکلات نیست. همه ما بخوبی میدانیم که وضعیت اقتصاد چقدر فلاکتبار است و در زمینه های محیط زیست و سیاست خارجی و قوه قضاییه و صدور اعدامها و اجحاف به زندانیان سیاسی و … چه مشکلاتی وجود دارد.
اکنون میبینیم جریانات راست و برانداز همراه سلطنت طلبان با کمک رسانه های وابسته ای چون اینترنشنال دائما اینها را در بوق و کرنا می کنند و به زعم خودشان فعالیت سیاسی انجام میدهند. در حالیکه هیچ چشم انداز مشخص و روشنی را برای عبور از این مشکلات و مصائب با تکیه به ملت و جنبش های اجتماعی مطرح نمیسازند. تمام هم و غم آنها این شده است که با طرح اینگونه مسایل شرایط ذهنی را برای دخالت بیگانه و حمله نظامی آنها به کشور فراهم سازند.
جریانهای برانداز و سلطنت طلبان بدنبال این هستند که مشکلات را پله صعود خود به قدرت با کمک بیگانه و در شرایطی که خلا قدرت بوجود می آید فراهم نمایند. آنها سعی می کنند با ترغیب دشمنان خارجی و بویژه اسرائیل و امریکا به برخورد نظامی با ایران و مطرح کردن خود بعنوان جریان غالب اپوزیسیون، خود را بعنوان نیروی جایگزین قلمداد نموده تا بتوانند با کسب قدرت سیاسی توسط حمایت نظامی بیگانه سرنوشت مملکت را بدست گرفته و کشور را به جایی ببرند که خود میخواهند. از طرف دیگر سیاست های نا کار آمد رژیم و بویژه دخالت پر رنگجریانات افراط گرا بیش از پیش هیزم تدارکاتی برای بر افروختن این آتش فراهممیسازند. در چنین شرایطی است که میبینیم جریانات ترقیخواه و بویژه چپ هم تا بحال نتوانسته اند در مقابل این جریانها آنچنان کارایی داشته باشند. ضعف ساختاری و تبلیغاتی و همچنین وجود سکتاریسم در بخشی از این جریانها مانعی بزرگ برای همگرایی و ایجاد بلوک قدرتمند چپ یا جبهه واحد فراگیر بوده است. شرایط به گونهای پیش میرود که اگر در اتخاذ سیاست های درست عمل نشود و چپ تشخیص ندهد که در شرایط براندازی و دخالت بیگانه چه برسر کشور و ارکان آن خواهد آمد ما با خطری جدی روبرو خواهیم بود.
متاسفانه بخشی از اپوزیسیون چپ خارج کشور بدون توجه به خطراتی که ممکن است از طرف جریانات راست و برانداز در شرایط عدم حضور مقتدرانه جریانات ترقیخواه و نبود هژمونی آنها ایجاد گردد، به مماشات با آنها پرداخته و حتی خبرهایی از مشاورت و گفتگو با سلطنت طلبان و شرکت در تجمعات آنها به قصد همکاری توسط حزب چپ ایران ، منتشر گردیده که جای دارد نسبت به آن هم توسط کادر ها و اعضا صادق آن جریان و هم دیگر احزاب و سازمانهای چپ برخورد گردد. امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ ، ملی و دموکرات بتوانند صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ راهی و بویژه از طریق براندازی نمی تواند کشور را در عبور از بحران و با هدف گذار تدریجی به سمت جامعه ای دموکراتیک و سکولار و ملی رهنمون گردد. تنها راه ممکن و مطمئن تعمیق و گسترش جنبشهای اجتماعی است با تاکید بر جلوگیری از دخالت خارجی و با هدف طرد سیاست های براندازان و بویژه طرد جربان سلطنت طلب.
در شرایط کنونی با توجه به اختلافات شدید درون حکومت و بویژه رویارویی افراط گرایان با جریانات میانهرو خواهان تغییر و اصلاح سیاست ها لازم است هرچه بیشتر در مقابله با جریانات افراط گرا درنگ ننموده و به تقویت مواضع مثبت و اصرار بر اجرای وعده های داده شده توسط دولت پزشکیان همت گماریم. این موضع لازمه شرایط کنونی و خطراتیست که مملکت را تهدید می کند. ما باید بدانیم ساقط شدن رژیم توسط براندازان در این شرایط، نه تنها ما را به هدف نمیرساند بلکه بار دیگر شرایطی را برای باز سازی دیکتاتوری و استبداد و اینبار بشکل سکولار فراهم خواهد کرد. تجربه کشورهای منطقه کاملا ما را باید قانع کند که هرگونه دخالت خارجی با هدف برانداختن رژیم ایران با به قدرت رسیدن جریانات راست و بویژه سلطنت طلب در شرایط خلا قدرت همراه خواهد بود.
شاید بعضی فکر کنند که این جریانات آنچنان نیرو و قدرتی در داخل کشور ندارند و بعید است بتوانند قدرت را کسب کنند، ولی این برداشتی غلط است. شرایط ویژه کنونی و میزان نارضایتی مردم تا آنجا که گفته میشود “هرکس که بیاید بهتر از اینهاست” و در شرایطی که جریانات برانداز و راست و سلطنت طلب از امکانات مالی و رسانه ای فراوانی برخوردارند و می توانند خود را بعنوان گزینه اصلی به دشمنان خارجی معرفی کنند، نباید امکان بدست گیری قدرت توسط آنها را کم اهمیت دانست و غفلت کرد.
تنها با ایجاد جبهه واحد متشکل از نیروهای ترقیخواه، دموکراتیک ،ملی و چپ میتوان به مقابله با این خطرات پرداخت. قطعا سازماندهی و ایجاد تشکل های مختلف کارگران و معلمان و دانشجویان و …مهمترین وظیفه و کاریست که باید دنبال کرد تا در کنار جبهه واحد بتوانند مملکت را از این گردنه سخت عبور داده و به سر منزل مقصود برسانند.