وجدانهای بیدار!
ما امضاکنندگان ذیل این بیانیه اعلام میداریم که پروژۀ {اعدام خاموش} زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی که طی سالهای اخیر با مرگ چند زندانی در تهران، کرج، ارومیه و چند شهر دیگر کلید خورده، در ماههای اخیر با مرگ مرموز تعداد دیگری از زندانیان سیاسی از جمله عبدالفتاح رجبی و امیرحسین هشمتساران، شتاب گرفته و اینک با مرگ امیدرضا میرصیافی وارد مرحلهای خطرناک شده است.
همبندی امیدرضا میرصیافی جوان وبلاگنویس که به دلیل بیان و ابراز عقایدش به دوسال و نیم حبس محکوم شده بود، تنها پس از تحمل دورۀ کوتاه حبسش به شکل مرموزی در گذشته است. مرگ نامبرده تائید مجددی است بر تحملناپذیری وضعیت زندانهای جمهوری اسلامی. مرگ غمانگیز امید جوان از طاقتفرسا بودن شرایط شکنجهآور موجود در زندانها و از اعمال فشار و تحقیر و تبعیض بر علیه زندانیان وجدانی و سیاسی و از بیپناهی این دسته از زندانیان حکایت میکند.
در اینجا ما ضمن ابراز و بیان تاسف و تاثر شدید خود از درگذشت نابهنگام و مرگ مشکوک همبندیمان، نظر وجدانهای بیدار را به سوی درک شرایط سخت و اسفناکی جلب مینماییم که بر زندانیان سیاسی تحمیل شده و اینک زندگی و جان یکایک زندانیان وجدانی و سیاسی را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
بیتوجهی به استانداردهای نظام بینالمللی حقوق بشر و در نظر نگرفتن آییننامهها و بخشنامههای داخلی در خصوص تفکیک و طبقهبندی زندانیان بر حسب اتهام و نوع جرایم، پراکنده نمودن تعمدانۀ زندانیان سیاسی و عقیدتی در میان زندانیان و مجرمان گوناگون، قرار دادن زندانیان سیاسی در کنار بیماران و مبتلایان به ایدز و هپاتیت و در معرض خطر قرار دادن عامدانۀ سلامتی و تندرستی آنها، اعمال فشارها و تبعیضهای قانونی و غیرقانونی و عملی و اجرایی علیه زندانیان سیاسی و خانوادههایشان و اطلاق عنوان توهینآمیز زندانی امنیتی بر آنها، که به طور مضائفی همۀ زندانیان سیاسی را تحت فشارهای روحی و روانی قرار داده، نه تنها گذران حبس را تحملناپذیر نموده که ادامۀ حیات و زندگی را برای زندانیان وجدانی و سیاسی با تهدیدی جدی مواجه ساخته است.
ما اگر چه از عملکرد دستگاههای نظارتی و از کمتوجهی سازمانها و نهادهای حقوق بشری ناامید گشتهایم و اگرچه مواضع تاسفبرانگیز برخی مدعیان حقوق بشری بر شدت یاس و تاسف و تاثر ما افزوده است، با این حال ما خواهان حمایت جدی همۀ وجدانهای بیدار و سازمانها و نهادهای راستین حقوق بشری از مطالبات و خواستههای بر حق زندانیان وجدانی و سیاسی، و اعمال فشار به جمهوری اسلامی جهت اجرا و رعایت استانداردهای حقوق بشری و توجه به خواستههایی به قرار ذیل هستیم:
۱ تشکیل کمیتهای واقعیتیاب و اعزام هیئتهایی به زندانها جهت بررسی علل و عوامل مرگهای مشکوک و شناسایی عاملین این مرگها
۲ طرح پیگیری حقوقی و قضایی مرگ زندانیان سیاسی نزد مراجع قضایی و حقوق بشری و تحت پیگرد قرار دادن مصوبین قتلهای سیاسی از طریق دیوان کیفری بینالمللی
۳ اجرایی نمودن دستورالعملها و استاندارهای حقوق بشری و عمل به آییننامهها و بخشنامههای داخلی در خصوص تفکیک و طبقهبندی زندانیان سیاسی و سایر زندانیان
۴ پایان دادن به کلیۀ اشکال و اعمال رفتارهای مبتنی بر تبعیض و فشار و تحقیر و خشونت بین زندانیان سیاسی
۵ اعزام ناظران سازمانهای حقوق بشری برای بازدیدهای سرزده و دورهای از زندانهای محل نگهداری زندانیان سیاسی و بررسی وضعیت آنها به طور ویژه
۶ پایان بخشیدن به سواستفادهها از موضوع حقوق بشر، وجهالمصالحه قرار دادن این حقوق در روابط و مناسبات فیمابین دولتها به ویژه در رابطه با دولت جمهوری اسلامی
بدیهی است در خصوص زندانیان سیاسی مسئولیت هر آنچه تاکنون اتفاق افتاده بر عهدۀ مقامات مسئول ذیربط بوده، اما در صورت عدم توجه به خواستههای حداقلی مطروحۀ مذکور، از این پس ما و وجدان عمومی، مقامات عالیۀ جهوری اسلامی را مشخصا مسئول عواقب هر گونه وقایع جبرانناپذیری میشناسیم که ممکن است در آینده رخ دهد.
تهران – زندان اوین:۳۰ اسفندماه ۱۳۸۷
۱متین ارجان
۲سعید درخشندی
۳عباس خرسندی
۴محمد صدیق کبودوند
۵حمیدرضا محمدی
۶محسن نادری
۷هود یازرلو