ما ایرانیان، بعد از گذشت ۳۰ سال از انقلاب اسلامی، وحدت ملی را دوباره تجربه کردیم و فرصتی فراهم آمد تا یکبار دیگر با اکثر هموطنان در خارج و داخل ایران آشتی کنیم، و راجع به مسئلهای به نام کودتای انتخاباتی، حکومت کودتایی، انتخاباتی که با زور و کشتار شهروندانمان همراه بود، مخالفت خود را ابراز کنیم. در مقدمه زیاد نمیمانم و اصل مطلب را که آقای موسوی است مورد خطاب میدهم.
آقای موسوی رهبر جنبش سبز ایران!
طی سه هفتۀ اخیر همه چیز را دیدیم و تجربه کردیم. اگر از مقاومت مردم تا حد مرگ بود، دیدید که انجام دادند. اما سئوال من از شما سادهتر از این حرفهاست: «وظیفۀ شما به عنوان رهبر این جنبش سبز!! مردم ایران در این مقطع تعیینکننده در تاریخ آزادی کشورمان، چیست؟»
آیا میخواهید با استناد و ماندن در ظرفیتهای قانون اساسی جمهوری اسلامی، ملت را به دولت کودتا و تا دندان مسلح واگذارید؟ و همچنان امیدوار به ۴ سال آینده و انتخاباتی دیگر؟
آقای موسوی، اگر یادتان رفته است باید متذکر شوم در دوران آقای خاتمی هر ۱۰ روز یک غائله، یک فتنه و یک آشوب بر پا میشد. و دقیقاً از همان خرداد ۷۸ و کشتار و به بند کشیدن دانشجویان تا به امروز یعنی بیش از ۱۰ سال، هیچ تغییری در قانون اساسی صورت نگرفته است. تا کی باید منتظر ماند و از قانون اساسی ای دفاع کرد که حداقل اعتراضات مردمی به شکل مدنی را هم بر نمیتابد؟
از ۲۸ مرداد ، که مصدق نمیخواست قانونشکن باشد، تا خرداد ۷۸ که خاتمی نمیخواست قانون را زیر پا بگذارد و حالا شما؟! که می گوئید: «… بلکه حرکت ما اقدامی برای اصلاح و تامین بهروزی کشور است. برای رسیدن به چنین هدفی جا دارد که ما حتی به جسد قانون احترام بگذاریم، زیرا میدانیم که در فردای نزدیک، زمانی که کوششمان به ثمر میرسد، نخستین اصلی که باید آن را نهادینه کنیم پایبندی به قانون است. این شالودهای است که امروز صبورانه میریزیم تا بر رویش بنای رفیع فردایمان را استوار کنیم. جمهوری اسلامی نظامیاست که اگر بر اساس عهد نخستین و نسخه اصیلش به اجرا درآید تمامی خواستههای ما را در بر میگیرد. مبادا کسی فریب شعارهای ساختارشکنانه را بخورد.» و یا «… اینجانب قویاً با چنین وسوسهای مخالفم و اعتقاد دارم قانون اساسی ما همچنان دارای ظرفیتهای ارزشمند تحقق نایفتهای است که باید با فعالیت همه نخبگان روحانی و دانشگاهی و اندیشمندان کشور اجرای آنها به صورت مطالبهای ملی درآید». (بیانیه شماره۹ مهندس میر حسین موسوی)
متأسفانه در مقطعهای مشخص و حساس در جنبش مبارزاتی مردم ایران، این رهبران جنبشها بوده و هستند که مسئولیت رهبری را نمیپذیرند و مردمی که تشنۀ آزادی و خواهان بدست آوردن کمترین حق شهروندی هستند را رها کردهاند، و با دادن وعده و وعید و با تمکین به قانون اساسی، جنبش آزادیخواهی را به تأخیر انداختهاند.
آقای موسوی! من رأی خودم را از شما پس میگیرم، تا گرفتار و محدود به قانون اساسی جمهوری اسلامی نشوم.