جنبش سبز و اعتراضی مردم، جنبشی است فراگیر و بسیار وسیع هم از لحاظ کمیتی آن و هم از لحاظ کیفیتی. که منظور از بعد کیفیتی، همانا تنوع پایه اجتماعی نیروهای شرکت کننده در آن می باشد. این جنبش در واقع همگامی و همیاری نانوشته و شاید ناخودآگاهی است میان همه نیروهای اجتماعی و سیاسی تشکیل دهنده آن، از نیروهای اصلاح طلب گرفته تا نهادهای مدنی و نیروهای اپوزیسیون.
در میان نیروهای اصلاح طلب شرکت کننده در این جنبش، آقایان میر حسین موسوی، کروبی و هاشمی رفسنجانی کاملا شاخص و متمایزند، و در واقع بنا بر امکانات قانونی داخلی و موقعیتی که دارند، توانستهاند رل اساسی در این رابطه ایفا کنند. اما اخیرا با تلاشهای آقای رفسنجانی برای ایجاد تفاهم میان نیروهای رودررو از جمله تماس با رهبری و تشکیل مجلس خبرگان و نیز لحن بسیار ملایمتر وی، نگرشی در میان بخشی از نیروهای معترض ایجاد شده است، که این حرکات وی را به عنوان آغاز عقب نشینی رفسنجانی قلمداد می کنند.
آقای رفسنجانی به عنوان سیاستمداری پراگماتیست شناخته شده است، سیاستمداری که نقش اساسی در پایهریزی و ساختن بنای نظام جمهوری اسلامی ایفا کرده است. این امر از لحاظ تاریخی واقعیتی کتمان ناپذیر است. اما آنگاه که سخن بر سر موقعیت و نقش وی در جنبش اعتراضی کنونی می باشد، وضع تا حدود زیادی به تمامی متفاوت می شود. آقای رفسنجانی در پایهریزی و پروراندن این جنبش نه نقشی کلیدی، بلکه در مقایسه با آقایان موسوی و کروبی نقشی فرعی و در واقع تکمیل کننده دارد.
در مورد علت این مسئله می توان به چند مورد اشاره کرد: رفسنجانی کاندیدای پست ریاست جمهوری نبود، و بنابراین خودبهخود فاقد برنامه ای تا حدودی مدون همچون آقایان موسوی و کروبی. رفسنجانی همیشه به عنوان راستترین جناح اصلاح طلبان در این سالها عمل کرده است، و بنابراین از این لحاظ بسیار محتاط تر. در واقع پای رفسنجانی آنجا بیشتر به میدان کشیده شد که در جریان مناظرههای تلویزیونی میان کاندیداها، احمدی نژاد در غیاب وی بی مهابا رفسنجانی و خانوادهاش را مورد حمله قرار داد، طوری که رفسنجانی خواهان حق دفاع از خود در صدا و سیما شد. و علت اخیر اینکه رفسنجانی در سخنرانیهای خود، نه خواهان ابطال انتخابات بلکه بیشتر معترض به روند رویدادها و اعمال جناح مقابل بوده است و تلاشهائی در جهت مشروطه کردن قدرت ولایت فقیه داشته است، از این نظر بیشتر دیدگاهی کلی داشته است. دیدگاهی که می تواند در صورت تحقق یافتن بیشتر به نفع اصلاح طلبان باشد.
عقب نشینی احتمالی رفسنجانی بی گمان ضربهای به جنبش سبز خواهد بود، اما نخواهد توانست مانع از رشد و گسترش بیشتر آن شود. این جنبش از لحاظ حضور مردمی و جسارت آنان در شرایطی قرار گرفته است که دیگر عقب نشینی تعدادی از نیروهای آن باعث نابودیش نخواهد شد. و از طرف دیگر بنابر شخصیت پراگماتیستی آقای رفسنجانی گمان آن نمی رود که وی بدون دستاوردی صحنه را برای طرف مقابل ترک کند. اگر وی همچنان به پراگماتیسم خود معتقد باقی بماند و همانند بسیاری دیگر از روحانیون کنج خلوت و عدم فعال بودن را انتخاب نکند، این دیدگاه می طلبد که تا کسب دستاورد معینی در صحنه باقی بماند.