چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۳

چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۳

چگونه دفن یک ملت ممکن است؟
أردوغان هم مثل بقیه دیکتاتورها بعنوان یک جنایتکار در ذهنها باقی خواهد ماند. کُردهای سوریه و ترکیه با حق انتخاب و تعیین سرنوشت رویاهای خود را باز تعریف و بازتوليد...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شمی صلواتی
نویسنده: شمی صلواتی
به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!
فروغ در دنیایی به دنیا آمد که به او تعلق نداشت و به دلیل ناسازگاری با فرهنگ و هنجارهای رایج، از معیارهای خوشبختی متداول فاصله داشت و بیشتر عمر کوتاه...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بیانیه  ۲۴۰ تن: يک گام مثبت...
اقدام اوباشانه این جماعت فقط اهانت به یک شخصیت ادبی و یک چهره فرهنگی نیست. این اقدام بازتاب یک نظام فکری و یک اندیشه سیاسی ارتجاعی و فاشیستی است که...
۱۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش
آیا سوریه یک استثنا بود یا باید منتظر اتفاقات مشابه در سایر کشورهای خاورمیانه باشیم؟
شاید سقوط دیکتاتوری ۵۰ ساله رژیم اسد، آغازگر دور سوم از بهار عربی باشد، به‌ویژه اگر نتیجه خوبی حاصل شود. این موضوع می‌تواند در آن کشورهایی اتفاق بیفتد که خیزش‌های...
۱۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آصف بیات
نویسنده: آصف بیات
چه بر سر زنان سوریه خواهد آمد؟
رؤیا‌پردازی‌های انقلابی تقریباً همیشه پشتِ درِ خانه‌ها متوقف می‌شود، و این باید ما را فوق‌العاده خشمگین کند. لولا ایتوربه، آنارشیست و مبارز اسپانیایی، در سال ۱۹۳۵ نوشت: «به نظر می‌رسد که...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: مونا طحاوی
نویسنده: مونا طحاوی
قمارباز
در آن سال‌های دور، بودن در پایتخت، برایم جذابیتی دو چندان داشت. هم فیلم و سینما بود و کوه و هم سرکشی مدام به کتابخانه اخوی‌ها... اخوی بزرگ، کتابخانه‌اش یک...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
استاد یاقوتی گوهری گرانبها...
استاد یاقوتی گوهری گرانبها که در کان فرهنگ وادب  پارسی ومحلی نهفته بود اما، در عصری یافت شد که تاب قضاوت اورا نداشت،بیشمار فهمید،با درکی زود رس به ادراک تلخ...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: انجمن صنفی فرهنگیان کرمانشاه
نویسنده: انجمن صنفی فرهنگیان کرمانشاه

از مرگ انسان تا مرگ انسانیت…

سوال این است که مادری که از دیدن تصاویر جان کندن جوانی احساس لذت می کند، تحت چه شرایطی رشد کرده، فکر و ذهنش تحت تاثیر کدام معلم بوده، چه از جامعه آموخته و کجای ماجرا ایستاده و چه درکی از " زندگی " و " بخشش " دارد...

خبر کوتاه بود و ساده، آمده از واقعیتی تلخ و نظام جزایی به دور از عدالت. باز هم خبر اعدام فردی که در سنین غیر قانونی مرتکب جرم شده و تاوانش را در سن قانونی می دهد. هرچند، از روی بد روزگار در این سالها گوشمان به شنیدن اخباری مشابه عادت کرده بود، اما در این میانه ماجرای اعدام بهنود شجاعی کمی بیشتر نقل محاقل خبری دنیا شد.

همزمانی این اعدام با حوادث اخیر پس از انتخابات و تلاش گسترده ی هنرمندان و سازمانهای حقوق بشری در جلوگیری از اعدام بهنود شجاعی باعث شده بود تا پرونده ی این جوان بیشتر از دیگران مورد توجه قرار گیرد و نقل محافل خبری شود.

ماجرای بسیج عمومی مردم و هنرمندان در جلوگیری از اجرای این حکم غیر انسانی از زمانی آغاز شد که عزت اله انتظامی و پرویز پرستویی و کیومرث پوراحمد، سه تن از برجسته ترین سینماگران کشورمان، برای تهیه هزینه دیه ی مقتول آستین همت بالا زدند و ۲۰۰ روزنامه نگار نیز در تحقق این هدف، همراه و همگام ایشان شدند. ماجرایی که در نهایت باعث شد تا پای پیر سینمای ایران به دادگاه های اسلامی کشیده شود و طی آن عزت اله انتظامی به ” تلطیف احساسات عمومی ” محکوم شود.

پس از این اقدام خیر خواهانه ی روشنفکران ایرانی، اتحادیه اروپا نیز در اوایل خرداد ماه سال ۱۳۸۷ خواهان جلوگیری از اعدام بهنود شجاعی شد و صدور حکم اعدام برای این جوان را نقض تعهدات بین المللی از سوی مراجع قضایی ایران دانست.

از پی هشدار اتحادیه اروپا، ” لوئیز آربور” کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد هم تقریبا سه هفته پس از درخواست اتحادیه اروپا، به ایران هشدار داد که صدور حکم اعدام برای محکومانی که قبل از ۱۸ سالگی مرتکب جرم می شوند، با استناد به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک ممنوع است…

القصه، فشارهای بین المللی و خواست عمومی مردم ایران، چنان همیشه در تصمیم گیری های حکومت بی تاثیر بود و سرانجام بهنود شجاعی پای چوبه ی دار رفت تا قربانی دیگری به لیست قربانیان جنایات رژیم اسلامی ایران اضافه شود.

در پی این اعدام ناجوانمردانه بود که مادر مقتول( هم اویی که چهارپایه ی اعدام را از زیر پای جوانی ۲۱ ساله کشیده بود) در مصاحبه با شبکه های تلویزیونی خارج از کشور، با شادی فراوان از این عمل یاد کرد و گفت هنگامی که بهنود را در حال جان دادن دیده، آرام شده و به اصطلاح دلش رضا گرفته است.

حال سوال این است که در این میانه قصور از کیست؟ در این سالها چه بر سر ذائقه ی ایرانی رفته که مادری با دیدن جان کندن جوانی آرام می گیرد و احساس شادمانی می کند؟ از قتل ها واعدام ای قرون وسطایی بگذریم، حامیان و طرفداران رأفت اسلامی، در این سالها چه به مردم کشور آموزش داده اند که جوان ۱۷ ساله ای دست به قتل می زند و بعد مادری دیگر از جان کندن او احساس آسایش و آرامش می کند… چه آفتی به جان طبع و منش ما نشسته که بدین سادگی از مرگ همنوعان خویش صحبت می کنیم و جایگاه رفیع انسان را تا بدین حد پایین می آوریم. چه بر سر شعور فردی ما آمده که می توانیم به سادگی برای زندگی یک فرد دیگر تصمیم بگیریم؟

سوال این است که مادری که از دیدن تصاویر جان کندن جوانی احساس لذت می کند، تحت چه شرایطی رشد کرده، فکر و ذهنش تحت تاثیر کدام معلم بوده، چه از جامعه آموخته و کجای ماجرا ایستاده و چه درکی از ” زندگی ” و ” بخشش ” دارد…

اما ماجرای تلخ تر از این مرگ، موضع گیری تلویزیون ملی ایران در مواجهه با این اقدام ناجوامردانه بود. شبکه های داخلی ایران در اقداماتی مشابه به بررسی رویکرد سیستم جزایی کشور پرداختند و در مصاحبه با مردم و با گرفتن به اصطلاح تاییدیه از جانب اقشار مختلف جامعه به این تنیجه رسیدند که اعدام بهنود شجاعی عین عدالت بوده و حضور چنین افرادی برای جامعه مضر است و اینان محکومان به نابودی اند تا جامعه سالم بماند و زندگی مردمان در کنار یکدیگر امکان پذیر باشد.

یکی از همان میهمانهای تلویزیونی، خانم دکتر فردوسی بود که سخنان انسان دوستانه اش در این سالهای اخیر همواره ورد زبان مردم و اهل خانه بوده. فردی که ساعات متمادی در تلویزیون حضور می یابد و مادران را شیوه ی صحیح تربیت می آموزد و پدران را رسم درست محبت. آری، دکتر فردوسی، روانشناس مورد علاقه ی تلویزیون ملی ایرن هم یکی از افرادی بود که کشتن بهنود شجاعی را عین صواب و عدالت دانسته و از مردم خواسته بود تا در مقابل اعدام های این چنینی موضع نگیرند که تنها در این صورت است که جامعه می تواند در کمال سلامت و صلابت به زندگی ادامه دهد.

حال چه جای سخن می ماند و چه گاه اعتراض؟ آری این است حکایت تلخ جامعه ای که در آن جان آدمیزاد ارزشی کمینه دارد و سنت های هزاران ساله ارزشی بیشینه. کاش می شد در این میانه تنها به جان انسان بیمناک باشیم، اما دریغ و صد افسوس که ماجرا دگر حدیث مرگ انسان نیست که سخن از نابودی انسانیت است در میان.

تاریخ انتشار : ۲۷ آبان, ۱۳۸۸ ۰:۵۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چگونه دفن یک ملت ممکن است؟

به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!

بیانیه  ۲۴۰ تن: یک گام مثبت…

آیا سوریه یک استثنا بود یا باید منتظر اتفاقات مشابه در سایر کشورهای خاورمیانه باشیم؟

چه بر سر زنان سوریه خواهد آمد؟

قمارباز