پایین بودن مستمری، نداشتن مسکن مناسب، افزایش مخارج زندگی، ارائه نشدن خدمات درمانی مناسب و رایگان از جمله مشکلات بازنشستگان است که هر روز با آن دست به گریبان هستند.
از جمعیت پنج میلیون نفری سالمندان بیش از سه میلیون نفر آنها تحت پوشش هیچ سازمان حمایتی قرار ندارند، و معلوم نیست در چه شرایطی بسر می برند. این در حالی است که افراد تحت پوشش سازمان بازنشستگی هم با تورم بالای جامعه قادر به اداره امور خود نیستند و ناچارند در زمانی که باید به استراحت بیشتر بپردازند به کارتمام وقت بپردازند تا بتوانند از عهده هزینه های طاقت فرسای زندگی برآیند. کاری که معمولا با شان و منزلت آنان نیز هماهنگ نیست و منجر به فشارهای بیشتر بر آنان می شود. همچنین عدم دریافت بموقع حقوق بازنشستگی نیز از جمله مسایلی است که به مشکلات مالی آنان دامن می زند.
کارشناسان معتقدند شاخص میزان حقوق و رسیدگی به بازنشستگان در هر جامعه ای محکی برای شاخص های دیگر در حوزه رفاه، امنیت و تامین اجتماعی شهروندان است در حالی که بنا بر آمار رسمی ۹۵ درصد از بازنشستگان کشور، زیر خط فقر زندگی می کنند. باید دید وضعیت رفاهی کشور با میلیاردها دلار درآمد نفتی چیست و چرا مردم باید از حداقل حقوق و مزایای انسانی محروم باشند.
در کشورهای پیشرفته بازنشستگی دورانی فراموش نشدنی و سراسر خاطرات خوب و شیرین است. بیشتر بازنشستگان با پایان کار طولانی خود برای سفرهای درون کشوری یا دور دنیا آماده می شوند و به تفریحاتی که در زمان اشتغال دایم قادر به انجامش نبودند می پردازند. باور عمومی بر این است که وضعیت رفاهی بعد از بازنشستگی باید به گونه ای باشد تا آنان خستگی چندین سال کار و تلاش را از تن به در کرده و به ازای پرداخت سالها مالیات اینک به دور از دغدغه های ناشی از بیماری و کهولت به زندگی در کنار فرزندان و نوادگان خود ادامه دهند.
ایران پیر می شود
در حال حاضر ایران دارای جمعیتی جوان است که دهه ۲۰ و ۳۰ زندگی خود را می گذرانند ولی جمعیت سالمندان ایران تا چهل سال دیگر به ۲۶ میلیون نفر می رسد و از هم اکنون مسئولان از پیر شدن سریع جمعیت ابراز نگرانی کرده اند . بر اساس برخی پیش بینی ها جمعیت ایران تا ۴۲ سال دیگر حدود ۱۳۰ میلیون نفر خواهد بود که یک پنجم آن را سالمندان تشکیل می دهند. در حال حاضر تعداد سالمندان ایران را که بالای ۶۰ سال سن دارند حدود ۵ میلیون نفر است.
بر اساس گزارش های رسمی، نرخ جمعیت سالمندی در دهه گذشته ۶/۶ درصد بوده اما این رقم در سال های اخیر ۷ تا ۸ درصد افزایش یافته است. نرخ رشد سالمندان دو دهه پیش حدود ۲ درصد بوده اما اکنون این رقم به بیشتر از سه برابر افزایش یافته و پیش بینی می شود که چهار دهه دیگر جمعیت سالمندان ایران به حدود ۲۰ درصد از جمعیت کل کشور برسد.
این مساله نیازمند برنامه ریزی جدی در زمینه رسیدگی به وضعیت بازنشستگان است. علاوه بر مسایل رفاهی و روحی یکی از مشکلات جدی سالمندان بیماری های ناشی از کهولت و رسیدگی های خاص پزشکی و خدمات توانبخشی است. ظرفیت فعلی بهداشت و درمان ایران نه تنها جوابگوی جمعیت کشور نیست بلکه هیچ برنامه ریزی مشخصی برای رسیدگی به امور مربوط به سالمندان نیز وجود ندارد.
بر اساس گزارش وزارت بهداشت ۹۵ درصد سالمندان نیازمند سمعک، سمعک ندارند، ۴۲ درصد سالمندان نیازمند دندان مصنوعی، فاقد دندان هستند و ۹ درصد سالمندان هیچگونه درآمدی ندارند. واقعیت این است که تعهدات بیمه تکمیلی به هیچ وجه جوابگوی هزینه های سنگین بیماریهای قلب و عروق، دهان و دندان، کلیه و انواع مختلف بیماریهای خاص نیز نیست.
دولت بدهکار سازمان بازنشستگی
دولت که بجای کوچک کردن حجم هر روز بزرگ و بزرگتر می شود یکی از بدهکاران عمده سازمان بازنشستگی است و بیش از ۲۰ میلیارد تومان به این سازمان بدهکار بوده و بجای پرداخت دیون خود سهام شرکت های دولتی را به این سازمان پرداخت می کند. سازمانهایی که بعلت سوء مدیریت ها توان سود دهی ندارند. به همین دلیل است که سازمان بازنشستگی هر ساله تمام در آمد خود را به بازنشستگان فعلی می دهد و ادامه این روند این سازمان را با بحران جدی روبه رو می کند.
بازنشستگان جوان
ترس دولت از رشد جمعیت جوان موجب شد برای حل معضل بیکاری آنان شاغلان به خدمت را به بازنشستگی زود رس تشویق کند بطوری که طی سالهای اخیر بر تعداد بازنشستگانی که دهه چهارم زندگی خود را می گذرانند افزوده شد. اما نه تنها مشکل بیکاری را حل نکرد بلکه مشکل جدیدی به مشکلات جامعه افزود. امروز سازمان بازنشستگی با مشکل جدی تری روبه رو شده و به ازای هر دو فردی که بازنشسته می شوند تنها یک نفر استخدام می شود و در نتیجه این سازمان از این منظر هم در معرض بحران جدی قرار دارد.
کمکها به سازمان بازنشستگی نتیجه ای مثبت در پی ندارد چرا که سن بازنشستگی در ایران بسیار پایین است و متوسط آن ۵۱ سال است در حالی که در کشورهای غربی این رقم ۶۵ سال می باشد. برخی کارشناسان معقتدند که افزایش سن بازنشستگی می تواند تا حدودی از بحرانهای این سازمان بکاهد. ولی عده دیگری معتقدند به علت نارسایی های ساختاری این افزایش سن بروز مشکلات را با تاخیر می کند. در همین حال خروج افراد باتجربه علاوه بر مشکلات عدیده برای سازمان بازنشستگی موجب می شود که سیستم با افت کیفیت رو به رو شود.
از آنجا که تحقیقات نشان می دهد که بازنشستگی کامل می تواند برای سلامت انسان مضر باشد کارشناسان طرح “بازنشستگی تدریجی “را پیشنهاد می کنند تا از میزان فشارهای روحی و عاطفی ناشی از ترک کار تمام وقت کاسته شود و از سوی دیگر نیروهای جوان تر بتوانند از تجربه و دانش آنان بیشتر استفاده کنند.