پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۳

پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۳

خوزه موخیکا رئیس‌جمهوری که سادگی را سیاست کرد، خاموش شد‎
موخیکا نه‌تنها در گفتار، که در کردار نیز وفادار به آرمان‌های عدالت‌خواهانه‌اش باقی ماند. در دوران ریاست‌جمهوری، کاروان تشریفاتی ریاست‌جمهوری را لغو کرد، میزبان یتیمان سوری شد و حتی به...
۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
سقوط آزاد زنان از نردبان اقتصاد
فاطمه موسوی‌ویایه: مشارکت پایین اقتصادی و نرخ بالای بیکاری زنان در سال‌های اخیر این واقعیت را نشان می‌دهد که زنان همچنان برای داشتن شغل و برخورداری از استقلال مالی مشکلات...
۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: فاطمه موسوی‌ویایه
نویسنده: فاطمه موسوی‌ویایه
انرژی هسته‌ای و خطر جنگ
حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران (عضو رسمی جبهه ملی ایران): بحث آزاد جمعه ها: وضعیت ایران انرژی هسته‌ای و خطر جنگ (بخش نخست) -
۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران؛ سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
نویسنده: حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران؛ سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
فرار مغزها در راه است - جنگ ترامپ علیه دانشگاه‌ها می‌تواند نوآوری در آمریکا را نابود کند 
نویسنده: رافائل ریف- برگردان: رضا فانی یزدی: اکنون چین در بسیاری از حوزه‌ها با آمریکا هم اندازه شده و تنه به تنه با این کشور در حال پیشروی است. در...
۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
فقر مهار نشود، می‌تواند این سرزمین را به نابودی بکشاند
اکبر رجبی خطاب به مسعود پزشکیان رئیس جمهور: هر چه سریع‌تر برای ایجاد یک سازمان ملی جهت رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی اقدام شود. امروز زمان به سرعت می‌گذرد و اگر...
۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: اکبر رجبی
نویسنده: اکبر رجبی
انتظار ایران از مذاکرات
این که آقای ترامپ می گوید «فقط می خواهم ایران سلاح هسته ای نداشته باشد» نباید ما را گمراه کند. هر توافقی با امریکا، چه برجامی چه فرابرجامی، غیرممکن یا...
۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
سوسیالیستی که می خواهد حزبش را به یک برند تبدیل کند
شوردتنر از چپ می خواهد که در آینده به گونه ای متفاوت و اساسی تر درباره چنین پرسش هایی صحبت کند. او به حزب خود توصیه می کند که واژگان...
۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی

حضورمستقل کارگران مهم ترین مشخصه روز کارگردرایران!

طنین گام های طبقه کارگر!

دریک عبارت فشرده می توان گفت که مراسم امسال روزکارگر نشان داد که اگرشکل گیری یک جنبش آزادیخواهانه وبرابری طلبانه، مطالبه محور، متکثروبا نقش آفرینی اکثریت بسیار بزرگ زحمتکشان و خالقین نعم مادی و معنوی را ازمبرم ترین نیازهای امروزجامعه خود بدانیم، اول ماه مه امسال را باید گام مهمی دراین راستا به شمارآورد

صحبتهای بسیاری در این رابطه که خبری از حضور فعال جنبش کارگری بعنوان حلقه مفقوده “جنبش سبز” نیست، رسانه های سیاسی و سوسیال دموکراتیک را فرا گرفته است. مگر این حضور فعال جنبش طبقه کارگر نبود که نظام پادشاهی را به زانو در آورد؟ جایگزین آن چه شد؟ آیا فقط حضور فعال طبقه کارگر در جنبشهای مردمی تضمین کننده این برامد می باشد که ما به سکولاریسم و دموکراسی خواهیم رسید؟ تجربه انقلاب ۵۷ فریاد می زند که خیر، این طور نیست.

به میدان آمدن فعال طبقه کارگر و اشتراک فعال آن در چالشهای سیاسی دموکراتیک، نه تنها لزوماُ به مفهوم رادیکالیزه و دموکراتیزه شدن جنبش نیست، بلکه بارها شاهد آن بوده و تجربه کرده ایم که که می تواند با ضربه های کوبنده خود نه تنها پادشاهان را از تخت به زیر بکشد، بلکه همزمان با آن می تواند “خمینی” ها را روی کار بیاورد. نظام ولایت فقیهی که نمایندگی اندیشه های نظام ولایی فقهی استوار بر شانه های سرمایه داری بازارهای سنتی در اتفاق با روحانیت بعنوان شبکه های سیاسی ایدئولوژیک آنها عملکرد داشته اند.

امروز همه به بازوهای توانمند کارگران نیازمندند، نه به اندیشه ها و برنامه های رادیکال کارگری. کسی صحبت از اندیشه ها و برنامه های سوسیال دموکراسی کارگری نمی کند، چون تک تک جریانهای سیاسی از لیبرال دموکراتها گرفته تا لیبرالیستهای اسلامی به بازوهای توانمند جنبش کارگری احتیاج دارند، تا باز هم یک قدرت سیاسی حاکم را از اریکه قدرت به زیر کشیده وبه دنبال آن قدرت سیاسی دیگری را جایگزین آن کنند. همه خواهان این هستند که جنبش طبقه کارگر نه پیشاپیش جنبشهای مردمی، بلکه پشت سر “لیبرالیستهای اسلامی” صف بندی کند.

بخش قابل توجهی از اشخاص و جریانهایی که در اندرون جنبش سوسیال دموکراسی جای دارند، از ضرورت حیاتی پیوستن جنبش کارگری به جنبش سبز صحبت کرده و از لزوم و تقویت اتحاد ملّی، از لزوم تشکیل صف واحد پشت سر رهبری واحد جنبش سبز حرف می زنند. این پیامها، در ذهن من ماه های آخر انقلاب ۵۷ را تداعی می کنند. انگار داریم همان شعارها را تکرار می کنیم . انگار دوباره از طبقه کارگر می خواهیم که بازوهای خود را به کار بیاندازد، نه اندیشه ها و برنامه های سیاسی اجتماعی رادیکالی را که به این طبقه می شود نسبت داد. گویا شکل گیری اندیشه های سوسیال دموکراسی و احتمال صف بندی طبقه کارگر پشت سر سازمانهای سوسیال دموکراتیک، اتحاد ملّی را بر هم خواهد زد.

خیلیها از برنامه حدّاقل خود و تقویت “سکولارهای اسلامی” و کمک به آنها در تعالی یافتن به سکولار دموکراسی صحبت می کنند. آنها از سکولارهای مذهبی صحبت کرده و عملاُ نقش و حتّی رسالت رهبری جنبش مردمی را می خواهند، و صد البته بازوهای توانمند کارگران را در خدمت چنین رهبری می طلبند. هر حرکتی در خارج چنین نگرشی را وحدت شکنانه ارزیابی می کنند. نمی دانم سکولاریسمی که “سکولارهای مذهبی” به کمک این دوستان برای ما به ارمغان می خواهند بیاورند، چه تفاوتهایی با نظام ولایت فقیه خواهد داشت؟ آیا جنبش ملیونی روشنفکرانی چون ندا آقا سلطان ها برازنده چنین نسخه مسخ شده ای از سکولاریسم می باشد؟ از کی و چه زمانی طرح ارائه برنامه سیاسی مستقل سوسیال دموکراسی به معنا و مساوی بوده با اتحادستیزی؟ این اندیشه و شعار خیلی کهنه متعلق به نیروهایی بوده است که عملاُ خواهان تحولات بنیادین در جامعه نبوده و به اصلاحاتی مختصر در چهارچوبه قانون اساسی کفایت کرده اند.

وقتی سوسیال دموکراسی از اتحاد کارگران، فرهنگیان، کارمندان، هنرمندان، کشاورزان، فعالین ملّی، جوانان و دانش پژوهان، زنان و دیگر اقشار دموکراتیک جامعه صحبت می کند، اتحاد فراگیر آنها حول برنامه تحول سیاسی اجتماعیی را مدّ نظر دارد که نه تنها خواسته های مشترک همه این اقشار و طبقات را در بر دارد، بلکه قابلیت ارائه آلترناتیو سیاسی اجتماعی لازم جهت ارتقاء جامعه به فاز مرحله ای بالاتر و بالنده تری را مطرح می کند. مرحله ای را که دموکراسی، مدرنیته، سکولاریسم و عدالت اجتماعی از بافتهای اصلی استخوانبندی آن را تشکیل می دهند. ارائه چنین آلترناتیوی کجایش وحدت شکنانه است؟ آیا آلترناتیوی که این دوسنان ارائه می دهند ما را مثل دفعات قبل به ناکجاآباد هدایت نمی کند؟

چرا نباید جنبش کارگری با یک برنامه فراگیر، رادیکال، پلورال، مدرن، دموکرات، سکولار و ضّد هرگونه تبعیض وارد میدان بشود؟ چرا جنبش طبقه کارگر فقط باید بازوی تحولات اجتماعی باشد، نه قدرتمند ترین و آگاهترین نیروی سیاسی آن؟ پیوند چنین برنامه وسیع و تحول آفرین با جنبشهای مردمی، در واقع پیوند اندیشه سوسیال دموکراسی نه فقط با طبقه کارگر، بلکه با وسیعترین اقشار و طبقات دموکراتیک اجتماعی را در بر می گیرد. لیبرالیسم لیبرالیستهای اسلامی در اندرون پلاتفورم سیاسی سوسیال دموکراسی می تواند جای بگیرد و می تواند در راستای لیبرالیسم سکولار تعالی پیدا بکند، ولی برعکس آن، یعنی تعالی جنبش سکولار دموکراسی زیر پرچم لیبرالیسم اسلامی خود فریبیی بیش نیست.

درست است که جنبش سوسیال دموکراسی از یک سری بیماریهای درونی رنج می برد. درست است که اتفاق نیروهای سوسیال دموکراسی زیر یک سقف نه تنها می تواند آن را از نظر کمّی به یک آلترناتیو قدرتمندی تبدیل بکند، بلکه از نظر ذهنی هم می تواند آنرا بیشتر به ارمانهای رادیکال سوسیال دموراسی نزدیکتر بکند. ولی علیرغم روشن بودن این واقعیتها، علیرغم خلاء کمّی و کیفی حضور سوسیال دموکراسی بعنوان یک آلترناتیو قدرتمند، بیماریهای ما با جان سختی نمی خواهند تن توانمند ما را رها کنند. بخشی از دوستان ما همچنان اصرار دارند تا در اندرون تارهای عنکبوتی که به دور خود تنیده اند، بمانند و حاضر به پاره کردن و گسستن این تارها نیستند تا با آغوشهای باز به پیوند با عمومیت سوسیال دموکراسی زیر یک سقف بپیوندند.

دوستان دیگر ما در روزهای چالشهای ملیونی مردمی در میدانهای کارزار سیاسی اجتماعی، هنوز از پیراهن عثمان کهنه سی سال پیش چسبیده و می گویند ” یک کلمه کافی نیست”. کافی نبودن “یک کلمه” برای قانع کردن این دوستان باید به قیمت عدم اتفاق آنها زیر پرچم واحد سوسیال دموکراسی و ایجاد پراکندگی در جنبش کارگری به هرز رفتن توانمندیهای نیروهای سوسیال دموکراسی تمام بشود. وقتی که ضعفهای اساسی در توانمندیهای سوسیال دموکراسی از نظر امکان ترویج آگاهی های سیاسی برنامه ای موجود است، وقتی که در کنار مشکل رادیکالیسم جنبش و موضوع رهبری آن، چالشهای روزانه طاقت فرسایی نیازمند است، این دوستان ما حاضر نیستند حصارهای بلندی را که به دور خود کشیده اند، ویران بکنند و زیر یک سقف بیایند؛ زیرا “یک کلمه” برای آنها کافی نیست. نمی دانم تا کی این دوستان قهرکرده ما در کنج حصارهای خود خواهند نشست، تا دیگران با “صدها کلمه” آنها را راضی بکنند که “بیایید دوستان زیر سقف واحد سوسیال دموکراسی جمع شویم.”

حلقه مفقوده جنبش مردمی اخیر، عدم حضور طبقه کارگر نبوده است، بلکه حلقه مفقوده جنبش، عدم حضور فعال طبقه کارگر زیر لوای برنامه و پلاتفورمی در خور و شایسته آن بوده است. عدم اهمیت دادن کافی به عنصر آگاهی صنفی سیاسی و اجتماعی طبقه کارگر، می تواند آن را به بازوی قدرتمند جنبش مردمی در دست دیگران قرار بدهد. این دیگران، در سال ۵۷ ، روحانیت و بازار سنتی زیر رهبری خمینی بودند. الان بعضی از دوستان ما این بازوی قدرتمند را زیر رهبری لیبرالیستهای اسلامی می خواهند.

طبیعی است که چالشهای سیاسی اجتماعی روندی پویا و پیچیده ای را شامل می شود که پدیده های اجتماعی در کشاکشی دیالکتیکی و تاثیر متقابل با همدیگر روند حرکت به پیش را می آفرینند. لزوماُ با گفتن پلاتفورم مستقل سوسیال دموکراسی و طرح مسئله رهبری سوسیال دموکراسی، کسی نمی تواند انتظار داشته باشد که این پلاتفورم، وسیعترین اقشار و طبقات دموکراتیک اجتماعی را در بر خواهد گرفت. لزوما با حضور فعال کارگران متشکل چالشهای مردمی به سکولاریسم و دموکراسی منتهی نخواهد شد. هر تحولی بنیادی قبل از هر چیزی احتیاج به تئوری تحول دارد، بعد به نیروها و بازوهایی که قادرند راهگشای قدرتمند مسیر تحول باشند، و بالاخره پیشاهنگ سیاسی چراغ بدستی که در داخل تاریکیها، سمبل مقاوم تحول در وسیعترین و عمیقترین ابعاد آن باشد.

ورود حلقه مفقوده جنبش مردمی به صفوف درونی چالشهای سیاسی اجتماعی مردمی باید بموازات و همگام با اتفاق کمّی و کیفی جنبش سوسیال دموکراسی صورت بگیرد، تا این که جنبش اخیر بتواند میوه هایی را که قابلیت تولید آن را دارد به ثمر برساند. هیچ کدام از این دو بخش، بدون حضور بعد دیگر آن نمی تواند تاثیر لازم را در جنبش مردمی بگذارد. نه حضور جنبش کارگری بدون حضور و پیوند کمّی وکیفی سوسیال دموکراسی زیر سقف واحد و با پلاتفورم رادیکال تحول می تواند راه گشای ما به سکولار دموکراسی باشد، و نه حضور فعال جنبش سوسیال دموکراسی زیر پرچم لیبرالیسم اسلامی و چسبیدن به برنامه های حداقّل لیبرالیستهای اسلامی با ترس از حضور فعال طبقه کارگر.

تاریخ انتشار : ۱۷ اردیبهشت, ۱۳۸۹ ۵:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

خوزه موخیکا رئیس‌جمهوری که سادگی را سیاست کرد، خاموش شد‎

سقوط آزاد زنان از نردبان اقتصاد

انرژی هسته‌ای و خطر جنگ

فرار مغزها در راه است – جنگ ترامپ علیه دانشگاه‌ها می‌تواند نوآوری در آمریکا را نابود کند 

فقر مهار نشود، می‌تواند این سرزمین را به نابودی بکشاند

انتظار ایران از مذاکرات