چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۱

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۱

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!
برای رهایی ایران از اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی، با رنج و اندوه خون ریخته‌شدهٔ جوانان در این چند دهه در جان، بر خلاف دور اول، در دور دوم انتخابات شرکت می‌کنم...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی
جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی

تحریمها: سیاست اپوزیسیون ایرانی چیست؟

موافقت و مخالفت با تحریم اقتصادی از سوی نیروی ترقیخواه و اپوزیسیون، از یک دید، مثل موافقت و مخالفت با جنگ نظامی است. بطور آرمانی با هر تحریم و با هر جنگ مخالفت می شود. ولی این مخالفت آرمانی نمی تواند در زندگی واقعی مانع از تحریم اقتصادی و يا جنگ نظامی بشود. قدرتهای سیاسی درگير، بنا به منطق قدرت، به تحریم و یا جنگ نظامی می رسند

گذشت هر روز از تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران، تأثیر ویرانگر آنها بر اقتصاد ایران و محدودیت امکانات جمهوری اسلامی برای مقابله با آنها را آشکارتر می کند. وضعیت فعلی تهدیدهای بسیاری را در خود نهفته دارد. اما آیا فرصتی نیز هست؟

این وضعیت نشریه کار- آنلاین را بر آن داشت تا، در جستجوی راه حلهای ممکنه برای برونرفت مسالمت آمیز از بحران، باب گفتگو در این باره را با تعداد هر چه وسیعتری از صاحبنظران و فعالان سیاسی بگشاید. در زیر نظرات آقای نادر عصاره، از مسئولان سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران را، که با عنایت به پرسشهای نشریه کار- آنلاین تدوین شده اند، می خوانید.

***

سرنوشت میهن ما در میان است!

نگاهی به رسانه های اینترنتی و غیر اینترنتی بیندازیم، موضوعات جلسات و سخنرانیها را نگاه کنیم. در آن میان، تحریمها و بحث در این باره، گم است. تحریم مثل موریانه به جان کشور ما افتاده است. رجزخوانیهای ناشیانه آنانی که به ناحق سرنوشت هفتاد میلیون ایرانی را بدست گرفته اند، ادامه دارد. لحظات و دقایق و ساعاتی که می گذرند، برای میهن ما سرنوشت سازند. بی توجهی افکار عمومی ما سیاسیون به تحریم، قابل توجیه نیست. استبداد و مبارزه با آن، دموکراسی و راه های رسیدن به آن، تاریخ و اندیشه سیاسی ما و درس گرفتن از آن و … همگی بی تردید مهم اند. اما مهمترین موضوع سیاسی و اجتماعی امروز ایران حول تحریمها می چرخد. این اولین مسئله مربوط به بحث در باره تحریمهاست که باید با هم در میان گذاریم و ان را یاد آوری کنیم. این بحث و موضع سیاسی در باره آن را در راس موضوعات قرار دهیم و میدان تعیین سرنوشت کشورمان را به احمدی نژاد و موافقین و مخالفین بین المللی او واگذار نکنیم.

تحریم اقتصادی، اعمال زور است برای وادار کردن یک طرف به پیروی از خواست طرف دیگر. تحریم اقتصادی، جنگی غیر نظامی است. بنابراین تابع به قواعد سیاست و جنگ و توازن قوا ست. آغاز جنگ، نشان دهنده آن است که اختلافاتی وجود دارند که از طریق مسالمت آمیز حل و فصل نمی شوند. جنگ تا پذیرش منطق حل مسالمت آمیز ادامه می یابد و تشدید می شود. پس به همین گونه، با آغاز تحریم اقتصادی، این جنگ اقتصادی ادامه می یابد و تشدید می شود تا راه حل مسالمت آمیز حل اختلاف، مورد پذیرش قرار گیرد. البته چه بسا راه حل مسالمت آمیزی در توازن قوایی جدید، که نشان پیروزی یک طرف را بر خود دارد.

موافقت و مخالفت با تحریم اقتصادی از سوی نیروی ترقیخواه و اپوزیسیون، از یک دید، مثل موافقت و مخالفت با جنگ نظامی است. بطور آرمانی با هر تحریم و با هر جنگ مخالفت می شود. ولی این مخالفت آرمانی نمی تواند در زندگی واقعی مانع از تحریم اقتصادی و یا جنگ نظامی بشود. قدرتهای سیاسی درگیر، بنا به منطق قدرت، به تحریم و یا جنگ نظامی می رسند. کما این که اکنون در رابطه با ایران با یک تحریم تمام عیار روبرو هستیم. تحریم اقتصادی ادامه سیاست است به شکلی دیگر.

موافقین با تحریم اقتصادی چه می گویند؟

طیفی میان ایرانیان مخالف رژیم وجود دارد که به اشکال مختلف با تحریم اقتصادی علیه جمهوری اسلامی موافقت دارند. نگاهی کوتاه (و البته نه کامل و نه جامع) به دلایل این طیف می اندازیم:

دوستانی می گویند که ما نمی توانیم مخالف تحریم باشیم هر چند این تحریم بر زندگی مردم اثرات مخربی خواهد داشت. این نظر، مخالف تحریم نیست زیرا مخالفت را موضعی متناقض می داند. برای این نظر در ملاقات با نمایندگان این یا آن نیروی بین المللی، مثلا در دیدار با نمایندگان پارلمان اروپا، غیر منطقی است که به آنها گفت که ما مخالف تحریم هستیم. چون در مقابل پرسش آنان که در این صورت چه بکنیم، به گفته این نظر، بی جواب می مانیم. بنا بر این نظر، ما به نیروهای مترقی بین المللی می گوئیم که استبداد بر ایران حاکم است، فساد وجود دارد، کارگران و زحمتکشان از حتی دستمزد ماهانه خود محرومند و. . ما از آنها حمایت از مبارزات مردم را می خواهیم. اما. وقتی آنها دست به تحریم می زنند، ما مخالفت می کنیم. پس آنها، اگر تحریم نکنند چه باید بکنند؟ این نظر با این استدلال، از تحریم اقتصادی دفاع می نماید.

دسته دیگر از موافقین تحریم، که اینان نیز چشم را بر تاثیرات منفی تحریم بر زندگی مردم نمی بندند، می گویند اگر با تحریم موافقند برای این است که در رابطه میان رژیم اسلامی و کشورهای بزرگ جهان، راهی باقی نمانده است جز یا تحریم و یا جنگ. اگر با تحریم موافقند زین سبب است که سرنوشت کشور به راه حل جنگ کشیده نشود.

موافقت افراطی با تحریم نیز وجود دارد که مستقل از تاثیرات تحریم بر اقتصاد کشور در کوتاه مدت و دراز مدت، آن را بعنوان «امداد غیبی»علیه حاکمیت می داند. برای اینها، تضعیف حاکمیت در تحریم و حتی جنگ نظامی، از طرف هر که و با هر مقصودی انجام شده باشد، اصل است، چون به نفع تسخیر قدرت است.

این موافقتها با تحریم، در کنار یک طرف اختلاف سیاسی، که به تحریم کشیده شده، قرار می گیرند. در این جا، در مورد وضع مشخص تحریم کنونی، موافقین با تحریم، در کنار تحریم کنندگان قرار دارند. بدیهی است که در مبارزه هم سویی میان نیروهای حتی متضاد می تواند بروز کند. اما در این جا این هم سویی می تواند خسارت بار باشد. موافقین تحریم اقتصادی در کنار نیروهایی قرار می گیرند که صدمات اقدامات مشخص آنها تنها محدود به رژیم استبدادی نخواهد ماند. تحریم هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت زیان بار خواهد بود و می تواند در ادامه به جنگ مخربی علیه کشور ما نیز بیانجامد. قرار گرفتن مجاهدین در کنار رژیم صدام حسین که جنگ علیه کشور ما را شروع کرد، یک نمونه و تجربه سیاسی بسیار منفی و عبرت انگیز است. اپوزیسیون نباید در کنار تحریم کنندگان و تجاوز کنندگان احتمالی به کشور ما قرار گیرد. نتیجه کوتاه مدت چنین هم سویی، شکاف انداختن میان مخالفین آرمانخواه قدرتهای بزرگ جهانی با اپوزیسیون ایرانی است. حاکمیتها می آیند می روند، کشور ما یک مجموعه است که مستقل از حاکمیت، موجودیت خود را دارد. تحریمها که بدلیل ماجراجوئی حاکمیت دامن گرفته اند، کشور ما را نیز مورد صدمات جبران ناپذیر قرار می دهند. مخالفت عمیق ما با سیاستهای حاکمیت، منجمله سیاستهایی که به تحریم انجامیده است، ما را مجاز نمی دارد که صدمات بر کشورمان را بعنوان هزینه برای تضعیف جمهوری اسلامی قبول نمائیم. ما هرگز نباید همه انواع تحریم اقتصادی را مورد تایید قرار دهیم. می توان البته در موارد مشخصی نظیر تحریم سپاه پاسداران و بخصوص تحریم عناصر سرکوب موافق بود.

مخالفت با تحریم؟

آیا از این نکات باید بدین نتیجه رسید که ما بایست به مخالفت با تحریم و تحریم کنندگان قد برافرازیم؟ و تحت عنوان دفاع از کارگران و زحمتکشان، اقتصاد کشور در کوتاه مدت و درازمدت و بالاخره دفاع از کشور، مبارزه علیه تحریم کنندگان را سرلوحه قرار دهیم و تا آن جا رویم که حتی از کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتن خودداری نکنیم؟ این نوع مخالفت با تحریم، به چیزی که خدمت نمی کند به کارگران و زحمتکشان و به اقتصاد کشور و کشور است. این گونه مخالفین تحریم، با در پیش گرفتن سیاست جمهوری اسلامی، و با تقویت ماجراجوئی آن، خود را از تلاش برای نجات کشور به کنار می کشند. توجیه سیاست مخالفت با تحریم، می تواند با بیگانه ستیزی باشد، می تواند بر مبنای ضد امپریالیسم باشد و یا بر پایه میهن پرستی افراطی. این سیاستی است که نسبت به مواضع ماجراجویانه و تحریک آمیز حاکمیت چشمها را می بندد و در اینجا نسبت به مسئول اصلی تحریم و تهدید جنگ، مسامحه می نماید. اگر چنین راه حلی گزیده شود، زمینه ساز تداوم و تشدید تشنج، تحریمها و خطر جنگ است.

مسئله اصلی سیاست، موافقت یا مخالفت با تحریم نیست

موافقت با تحریم می توان مبارزه ای با هدف ضد رژیم باشد، مخالفت با تحریم می تواند مبارزه ای با هدف ضد امپریالیستی باشد، اما نتایج تحریم و خطر جنگ که بر سرنوشت کشور ما اثرات تعیین کننده ای دارد در این چنبره پیچیده از تضادها به سایه کشیده می شود. گفتیم که تحریم شکل جدیدی از سیاستی است که از راه مذاکره نمی تواند پیش برود. در تحریم اقتصادی علیه ایران، نیروهای سیاسی جهانی منجمله شورای امنیت سازمان ملل تصمیم می گیرند. موافقت یا مخالفت اپوزیسیون ایرانی با تحریم می تواند بعنوان مشاورت مورد استفاده نیروهای اصلی این صحنه تصمیم گیری قرار گیرند. اپوزیسیون ایرانی، در مورد در پیش گرفتن این سیاست و در اجرای آن به هیچ نحو یک آکتور اصلی نیست. پس موافقت یا مخالفت آن جز جنبه آرمانی، از اهمیت سیاسی و عملی برای اپوزیسیون ایرانی، برخوردار نیست. به عوض صرف وقت و انرژی در بحت در باره موافقت یا مخالفت با تحریم اقتصادی، بایست به تدوین سیاست مستقل خود از جایگاه خود مبادرت کرد. جایگاه اپوزیسیون ایرانی و اتخاذ موضع در مورد مسئله مورد اختلاف از دید منافع ملی کشور ما. بعبارت دیگر بایست باین پرسش پاسخ داد که اپوزیسیون و مردم ایران در اختلاف منتهی به تحریم اقتصادی چه موضعی باید بگیرند؟ مسئولیت این تحریم با کیست؟ همچنین در این رابطه باید روشن سازد که به دولتها و نیروهای بین المللی چه باید بگویند؟ مسئله اصلی سیاست برای ما، موافقت یا مخالفت با تحریم نیست. تحریمها، از سیاست و برنامه اتمی رژیم ایران برانگیخته شده اند. مسئله درک اختلافاتی است که به تحریم منجر شده، و بر این اساس تعیین مسئول اصلی کشیده شدن امور به تحریم. و بدنبال این ارزیابی ارائه سیاست اپوزیسیون نسبت به مسئله مورد مناقشه و از زاویه منافع ملت ایران.

رژیم تا قبل از به زانو در آمدن، مذاکره نخواهد کرد!

خرید نفت و گاز ایران، میزان نفت استخراجی و همچنین میزان فراورده های نفتی کاهش یافته و به پائین آمدن درآمد کشور می انجامد. بموازات فروش بنزین به ایران نیز کاهش یافته که به تبدیل موسسات تولید فرآورده نفتی، به موسسات تولید بنزین انجامیده است. افزایش هزینه کالاهای وارداتی، تحریم مالی و بانکی و تحریم کالاهای دو منظوره همراه با بحران اقتصادی، بحران کارائی و بحران مشروعیت حکومت، همگی دست بدست هم داده و تحریمها را که این بار بصورت جهانی انجام می شوند، به تحریمهای فلج کننده تبدیل می نمایند. در مقابل این تحریمها، جمهوری اسلامی تاکنون نرمشی را از خود بروز نداده است. سران بی کفایت جمهوری اسلامی قادر نیستند کمی دورتر را ببینند. آنان صلح و آشتی را نه ارزش که ناشی از ضعف و زبونی می دانند. آنان تنها هنگامی که به زانو در آمده اند به راه حل مسالمت آمیز و از طریق مذاکره روی آورده اند. دقیقا آن گونه که در ماجرای گروگان گیری سفارت امریکا و در جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد. جنگی را هشت سال ادامه دادند تحت عنوان «جنگ جنگ تا پیروزی». و تنها زمانی به بیهوده بودن این شعار پی بردند که دیگر سربازان و جنگجویان به فرار از جبهه ها دست زدند. امروزه، سیاست جهانی و منطقه ای قدرتهای بزرگ جهانی بر آن قرار دارد که ایران ضمن حق برخورداری از تکنولوژی صلح آمیز هسته ای، به بمب اتمی مجهز نگردد. مخالفت جمهوری اسلامی با بازرسی و خواسته های آژانس بین المللی انرژی اتمی، نشانه های منفی در خود دارد که فعالیت اتمی رژیم ایران را مشکوک جلوه می دهد. ایران با اصرار بر غنی سازی اورانیوم، در جاده خطرناکی قرار گرفته است. ایران کشور کوچکی است که هیچ رسالتی برای حل مسائل جهانی و بی عدالتیهای نهفته در روابط جهانی، بر دوش کوچک آن قرار ندارد. عدم درک این واقعیت یک سفاهت محض سی چهل ساله است. کشور ایران نمی تواند با یاغی گری حکومت آن، در سیاست جهانی دخالت کند. متقابلا سیاست جهانی مصمم به بزانو در آوردن رژیم ایران در زمینه عدم رعایت مقررات مربوط به آژانس بین المللی انرژی اتمی است. هیچ راهی از نظر سیاست جهانی برای این منظور، منتفی نیست. ترجیح کنونی، البته راه حل نظامی نیست. عملا، تکیه بر تحریم اقتصادی، در شرایط وجود یک جنبش اعتراضی در داخل کشور، به عنوان راه حل مورد توافق سیاست حاکم جهانی، دنبال می شود.

در فاصله ای سه ماهه از تحریمهای ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت بعلاوه تحریمهای مضاعف، از آثار تحریم و فلج کنندگی آن، نشانه های مهمی به نظر می رسد. سیستم ارزی و بانکی مالی کشور تنشهای حادی را نشان می دهد که نشانه تب و لرز سیستم اقتصادی است. بحران در بازار طلا، بحران در بازار ارز و بی تاثیری دخالتهای بانک مرکزی در این زمینه و بالاخره افزایش چکهای برگشتی که آمار آن مشابه سال ۱۳۵۷ ارزیابی شده است، تماما نشان دهنده شرایط و بیماری حاد اقتصاد کشور است. ماجراجوئی رژیم و برنامه هسته ای پنهان آن، بیراهه ای است که عواقب و عوارض آن از جنگ جنگ تا پیروزی دردناکتر و مصیب بارتر خواهند بود.

جنگ رسانه ای!

وضع بطور اجتناب نا پذیری بسوی تشنج بیشتر سیر می کند. سخنرانی احمدی نژاد در ماه سپتامبر سال جاری در صحن مجمع عمومی سازمان ملل و متهم ساختن دولت امریکا در جنایت تکان دهنده و تروریستی برجهای دو قلوی منهتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ماجراجوئی جدیدی را بر لیست اقدامات نابخردانه او و اکیپ اش افزود. پاسخ اوباما از طریق مصاحبه اش با بی بی سی که خطاب به ملت ایران سخن راند، از سوی احمدی نژاد و دیگر سران جمهوری اسلامی با پرخاش روبرو شد. پرزیدنت اوباما، ضمن تاکید بر تعارض موضع احمدی نژاد در مورد رویداد ۱۱ سپتامبر با احساسات ملت ایران، موضع او را نه تنها مغایر با عقل سلیم بلکه ناسازگار با معیارهای عرفی نیز دانست. پرزیدنت اوباما، برنامه هسته ای پنهان رژیم اسلامی را منشا ترس و بی اعتمادی در جهان دانسته است. او حکومت ایران را با منزوی کردن کشور، به خیانت به منافع کشور متهم ساخته است. اوباما اعلام داشته است که تهدید جنگ و تحریمها بر طرف می شوند اگر رژیم ایران راست بودن ادعایش در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای را به آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان دهد. او از حق مردم ایران برای برخورداری از تکنولوژی صلح آمیز هسته ای نیز دفاع کرد. در مقابل این مصاحبه بسیار صریح و قاطع پرزیدنت اوباما، در مواضع جمهوری اسلامی هیچ برخورد متناسبی مشاهده نشده است. مقامات جمهوری اسلامی، از زبان وزیر امور خارجه خود، به جای اعلام گردن گذاشتن بر قضاوت آژانس، غنی سازی را همان برنامه هسته ای صلح آمیز معرفی می کنند که از طرف اوباما حق ایران شناخته شده است و عملا بر سرپیچی خود از مقررات آژانس پای می فشارند. علاوه براین گفتار «منطقه ما»، “اشغالگران منطقه” و دفاع از «منطقه ما» و اخراج با «اردنگی» از منطقه را مطرح می نمایند. تحریم اقتصادی با جنگ رسانه ای تمام عیار تکمیل شده است. تشنج رو به افزایش نهاده است. بازی خطرناک با سرنوشت کشور ما، بدون کوچکترین احساس مسئولیتی ادامه دارد و خامنه ای و دستیاران نظامی و غیر نظامی اش نا توانتر از آن به نظر می رسند که اختلاف را بدون هزینه های بزرگ به پایان رسانند.

رفع دو خطر !

خطر اول تهدید جنگ و تشدید تحریمها، و خطر دوم ماجراجوئی اتمی رژیم اسلامی، از طرف اوباما صراحتا در مقابل هم قرار گرفته اند. مسئله روشن است. ایرانیان باید دست به انتخاب بزنند. یا وادار کردن رژیم و پاسدارانش به دوری گزیدن از ماجراجوئی اتمی، یا رفتن به قهقرا با تحریمها و با تهدید جنگ. انتخاب ایرانیان بدون تردید، سیاست و برنامه ماجراجویانه اتمی رژیم اسلامی نیست. بعلاوه، با توجه باین که عامل رد مذاکرات و راه حل مسالمت آمیز در این مورد علیرغم پیشنهاد پرزیدنت اوباما، سران جمهوری اسلامی بوده اند، بعلاوه با توجه باینکه بی کفایتی آنان بوده که به صدور قطعنامه های مختلف علیه ایران رسیده است، مسئولیت تحریمها برعهده سران جمهوری اسلامی است. تفاهم میان ایرانیان در این موارد دو گانه (دست کشیدن رژیم از ماجراجوئی اتمی و مسئول شناختن سران رژیم در رابطه با تحریمها)، خواست و ارزیابی مستقلی است که با رها کردن خود از بحث موافقت و مخالفت با تحریمها، حاصل می آید. نیروهای سیاسی مسئول ایرانی، باید خواستار مذاکره میان دو طرف گردند، تا اختلافات مطابق با قطعنامه های شورای امنیت و مقررات آژانس و از طریق مذاکره حل شوند. این بدان معناست که در صورت اتخاذ موضع مصالحه جویانه از سوی جمهوری اسلامی برای حل مسالمت آمیز اختلافات و در راس آنها اختلاف بر سر برنامه اتمی خود، نیروهای سیاسی، از این موضع استقبال خواهند کرد. قبل از همه، نیروهای سیاسی ایرانی با گرایشات مختلف، بایست موضع خود را بی لکنت زبان اعلام دارند. دیگر نباید پوشیده باشد که سرنوشت ایران به اختلاف میان رژیم ایران با سیاست جهانی گره خورده است و بنابراین مسئله سیاست خارجی رژیم و برخورد با آن مهمترین مسئله سیاسی کنونی است. ضروری است یاد اوری کنم که متاسفانه جز صداهای پراکنده ای در مورد این مهمترین مسئله سیاسی کشور ما، هنوز صدای مشترکی علیه برنامه هسته ای پنهانی، علیه تحریم و تهدید جنگی و علیه مسئولیت مستقیم سران کشور بلند نشده است. در این باره همگی نیروهای سیاسی بایست به مسئولیت خود عمل کنند. چنین موضع و صدای مشترکی البته انعکاس خود را در جامعه خواهد داشت و نیروی خود را خواهد یافت. همانگونه که در گذشته انعکاس چنین صدایی را در مورد اعدام زندانیان سیاسی دیده ایم. اگر چنین صدایی با یک فعالیت رسانه ای قوی در سطح بین المللی از سوی اپوزیسیون همراه شود، دیگر محدود به جامعه نخواهد ماند. این صدا با جلب همبستگی بین المللی، می تواند به مبارزه ای وسیع نه تنها محدود به مخالفت با آمریکا و موتلفین آن و یا محدود به ضد امپریالیسم، بلکه به مبارزه ای هماهنگ با مبارزه اپوزیسیون ایرانی بیانجامد. این همبستگی، نیروهای اپوزیسیون و جنبش اعتراضی را در مبارزه برای دوری گزینی رژیم از ماجراجوئی اتمی و قطع تحریمها و رفع خطر جنگ یاری می رساند. علاوه براین، این همبستگی پایگاه اصلی خارجی رژیم اسلامی را نیز تضعیف خواهد کرد. تضعیف بیشتر رژیم در میان افکار عمومی منطقه که تا حدی صورت گرفته، تضعیف سیاست ماجراجویانه آن نیز می باشد.

 

آیا نمی توان خواست که برنامه پنهانی اتمی رژیم را به رفراندوم گذاشت؟

مسلم است که رژیم جمهوری اسلامی، سردمداران بسیجی و پاسدار در آن حد از فهم سیاسی و دیپلماتیک برخوردارند که اوضاع خود شهادت می دهد. بنابراین، آنان بدون فشار به دوری گزینی از برنامه ماجراجویانه اتمی گردن نخواهند گذاشت. اپوزیسیون برای به چالش کشیدن برنامه و سیاست آنان باید به ابتکارات جسورانه دست زند. آیا نمی توان با صدای مشترکی خواست که برنامه پنهانی اتمی رژیم را به رفراندوم گذاشت؟

تاریخ انتشار : ۱۶ مهر, ۱۳۸۹ ۱:۲۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!