چهلمین سالگرد شکل گیری جنبش فدایی انگیزە ای گردید برای طرح دو بارە سوالات و بحث های پیرامون تاثیرات این جنبش چهل سالە برعرصە های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعە ایران، نشریە کار آنلاین قصد دارد، بدین مناسبت و بە جهت انعکاس و آشنایی خوانندگان این نشریە با نظرات و دیدگاە های تعدادی ازصاحب نظران مطلع وآشنا بە جنبش فدایی وفعال در امور فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جامعە شناسی، با طرح و ارسال سوالات موضوعی برای افراد علاقمند، نظرات آنها را در اختیارخوانندگان و علاقمندان قرار دهد. در ادامه پاسخ آقای کاوه آهنگری را ملاحظه می نمایید. ————————— مبارزە برای رفع تبعیض قومی ودینی وتلاش برای برابر حقوقی اقلیت های ملی و دینی در ایران جز مهمی از برنامە و یکی از مطالبات جنبش فدایی بودە است. شما تاثیر و نقش جنبش فدایی در این عرصە ها را چقدر جدی و موثر می دانید؟ از اینکه این فرصت را به من دادهاید سپاسگذارم و اجازه میخواهم این گفتگو بر سیاقی دیگر پیش برود. من به نوبه خودم جنبش فدائیان را یکی از بازترین ظرفیتهای بحث و گفتگو میدانم به همین خاطر اجازه میخواهم از چگونگی طرح پرسش شروع نمایم. در ایران میتوان از اقلیتهای دینی سخن به میان آورد، با اکثریت مطلق اسلام باوران در ایران بدون تردید بقیه باورمندان به ادیان دیگر را میتوان با عنوان اقلیت دینی نامبرد. ولی نمیدانم بر چه اساس از اقلیت ملی سخن به میان میآید؟ اکثریت کیست؟ با کمک هر روشی کرد یا ترک آذری یا … اقلیت ملی بحساب نمیآیند مادام که اکثریت تعریف نشده باشد. به باور من بهتر است برای همه از گروههای ملی، گروههای اتنیکی، حوزههای فرهنگی و یا ملیتها اعم از فارس، کرد، ترک، ترکمن، عرب، بلوچ، لر و … استفاده کرد . اما در رابطه با پرسش؛ به باور من از آنجائیکه جوهر فکری جنبش فدائی ایران همان فریاد برابریخواهانه بوده و هست، و در طول تاریخ معاصر ایران چگونگی برخورد و نحوه برخورداری ملیتهای ایرانی بدلیل وجود و حضور نظامهای استبدای عین نابرابری بوده، از این منظر می توان به نقش و تاثیر جنبش فدائی به صراحت اشاره نمود و آن را ستود. برابریخواهی و مبارزه علیه استبداد و نابرابری بویژه در عرصه فکری و تئوریک را می توان یکی از خصوصیات بارز جنبش فدائی ایران بهحساب آورد، دلیل بارز این ادعا رابطه خوب و مستعد سیاسی فی مابین احزاب متعلق به ملیتها و جنبش فدائی ایران است. شاید به جرات بتوان گفت که “تنوع ملی” در میان فدائیان، یکی از خطوط بارز سیمای جنبش فدائی است. آیا این امری طبیعی است یا یک تصادف محض، و یا پدیده ای شایان تحقیق و توضیح؟ به باور من این امر نه طبیعی است و نه بر حسب تصادف. ولی بدون تردید قابل تحقیق و بررسی است بویژه در سطح جامعهشناسی سیاسی. اما برای پاسخ به چگونه و چرائی آن میتوان به بحث نخست نگاهی انداخت. شاید بارزترین دلیل وجود تنوع در داخل جنبش فدائیان، خود تنوع در ایران باشد. در مرحله دوم نادیده گرفتن تنوعات داخل ایران بویژه به لحاظ سیاسی و فرهنگی است که اغلب به سود یکی و به زیان اکثریت تمام شدهاست. در این میان هم جنبش فدائیان با در دست داشتن مشغل عدالتخواهی و برابری طلبی به ظرف مناسبی تبدیل میگردد برای جامعه روشنفکری ایران بویژه روشنفکران و معترضین متعلق به ملیتهای داخل ایران. هرچند بانگ عدالت خواهی و برابری طلبی قدمت و قامتش به بلندای تاریخ بشر است ولی خارج از این، حداقل در تاریخ سیاسی معاصر ایران میتوان از آن بعنوان یکی از افتخارات جنبش چپ یاد نمود. بدون تردید چنین فریادی، گوشها را در سرزمینی لبریز از جور و جفا به سوی خود فراخواهد خواند. بر این اساس است که معتقد به رابطهای مستقیم میان پیام سیاسی و بافت و ساختار اجتماعی ایران بویژه با در نظر گرفتن ساختار سیاسیاش در چند دهه گذشته هستم. یک ساختار یا فرم سیاسی تک ساحتی، تک صدایی، تک زبانی، هژمونی طلب در جامعهای گوناگون و ملون، آیا نباید به انتظار گرایش به ندای برابریخواهانه رفت؟