دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۲

دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۲

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم...
نتانیاهو کاخ سفید را نادیده می‌گیرد، زیرا انجام این کار هیچ هزینه‌ای ندارد. در سال ۱۹۸۲ رونالد ریگان، مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل را پس و کشتار فسطینیان در پی تهاجم...
۱ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
غم دیگر
شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر، دلت بر ماتمم می‌سوزد، این هم ماتم دیگر
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
پایان تلخ یک ریاست جمهوری
بایدن می‌داند که باید برود، اما این بدان معنا نیست که از این موضوع خوشحال است. ننسی پلوسی کسی بود که با هوش و ذکاوت سیاسی به رئیس‌جمهور گفت که...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری

زنان، طلایه داران آزادیاند

گرامی باد ٨ مارس، روز جهانی زن

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ملیتهای ایران به مناسبت ٨ مارس، روز جهانی زن، با توجه به اطلاعات در دسترس و آرشیو کمپین اقدام به انتشار اسامی و وضعیت زنان محبوس در شکنجه گاههای رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی می نماید.

 

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ملیتهای ایران

کمپین دفاع اززندانیان سیاسی ملیتهای ایران به مناسبت ٨ مارس، روز جهانی زن، با توجه به اطلاعات در دسترس و آرشیو کمپین اقدام به انتشار اسامی و وضعیت زنان محبوس در شکنجه گاههای رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی می نماید. کمپین از تمام محافل و مجامع بین المللی و نهادها و مراکز حقوق بشر درخواست مینماید در جهت آزادی خواهران در بتدمان تلاشهای لازم را انجام دهند.

درود بر تمام زنان آزادیخواه و مقاوم در سیاهچالهای جمهوری اسلامی ایران

زنده باد آزادی

زنده باد ایرانی دموکراتیک و آزاد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ملیتهای ایران

اسامی فعالان زن سیاسی و عقیدتی محبوس در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی:

۱ـ سیما اشراقیبه

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : زندان مشهد – محکومیت : ۵ سال حبس تعزیری سیما اشراقی شهروند بهایی شهر مشهد و دارای یک دختر و پسر جوان است.

بازداشت: در تاریخ ۷ بهمن ماه ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی شهرستان مشهد به منزل سیما اشراقی وارد شده و بعد از تفتیش خانه او را بازداشت و به سلولهای انفرادی زندان مشهد منتقل کردند. اشراقی نزدیک به سه ماه را در شرایط دشوار زندان انفرادی مشهد و بدون ارتباط با خانوادهاش گذراند. آزادی موقت او به قید وثیقه صد و پنجاه میلیون تومانی امکان پذیر شد.

اتهامات و حکم

بر اساس دادگاه برگزار شده در ۸ آبان ۱۳۸۸ در شهر مشهد، اتهامات سیما اشراقی اعلام شد که بر اساس دادنامه وی، اتهامات منتسب «تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مقدسات» ذکر شد. دادگاه ۸ آبان ۱۳۸۸ وی را بر اساس اتهامات وارده به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم کرد. آغاز دوران محکومیت سیما اشراقی یک سال پس از اعلان حکم و در تاریخ دوم آبان ماه ۱۳۸۹ صورت گرفت وی به زندان وکیل آباد مشهد برای اجرای حکم منتقل شد.

۲ـ مهین تاج روحانی- شهروند بهایی رجایی شهر

۳ـ سوسن تبیانیان

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : زندان مرکزی سمنان – محکومیت : ۱۸ ماه حبس تعزیری

سوسن تبیانیان، شهروند بهایی ساکن شهر سمنان است.

بازداشت: در تاریخ هفت اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ در شهر سمنان و در منزلش بازداشت شد. وی چهار روز را در بازداشت به سر برد و سپس در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه از زندان با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. وی در تاریخ ۱۷ خرداد ماه ۱۳۸۹ بار دیگر برای اجرای دوره محکومیت بازداشت شد.

اتهامات و حکم: دادگاه سمنان تبیانیان را به اتهام «بلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهایی» به یک سال و نیم حبس تعزیری، محکوم کرد. این حکم در تاریخ ۱۲ دی ماه اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ مورد تأیید قرار گرفت و اعلام شد که وی باید برای تحمل دوران محکومیت خود را به زندان معرفی کند. بر همین اساس وی در تاریخ ۱۷ خرداد ماه ۱۳۸۹ دوره محکومیت یک سال و نیم حبس خود را آغاز کرد.

وی بعد از معرفی خود به دادگاه به زندان اوین تهران منتقل شد. در تاریخ ۱۶ آبان ماه ۱۳۸۹ وی همراه با دیگر زندانیان سیاسی زن زندان اوین از بند عمومی زنان به بند متادون زندان اوین که محل نگهداری مجرمین خطرناک است منتقل شد. این بند که محل نگهداری مجرمان خطرناک از جمله معتادین به مواد مخدر است سالنی در بسته در حدود ۳۰ الی ۳۵ متر است که زندانیان در آن از هوای آزاد در طول روز کمتر از یک ساعت میتوانند استفاده کنند. همچنین استفاده از کتاب و کتابخانه و حق استفاده از تلفن مانند دیگر زندانیان برای زندانیان محبوس در این بند میسر نیست، همچنین زندانیان محبوس در این بند تنها به صورت کابینی میتوانند خانواده خود را ملاقات کرده و از ملاقات حضوری ممنوع هستند.

۴ـ طره تقیزاده

طره تقی زاده شهروند بهایی است.

بازداشت: طره تقی زاده (سنایی) طی هجوم نیروهای امنیتی ساری به منزلش در ۲۷ بهمن ماه ۱۳۸۷ دستگیر و در ۱۰ اسفند ماه همان سال به قید وثیقه به طور موقت آزاد شد. دوران حبس وی از روز شنبه ۱۸ دی ماه ۱۳۸۹ و در پی احضار وی به دایره اجرای احکام آغاز شده است.

حکم و اتهامات: دادگاه طره تقی زاده در شهرستان ساری برگزار شد و ویدر این دادگاه به اتهام «تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ بهاییت» به ۲۲ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم به تأیید دادگاه تجدید نظر نیز رسید

طره تقی زاده دوران محکومیتش را در زندان کچویی ساری از ۱۸ دی ماه ۱۳۸۹ آغاز کرده و هماکنون در این زندان به سر میبرد.

۵ـ رها ثابت

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : زندان عادل آباد شیراز – محکومیت : ۴ سال حبس تعزیری

رها ثابت از شهروندان بهایی ساکن شیراز و متولد سال ۱۳۵۲ شمسی و زاده شهرستان اهواز است. ثابت به همراهه ۵۴ جوان دیگر در شیراز در حدود سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ در محلات محروم شهر شیراز که هیچگونه حمایت دولتی از کودکان آن صورت نمیگرفت، ضمن کمک به دروس مدرسه کودکان، به آموزش اصول اخلاقی، بهداشت و آموزش نقاشی، داستانگویی و موسیقی به کودکان همت گماشتند. همزمان با مادران این کودکان در زمینههای بهداشتی و سواد آموزی نیز کار کردند. در مجموع، پس مدتی که این گروه برای اصلاح وضع فرهنگی و بهداشتی این محلات، کوشید، به گفته ساکنان خود محل تغییر آشکاری در رفتار و نیز درس، بهداشت و روحیه اطفال و نیز خانواده هایشان صورت گرفت. اما بازداشت این ۵۴ نفر پایانی بود بر فعالیت انسان دوستانه وی و دیگر جوانان شهر شیراز.

بازداشت: مامورین اطلاعات شهر شیراز در ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۵ رها ثابت رابازداشت کردند. او مدتی را تحت بازجویی و زندان موقت به سر برد وسپس به طور موقت و با قرار وثیقه آزاد شد. در ۲۸ آبان ۱۳۸۶ او و دو همکارش برای پارهای سوالات به دادگاه احضار شدند و بدون هیچ گونه آمادگی قبلی دستگیر شده و به او اعلم شد که دوران محکومیتش آغاز شده است. دو تن دیگر در آذر ماه ۱۳۸۹ آزاد شدند ولی ثابت هنوز در زندان انفرادی بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ شیراز به سر میبرد.

اتهامات و حکم: یک سال بعد از آزادی موقت رها ثابت، دادگاهی کوتاه و رسمی برای وی برگزار شد. بر اساس این دادگاه، وی به سه سال زندان برای «تشکیل گروههای غیر قانونی» و یک سال برای «تبلیغ به نفع گروههای علیه نظام اسلامی» و در مجموع به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. یکی دیگر از اتهامات وی «تبلیغ غیر مستقیم بهاییت» از طریق فعالیتهای انسان دوستانه عنوان شد.

در خرداد ١٣٨٧ وَلی رستمی؛ بازرس و مشاور حقوقی دفتر نمایندگی رهبری در استان فارس؛ گزارش محرمانهای که به تقاضای نمایندهی رهبر ایران در استان تهیه شده بود، ارائه کرد. رستمی در این گزارش تأیید کرد که نه تنها در فعالیتهای این زندانیان (رها ثابت و همکارانش) اشارهای به دین نبوده، بلکه جوانانی که در این کلاسها شرکت میکردند به او گفته بودند که خواهان ادامهی برنامه هستند. آقای رستمی در گزارش خود آورده بود: «آن جوانان گفتند «ما … صادقانه از این گروه خیلی چیزها آموختیم و میخواهیم آنها دوباره پیش ما برگردند.» وی از ابتدای آغاز دوران محکومیت خود به «بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ شیراز» که یک بازداشتگاه موقت است منتقل شد و تمامی دوران محکومیت خود را در سلول انفرادی گذرانده است. رها ثابت اکنون در حال گذراندن سومین سال دوران محکومیت خود در این بازداشتگاه است. اگر چه در ابتدای ورود به زندان، او و هاله روحی دیگر همکارش که اکنون آزاد شده، در سلولی بسیار کوچک که مخصوص یک نفر تعبیه شده بود، با یکدیگر بودند، اما پس از چندی، هر یک را در سلولهای جداگانه نگهداری کردند و بنابراین او محکومیت خود را در سلول انفرادی و با امکانات اندک میگذراند.

با این همه در آذر ماه سال ۱۳۸۹ اعلام شد که رها ثابت مورد عفو قرار خواهد گرفت و به زودی از زندان آزاد خواهد شد، اتفاقی که تاکنون میسر نشده است.

۶ـ مهوش ثابت

– عضو رهبری جامعه بهائیان – محل نگهداری : زندان اوین – محکومیت : ۲ سال بازداشت موقت

مهوش ثابت، شهروند بهایی ۵۷ سال دارد. وی قبل از این که به علت اعتقاد به آئین بهائی از کار دولتی خود در بخش تعلیم و تربیت اخراج شود، معلم و مدیر دبستان بوده است. او در ۱۵ سال گذشته مدیریت مؤسسۀ آموزش عالی بهائی (مؤسسۀ علمی آزاد)، را برعهده داشته است. این مؤسسه امکانی برای تحصیلات عالیه در اختیار جوانان بهائی قرار میدهد.

مهوش ثابت در سال ۱٩۵٣ در اردستان بدنیا آمد و هنگامی که در کلاس پنجم دبستان بود به تهران نقل مکان کرد. او در رشتۀ روانشناسی دانشنامۂ لیسانس دارد. کارِ حرفهایاش را به عنوان معلم شروع کرد و بعداً به مدیریت چند مدرسه منصوب شد. در راستای تخصص حرفهای خویش، با کمیتۀ ملی سوادآموزی ایران همکاری داشت اما بعد از انقلاب اسلامی، مانند هزاران مدرس دیگر بهائی، از کار خود اخراج و از اشتغال به هرگونه کار آموزشی دولتی محروم شد. او و همسرش، سیاوش ثابت، دو فرزند بزرگسال دارند.

وی عضو گروه «یاران ایران» است، یاران ایران نام گروهی است که فعالیتهای اداری جامعه بهائی را در غیاب «محفل روحانی ملی» که به دستور نظام جمهوری اسلامی تعطیل شدi در ایران هدایت میکنند.

بازداشت

مهوش ثابت یکی از هفت مدیر جامعه بهایی ایران است که زودتر از آنان در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ در منزلش بازداشت شد. وی بعد از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین و سلولهای انفرادی آن منتقل شد. وی ماهها در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین با کمترین امکانات و در شرایط سخت نگهداری شد.

اتهامات و محکومیت

مهوش ثابت ماهها در بازداشت در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد. در تاریخ ۲۳ بهمن ماه سال ۱۳۸۷ دادسرای امنیت تهران از صدور قرار مجرمیت برای وی و ۶ تن دیگر از مدیران جامعه بهایی به اتهام: «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، خبر داد. این در حالی بود که وکیل وی تا این زمان موفق به خواندن پروندهی او نشده بود.

اولین جلسه دادگاه ثابت بعد از گذشت حدود ۲۰ ماه، روز ۲۲ دی ۱۳۸۸ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. در طی این جلسه هیچ حکمی صادر نشد و ادامه دادرسی به جلسات آینده موکول شد، در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ ماه دادگاه ثابت و شش رهبر جامعه بهایی برگزار نشده و به ۲۳ فروردین ماه ۱۳۸۹ موکول و در آن تاریخ برگزار شد.

پس از ماهها بازداشت و تعویق چندباره دادگاه آخرین جلسات دادگاه رسیدگى به اتهامهای ثابت و دیگر مدیران جامعه بهایی در اواخر خرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار شد و پس از سه روز به پایان رسید. سرانجام شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ ای شهروند بهایی را به اتهام «جاسوسى، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه» به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.

در حالی که مهوش ثابت و شش رهبر دیگر جامعه بهایی بر خلاف قوانین، بیش از ۸۰۰ روز در «بازداشت موقت» به سر برده بودند، سرانجام حکمشان در شهریور ماه ۱۳۸۹ حکمش به ۱۰ سال حبس در دادگاه تجدید نظر کاهش پیدا کرد. مهوش ثابت هماکنون در زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۰ سال خود است.

۷ـ صهبا خادمی

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : همدان – محکومیت : ۱ سال حبس تعزیری

صهبا خادمی شهروند بهایی متولد سال ۱۳۶۵ است.

بازداشت: صهبا خادمی اول بار در تاریخ ۱۵ فروردین ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان همدان منتقل شد. وی پس چند روز با قید وثیقه از زندان آزاد شد. خادمی بار دیگر در تاریخ دوم خرداد ۱۳۸۹ برای اجرای حکم زندان خود بازداشت و به زندان همدان منتقل شد.

اتهامات و حکم : دادگاه صهبا خادمی در روز یکم دی ماه ۱۳۸۸برگزار شد و ۹ روز بعد وی به اتهام «تبلیغ بهاییت» از طرف دادگاهی در همدان به یک سال زندان محکوم شد. این حکم بدون هیچ تغییری در دادگاه تجدید نظر تأیید شد. صهبا خادمی در سوم خرداد ماه ۱۳۸۹ دوره ۱ سال محکومیت به زندان خود را در همدان آغاز کرد.

۸ـ هاله روحی

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ شیراز – محکومیت : ۴ سال حبس تعزیری

۹-صهبا رضوانی(فنائیان)

شهروند بهایی زندان سمنان ۲۵/۹/۱۳۸۷

صهبا رضوانی شهروند پیرو آیین بهایی در ایران است است.

بازداشت: صهبا رضوانی از شهروندان بهایی در ۲۵ آذر ماه سال ۱۳۸۷ بازداشت شد. وی ابتدا در زندان سمنان بود اما بعد از آن برای طی دوران محکومیت به زندان اوین منتقل شد. وی حدود دو ماه، تا ۱۹ بهمن ماه بدون حکم در زندان سمنان به سر برد و در ۲۰ روز اول دستگیری هیچ اطلاعی از وی به دست نیامده بود. در شهر سمنان هیچ وکیلی وکالت وی را نپذیرفت و در تهران نیز خانواده وی با مشکلات بسیاری برای تقبل وکیل مواجه شدند.

اتهامات و حکم: بنابر داد نامهای که در تاریخ ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۷ صادر شد صهبا رضوانی به اتهام «تبلیغ علیه نظام، تشکیل گروه غیر قانونی خادمین و عضویت در گروه غیر قانونی خادمین» به ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم توسط شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سمنان به ریاست قاضی محمد زنگویی، صادر شد. در رای دادگاه علاوه بر اتهامات وارده بر صهبا رضوانی حدود دو صفحه از چهار صفحه به بیان تاریخ آیین بهایی و فتاوی آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای رهبر کنونی جمهوری اسلامی پرداخته شده است.

پیگیری: صهبا رضوانی هماکنون در زندان اوین است. در هفته دوم خرداد ماه ۸۹ با وخیم شدن وضعیت جسمی و انتقال وی به بهداری، پس از برخورد نامناسب مسئول بهداری اوین، از مداوای او به بهانه کمبود دارو خودداری شد.

۱۰ـ ژینوس سبحانی

حکم اولیه ژینوس سبحانی هم صادر شد: دو سال حبس تعزیری. به گزارش جمعیت تبعیض تحصیلی، دادگاه انقلاب اسلامی حکم دوسال حبس را برای این شهروند بهایی صادر کرده است.

ژینوس سبحانی در طی دو سال گذشته ، دوبار دستگیر شد؛ هر دو بار هم در زمستان. ابتدا در۲۵ دی ماه ۸۷ و در پی هجوم به دفتر کانون مدافعان حقوق بشر.وی پیش از تعطیلی این دفتر به مدت شش ماه منشی این دفتر بود و نیز در بخش پاکسازی مین فعالیت می کرد. اتهام عمده ای که رسانه های دولتی در مورد بازداشت اول وی مطرح می کردند،” راه اندازی تشکیلات بهاییت” بود. او در اسفند ماه ۸۷ به قرار وثیقه آزاد شد؛ اما این آزادی موقت، دیری نپایید و هنوز سالگرد این بازداشت ناجوانمردانه نرسیده بود که بار دیگر در ۱۳ دی ماه ۱۳۸۹در خانه اش دستگیر شد. این بار ، نیروهای امنیتی، همسرش آرتین غضنفری را نیز به همراه خود بردند؛ به اتهام نخ نمای دست داشتن در آشوب های روز عاشورا. به همراه این دو نفر، ۱۱ بهایی دیگر نیز دستگیر شدند. در این میان ۳ نفر همان روز آزاد شدند و ۸ نفر به همراه ژینوس سبحانی و آرتین غضنفری روانه زندان اوین شدند.

بازجویی های توانفرسا و انتقال از زندان اوین به رجایی شهر، شرایط را دشوارتر هم می کرد تا آنکه باردیگر ژینوس سبحانی در اسفند ماه ۸۹ به قید وثیقه آزادی مشروط یافت.

دو ماه پیش دادگاه انقلاب آرتین غضنفری را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد و اینک همسرش ژینوس سبحانی. دو روز پیش نیز، لوا خانجانی شهروند بهایی دیگر حکم اولیه دو سال حبس خود را دریافت نمود. وی نیز در روز ۱۳ دی ماه دستگیر شده بود.

۱۱ـ سرور سروریان

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : همدان – محکومیت : ۱ سال حبس تعزیری

سرور سروریان شهروند بهایی ۲۶ ساله ساکن همدان است.

بازداشت: سرور سروریان ابتدا در تاریخ ۲۲ فروردین ماه ۱۳۸۸ توسط مأمورین وزارت اطلاعات در منزل خود بازداشت و سپس برای بازجویی به زندان همدان منتقل شد. وی پس چند روز با قید وثیقه از زندان آزاد شد. سروریان بار دیگر در تاریخ دوم خرداد ۱۳۸۹ برای اجرای حکم زندان خود بازداشت و به زندان همدان منتقل شد.

اتهامات و حکم: دادگاه سرور سروریان در روز یکم دی ماه ۱۳۸۸برگزار شد و ۹ روز بعد وی به اتهام «تبلیغ بهاییت» از طرف دادگاهی در همدان به یک سال زندان محکوم شد. این حکم بدون هیچ تغییری در دادگاه تجدید نظر تأیید شد.

پیگیری: سروریان در که سوم خرداد ماه ۱۳۸۹ دورهی ۱ سال محکومیت به زندان خود را در همدان آغاز کرده بود در تاریخ ۹ شهریور ۱۳۸۹ از زندان همدان به زندان نهاوند منتقل شد.

۱۲ـ شعله طائف

شهروند بهایی زندان وکیلآباد مشهد ۹/۱۰/۱۳۸۹

۱۳ـ ناهید قدیری

شهروندبهایی اداره اطلاعات ساری ۲۴/۱۱/۱۳۸۸

ناهید قدیری از شهروندان بهایی شهرستان مشهد است.

بازداشت: ناهید قدری در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد و به سلولهای انفرادی زندان مشهد منتقل شد و برای تعهد دادن مبنی بر عدم انجام فعالیتهای تبلیغی و مذهبی تحت فشار بازجویان قرار گرفت. قدیری یک ماه بعد از بازداشت و در ۲۳ فروردین ۱۳۸۹ موفق به ۲۰ دقیقه ملاقات با خانواده خود شد. وی در حالی در زندان و در بازداشت به سر میبرد که به علت عملی که پیش از دستگیری در ناحیه کمر خود انجام داده است، از درد شدید کمر رنج میبرده و وضعیت جسمانی نا مناسبی برخوردار است. مسئولین به خانواده او اعلام کردهاند که وی در حال گذراندن ۵ سال حبس خود می باشد و اتهام وی را «تبلیغ آیین بهایی» ذکر کردند. این در حالی است که ناهید قدیری گفته بود که این حکم، پرونده جدیدی ست که برای او گشودهاند.

اتهامات و حکم: برای ناهید قدیری اتهاماتی چون «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، اقدام علیه امنیت داخلی کشور با عضویت در تشکیلات فرقه ضاله بهاییت»، «تبلیغ و ارتباط با بیگانگان»، «برگزاری تجمعات غیر قانونی» و «نشر و توزیع سی دی و کتب ضاله بهاییت» عنوان شد. بر اساس این اتهامات، ناهید قدیری توسط دادگاه مشهد به تحمل پنج سال حبس تعزیری در زندان وکیل آباد مشهد محکوم شد و در تاریخ هفتم تیرماه ۱۳۸۹ جهت اجرای حکم ۵پنج سال حبس خود به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد.

قدیری اکنون در زندان وکیل آباد مشهد دوران زندان خود را سپری می کند و از ابتدای ورود به آن از امکانات اولیه محروم مانده و تحت فشار قرار گرفت. استفاده کم از هوای باز و آزاد و عدم دسترسی داشتن به کتابخانه و نگهداری در سالنی ویژه از این جمله است.

۱۴ـ نسرین قدیری

– تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : زندان مشهد – محکومیت : ۵ سال حبس تعزیری نسرین قدیری شهروند بهایی است.

بازداشت: نسرین قدیری اولین بار در تاریخ ۱۴ مرداد ماه ۱۳۸۴ به خاطر شرکت در یک مراسم مذهبی بازداشت و در تاریخ چهار شهریور ماه همان سال آزاد شد. قدیری بار دیگر و در تاریخ ۲۴ تیر سال ۱۳۸۹ برای سپری کردن دورهی محکومیت خود بازداشت و روانهی زندان شد.

اتهامات و حکم: دادگاه نسرین قدیری در تاریخهای ۲۴ مرداد ماه ۱۳۸۸ و سوم آبان ماه ۱۳۸۸ برگزاد شد.«تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، اقدام علیه امنیت داخلی کشور با عضویت و فعالیت در تشکیلات فرقه ضاله بهائیت، تبلیغ وارتباط با بیگانگان پس از مسافرت به خارج از کشور، برگزاری اجتماعات غیر قانونی، نشر و توزیع سی دی و کتب ضاله بهائیت» از جمله اتهامات قدیری بود که به خاطر آن در دادگاهی در مشهد به پنج سال زندان و ۱۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به دو سال زندان کاهش پیدا کرد.

قدری در تیر ماه ۱۳۸۹ برای سپری کردن دوران محکومیت خود بازداشت و به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد. وی در بدو ورود به این زندان مورد، اعمال فشار و ایجاد محدودیت قرار گرفت.

۱۵ـ فریبا کمال آبادی

عضو رهبری جامعه بهائیان – محل نگهداری : زندان اوین – محکومیت : ۲ سال بازداشت موقت

فریبا کمال آبادی شهروند بهایی و یک از هفت مدیر زندانی جامعهی بهایی در ایران است. کمال آبادی ۴۸ ساله، روانشناسِ رشد و مادر سه فرزند است. پیش از بازداشت آخر دوبار در سالهای گذشته به خاطر فعالیتهایش در جامعهی بهایی دستگیر شده بود. در یکی از این بازداشتها به مدت ده روز بدون اجازهی تماسی با بیرون، زندانی بود. پدر خانم کمال آبادی که پزشک است در سال های دههی ۱۳۶۰ به خاطر اعتقادات دینیاش زندانی و شکنجه شده بود.

به عنوان یک جوان بهائی خانم کمال آبادی از حق تحصیل در دانشگاههای ایران محروم بوده است. او در دههی سوم زندگی یک دورهی هشت سالهی آموزشی را شروع کرد و موفق به اخذ دانشنامهی تحصیلات عالیه از مؤسسهی آموزش عالی بهایی (علمیآزاد) شد. وی عضو گروه «یاران ایران» است، یاران ایران نام گروهی است که فعالیتهای اداری جامعه بهائی را در غیاب «محفل روحانی ملی» که به دستور نظام جمهوری اسلامی تعطیل شدi در ایران هدایت میکنند.

فریبا کمال آبادی شهروند بهایی و یک از هفت مدیر زندانی جامعهی بهایی در ایران است. کمال آبادی ۴۸ ساله، روانشناسِ رشد و مادر سه فرزند است. پیش از بازداشت آخر دوبار در سالهای گذشته به خاطر فعالیتهایش در جامعهی بهایی دستگیر شده بود. در یکی از این بازداشتها به مدت ده روز بدون اجازهی تماسی با بیرون، زندانی بود. پدر خانم کمال آبادی که پزشک است در سال های دههی ۱۳۶۰ به خاطر اعتقادات دینیاش زندانی و شکنجه شده بود.

به عنوان یک جوان بهائی خانم کمال آبادی از حق تحصیل در دانشگاههای ایران محروم بوده است. او در دههی سوم زندگی یک دورهی هشت سالهی آموزشی را شروع کرد و موفق به اخذ دانشنامهی تحصیلات عالیه از مؤسسهی آموزش عالی بهایی (علمیآزاد) شد.وی عضو گروه «یاران ایران» است، یاران ایران نام گروهی است که فعالیتهای اداری جامعه بهائی را در غیاب «محفل روحانی ملی» که به دستور نظام جمهوری اسلامی تعطیل شدi در ایران هدایت میکنند.

بازداشت: فریبا کمالآبادی در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ همراه پنج تن دیگر از رهبران جامعه بهایی ایران به نامهای جمالالدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم در منزل خود بازداشت وسپس به زندان اوین و بند ۲۰۹ این زندان منتقل شد. وی ماهها در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین با کمترین امکانات و در شرایط سخت نگهداری شد.

اتهامات و محکومیت: کمالآبادی ماهها در بازداشت در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد. در تاریخ ۲۳ بهمن ماه سال ۱۳۸۷ دادسرای امنیت تهران از صدور قرار مجرمیت برای وی و ۶ تن دیگر از مدیران جامعه بهایی به اتهام: «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، خبر داد. این در حالی بود که وکیل وی تا این زمان موفق به خواندن پروندهی او نشده بود.

اولین جلسه دادگاه فریبا کمالآبادی بعد از گذشت حدود ۲۰ ماه، روز ۲۲ دی ۱۳۸۸ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. در طی این جلسه هیچ حکمی صادر نشد و ادامه دادرسی به جلسات آینده موکول شد، در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ ماه دادگاه کمال آبادی و شش رهبر جامعه بهایی برگزار نشده و به ۲۳ فروردین ماه ۱۳۸۹ موکول و در آن تاریخ برگزار شد.

پس از ماهها بازداشت و تعویق چندباره دادگاه آخرین جلسات دادگاه رسیدگى به اتهامهای فریبا کمال آبادی و دیگر مدیران جامعه بهایی در اواخر خرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار شد و پس از سه روز به پایان رسید. سرانجام شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ فریبا کمالآبادی را به اتهام «جاسوسى، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه» به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.

در حالی که فریبا کمالآبادی و شش رهبر دیگر جامعه بهایی بر خلاف قوانین، بیش از ۸۰۰ روز در «بازداشت موقت» به سر برده بودند، سرانجام حکمشان در شهریور ماه ۱۳۸۹ حکمش به ۱۰ سال حبس در دادگاه تجدید نظر کاهش پیدا کرد. فریبا کمالآبادی هماکنون در زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۰ سال خود است.

۱۶ـ منیژه منزویان (نصراللهی)

شهروند بهایی وکیلآباد مشهد ۸/۱۲/۱۳۸۸

منیژه منزویان، از شهروندان بهایی ایران است که به خاطر اعتقادات مذهبی خود بازداشت و زندانی شده است.

بازداشت: منیژه منزویان اول بار در تاریخ ۲۷ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ پس از ورود مأموران امنیتی به منزلش و تقتیش آن بازداشت و به زندان سمنان منتقل شد. وی ۱۳ روز بعد در تاریخ ۹ تیر ماه ۱۳۸۸ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. وی بار دیگر برای اجرای حکم خود در تاریخ هشت اسفند ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد.

اتهامات و حکم: منیژه منزویان بعد از آزادی در دادگاهی بدوی در سمنان به ریاست قاضی «زنگویی» به سه سال و شش ماه زندان محکوم شد. اتهاماتی که دادگاه سمنان وی را به آن متهم کرد «اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ بهاییت و عضویت در تشکیلات مخالف نظام و وابسته به بهاییت» عنوان شده بود.

با تأیید حکم دادگاه بدوی در دادگاه تجدید نظر منزویان در تاریخ ۸ اسفند ماه ۱۳۸۸ به دادگاه احضار و در همانجا برای اجرای حکم سه سال زندان خود بازداشت و به زندان سمنان منتقل شد. در تاریخ ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۸ این شهروند بهایی برای ادامه دوران محکومیت خود به زندان اوین تهران منتقل شد. این انتقال بدون اطلاع خانواده وی صورت گرفته بود.

۱۷ـ رزیتا واثقی

تبلیغ بهاییت – محل نگهداری : زندان مشهد – محکومیت : ۵ سال حبس تعزیری رزیتا واثقی شهروند بهایی ساکن مشهد ااست.

بازداشت: رزیتا واثقی در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ در منزلش در شهر مشهد بازداشت شد. وی بلافاصله بعد از بازداشت به قرنطینه زندان مرکزی مشهد منتقل و پس از ۱۲ روز به سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر مشهد منتقل شده و برای تعهد دادن مبنی بر عدم انجام فعالیتهای تبلیغی و مذهبی به شدت تحت فشار قرار گرفت.

واثقی نزدیک به دو ماه بعد از بازداشت و تحمل سلول انفرادی و فشارهای سخت بازجویی در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ به سلولهای انفرادی زندان مرکزی مشهد منتقل شد، وی در طی این مدت تنها یک بار با خانواده خود ملاقات داشت. درتاریخ ۶ تیرماه ۱۳۸۹ از خانواده واثقی برای آزادی فرزندشان وثیقه ی ۵۰ میلیون تومانی گرفته شده ولی نه تنها هیچ اقدامی در این مورد نشد، بلکه پاسخ روشن و قانع کنندهای هم مسئولین پرونده به ایشان ندادند.

رزیتا واثقی بیش از ۶ ماه را در سلولهای انفرادی تحت بازجویی و فشار به سر برد و در تاریخ ۴ مهر ماه ۱۳۸۸ به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد. اما در این زندان مسئولین زندان وکیلآباد مشهد، با محدود ساختن ملاقاتها، تماسهای تلفنی و حتی زمان هواخوری، شرایط را برای زنان زندانی بهایی از جمله واثقی سختتر از گذشته کردند. همچنین حق استفاده از کتابخانه و امکانات فرهنگی نیز برای وی ممنوع شد.

اتهامات و حکم: بامداد روز دوشنبه ۲۹ آذر ماه ۱۳۸۹ جلسه محاکمه رزیتا واثقی به همراه چهار شهروند بهایی دیگر به نامهای سونیا احمدی، نورا نبیل زاده، ناهید قدیری در دادگاه انقلاب مشهد برگزار شد. اتهام وی در این دادگاه «تبلیغ آیین بهایی» و «توهین به مقدسات» عنوان شد و در این جلسه دادگاه که به صورت غیرعلنی برگزار شد قاضی اجازه هیچگونه دفاع و صحبتی به واثقی و دیگر متهمان را نداد. سرانجام رزیتا واثقی از سوی دادگاه انقلاب مشهد به تحمل پنج سال و در نهایت از سوی دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی به تحمل پنج سال محکوم شد. این شهروند بهایی بیش از ۶ ماه را در سلول انفرادی و تحت بازجویی های شدید قرار گرفته و شرایط فیزیکی و جسمی وی به شدت تحلیل رفته و دچار ضعف شدید جسمانی شده است، اما از سوی مسئولین زندان وکیل آباد مشهد توجهی بدان صورت نگرفته است.

۱۸ـ مریم بیدگلی

مریم بیدگلی از فعالان جنبش زنان در قم، در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری و یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد. طبق حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر در خصوص پرونده این فعال جنبش زنان، دادگاه دفاعیات آنان را با توجه به فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین و… غیروارد دانسته و تنها به دلیل فقدان سابقه کیفری، حکم یک سال حبس آنان را به ۶ ماه حبس تقلیل داد و تغییری در میزان جزای نقدی آن دو نداد.

مریم بیدگلی روز ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی در قم دستگیر و پس از دو هفته با صدور قرار وثیقه ۲۰ میلیونی برای او آزاد شدند. پس از آن دادگاه این دو روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار شد که اتهام آنها تبلیغ علیه نظام و به نفع گروه فمینیستی علیه نظام (کمپین) بود. در دادگاه بدوی مریم بیدگلی را به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. در روز ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر مریم بیدگلی از فعالان جنبش زنان در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم برگزار شد و گمان می رفت حکم این فعال کمپین یک میلیون نیز مانند دیگر فعالان کمپین که همگی یا در دادگاه بدوی و یا در دادگاه تجدید نظر تبرئه شده اند، شکسته شود و در نهایت تبرئه گردند و یا حداقل حکم یک سال حبس و نیز به حبس تعلیقی منجر شود، اما متاسفانه دادگاه تجدید نظر آنها را تبرئه نکرد و تنها حکم یک سال حبس تعزیری او را به دلیل فقدان سابقه کیفری، به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش داد و او را از موارد اتهامی تبرئه نکرد.

۱۹ـ نازنین خسروانی

نازنین خسروانی، روزنامه نگار ایرانی صبح چهارشنبه ۱۲ آبان ماه بعد از تفتیش منزلش در تهران دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد. ماموران امنیتی بعد از تفتیش منزل این روزنامه نگار، ضبط، کامپیوتر و وسایل شخصی او را هم با خود بردند. نازنین خسروانی از روزنامه نگاران اصلاح طلب است که با روزنامه های نوروز، بهار، دوران امروز، کارگزاران، سرمایه و خبرگزاری آفتاب همکاری داشته است. در ماه های گذشته خانم خسروانی در روزنامه ای مشغول به کار نبوده و دلیل بازداشت و محل نگهداری او هم هنوز مشخص نشده است. قاضی پیرعباسی رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب گفته است که دادگاه این روزنامه نگار قرار است به زودی برگزار شود.

۲۰ـ نسرین ستوده

نسرین ستوده ، زاده ۱۳۴۲، حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی است. او عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پروندههای بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی ِ کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشتهاست. ستوده در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۸ میلادی) برنده جایزه حقوق بشر “سازمان حقوق بشر بینالملل” شد.

ستوده کارشناسی ارشد حقوق بینالملل خود را از دانشگاه شهید بهشتی گرفته و از سال ۱۳۷۰ مدتی نیز به فعالیت مطبوعاتی در نشریه «دریچه گفتگو» پرداختهاست. همچنین مقالاتی در روزنامه های جامعه، توس، صبح امروز و مجله آبان منتشر کردهاست. او هنگام همکاری با انجمن حمایت از کودکان دو سال عضو هیئت مدیریه این انجمن بوده است و اکنون یکی از حقوقدانان کمپین یک میلیون امضا میباشد. ستوده وکالت پروندههای فعالان حقوق بشر و کشته شدگان و اعدام شدگان حوادث پس از انتخابات ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ را بر عهده داشته است.

نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» در ایران، در بازداشت است. نسرین ستوده، وکیل دادگستری و پرونده های سیاسی و حقوق بشری به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است. نامبرده در زندان اوین تهران میباشد.

۲۱ـ هنگامه شهیدی

هنگامه شهیدی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در روز ۹ تیر ۱۳۸۸ ودر پی دستگیریهای پس از انتخابات برای نخستین بار بازداشت شد. در ابتدا برای آزادی او در خواست وثیقه یک میلیارد ریالی شد ولی در ۲ آبان قرار مجرمیت برای او صادر شد و پرونده او به دادگاه فرستاده شد. اتهامات شهیدی شامل شرکت در اجتماعات غیر قانونی، تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ،تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی و اهانت به ریاست جمهوری بود. در ۳ آبان ۱۳۸۸ شهیدی دست به اعتصاب غذا و دارو زد و پس از ۱۲۱ روز بازداشت در ۱۰ آبان ۱۳۸۸ با سپردن وثیقه ۹۰ میلیون تومانی آزاد شد. اما مجددا بازداشت  و این بار با حکم ۶سال  و ۹۳ روز زندان محکوم شد.

۲۲ـ زهرا علیقلی

زهرا علیقلی، ۶۲ ساله به ۳ سال زندان محکوم شد.

زهرا علیقلی  که به اتهام همکاری با سازمان مجاهدین خلق بازداشت شده است، هم اکنون در بند ۳ نسوان اوین به سر میبرد. وی برای دیدار با فرزندان خود که از اعضای سازمان مجاهدین هستند، به عراق سفر کرده بود که پس از ۱۳۸۹پس ازبازگشت به ایران، بازداشت و از سوی دادگاه به ۳ سال زندان محکوم شد. وی که درتاریخ ۲۵ تیرماه دستگیر شده ، در طی این مدت همواره اتهامات منتسب به خود را کذب دانسته است.

۲۳ـ صدیقه فلاحت زاده

خانم صدیقه فلاحت زاده ۴۰ ساله روز ۲۶ بهمن ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزل آنها او را دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ منتقل کردند . او از ۲۶ بهمن تا اوایل فروردین ماه در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ بسر برد و در طی این مدت تحت شکنجه جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت. خانم فلاحت زاده در طی مدت بازداشتش در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ از داشتن هر گونه ارتباطی با خانواده اش محروم بود. او اخیرا از سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ به سلولهای انفرادی بند زنان زندان اوین منتقل گردید و از آن تاریخ تا به حال همچنان در شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی در این سلولها نگه داری می شود.

خانم فلاحت زاده در روزهای اخیر به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب که رئیس آن فردی به نام محمد مقیسه ای معروف به «ناصرین» (از اعضای هیئت مرک قتل عام های زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ می باشد) برده شد. خانم فلاحت زاده از داشتن وکیل محروم بوده و درحالی که حق دفاع از خود نداشت به اتهام دیدار با برادرانش در قرارگاه اشرف به حکم سنگین و غیر انسانی ۸ سال زندان محکوم شد.او پس از محاکمه به سلولهای انفرادی بند زنان زندان اوین انتقال داده شد.

۲۴ـ عذراسادات قاضی میرسعید

عذراسادات قاضی میرسعید که در تاریخ ۳۰ خردادماه در حوالی میدان انقلاب بازداشت شد و پس از انتقال به بند ۲- الف زندان اوین جهت اعترافات دروغین به شدت تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفت، علیرغم وعده داده شده از سوی قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مبنی بر صدور حکم برائت وی، به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد.

در کیفرخواست اولیه دادگاههای علنی در مورد این زندانی سیاسی آمده بود: در انتخابات اخیر اقدام به توزیع اعلامیه به نفع گروهک تروریستی منافقین و جمع آوری و ارائه اخبار و اطلاعات به این گروهک کرده است. سوابق سیاسی و حزبی متهمه از جمله اقرار وی به عضویت در سازمان منافقین در سال ۱۳۷۹ و فعالیتهای وسیع متهمه در جهت اهداف سازمان مورد اشاره محرز است. ” اتهام او در کیفرخواست، “محاربه و افساد فی الارض از طریق تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک تروریستی منافقین و همکاری با این سازمان”، عنوان شده بود.

۲۵- محبوبه کرمی

محبوبه کرمی، فعال حقوق بشر از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی، به تحمل چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است. اتهامات خانم کرمی “عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران”، “فعالیت تبلیغی علیه نظام”، “اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور” و “نشر اکاذیب” عنوان شده است.محبوبه کرمی در جلسه ی محاکمه ی خود تنها از اتهام “نشر اکاذیب” مبرا شده و برای عضویت در “مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران” به تحمل دو سال حبس و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام”، “اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور” نیز به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم شده است.

۲۶ـ شهناز کیپور

شهناز کیپور در ۱۷ فروردین ماه توسط رضا عارفی از بازجویان وزارت اطلاعات در خیابان با ضرب وشتم و اهانت دستگیر و به سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت که شرایطی همانند بند ۲۰۹ دارا است و در کنترل بازجویان وزارت اطلاعات است منتقل گردیدند. ۲۰ فروردین ماه بازجو رضا عارفی به محسن گرایی فرزند این خانواده زنگ می زند و به او می گوید که برای پدرش لباس بیاورد وقتی که محسن به اداره اطلاعات کرج برای دادن لباسهای پدرش مراجعه می کند دستگیر و به بند سپاه منتقل می شود. ۱۵اردیبهشت ماه باز هم بازجو رضا عارفی با خانم آزاده گرایی دختر این خانواده تلفنی تماس می گیرد و به او می گوید برای آزادی پدرش سندی بعنوان وثیقه بیاورد تا پدرش آزاد شود. وقتی که خانم گرایی با سند به اداره اطلاعات مراجعه می کند او را دستگیر و به سلول های انفرادی بند سپاه منتقل می کنند.

در حال حاضر خانم شهناز کیپور و فرزندشان خانم آزاده گرایی برای تحت فشار قرار دادن آنها ، آنها را بطور جداگانه در ۲ سالن بند زنان زندان گوهردشت زندانی می باشند. خانم آزاده گرایی دارای یک فرزند ۴ ساله می باشد و از زمان دستگیری تا به حال موفق به ملاقات فرزندش نگردیده است. هر ۲ این زندانی در کنار زندانیان خطرناک نگهداری می شوند و با تحریک زندانبانان بارها مورد بدرفتاری قرار گرفته اند.»نامبرده به ۵ سال زندان محکوم شده است و در زندان رجایی شهر کرج میباشد.

۲۷ـ مهدیه گلرو

مهدیه گلرو، عضو شورای دفاع از حق تحصیل، دوازدهم آذر به همراه همسرش وحید لعلی پور، که هیچ گونه فعالیت سیاسی یا مدنی نداشته است، بازداشت شد. مهدیه گلرو و همسرش در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۸۹بازداشت به زندان اوین منتقل شده بودند. جرم مهدیه تبلیغ بر علیه نظام  و تجمع و تبانی ذکر شده است. نامبرده در زندان اوین بسر میبرد  و به دو سال و چهار ماه زندان محکوم شده است.

۲۸ـ نورا نبیل زاده

نورا نبیل زاده پس از گذشت ۳ ماه بازداشت در زندان مشهد به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی موقتاآزاد شد. وی در تیر ماه ۸۹ توسط نیروهای امنیتی مشهد در حال اجرای برنامه موسیقی برای کودکان پرورشگاه دستگیر شد. مامورین اطلاعات این شهرستان حکم بازداشت وی را در لحظه هجوم به پرورشگاه در دست داشتند. این دختر ۲۳ ساله بیش از ۲ ماه از بازداشت خود را در شرایط دشوار انفرادی سپری نموده است.

۲۹ـ معصومه منصوری

معصومه منصوری دانشجوی دانشگاه پلیتکنیک تهران و یک زندانی سیاسی را در یک دادگاه فرمایشی بر اساس قانون محاربه مورد محاکمه قرار داد. بیدادگاه رژیم روز دوشنبه ۱۴بهمن تشکیل گردید و قاضی به نام صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه، معصومه منصوری را به اتهام محاربه و تبلیغ علیه نظام مورد محاکمه قرار داد. معصومه منصوری سال ۱۳۸۶، پس از یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلشان بهدلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال ۶۷ دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفت. نامبرده به ده سال زندان محکوم شده است و در زندان قزل حصار میباشد.

۳۰ـ فاطمه مسجدی

فاطمه مسجدی از فعالان جنبش زنان در قم، در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری و دو میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد. طبق حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر در خصوص پرونده این فعال جنبش زنان، دادگاه دفاعیات آنان را با توجه به فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین و… غیروارد دانسته و تنها به دلیل فقدان سابقه کیفری، حکم یک سال حبس آنان را به ۶ ماه حبس تقلیل داد و تغییری در میزان جزای نقدی آن نداد.

فاطمه مسجدی روز ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی در قم دستگیر و پس از دو هفته با صدور قرار وثیقه ۲۰ میلیونی برای او آزاد شد.دادگاه روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار شد که اتهام آنها تبلیغ علیه نظام و به نفع گروه فمینیستی علیه نظام (کمپین) بود. در دادگاه بدوی فاطمه مسجدی به سه سال حبس تعزیری محکوم شدند. علاوه بر آن فاطمه مسجدی به دو میلیون ریال جزای نقدی جزای نقدی محکوم شد. در روز ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر فاطمه مسجدی فعالان جنبش زنان در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم برگزار شد و گمان می رفت حکم این فعال کمپین یک میلیون نیز مانند دیگر فعالان کمپین که همگی یا در دادگاه بدوی و یا در دادگاه تجدید نظر تبرئه شده اند، شکسته شود و در نهایت تبرئه گردند و یا حداقل حکم یک سال حبس این دو نفر نیز به حبس تعلیقی منجر شود، اما متاسفانه دادگاه تجدید نظر آنها را تبرئه نکرد و تنها حکم یک سال حبس تعزیری آنان را به دلیل فقدان سابقه کیفری، به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش داد و آنها را از موارد اتهامی تبرئه نکرد. فاطمه مسجدی تاکنون مقالات متعددی را در حوزه مسائل زنان از زاویه اسلامی ترجمه کرده است.

۳۱ـ مهسا نادری

دانشجوی زندانی مهسا نادری محکوم به حکم سنگین و غیر انسانی ۱ سال زندان شد.  مهسا نادری ۱۹ ساله دانشجوی رشتۀ اقتصاد دانشگاه مفید شهرستان قم، روز سه شنبه ۲۳ تیر ماه به شعبۀ ۲۸ دادگاه انقلاب برده شد. رئیس شعبۀ ۲۸ فردی بنام محمد مقیسه معروف به ناصریان از اعضای هیئت مرگ قتل عام زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ می باشد. حکم سنگین و غیر انسانی ۱ سال زندان را به او ابلاغ کردند. در حالی است که او تمامی اتهامات نسبت داده شده را رد کرده بود. از طرفی دیگر وکیل دانشجوی زندانی با استدلهای حقوقی خود تمامی اتهامات را رد کردند.  محمد مقیسه ای رئیس شعبۀ ۲۸ دادگاه انقلاب ،هنگامی که دانشجوی زندانی برای ابلاغ حکم غیر انسانی در دادگاه حاضر شده بود با برخوردی وحشیانه و غیر انسانی شروع به تهدید او نمود و نهایتا حکم ۱ سال زندان را به وی ابلاغ کرد.دانشجوی زندانی علیرغم ابلاغ حکم همچنان در بند مخوف ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شود اتهاماتی که به دانشجوی زندانی توسط سر بازجویان  وزارت اطلاعات سعید شیخان  و علوی نسبت داده شده است به قرار زیر می باشد: شرکت در مراسم خاوران، محاربه، تبلیغ علیه نظام است.

۳۲ـ فاطمه نبوی

خانم فاطمه نبوی به دلیل دیدار با اعضای خانواده اش در قرارگاه اشرف دستگیر شد. خانم فاطمه نبوی ۲۸ ساله روز جمعه ۲ اسفند ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید. از زمان دستگیری خانم فاطمه نبوی تا به حال هیچ خبری از وضعیت و سرنوشت او در دست نیست و مراجعات مکرار خانواده وی  تا به حال بی نتیجه بوده است. خانم نبوی پس از دیدار با اعضای خانواده اش در قرارگاه اشرف در عراق و بازگشت به ایران در ۳۰ آبان ماه دستگیر و چندین هفته در سلولهای انفرادی زندان اداره اطلاعات سمنان زندانی بود و در طی مدت بازداشتش تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت.

۳۳ـ طیبه نبوی

طیبه نبوی را به ۳ ماه حبس تعزیری و ۱ سال زندان تعلیقی محکوم کرد. زندانی سیاسی طیبه نبوی بیش از ۲ ماه پیش با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به زندان منتقل شد در طی این مدت تحت فشارهای بازجویان وزارت اطلاعات و در شرایطی بسیار سخت و بلاتکلیف قرار داده شد. پس از آن به دادگاه انقلاب سمنان برده شد و به ۳ ماه زندان تعزیری و ۱ سال زندان تعلیقی محکوم شد. او چندین هفته در سلول انفرادی بسر برد و از ملاقات با فرزند ۳ ساله اش و خانواده اش محروم بود. وی در طی مدتی که در سلولهای انفرادی قرار داشت تحت بازجوئیهای طولانی در طی ساعات مختلف شبانه روز قرار داشت و در حین بازجوی تحت شکنجه های جسمی و روحی بود. زندانی سیاسی طیبه نبوی همچنان در بند زنان زندان سمنان زندانی است.

۳۴ـ عاطفه نبوی

عاطفه نبوی به اتهام همکاری با سازمانی سیاسی بازداشت شده است. وی به ۴ سال زندان در زندان اوین تهران محکوم شده است و هم اکنون در زندان تهران بسر میبرد.

۳۵ـ شیوا نظرآهاری

شیوا نظرآهاری (زاده خرداد ۱۳۶۳) فعال حقوق بشر، عضو هیات موسس، دبیر سابق و سخن گوی فعلی کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعال دفاع از زندانیان سیاسی است. او همچنین فعال حقوق کودکان کار، عضو انجمن زنان تارا[۱]، کمپین یک میلیون امضا، روزنامهنگار، وبلاگ نویس، و از دانشجویان محروم از تحصیل (برای کارشناسی ارشد مهندسی عمران) می باشد. در مرداد ماه ۱۳۸۳ شیوا نظرآهاری، دبیر وقت کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی بود که در تجمع کمیته مزبور در جریان تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل سازمان ملل بازداشت. وی مجددا در جریان نا آرامیهای مربوط به اعتراضات به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، حوالی ساعت ۱۳:۳۰ روز یک شنبه، ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸، توسط نیروهای اطلاعاتی در محل کار خود بازداشت شد. منزلش تفتیش شدهاست و نیروهای امنیتی وسایل شخصی وی را با خود بردهاند. دادگاه نظرآهاری ۱۳ شهریور ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباسی برگزار شد و هنوز حکمی برایش صادر نشده است اما خانواده و وکلای مدافع وی امیدوارند با توجه به دفاعیات انجام شده در دادگاه از تمامی اتهامات وارده تبرئه شود.

این فعال حقوق بشر ،۲۶ ساله که نزدیک به یک سال در زندان اوین به سر برد در این دادگاه به اتهام محاربه ، تبانی و اجتماع برعلیه امنیت ملی ، اخلال در نظم عمومی و تبلغ علیه نظام محاکمه شد . شیوا نظرآهاری روزنامه نگار و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، در دوران حبس خود بیش از ۱۰۰ روز را در سلولهای انفرادی گذراند. وی در عصر روز یکشنبه, ۲۱ شهریور, ۱۳۸۹ به قید وثیقهی ۵۰۰ میلیونی به صورت موقت از زندان اوین آزاد شد .

۳۶ـ بهاره هدایت

بهاره هدایت متولد سال ۱۳۶۰ فعال دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی تهران و جنبش زنان، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت است.  وی همچنین از فعالان کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین زنستیز است و تاکنون چندینبار بازداشت شده است. وی در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵، ۱۸ تیر ماه ۱۳۸۶، ۲۳ تیر ماه ۱۳۸۷ و ۱ فروردین ماه ۱۳۸۸ به خاطر فعالیتهایشی بازداشت و مدتی را در زندان سپری کرده است.

وی دارای لیسانس بازرگانی از دانشگاه علوم اقتصادی تهران است. بهاره هدایت در تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. ماموران امنیتی ساعت ۱۰ شب با ورود به منزل وی، ضمن تفتیش و ضبط بسیاری از وسایل شخصی از جمله کتاب و کامپیوتر، او را بازداشت کرده  و به زندان اوین منتقل کردند. هدایت که بعد از بازداشت در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد در ملاقاتی در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۸۸به همسرش گفت: اتهاماتش شرکت در تجمعات بعد از انتخابات از جمله راهپیمایی روز قدس و فعالیت در دفتر تحکیم وحدت و نوشتن بیانیه های آن است. امین احمدیان در تاریخ ۸ بهمن ماه از ممنوع الملاقات بودن و تداوم بازجویی بهاره هدایت در حالی که وی هنوز در سلول انفرادی به سر میبرد، خبر داد. عدم ملاقات داشتن بهاره هدایت تا تاریخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۸۸ نیز ادامه داشته و خانواده وی و در این تاریخ نیز اجازه ملاقات با این فعال دانشجویی را پیدا نکردند.

در حالی که وی همچنان در سلولهای انفرادی به سر میبرد، دادستان تهران برای بهاره هدایت ۱۶ مورد اتهامی برشمرد که آن را شخصا به وی در سلول انفرادی تفهیم کرده بود. برخی از اتهامات عبارت بودند از : «تبلیغ و سیاه نمایی علیه نظام، شرکت فعال در تجمعات بعد از انتخابات، مصاحبه و خبر رسانی با خبرگزاریهای بیگانه، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، تبانی و تجمع و اقدام علیه امنیت ملی».

چهارم اسفند ماه ۱۳۸۸ بازجویی بهاره هدایت بعد از دو ماه به اتمام رسید. همسر هدایت در تاریخ ۱۸ اسفند ماه اعلام کرد با گذشت ۷۰ روز از بازداشت هدایت همچنان وی در دادگاه انقلاب پرونده ندارد و وکیل او هم هنوز نتوانسته وکالتاش را در پرونده به ثبت برساند. سرانجام و بعد از گذشت ۸۱ روز تحمل سلول انفرادی و فشارهای دوران بازجویی هدایت در تاریخ ۲۹ اسفند ماه ۱۳۸۸ به بند عمومی زندان اوین منتقل شد.

در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۱۳۸۹۹ وکلای بهاره هدایت سرانجام موفق به مطالعه پرونده وی شدند و دادگاه رسیدگی به اتهامات وی بعد از دو هفته، در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ برگزار شد و وکیل وی با بیان اینکه به ۶ اتهام موکلش در این جلسه رسیدگی شده اظهار داشت: «عمده اتهامات مطرح در این جلسه فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانههای بیگانه،توهین به رهبری،توهین به رییس جمهور،اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی ،ورود غیرقانونی و تخریب درب دانشگاه امیرکبیر هنگام ورود مهدی کروبی به این دانشگاه بوده است.»سرانجام در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ بهاره هدایت از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه به ۹ سال و نیم زندان محکوم شد و چهار روز بعد از آن، در تاریخ ۳ خرداد ماه در رابطه با پرونده بازداشتش در ۱۸ تیرماه ۱۳۸۶ به دادگاه انقلاب احضار شد.

شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران در تاریخ دوم مرداد ماه ۱۳۸۹ محکومیت بهاره هدایت مبینی به ٩ سال و نیم حبس را عینا تایید کرد.

همچنین در تاریخ یکشنبه ۱۴ شهریور دادگاه رسیدگی به اتهامات وی مربوط به بازداشت در فروردین ماه سال ۱۳۸۸ به خاطر حضور در مقابل زندان اوین، در شعبه ۱۰۵۳ دادگاه عمومی جزایی برگزار و با اخذ آخرین دفاع از وی، ختم دادرسی اعلام شد.

۳۷ـ شیلان ارومیه ای

شیلان ارومیه ای ـ ارتباط با احزاب کردی ـ محل نگهداری : زندان مرکزی ارومیه ـ محکومیت : ۵ سال حبس تعزیری.

۳۸ـ زینب بایزیدی

زینب بایزیدی عضو سابق سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و عضو کمپین «یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز» به دنبال بازداشت در تیر ماه سال ۱۳۸۷ طی یک روند شتابزده و غیرمعمول در دادگاهی غیرعلنی و بدون حضور وکیل مورد محاکمه قرار گرفت و در حالی که هنوز یک ماه از بازداشت وی نمی گذشت حکم بدوی مبنی بر چهار سال حبس تعزیری توأم با تبعید به زندان مرکزی زنجان برای او صادر گشت. همین حکم به فاصلهی ده روز از صدور آن در دادگاه استان آذربایجان غربی مورد تجدید نظر قرار گرفت و تائید گردید. وی اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان مرکزی شهر زنجان است بدون آنکه از حق مرخصی برخوردار باشد.

۳۹ـ زنیب جلالیان، فعال کرد

زنیب جلالیان در سال ۱۳۸۶ بازداشت شد. وی به اتهام همکاری با احزاب کردی و محاربه به اعدام محکوم شده است. جلالیان هم اکنون در زندان مرکزی سنندج زندان است. در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۸ گزارش شد که از وضعیت وی خبری در دست نیست. در تاریخ ۲۰ بهمن ماه از تداوم بیخبری از وی گزارش شد. وی یک ماه است که به مکانی نامعلوم منتقل شده است. در تاریخ ۲۲ اسفند ماه نگرانی از وضعیت نامشخص وی افزایش یافت. در تاریخ ۲۸ اسفند ماه گزارش شد که او در بند ۲۰۹ زندان اوین است.

۴۰ـ روناک صفارزاده

روناک صفارزاده فعال کرد و فعال حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا برای رفع قوانین تبعیضآمیز علیه زنان است. وی همچنین از اعضای انجمن «آذر مهر» در کردستان ایران بود که در مورد آموزش زبان مادری فعالیت میکرد .روناک صفارزاده در تاریخ ۱۶ مهر ماه سال ۱۳۸۶ در حین پخش اعلامیهای در مورد «تحصیل زبان کردی و اعتراض به قتلهای ناموسی» که به مناسبت روز جهانی کودک صادر شده بود، توسط مأموران امنیتی بازداشت و از ادامه کار وی ممانعت به عمل آمد. وی بعد از دقایقی آزاد میشود، اما فردای آن روز در تاریخ ۱۷ مهر ماه ۱۳۸۶ ماموران امنیتی ساعت ۷ صبح با ورود به منزل وی و بازرسی آن و ضبط وسائل شخصیش او را بازداشت میکنند.

اتهامات و حکم: وی نزدیک به یک سال در بازداشت به سر برد و دادگاه رسیدگی به اتهاماتش یک سال و نیم بعد و در ۲۲ اسفند ماه ۱۳۸۷ برگزار شد. صفارزاده در تاریخ ۲۴ فروردین ماه ۱۳۸۸ از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی شهر سنندج در کردستان به شش سال و هفت ماه زندان محکوم شد. در کیفرخواست صادره حکم «محاربه» برای وی در نظر گرفته شده بود که در دادگاه از این اتهام تبرئه شد. وی همچنین اتهام عضویت در پژاک (حزب حیات آزاد کردستان) را نیز در پرونده داشته است که محمد شریف، وکیل وی در این مورد بعد از دادگاه گفته بود: “فعالیتهای روناک صفارزاده محدود به فعالیتهای انجمن زنان آذرمهر بوده و فعالیتهای ایشان در پژاک با همین هدف صورت پذیرفته است.”

اما بنابر همین اتهامها که در کیفرخواست دادستانی مطرح شد، دادگاه به استناد ماده ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی روناک صفارزاده را به پنج سال حبس تعزیری و ازحیث فعالیتهای تبلیغی علیه نظام و به نفع پژاک به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد. حکم صادر شده برای این فعال کرد در دادگاه بدوی در مرداد ماه ۱۳۸۸ در دادگاه تجدید نظر عینا به تایید رسید و به علت رای دادگاه مقرر شد وی دوران محکومیتش را در زندان مرکزی شهر سنندج سپری کند.

۴۱ـ شهناز غلامی

شهناز غلامی، وب نگار و فعال آذربایجانی حقوق زنان از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز به هشت سال حبس تعزیری محکوم گردید. اتهام غلامی عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران،نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام از طریق ارسال اخبار برای خبرگزاری هما و جذب نیرو برای این خبرگزاری و نشر اخبار کذب بر علیه نیروی انتظامی عنوان شده است. بر اساس حکم صادره ، دادگاه انقلاب تبریز غلامی را به اتهام عضویت در گروه جهت برهم زدن امنیت ملی به هشت سال حبس تعزیری محکوم کرده است.دادگاه در خصوص رسیدگی به اتهامات دیگر این فعال حقوق زنان مبنی بر نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نیروی انتظامی قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه جزائی تبریز ارجاع داده است.

این فعال حقوق زنان تمام اتهامات وارده به خود را بی اساس دانسته و عضویت در سازمان مجاهدین خلق را رد می کند. غلامی چندی پیش از ایران خارج شده و جهت اخذ پناهندگی در کشور ترکیه به سر می برد. نقی محمودی وکیل این وب نگار آذربایجانی طی لایحه ای به دادگاه، به حکم صادره برای موکلش اعتراض کرده است. شهناز غلامی پیش از این نیز در سال ۶۸ به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق مدت هشت سال در زندان به سر برده بود. دادگاه انقلاب تبریز نیز تابستان ۸۷ طی حکمی این فعال حقوق زنان و وب نگار آذربایجانی را به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرده بود.

۴۲ـ زهرا فرج زاده

زهرا فرج زاده همسر آیت مهرعلی بیگلو فعال مدنی آذربایجانی روز سه شنبه ۲۰ مهر ۸۹ پس از تحمل ۱۱۵ روز بازداشت موقت به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شد. فرج زاده هنگامی که در ۲۹ خرداد ۸۹ برای پیگیری وضعیت پرونده همسرش به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز مراجعه نموده بود به دستور قاضی هاشم زاده بازداشت و روانه بند انفرادی زندان تبریز شد. اتهام فرج زاده تبلیغ علیه نظام عنوان شده است و بازجویی های وی حول محور فعالیتهای همسرش بوده است. به گفته نزدیکان فرج زاده ماموران امنیتی سعی داشته اند تا از طریق بازداشت همسر مهرعلی بیگلو وی را تحت فشار قرار دهند که به کارهای ناکرده اعتراف کند.

۴۳- کبری بناززاده

زندانی سیاسی کبری بناززاده امیرخیزی ۵۶ ساله و از زندانیان سیاسی دهۀ ۶۰ تحت عنوان درمان به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل و به دلیل استفاده از وسایل آلوده در بهداری زندان وی به بیماری هپاتیت بی مبتلا گردید. خانم بنازاده امیرخیزی پیش از این در بند ۲۰۹ بدلیل شکنجه های وحشیانۀ بازجویان وزارت اطلاعات و زدن ضربه ای به چشمانش دچار خونریزی گردید و در آستانۀ نابینایی قرار گرفت.

زندانی سیاسی کبری بنازاده امیرخیزی از زندانیان سیاسی دهۀ ۶۰ ،در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۸۷ هنگامی که از فرودگاه خمینی با داشتن ویزا و پاس معتبر قصد دیدار با فرزندانش در قرارگاه اشرف در عراق را داشت. با یورش مامورین وزارت اطلاعات همراه با ۱۸ نفر از مادران و پدران سالخورده دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شدند و چند ماه در این شکنجه گاه تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفتند.بازجویان وزارت اطلاعات علیه او پرونده سازی نمودند و پروندۀ وی را به شعبۀ ۲۸ دادگاه انقلاب ارجاع دادند. او توسط محمد مقیسه ای از اعضای هیئت قتل عام زندانیان سیاسی سال ۶۷ مورد محاکمه قرار گرفت و به ۵ سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت محکوم شد.

۴۴- شبنم مددزاده

شبنم مددزاده عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت است که از تاریخ یکم اسفند ماه ۱۳۸۷ تا به امروز در بازداشت موقت به سر می برد و تا به امروز حدود ۱۰ ماه از بازداشت موقت وی می گذرد. اگرچه تا به امروز تداوم بازداشت موقت بارها با اعتراض وی و وکلیش مواجه بوده است اما هربار رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به بهانه ی احتمال فرار و تبانی از تبدیل قرار سر باز زده است. لازم به ذکر است که در آخرین لایحه ای که توسط محمد اولیایی فرد وکیل شبنم مددزاده به شعبه ۲۸ جهت درخواست تبدیل قرار تقدیم شد، مستنداتی ارائه شده بود که حتی کوچک ترین احتمال فرار و تبانی متهمین را منتفی می کرد.

پیش از این برگزاری جلسه ی دادرسی شبنم مددزاده چهار بار و هربار با دلایل واهی به تعویق انداخته شده است و نهایتا وقت برگزاری جلسه بعد از ۱۸ام مهرماه به حضور کارشناسان وزارت اطلاع منوط شد و این تاریخ برای ۱۴ آذر ماه یعنی تنها دو روز مانده به روز دانشجو اعلام گردید. شبنم در هفته های گذشته همراه با تعداد دیگری از زندانیان دیگر به قرنطینه نسوان زندان اوین موسوم به بند متادون انتقال یافته است. دانشجوی زندانی شبنم مددزاده از ناراحتی حاد تپش قلب رنج میبرد. علیرغم گذشت بیست روز از ناراحتی قلبی او و شدت یافتن آن از درمان وی به دلایل واهی خودداری میکنند. عدم درمان باعث شده که جان او در معرض خطر جدی قرار دهد.

شبنم مددزاده تا به حال چندین بار به خاطر شدت یافتن ناراحتی قلبیش به بهداری زندان اوین مراجعه کرده است ولی به او گفته شده است دستگاه نوار قلب آنها خراب است و نمیتوانند برایش کاری انجام دهند. بنا به اخبار رسیده: یکی از زنان شاغل در بهداری زندان خطاب به خانم مددزاده می گوید: ما شما را اینجا نیاوردیم که نجات بدهیم ،شماها را اینجا آوردیم که زجر کشتان کنیم.

۴۵- مهرنوش اعتمادی

مهرنوش اعتمادی در ۲ آذرماه ۱۳۸۹در منزل شخصی خود بازداشت شد. مهرنوش اعتمادی، دوم آذرماه در منزل شخصی خود بازداشت شد. ماموران امنیتی با تفتیش منزل این فعال کمپین یک میلیون امضا، شماری از کتابها، جزوههای آموزشی و کیس کامپیوتر وی را توقیف کردند.

شعبه ۱۱ دادگاه انقلاب اصفهان، پس از تفهیم اتهام مهرنوش اعتمادی در روز سوم آذرماه، قرار بازداشت او را تمدید کرد. به گفته خانواده این فعال حقوق زنان، باوجود ارائه سند جهت وثیقه تعیین شده از سوی دادگاه اصفهان هنوز وی در بند است و مقامات قضایی از پذیرفتن وثیقه خودداری می کنند. مهرنوش اعتمادی از نخستین اعضای کمپین یک میلیون امضا است. وی همچنین در رابطه با مبارزه با خشونت علیه زنان فعالیت میکند. وی پیش از بازداشت بارها به صورت تلفنی احضار و تهدید شده بود. سرنوشت وی نامعلوم است.

۴۶-سمیه فرید

محکومیت سمیه فرید، فعال حقوق زنان، به دوسال حبس تعزیری. سمیه فرید، فعال حقوق زنان و عضو سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به دو سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم توسط از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی مقیسه برای خانم فرید صادر شده است.

وی در روزهای پایانی سال گذشته در حالی که برای پیگیری وضعیت همسرش به زندان اوین مراجعه کرده بود، بازداشت شد و چند هفته بعد با تودیع وثیقه شصت میلیون تومانی آزاد شده است.

تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند, ۱۳۸۹ ۹:۳۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم…

غم دیگر

پایان تلخ یک ریاست جمهوری

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴