مصدق صخرهی غول پیکری بود که تکیه بر خاک میهن داشت و زیرساختی استوار برای هر جنبشی که پس از او پدید آمد. مصدق یک خاطره بی مرز است برای ملتی که همیشه بخش بزرگی از نیروی درهم کوبنده و سازنده خویش را از خاطرههای عاطفی و تاریخی کسب میکند.
داریوش فروهر
هموطنان گرامی،
چهل و شش سال است که پیروان مصدق با اعتماد بنفسی که هیچگاه در آن خللی وارد نشده آمال میهنی، اندیشه و اخلاق سیاسی این آزادمرد میهندوست را بزرگ داشته و هرگز تردیدی بر ارزندگی و به روز بودن آنها نداشته اند. رهروان راستین این انسان وارسته هیچگاه از او یک بت نساخته و او را به انحصار خود نگرفته اند و میراث خوار او نبوده اند. به باور آنان مصدق هنوز هم نماد مبارزه سنجیده و هدفمند ملت ایران، از انقلاب مشروطیت تاکنون، برای آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی است.
سالها پس از کودتای ۲۸ مرداد و استقرار دیکتاتوری جمهوری اسلامی ما رهپویان ملی مصدقی ایران بدرستی به مبارزات مصدق و یاران او علیه استبداد و استعمار و علیه دخالت روحانیون قدرت طلب وسودجو در امور دولتی و حکومتی تکیه کرده و آنها را برجسته می نماییم. از این رو است که جبهه ملی ایران دو اصل جمهوری پارلمانی و جدایی نهاد دین از دولت و حکومت را به اصول ملی و دموکراتیک پیشین خود افزوده است.
امروزه مصدق نماد مبارزه برای جمهوری عرفی و دمکرات ایرانِ پساجمهوری اسلامی است. هیچ نیروی جدی و پیشرفته اجتماعی نمیتواند بزرگی و بهنگام بودن این شخصیت سترگ را نادیده بگیرد. چه آنهایی که می خواهند در دشمنی با او برای خود هویتی بسازند و هم آنهاییکه با استراتژیک دانستن اصل انتخابات واقعا آزاد، باور دارند که بهترین نقشه راه برکناری نظام جمهوری اسلامی را برگزیده اند.
ایران آزاد و آبادی که در تصور و اندیشه مصدق و یاران وفادارش نقش داشت و در راه تحقق آن بمعنی واقعی کلمه فداکاری هم کردند، بر بنیاد حق حاکمیت ملت از طریق انتخابات آزاد نهاده شده بود. “قوای مملکت ناشی از اراده ملت” بود و”قوه مجریه” در خدمت مردم و پاسخگو به نمایندگانش در”قوه مقننه”. برگزاری چنین انتخاباتی با تمام مقدماتش، مانند آزادیهای انتخاب شدن و انتخاب کردن، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و مانند اینها، آنچه چندین سال بعد در کمال دقت در متن “منشور معیارهای انتخابات آزاد و منصفانه” در اجلاس یکصد و پنجاه و چهارم شورای اتحادیه بینالمجالس” (پاریس) نوشته شد و در ٢۶ مارس ١٩٩۴ (۶ فروردین ١٣٧٣) به اتفاق آراء به تصویب نمایندگان پارلمانهای ١١٢ کشور، از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران رسید، از دید دکترمصدق و یارانش بدیهی بود. آنها در مبارزه ای که منجر به تاسیس جبهه ملی ایران گردید(بهمن ۱۳۲۸)، خواهان تغییر قانون انتخابات بدانگونه بودند، که درست این حقوق شهروندی نتوانند زیرپا گذارده شوند.
هم میهنان،
بسیاری از ملل جهان، بهر بهایی، کوشیده و میکوشند، از درون تاریخ خود شخصیتی را بعنوان یک نماد ملی برگزیده و وی را در راه پیشبرد اهداف ملی و پاسداری از دست آوردها و منافع ملی برجسته نمایند. آیا ملت ایران درست در این مرحله از مبارزاتش علیه ارتجاع و استبداد حاکم نیاز مبرمی به چنان نماد ملی ندارد؟ آیا در شرایطی که بویژه “انتخابات آزاد” به یک گفتمان و شعار ملی تبدیل شده، وقت آن نرسیده است که طیف گسترده اپوزیسیون نا گریز دکتر محمد مصدق را نه تنها در حرف که در عمل سیاسی هم بعنوان یک نماد ملی پذیرفته و آنرا برافرازد؟ آیا آنهایی که دغدغه آزادی ایران و ایرانی را دارند، می توانند از کنار این ستون آزادگی گذشته و به سرمنزل مقصود برسند؟
استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی
پاینده ایران
جبهه ملی ایران – آمریکا و اروپا
۱۲ اسفند ۱۳۹۱